شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
همیشه یک صندلی خالی هست
اگر اخبار مرتبط با حوزه رسانهها به ویژه تلویزیون را در یک ماه اخیر دنبال کرده باشید شاید چشمتان به خبری درباره تشکیل اتاق فکر سینما در تلویزیون افتاده باشد؛ اتاقی که قرار است با همفکری و خرد جمعی و به اصطلاح بارش افکار به تولیدات داخلی در حوزه فیلم و سینما بپردازد و با سیاستگذاریهای کلان برای ساماندهی و افزایش کیفی تولیدات تصویری اقدامات موثری صورت دهد. علی دارابی معاون سیمای سازمان صدا و سیما نیز هفته گذشته با تاکید بر تشکیل کارگروهی ویژه برای نقد و بررسی فیلمنامهها و سریالهای پخششده در شبکههای مختلف از حضور کارشناسی مشاوران و ناظران دینی در سریالها و تولیدات نمایشی سیما خبر داد. اما مثل همیشه جای منتقدان در این اتاق و کارگروههای تخصصی خالی است. این مساله یا به تعریف ناقص از منتقد و کارکردهای آن برمیگردد که آن را صرفاً با کارشناس اثر پس از تولید و نمایش آن میشناسند یا اساساً منتقدان به عنوان کارشناس فیلم و سینما رسمیت ندارند. دستکم اینکه جدی گرفته نمیشوند به همین دلیل است که برخی نقد را با نق زدن اشتباه میگیرند و آن را حرافی و کنشی اضافی معنا میکنند.
در حالی که اگر قرار است نقد و منتقد سازنده باشد و در یک کنشمندی ایجابی و نه صرفاً واکنشهای سلبی به ارتقای کیفی اثر بپردازند باید از حضور و نظر آنها در همین اتاقها و کارگروههای تخصصی استفاده شود. واقعیت این است که اکنون چند سالی است که نقد و بررسی سریالهای تلویزیونی در قالب میزگردهای کارشناسی به یک سنت رسانهای بدل شده که در آنها البته از برخی منتقدان سینما هم دعوت میشود تا در کنار کارشناس هر رشتهای جز سینما از نظرات آنها نیز استفاده شود. هرچند همین برنامهها نیز صرفاً در حد یک آیتم تلویزیونی میماند و نتایج و اثرات این نقدها در آثار بعدی قابل ردیابی نیست. در واقع این نشستهای نقد و بررسی به عنوان تکمله یک سریال تهیه میشود و در امتداد ماهوی و دراماتیکی آن قرار میگیرد نه به عنوان یک عنصر بیرونی و ناقد که باید فارغ از مناسبات اداری یا رفاقتی به شکل ساختاری در اصلاح و بهبود سریالهای بعدی مورد استفاده قرار بگیرد.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، کمپانیهای فیلمسازی همچنان که با یک کارگردان یا بازیگر قرار داد میبندند با منتقدان حرفهای و سرشناس هم قرارداد میبندند تا در فرآیند تولید اثر به عنوان یک مشاور و کارشناس در کنار پروژه حضور داشته باشند.
در واقع منتقد بودن در این کشورها یک شغل و حرفه تخصصی در سینما یا تلویزیون شناخته میشود نه مثل ما که هنوز خیلیها صنف منتقدان را در خانه سینما به رسمیت نمیشناسند. حضور موثر منتقدان در این اتاق فکر بهرغم نتایج مثبتی که میتواند برای خود این رسانه داشته باشد به تثبیت هویت حرفهای این صنف نیز کمک میکند. ضمن اینکه نقد تلویزیونی صرفاً محدود به فیلم و سریال نمیشود و قلمرو آن همه برنامههای این رسانه را دربرمیگیرد.
