دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
تنهایی یک پزشک زن
علیرغم اینکه در سالهای اخیر پخش مجموعههای تلویزیونی کرهای در شبکههای تلویزیونی صداوسیما باب شده است، اما به نظر میرسد مدیران تلویزیون دیگر مخاطبان خود را از یاد نبردهاند و همچنان در تلاش هستند تا طیف متنوعی از مجموعههای تلویزیونی را در جدول پخش برنامههای خود قرار دهند. مجموعه «برای زندگی» یکی از این سریالهاست که از شبکه ۵ سیما روی آنتن میرود.
مخاطبان این سریال میتوانند در تار و پود این مجموعه تلویزیونی نظارهگر خدمت انسانهایی باشند که سالها پیش از اینکه بیمارستان All saints در مجموعه تلویزیونی پرستاران مجهز به امکانات مدرن و امروزی باشد برای نجات همنوعان خود تلاش میکردند. اولین قسمت این مجموعه ۱۹ فروردین از شبکه تهران روی آنتن رفت و براساس جدول پخش برنامههای این شبکه، پخش مجموعه، سوم شهریور امسال به پایان خواهد رسید. «برای زندگی» داستان زندگی پزشک زنی است که اواخر قرن هجدهم میلادی در بیمارستانی در شهر لندن به طبابت بیماران مشغول است، اما پس از مدتی بناچار و به علت اختلافاتی که با رئیس بیمارستان دارد تصمیم میگیرد استعفا کند. او پس از آن درمانگاهی در یکی از محلههای فقیرنشین شهر لندن میسازد تا در آنجا به بیماران نیازمند کمک کرده و آنها را از خطر مرگ و نابودی نجات دهد و...
مجموعه تلویزیونی برای زندگی محصول انگلیس است که لوسی گانون، تهیهکنندگی آن را به عهده داشته است. این مجموعه در ۲۸ قسمت ۵۴ دقیقهای تهیه شده است که برای نخستین بار در اول می سال ۱۹۹۵در انگلیس از شبکه تلویویونی ITV روی آنتن رفت و با استقبال چشمگیری از سوی مخاطبان مواجه شد.
دکتر النور برامول که جما رد گریو (Jemma Redgrave) ایفای نقش او را به عهده دارد با هدف کمک به افراد نیازمند و همچنین برای این که به همه ثابت کند پزشکان زن نیز میتوانند همانند پزشکان مرد مدیریت مراکز پزشکی را به عهده گیرند اواخر دوره سلطنت ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۹۵ میلادی در بخش شرقی شهر لندن که اغلب افراد نیازمند در آنجا سکونت دارند، بیمارستانی را با هزینه شخصی خودش راهاندازی میکند. این مجموعه در فاصله زمانی بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ میلادی در ۴ فصل مجزا از شبکه ITV روی آنتن رفت که با توجه به موفقیت این مجموعه در جذب مخاطبان پس از آن در کشورهای مختلفی همچون ایالات متحده آمریکا نیز به نمایش درآمد.
● داستان از کجا آغاز شد؟
سال ۱۸۹۵ میلادی است و دکتر النور برامول در بیمارستانی در شهر لندن مشغول کار است. دیگر پزشکان که در این بیمارستان طبابت میکنند با او همچون یک پزشک بیتجربه رفتار میکنند و همیشه نسبت به نظریات او بیتوجه هستند. او به علت اختلافات و ناسازگاری با رئیسش بناچار از ادامه همکاری با این بیمارستان منع میشود. پدرش رابرت برامول به او پیشنهاد میکند پس از آن با او در اداره یک شرکت خصوصی که اغلب مشتریانش افراد سالمند و ثروتمند هستند، همکاری کند. خوشبختانه دکتر النور برامول با پیشنهاد بهتری مواجه میشود. لیدی پیترز که از دوستان خانوادگی آنهاست به النور پیشنهاد میکند تا با کمک هم درمانگاهی را در یکی از محلات پرجمعیت و فقیرنشین شهر لندن راهاندازی کنند تا به این ترتیب النور بتواند به انسانهایی که نیازمند کمک او هستند یاری رسانده و آنها را از خطر مرگ نجات دهد. آنها این بیمارستان شش تخته را که بیماران را بدون دریافت هرگونه وجهی معالجه میکند با توجه به محل احداث آن در خیابان تریفت، بیمارستان تریفت نامگذاری کردند. بتدریج به تعداد کارکنان این بیمارستان افزوده شد.
