یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پاییز پدرسالار


پاییز پدرسالار

سریال «نرگس» بر پایه قصه قدیمی عشق بین شاهزاده و گدا شكل گرفته است كه البته از این حیث ایرادی به آن وارد نیست چون تمام قصه ها براساس موضوعات محدودی موجودیت می یابند اما مهم خط داستانی سریال است كه باعث می شود قصه شاهزاده و گدا, روایتی جدید حداقل در چارچوب مجموعه های تلویزیونی داشته باشد

● نگاهی به سریال «نرگس»، ساخته سیروس مقدم

فرزاد حسنی مجری برنامه «كوله پشتی» در یكی از شب های هفته گذشته به بیننده ای كه تماس گرفته بود تا از طریق شبكه سوم تلویزیون از همسایه اش گله كند یادآوری كرد كه ساعت ۱۱ ، ۳۰۱۱ شب دیگر همه شامشان را خورده اند، سریال «نرگس» را دیده اند و می خواهند بخوابند .

بین سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ یك مجموعه تلویزیونی از شبكه ان بی سی پخش می شد به نام دوستان . این سریال در آمریكا و اروپا آن قدر محبوب بود كه بسیاری از چهره های برجسته در مصاحبه هایشان وقتی می خواستند از برنامه روزانه شان حرف بزنند حتما با افتخار اشاره می كردند كه قبل از خواب سریال «دوستان» را می بینند . تجربه های اینچنینی در برهه های مختلف و در كشورهای متفاوت اتفاق افتاده است .

در ایران اما شاید یك موقعی همه شنبه شب ها می نشستند پای تلویزیون تا نسخه سانسور شده و بهتر است بگوییم دگرگون شده «سال های دور از خانه» یا همان «اوشین» را تماشا كنند . اما در سال های اخیر كه با وجود رسانه های متنوع حق انتخاب در گستره وسیع تری در اختیار بیننده ایرانی قرار گرفته، شبكه های تلویزیونی برای جذب مخاطب كار دشوارتری برعهده دارند . وقتی طبق آمار ۶۸ درصد مردم بیننده سریال نرگس هستند مشخص است كه شبكه سه با این سریال در جلب نظر بینندگان موفق بوده است . اما این آمار تنها می تواند یك دلیل باشد و نمی توان به بهانه آن ضعف های «نرگس» را نادیده گرفت . پس باید سعی كرد تا در كنار اشاره به نقاط ضعف و قوت سریال «نرگس»، دلایل استقبال مردم از آن را نیز بررسی كرد.

۱. سریال «نرگس» بر پایه قصه قدیمی عشق بین شاهزاده و گدا شكل گرفته است كه البته از این حیث ایرادی به آن وارد نیست . چون تمام قصه ها براساس موضوعات محدودی موجودیت می یابند اما مهم خط داستانی سریال است كه باعث می شود قصه شاهزاده و گدا، روایتی جدید حداقل در چارچوب مجموعه های تلویزیونی داشته باشد . انتخاب زوجی با فاصله طبقاتی معقول برخورد خانواده پسر و دختر را برای تماشاگر تحمل پذیرتر كرده است . اما اگر فیلمنامه بسیاری از مجموعه های تلویزیونی ایرانی به خاطر گسسته شدن روایت و در رفتن سررشته داستان از دست فیلمنامه نویس و كارگردان، كش دار به نظر می رسند، «نرگس» این ضعف را با این مختصات ندارد . كیفیت ضعف «نرگس» متفاوت است .

در واقع سریال «نرگس» به خاطر پایبندی بیش از حد به سوژه ای كه انتخاب كرده، غیرقابل باور به نظر می رسد . در سریال «نرگس» همه یا در حال ازدواج هستند یا پسر، دختر، خواهر، برادر و یا یكی از اقوامشان در حال ازدواج است . بالاخره تمام شخصیت های سریال تنها در صورتی وارد ماجرا می شوند كه به ازدواج ربط پیدا كنند . در اینكه «ازدواج» یك دختر و پسر مسئله مهمی برای خانواده ها محسوب می شود شكی نیست اما آیا انصافا خانواده های شوكت و محتشم جز فكر كردن و حرف زدن درباره ازدواج كار دیگری نمی كنند كه بتواند شخصیت آنها را شكل دهد . دو تا از برجسته ترین شخصیت های حاشیه بهروز و نسرین، نرگس و محمود شوكت هستند .

سریال اگرچه كوشیده روی این دو كاراكتر بیش از بقیه درنگ كند اما نتوانسته زندگی مشخصی برایشان تعریف كند .

اشاره های زودگذر به شغل آقای شوكت و یا مسئله ازدواج نرگس گزینه های مناسبی برای خلق شخصیت های نرگس و شوكت نشده است و یا لااقل فیلمنامه نویس و كارگردان سریال نتوانسته اند از این ویژگی ها، قصه های فرعی راهگشایی بسازند . مسئله ازدواج نه تنها نتوانسته كلیشه نرگس را باورپذیر كند بلكه هرچه بیشتر او را از تماشاگر دور می كند . درباره دیگر شخصیت ها نیز همین ضعف وجود دارد . یعنی هیچ داستان حاشیه ای مناسبی برایشان پیش بینی نشده است . در صحنه های مختلف مثلا شوكت حرف می زند و بقیه گوش می دهند، می ترسند و واكنش نشان نمی دهند یا در نقطه مقابل نرگس حرف می زند و به عنوان الگویی بی نقص معرفی می شود و اطرافیان او از نظر شخصیتی آنقدر ضعیف می شوند كه كاملا تحت تاثیر او قرار می گیرند.