در حال حاضر آنچه به عنوان نقد تلویزیونی حتی در عرصه مطبوعاتی ما وجود دارد بیشتر نقد سریالهای تلویزیونی است که دستکم میتوان آن را در ذیل نقد هنری قرار داد اما قطعاً نقد تلویزیونی در همین حوزه محدود نمیشود و عملکرد تلویزیون را به عنوان یک رسانه به مسلخ نقادی خود میبرد. به عبارت دیگر ما کمتر شاهد نقد تلویزیون از منظر مدیریت رسانهای هستیم. متاسفانه گاهی افراد غیرمتخصص که شاید فقط بیان خوبی داشته باشند به عنوان منتقدان سینما یا تلویزیون به ایراد نظراتی غیرکارشناسانه میپردازند که آدمی را به یاد آن جمله معروف کارگردانی میاندازد که گفته بود همه مردم دنیا دو شغل دارند؛ یکی شغل خودشان و دیگری هم نقد فیلم، در حالی که نقادی سینما و به ویژه تلویزیون به لحاظ نیازمندی به دانش و اطلاعات در حوزههای مختلف به مهارتها و توانایی جامعی نیاز دارد.
اتفاقاً نقد تلویزیونی به واسطه سویه رسانهای آن علاوه بر دانش سینمایی و هنری به شناخت و مطالعه در حوزههای علوم ارتباطات، جامعهشناختی، مخاطبشناسی و... نیازمند است تا بتواند به نقد علمی تلویزیون دست یابد. اگر قرار است تلویزیون از عوامزدگی و سطحینگری رها شده و به سمت تولید آثار فاخرتری حرکت کند بیش از هر چیز به نقد علمی و هنری نیازمند است و شاید به جرات بتوان گفت بیش از مدیران و برنامهسازان این منتقدان تلویزیونی هستند که میتوانند به بهبود و ارتقای سطح کیفی تلویزیون کمک کنند. حتی اگر بپذیریم اساساً قرار نیست تلویزیون کارکردهای سینما را داشته باشد و رسالت آن ایجاد سرگرمی و تفنن برای سطح عموم مخاطبان است باز هم بینیاز از شکلگیری جریان قدرتمندی در منتقدان تلویزیونی نیستیم. اگر قرار است سطح کیفی برنامههای تلویزیونی به ویژه در تولید فیلم و سریالها تضمین شود قطعاً جای منتقد در جایی مثل اتاق فکر یا محل تولید اثر است.
حضور آنها در اتاق فکر منتقدان را از یک سخنور و تحلیلگر صرف به یک مشاور و ناظر کیفی بدل میکند و یک نوع پیشگیری قبل از درمان است. اگر قرار باشد منتقدان بعد از نگارش فیلمنامه و تبدیل شدن آن به فیلم و سریال به نقد و بررسی آن بپردازند که دیگر کار از کار گذشته است و نظرات آنها در بهبود کیفی یا رفع نقاط ضعف کمکی نمیکند. آیا بهتر نیست یک اثر هنری پیش از نمایش و هنگام تولید به صابون نقد شسته شود و به محک و مقراض آن پیراسته شود. نقد صرفاً برای تفسیر اثر نیست که در ترسیم آن نیز سهم دارد. نگارنده معتقد است اگر قرار است بارش این اتاق فکر برکات و ثمراتی داشته باشد حتماً چند صندلی برای منتقدان هم باید در نظر گرفته شود.
سیدرضا صائمی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم ایران مجلس ستاد انتخابات کشور مجلس دوازدهم رهبر انقلاب دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور
تهران هواشناسی سازمان هواشناسی فضای مجازی شهرداری تهران هلال احمر پلیس قتل تصادف آموزش و پرورش ازدواج آتش سوزی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا گاز خودرو مالیات نمایشگاه نفت بانک مرکزی نفت پالایش و پتروشیمی مسکن ایران خودرو
نمایشگاه کتاب رضا عطاران کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینما تلویزیون دفاع مقدس سینمای ایران حضرت معصومه (س) مهران مدیری محمدمهدی اسماعیلی
فناوری اینترنت
اسرائیل فلسطین غزه رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی مغز ایلان ماسک ناسا اپل فیبرنوری گوگل سامسونگ
وزارت بهداشت سازمان غذا و دارو کودکان توت فرنگی آسم هندوانه کبد چرب