النور به زودی متوجه شدکه علاوه بر پرستاری که به او کمک میکرد و همچنین آقای بنتلی از بیماران بیمارستان که یک پای خود را از دست داده بود باید از یک متخصص بیهوشی نیز برای درمان بیماران کمک بگیرد و این در حالی بودکه بیمارستان بودجه کافی برای استخدام متخصص بیهوشی نداشت. النور برای حل این مشکل با دکتر جو مارشام که از همکلاسیهای قدیمی اوست تماس گرفته و از او خواهش میکند در این زمینه به صورت نیمه وقت با بیمارستان تریفت همکاری کند. دکتر مارشام نیز به شرط این که بتواند علاوه بر این در زمینه انجام اعمال جراحی هم مشارکت داشته باشد با پیشنهاد دکتر برامول موافقت میکند.
در حقیقت نسل اول این مجموعه تلویزیونی فراز و نشیبهایی که دکتر برامول در اداره بیمارستان تریفت با آن مواجه میشود را به تصویر میکشد و در هر قسمت به داستانی درباره یکی از بیماران یا یکی از حوادثی که در بیمارستان اتفاق میافتد میپردازد. اگرچه در آن زمان اغلب زنها خانهدار بودند و کمتر زنی پیدا میشد که درعرصههای اجتماعی فعالیت داشته باشد اما برامول در تلاش بود تا به همه ثابت کند که زنها نیز همچون مردها از حقوق مساوی برخوردارند.
در پایان فصل اول این مجموعه النور تصمیم میگیرد با یکی از دوستان خانوادگی ازدواج کند اما وقتی متوجه میشود که باید برای همیشه کارش را کنار بگذارد از تصمیم خود منصرف میشود. در پایان این فصل لیدی پیترز بشدت بیمار میشود. از آنجا که پزشک معالج او بیماریش را به اشتباه تشخیص میدهد، او وقتی متوجه علت اصلی بیماری خود میشود که دیگر دیر شده و نمیتوان جانش را نجات داد. او پس از مرگش، همه داراییاش را به بیمارستان تریفت اهدا میکند.
فصل دوم این مجموعه در شرایطی آغاز میشود که بیمارستان تریفت باید بدون حضور لیدی پیترز و بهرهمندی از راهنماییها و حمایتهای مالی او به فعالیتهای خود ادامه دهد. در این زمان بیماری وبا میان اهالی این منطقه شیوع پیدا کرده و پزشکان این بیمارستان بیش از پیش برای حفظ جان انسانها تلاش میکنند. آقای بنتلی به علت مسمومیت دارویی جان خود را از دست میدهد و از آنجا که خانواده او در شرایط مالی نسبتا نامناسبی زندگی میکنند، دکتر برامول تصمیم میگیرد پس از مرگ پدر، مسوولیتهای او را به پسرش سیدنی واگذار کند.
در این زمان دکتر فین انیل همکاری خود را با بیمارستان تریفت آغاز میکند و این در حالی است که همسر دکتر مارشام نیز به علت ابتلا به سرطان سینه از دنیا میرود. اگرچه هیچ یک از پزشکان و کارکنان این بیمارستان نسبت به دکتر فین احساس خوبی ندارند، اما النور به او علاقهمند میشود و آنها تصمیم میگیرند پس از بازگشت دکتر انیل پس از ماموریت ۲سالهاش در شیکاگو با هم ازدواج کنند. پدر النور با این تصمیم مخالف است و همین موضوع سبب دلگیر شدن او نسبت به دخترش میشود.
فصل سوم مجموعه یک سال پس از رفتن دکتر فین به شیکاگو آغاز میشود. او که برای شرکت در کنفرانسی که در انگلیس برگزار میشود به شهر لندن بازگشته است به دیدن النور میرود. آنها همچنان امیدوارند که یک سال بعد یعنی پس از پایان ماموریت فین در شیکاگو بتوانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند، اما این یک سال هم بسرعت سپری میشود و متاسفانه دکتر فین در شرایطی به انگلیس برمیگردد که با دختر جوان یکی از همکلاسیهای آمریکاییاش ازدواج کرده است. النور که از شنیدن این خبر خیلی ناراحت میشود، تصمیم میگیرد چند ماهی کار را تعطیل کند و در کنار دوستانش به استراحت بپردازد. در چنین شرایطی تریفت بدون حضور النور روزهای سختی را پشتسر میگذارد.
دکتر برامول تصمیم میگیرد دیگر هیچ گاه به تریفت بازنگردد، اما متاسفانه سرخک بین مردم شیوع پیدا میکند و او با توجه به مسوولیتی که در نجات جان بیماران به عنوان یک پزشک به عهده دارد دوباره فعالیتهای خود را در بیمارستان تریفت آغاز میکند. رابرت برامول پدر النور تصمیم میگیرد با زن بیوهای ازدواج کند، اما النور با او مخالفت میکند و به همین علت رابرت حمایتهای مالی خود را از او پس میگیرد و النور نیز به ناچار تصمیم میگیرد به دکتر مارشام پیشنهاد ازدواج کند که جو مارشام نیز با پیشنهاد او موافقت میکند. فصل چهارم این مجموعه تنها در ۲ قسمت تهیه شده است و داستان آن نیز بسیار متفاوت با اتفاقاتی است که در ۳ فصل قبل این مجموعه تلویزیونی به آن پرداخته شده بود.
در این ۲ قسمت هیچ خبری از رابرت برامول و همسر جدیدش نیست بلکه آنچه بیشتر هدف قرار گرفته، تغییرات رفتاری و شخصیتی النور پس از آغاز زندگی مشترک با دکتر مارشام است. او بسیار زودرنج شده است و اغلب بدون این که نسبت به موضوعی بخوبی فکر کند، درباره آن تصمیمگیری میکند و به همین علت اینطور به نظر میرسد که در مقایسه با آنچه در قسمتهای پیشین به عنوان النور در ذهن مخاطبان نقش بسته بود، بسیار متفاوت عمل میکند. النور با درخواست نیروهای ارتشی برای انجام معاینات پزشکی سربازان در این بیمارستان موافقت میکند و از آنجا که مارشام با انجام این کار مخالف است، از او جدا میشود و به این ترتیب زندگی مشترک آنها پس از مدت زمان کوتاهی به پایان میرسد.
النور دیگر همچون گذشته علاقهای به کار کردن در تریفت ندارد و مرتکب اشتباهاتی میشود که مدیریت بیمارستان تریفت او را از آنجا اخراج میکند. در پایان النور به یکی از نیروهای ارتشی که برای مداوا به بیمارستان تریفت منتقل شده علاقهمند میشود و زندگی مشترک جدیدی را در کنار او آغاز میکند. به این ترتیب داستان به پایان میرسد.
● ردگریو خانوادهای از جنس هنر
جما رد گریو که از هنرپیشههای موفق انگلیسی است از سال ۱۹۸۸ میلادی فعالیتهای هنری خود را با حضور در مجموعه تلویزیونی زمانی برای مرگ آغاز کرد. او از آن زمان تاکنون در بیش از ۳۵ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است و آخرین فعالیت هنری او ایفای نقش راشل بل کامب در مجموعه تلویزیونی نابخشوده است که در سال ۲۰۰۹ میلادی تولید شده است.
جما رد گریو در سال ۱۹۶۵ میلادی متولد شد و جالب است بدانید که او نسل چهارم از خانواده ردگریو است که قدم در عرصه فعالیتهای هنری در زمینه سینما و تلویزیون گذاشته است. او در سال ۱۹۹۷ میلادی مادرش را به علت ابتلا به سرطان سینه از دست داد و در اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی پدرش کورین ردگریو که او هم از هنرپیشههای موفق انگلیسی بود را نیز به علت ابتلا به سرطان از دست داد. خانواده ردگریو از حامیان اصلی صلیب سرخ کشور انگلیس هستند.
سهیل امیری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی انتخابات مجلس دوازدهم
قتل فضای مجازی هواشناسی تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران آتش سوزی
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون سینمای ایران سینما نمایشگاه کتاب دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما کتاب موسیقی مهران غفوریان سریال
معماری
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام مهدی طارمی سپاهان رئال مادرید بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال
باتری گوگل آیفون اینستاگرام سامسونگ مایکروسافت اپل عکاسی ناسا
چای کاهش وزن فشار خون توت فرنگی سیگار کبد چرب