۲. سریالی با داستانی موجز وابسته به شخصیت پردازی است . در «نرگس» هم ما بیشتر با شخصیت ها سر و كار داریم یعنی براساس تعریفی كه از شخصیت ها داریم درباره روابط و حوادث قضاوت می كنیم . پس یكی از راه های ارزیابی این سریال بررسی شخصیت های اصلی آن است . نرگس، محمود شوكت، نسرین و بهروز شخصیت های اصلی سریال هستند . محمود شوكت نماد یك پدرسالار است . كسی كه به قول خودش هیچ كسی روی حرفش حرف نمی زند . او كه زندگی مرفهی برای خانواده اش فراهم كرده تاجر پارچه است . تاجری كه با توجه به اشاراتی كه در فیلم می شود كارش را با زد و بند پیش می برد . او تمام اعضای خانواده اش را به خود وابسته نگه داشته تا مبادا كسی بتواند در مقابلش بایستد .

ظاهرا محمود شوكت دو دخترش را هم براساس همین معیار به خانه بخت فرستاده است . او برای بهروز هم نقشه هایی در سر دارد و وقتی می بیند كه پسرش می خواهد روی پای خودش بایستد با ازدواج او مخالفت می كند . تا اینجای كار، «شوكت» به عنوان یك پدرسالار، نقش قابل قبولی محسوب می شود اما او در مقابل اتفاق ها واكنش هایی نشان می دهد كه شخصیتش را مخدوش می كند . در پرداخت یك شخصیت باید به این نكته توجه داشت كه شخصیت باید آنقدر واقعی به نظر برسد كه تماشاگر فكر كند از بطن زندگی بیرون كشیده شده است . اما واكنش شوكت نسبت به نرگس به هیچ وجه عكس العملی قابل باور نیست و باعث ایجاد فاصله بین شخصیت شوكت و تماشاگر می شود .

لج بازی شوكت با نرگس آنقدر غیرمنطقی به نظر می رسد كه تماشاگر تصور می كند تنها برای پیش بردن سریال این واكنش انتخاب شده است . روانشناسی شخصیت های سریال «نرگس» موضوع این مقال نیست اما در یك توضیح كوتاه می توان این سئوال را مطرح كرد كه اگر قرار باشد شوكت با تمام آدم هایی كه سالاری او را تحمل نمی كنند چنین برخوردی داشته باشد پس آیا تمام زندگی او به جنگ با دیگران گذشته است تلاش شوكت برای حفظ اقتدارش در محدوده خانواده و محل كار قابل قبول است اما اجیر كردن آدم برای شكست دادن «نرگس» یا هر كس دیگری شگرد لوثی برای پرداخت شخصیت شوكت است . ضمن اینكه وجه خیرخواهانه شوكت پدرسالار در سریال بسیار كمرنگ است .

این ضعف بیشتر متوجه كارگردان سریال است كه نتوانسته در كنش های شخصیت شوكت وجهی از خیرخواهی را با میل مفرط او به حفظ اقتدارش بیامیزد . وجه محبت آمیز رفتار شوكت فقط محدود به صحنه هایی می شود كه در آن پدر خانواده در مقابل اعضای خانواده حرف های محبت آمیز كلیشه ای می زند و اعضای خانواده هم مثل اشیای خانه بدون واكنش به حرف های او گوش می كنند . متاسفانه هرچه بیشتر از سریال می گذرد شخصیت شوكت تك بعدی تر می شود . دیگر شخصیت اصلی سریال هم نرگس است .

نرگس كه قرار است به عنوان الگوی دختر برتر به تماشاگر معرفی شود شخصیتی كاملا تصنعی است . كاش مسئولانی كه چنین شخصیت هایی را به فیلمنامه نویسان سفارش می دهند كمی عمیق تر بیندیشند و از خودشان بپرسند كه اصلا چنین شخصیتی در دنیای امروز وجود خارجی دارد آیا در شرایطی كه نرگس به هیچ وجه برای تماشاگر باورپذیر نیست، تاكید افراطی بر برخی «حسن»ها نتیجه ای جز مخدوش كردن مقبولیت رفتارهایی ندارد كه در عرف به عنوان حسن پذیرفته شده است شخصیت نرگس باورپذیر نیست چون واقعیت ندارد .

چون اشتباه نمی كند چون بسیاری از ویژگی های منفی اما ذاتی هر انسان از شخصیت او حذف شده است . تماشاگر وقتی شخصیتی را اینقدر غیرواقعی می بیند سعی می كند كاملا او را از ذهنش كنار بگذارد . ماجرای ازدواج نرگس با احسان سعیدی هم جزیی از همان اصولی است كه قرار است در سریال نرگس تبلیغ شود . نرگس دقیقا كسی را انتخاب كرده كه مثل خودش رفتارهای معقول، خوب و دیگرخواهانه دارد .

نرگس می توانست شخصیتی باشد با ویژگی های مثبت اما با رفتاری واقعی از جنسی كه آد م ها در زندگی واقعی از خود بروز می دهند . پیش از مرگ مادر نرگس و زمانی كه هنوز سریال كاملا روی ازدواج بهروز و نسرین تمركز نكرده بود، ضعف در پرداخت شخصیت «نرگس» بیشتر به چشم می آمد چرا كه شخصیت مادر نرگس دست كمی از خودش نداشت . كارگردان و نویسنده این سریال می توانند از تجربی ترین روش برای ارزیابی كار خودشان استفاده كنند . كافی است لحظه ای بیندیشند كه آیا در جامعه امروز «مادر» همانی است كه در شخصیت مادر نرگس می بینیم.

مجتبی پورمحسن


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید