شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
همقدم جان با بوی نارس صبح
«محمد صالح علا» مجری برنامه «یک قدم مانده به صبح» با سایت خبری سیمافیلم گفتوگویی مفصل داشته. در این گفتوگو او از هر دری سخن گفت.
از مخاطبان شبکه ۴ و طرفداران برنامهاش، از فرهنگ لغتی گفت که مخصوص خودش است و در ادامه از جایگاهش در «یک قدم مانده به صبح» و حتی اینکه چرا در این برنامه اینقدر کمحرف است، همچنین صحبتهایی داشت از طرحها و ایدههایی که برای برنامه داشته است، از مدیریت پورحسین در شبکه ۴ گفت و...در حالی که مدتها بود مترصد کسب موقعیتی مناسب برای گفتوگویی مفصل با او بودیم و هر بار مشغله فراوان او در رادیو و اجرای هر شبهاش در تلویزیون؛ این فرصت را مهیا نمیکرد، انتشار این گفتوگوی مفصل را مغتنم شمردیم تا فرصتی مناسب دست دهد برای گپ شیرین و خواندنی شاید در آخرین روزهای سال و همین شب عیدی.
▪ به زعم شما مخاطبان شبکه چهار چه کسانی هستند؟ آیا به این برنامه تنها فرهیختگان توجه نشان میدهند؟
ـ نه، عموم مردم ما به خصوص در شهرستانهای دور دست با این برنامه زلف گره زدهاند. شاید پیش پیش فکر میکردیم که این برنامه برای مخاطبی خاص باشد و نخبگان جامعه، مثلاً طبقه دانشگاهی و امثال آن را در بر گیرد. الان که آحاد مردم و صنوف فکری و دانشی مختلف با برنامه زلف گره میزنند و ارتباط برقرار میکنند، بیش از پیش متوجه شدیم که مردم ما با فرهنگ هستند. همان طور که بهتر میدانید موضوع سواد با موضوع فرهنگ دو پدیده جداگانه هستند. آدمی میتواند باسواد باشد، رئیس دانشگاه کلمبیا باشد ولی بافرهنگ نباشد.
▪ با توجه به موضوعیتهای مختلف برنامه، برای انتقال اطلاعات حد و مرز خاصی قائل هستید و یا در انتخاب اخبار دستتان کاملاً باز است؟
ـ اخباری را که متناسب با موضوعات برنامه یا در حوزه جمال شناختی و فرهنگ، فهرست بشود انعکاس میدهیم نه اخبار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مانند آن. مگر اینکه خبری از حوزههای اقتصادی، اجتماعی و... ارتباطی با موضوع برنامه آن شب ما داشته باشد.
▪ آنچه از شروع برنامه جلب نظر میکند، استفاده شما از ادبیات و ترکیبهای کمتر معمولی چون نثر بیهقی و سهروردی است. به دلیل خاصی از اصطلاحاتی چون زلف گره زدن، یکان یکان، مرغزار گفت وگو و... استفاده میکنید؟
ـ آنکه گفتید Vocabulary انتخاب واژگانی من است، یعنی فرهنگ الفبایی من.
▪ این فرهنگ از کجا آمده است؟
ـ همیشه من چه از نوجوانی که نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس بودم و در صدا و سیما کار میکردم تا همین سالهایی در کار رادیو بوده ام Vocabulary من بوده وهست.
▪ فکر نمیکنید غلظت استفاده از آن در این برنامه بیشتر شده باشد؟
ـ اتفاقاً این در رادیو بیشتر است؛ چون من با مخاطب عام خیلی راحتترم و مخاطبم را در آنجا میشناسم. بنابراین راجع به نثر بیهقی باید بگویم که خیلی دوست داشتم مثل بیهقی حرف بزنم. چون من عقیده دارم زبان فارسی اختراع سه نفر است که یکی از آنها ابوالفضل بیهقی عزیز است با تاریخ بیهقی، دیگری سعدی عزیز و یکی دیگرش هم حکیم توس است. اما من زبان ویژه خودم را دارم. مثلاً فردوسی واژگان معرب ندارد. در حالی که من واژگان معرب دارم و... علاقهام به حوزه ادبیات بر میگردد به همان اول که مینوشتم. نمایشنامه و فیلمنامه، بعد هم ترانه و...
▪ اما ترانه به زبان عامیانه نزدیکتر است؟
ـ بله، به همین علت است که به نظر خودم من یک زبان سهل و ممتنع دارم. بعد به همین دلیل، من بعد از انقلاب، با وجود اینکه درسهایی که قبلاً خوانده بودم هیچ ارتباطی به ادبیات نداشت، رفتم وفوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه علامه طباطبایی خواندم و مسائل پس از آن...
▪ یک سوال مکرر که حتماً زیاد هم شنیدهاید، طرح این برنامه از کجا آمده و محمد صالح علا چقدر در شکل گیریاش سهیم بوده؟
ـ چندمین بار است که عرض میکنم، من اینجا فقط مجری هستم.
▪ خب اگر مجری هستید چرا در طول برنامه بیشتردر پوسته یک دانشجو ظاهر میشوید و نه مثلاً دانای کل که این روزها بسیار باب شده و به نظر برخی یک امتیاز در اجرا محسوب میشود؟
ـ درست است، سوال هوشمندانهای است. چرا این را میگویم چون من خودم در روزنامهها خواندم که چند تا منتقد و ایضاً مردمی که مصاحبه کرده بودند و همچنین پیامکهایی که میرسد، لطف کردهاند و گفتهاند صالح علا اغلب این مباحث را میداند ولی جوری برخورد میکند که انگار هیچ چیز نمیداند یا مثلاً عیناً از بابل نوشته بودند که صالح علا مرتب میگوید: «من از شما آموختم» به عبارتی من را خیلی دست بالا گرفتهاند فکر میکنم چون من به دلیل سالها تجربه یک ریزهحرفهای هستم، این را میگویند. با این همه ما مهمان را دعوت میکنیم که حرفهای او را بشنویم. این خیلی مهم است، ما مهمان را دعوت نمیکنیم که به این بهانه حرفهای خودمان را بزنیم یا اینکه خدای ناکرده به آنها اسائه ادب کنیم.
به نظرم میرسد که به خصوص در این شبکه با این سطح از برنامه وظیفهمان است که این نوع احترام اجتماعی را غلظت بدهیم. گاهی میشود که تهیهکننده در گوشی من میگوید، یا مدیر شبکه یا مدیر گروه، چرا اینقدر کم حرف میزنی و اغلب هم همکاران من و مردم گفتند فلانی بیشتر حرف بزند و یا شعرها و قصههایش را بخواند، من تا اندازهای که تعادل حفظ شود، معمولاً یک چکه میگویم، البته بدون دلبریهایی که در رادیو دارم و البته بد نیست که این طور باشد.
▪ خواست خودتان بود که به عنوان مجری اصلی و ارتباطدهنده باشید، نه یک مجری کارشناس؟
ـ قرار بود که من در برنامه باشم، بعد دیدم که من ذوالفنون نیستم، از طرفی آن کارشناسی که آنجاست به خصوص کارشناسهایی که الان در برنامه هستند، اغلب آدمهای متخصص، کاربلد و فرهیختهاند، به نظرم اگر من هم بخواهم نظر بدهم، یک جور تداخل صورت میگیرد که از میان آن هم چیزی در نمیآید، تازه مدت برنامه آنقدر کم است که به خود کارشناس بیچاره وقت نمیرسد که بخواهد با مهمانش تبادل فکری داشته باشد، حالا دیگر من بیایم و افاضات کنم، خیلی ناجور میشود،.
▪ بسیاری شکلگیری حرکتهای نویی را که اخیراً در شبکه چهار روی میدهد به حضور دکتر رضا پورحسین نسبت میدهند. شما بهعنوان یک برنامهساز رسانهای چه نظری دارید؟
ـ خیلی درست است. در جایی خواندم که این برنامه ابتکار آقای دکتر پورحسین بوده، ایشان مدیری دانشی است و کار رسانه راخوب میشناسد و بهنظرم یک مدیر خیلی رسانهای است. البته بیشتر از این هم نمیخواهم تعریف کنم چون الان دارم با ایشان کار میکنم. ان شاء الله بماند برای بعدها که کار تمام شد.
▪ پس امکان این وجود داشت که اگر دکتر پورحسین به شبکه چهار نیامده بود، این برنامه ساخته نشود؟
ـ حتماً. صد درصد.
▪ شما در انتخاب مجری ـ کارشناسها و یا طراحی که در خلال برنامه صورت میگیرد، دخیل نیستید؟
ـ در مورد کارشناسها نه اصلاً. طراحی دکور، کار آقای جعفری است؛ اما اگر آقای بشیری در موردی با من مشورت بکنند، صحبت میکنیم. در غیر این صورت نه.
▪ در«دو قدم مانده به صبح» با خطر رسیدن به ورطه تکرار چه میکنید؟
ـ به نظر من بد نیست یک وقتهایی برنامهای به ورطه تکرار نیفتد. من از روی تجربیات تاریخی خودم به عنوان کسی که این رشته را سالها خوانده، درس داده و عملاً کار کرده میگویم، حتی در درسی هم که معمولاً به دانشجویان رشته کارگردانی میدهم عنوان میکنم که این نقطه اوج خیلی خوب است، اما فکر نمیکنم بتوان همیشه در نقطه اوج ماند.
بد نیست حالتی باشد تا سطح توقع هم پایین بیاید و دوباره ... اما اگر برنامهای به ملال و تکرار بیفتد یعنی جوری باشد که دیگر مخاطبش را متعجب نکند، دیگر زوال برنامه است و فاتحهاش را باید خواند. حفظ اوج بسیار کار دشواری است چون متخصصان اندکاند، اغلب فرهیختگان فکر میکنند تلویزیون چیزی به آنها اضافه نمیکند. پس باید مجاب شوند تا داخل یک برنامه بیایند. آن برنامه باید خیلی شبکه چهاری باشد و یا خیلی خوشنام که چنین افرادی قبول بکنند.
▪ به نظر شما «دو قدم مانده به صبح» تا کی در اوج خواهد ماند؟
ـ تا زمانی که مهمانان آن شخصیتهای فرهیخته و متخصصی باشند و قبول کنند به برنامه بیایند، برنامه در قله است.
▪ چقدر مایل هستید این برنامه ادامه پیدا کند؟
ـ البته من شاید یک سری کارهای خوب مانند این برنامه در زندگیام کرده باشم اما خیلی موافق نیستم که آن کار ادامه داشته باشد. فکر میکنم یک جایی باید تمام بشود و آدم برود و دوباره خودش را نگاه کند، دنیا را نگاه کند، فکر کند، بشنود، ببیند و دوباره کار دیگری انجام دهد. به نظرم خیلی نباید یک برنامه نخ نما شود.
▪ فکر نمیکنید پخش تقریباً هر شب این برنامه سرعت رسیدن آن را به تکرار افزایش میدهد؟
ـ بله، شبانه بودن آن، کار سختی است. البته برای من سخت نیست، چون من خودم نانآور شبم. از ماه و شب انرژی میگیرم ولی، یکی از خوبیهایش این است که پخش آن پنج شب هفته است و ۳ شب در هفته نیست، که اگر آن طور بود، خیلی دردناک میشد، ولی خب، تا حالا روند برنامه خوب بوده و چنین اتفاقی نیفتاده است
▪ اینکه برنامه در هر شب به شخص خاصی تقدیم میشود، در طراحی و برنامهریزی اولیه کار بود؟
ـ نه، این چیزهای کوچک کوچکش مال من است.
▪ علت این «تقدیم» چیست؟
ـ چون فکر کردم فرصت خوبی است برای این کار، مثلاً فرض کنید در یکی از برنامهها دوستم ژولیده نیشابوری که خیلی شاعر متواضع و گمنامی است فوت شده بود. یا آقای هنر دوست قائم مقام صدا و سیما که یک انسان نازنین و واقعاً آدم خدومی بود، رفت و... کجا فرصت برای من پیش میآید که به چنین آدمهایی عرض ارادتی بکنم؟ پس این اتفاق بد نیست. فکر میکنم مردم هم از آن بدشان نیامده.
▪ از سوی بینندگانتان هم پیشنهادی داشتید مبنی بر اینکه بخواهند برنامهای را به شخص خاصی تقدیم کنید؟
ـ البته یک بار آقای رحمانیان عزیز که یکی از کارشناسان خوب ما است، گفت: که من میخواستم اجرای یک شب را به کسی تقدیم کنم (که در سفر حج با هم بودهایم) و من گفتم باشد، این کار را بکنید اما غیر از این کسی از من نخواسته بود که برنامه را به کس دیگری تقدیم کن. البته اگر پیشنهاد خوبی در این زمینه باشد، استقبال میکنیم.
سمانه احمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست