سه شنبه, ۲۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 18 March, 2025
بررسی کارنامه البرادعی در مصر انقلابی

«انقلاب ۵۲ژانویه» مصر اینک دریک سالگی خود قرار دارد و طی این یک سال تحولات مهمی دراین کشور تاثیرگذار خاورمیانه رخ داده است.
برگزاری سه مرحله انتخابات پارلمانی و جلسات محاکمه «حسنی مبارک» رئیس جمهور مخلوع را شاید بتوان به عنوان مهم ترین تحولات درمصر طی یک سال گذشته عنوان کرد.
انقلاب ۲۵ژانویه که با کناره گیری دیکتاتور مصر از قدرت و به صحنه آمدن احزاب و گروهای جدید دراین کشور رقم خورد، توانست معادلات منطقه را دگرگون کند و همچنان به عنوان مهم ترین رخداد درخاورمیانه از دیدگاه های مختلف مدنظر قرارگیرد.
درحال حاضر، «جماعت اخوان المسلمین»، «جنبش ششم آوریل»، «حزب سلفی النور» و «ائتلاف ۵۲ ژانویه» به عنوان جریان های تاثیرگذار درمصر شناخته می شوند که دراین میان «محمد البرادعی» مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی درکنار آنها به عنوان مطرح ترین فرد برای انتخابات ریاست جمهوری شناخته می شود و تلاش می کند که سکان هدایت آینده این کشور را به عهده بگیرد.
گذشته از شخصیت تاثیرگذار البرادعی درکشورش، دوران ریاست وی بر آژانس بین المللی اتمی است بارها مورد انتقاد قرارگرفته است و اخیراً یک پایگاه اینترنتی عربی دست به تحلیل و بررسی تازه ای درمورد نقش وی در مصر زده است.
پایگاه اینترنتی «مفکره الاسلام» در گزارش خود به قلم «عامر عبدالمنعم» از البرادعی به عنوان یک عامل آمریکا برای جامه عمل پوشاندن به طرح ها و نقشه هایی درمصر و جهان اسلام نام برده است و درباره اقدامات وی در دوران ریاست بر آژانس به نقل از یادداشت ها و تجزیه و تحلیل رویکردهایش درمورد عراق وجهان عرب پرداخته است.
گزارش های البرادعی به عنوان مدیرکل آژانس انرژی اتمی برضد مصر و عراق نقش وی را درخوش خدمتی به آمریکا درسال ۸۲۰۰ نشان داد که چگونه جرج بوش رئیس جمهور اسبق با استفاده از این گزارش و نامیدن این کشورها به عنوان محور شرارت سیاست های خود را پیش برد.
اسناد ثابت می کند که دکتر محمد البرادعی یک کارمند نمونه آمریکایی بود و به کمک او آمریکا سیاست های خود را برضد اعراب و مسلمانان به اجرا در آورد.
او با استفاده از جایگاه خود به عنوان مدیرکل آژانس بین المللی اتمی، کشور عراق را به مدت ۳۱ سال از نظر حقوقی و قانونی در تنگنا قرارداد و از اعلام رسمی این موضوع که عراق هیچ گونه سلاح کشتار جمعی ندارد، بارها طفره رفت و تا آخرین روز قبل از حمله همه جانبه آمریکا به این کشور بر این موضوع تاکید داشت که همواره عراق به برخی از سوال ها درمورد تسلیحات خود پاسخ نداده است!
البرادعی در همه گزارش های خود، به نبود دلایل کافی برای اثبات ادعای عراق درباره نداشتن سلاح های کشتار جمعی تاکید داشت و بر لزوم بازرسی وجب به وجب خاک آن کشور اصرار می ورزید. اما خطرناک ترین موضع گیری البرادعی در رابطه با کشورهای عربی واسلامی زمانی به وقوع پیوست که وی برنامه هسته ای کشورش(مصر) را مورد حمله قرار داد و این باعث شد که امریکا نامزدی اش برای ریاست بر سازمان بین المللی انرژی اتمی را مورد تایید قرار دهد و پس از آن مصر هم در فهرست کشورهای محور شرارت قرار گرفت تا در کنار اسرائیل هسته ای تحت نظر بازرسی های آمریکا و غرب قرار بگیرد.
اکنون که اوضاع در مصر تغییر کرده است، البرادعی چهره ای ضدامپریالیستی گرفته و خود را به عنوان یکی از «قهرمانان ملی» برای نجات کشورش از اوضاع نابسامان فعلی جا زده است، در حالی که وی هیچ گاه نخواهد توانست گذشته خود که در خدمت امریکا و غرب بود را انکار کند.
● البرادعی و مصر هسته ای
البرادعی نقش تعیین کننده ای برای جلوگیری از تبدیل شدن مصر به عنوان یک کشور مسلمان دارای فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایفا کرد و هیچ گاه در دوران ریاست خود بر سازمان انرژی اتمی از مصر هسته ای دفاع نکرد.
در حالی که بسیاری از کشورها با استفاده از حق مشروع و قانونی خود ساخت نیروگاه های اتمی برای بهره مندی صلح آمیز از انرژی هسته ای به این کار مبادرت کردند وی در این راستا سخنان بسیاری را بر ضد مصر هسته ای بیان کرد و باعث شد که کشورش از این موضوع در مقایسه با اسرائیل فرسنگ ها فاصله بگیرد.
البرادعی در یکی از سخنان مشهور خود در رابطه با مصر هسته ای می گوید: مصر به دلیل نداشتن کارشناسان هسته ای، قادر به ساخت نیروگاه های اتمی نیست و در جایی دیگر نیز تاکید می کند: مصر قادر به تامین امنیت قطارهایش نیست، چه رسد به نیروگاه های اتمی.
به هر جهت این اظهارنظرها، احتیاج به پاسخگویی ندارد، چرا که باید گفت مصر با علما و دانشمندان خود که بارها به دلیل تخصص مورد سوءقصد اسرائیل قرار گرفته اند، قادر به انجام هر کاری است.
در این جا تلاش بر این نیست که همه سخنان البرادعی در مورد مصر مورد بررسی قرار بگیرد، اما جا دارد که گزارش وی در سال ۸۲۰۰ که باعث شد کشورش مصر مورد تهاجم تبلیغاتی غرب و امریکا قرار بگیرد و بوش آن را به عنوان یکی از کشورهای محور شرارت قرار دهد، اشاره کرد.
براساس این گزارش، کشور مصر در مرتبه چهارم کشورهای محور شرارت که آمریکا با آنها به مقابله برخاسته است قرار گرفت. البرادعی در گزارش خود، علی رغم مصری بودن، هیچ گونه حمایتی از کشور خود نکرده، بلکه ترتیبی اتخاذ کرد که در گزارش خود، مصر بعد از ایران، سوریه و کره شمالی به عنوان کشورهایی که دارای فعالیت های هسته ای هستند، در لیست سیاه آمریکا و غرب قرار بگیرد.
این موضع گیری وی در واکنش به خوش خدمتی اش به امریکا بود که با حمایت از نامزدی برای تصدی پست ریاست سازمان انرژی اتمی در مقابل «محمد شاکر» دیگر هموطن اش در دسامبر سال ۷۱۹۹ ابراز می شد. امریکا در آن دوران از کشورهای افریقایی خواست که از نامزدی البرادعی حمایت کنند و با همه توان خود تلاش کرد تا ریاست سازمان انرژی اتمی به وی برسد.
همچنین همان طور که آشکار است، دولت آمریکا از دهه ۰۸ میلادی تاکنون، رهبری یک حمله تبلیغاتی و سیاسی را در جهان رهبری می کند که هدف آن جلوگیری از دستیابی مسلمانان به انرژی هسته ای است.
این موضوع زمانی تکمیل شد که آمریکا و غرب در این چارچوب به بهانه اینکه عراق دارای فعالیت های هسته ای و سلاح های کشتارجمعی است درسال ۳۲۰۰ مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد. این کشورها که عبارتند از ایران، سوریه و کره شمالی است با هدف واردکردن فشار به آنها، برای جلوگیری از فعالیت هسته ای به عنوان سرلوحه سیاست های استکباری آمریکا و غرب در دهه های معاصر قرارگرفتند. درحالی که در مصر وضعیت فرق می کرد و این کشور هنوز اقدام مهمی را انجام نداده بود ولی همان طور که اشاره شد، هدف اصلی جلوگیری از دستیابی کشورهای مسلمان به انرژی هسته ای بود.
درگزارشی که ساخته و پرداخته البرادعی بود و در سال ۸۲۰۰ علیه کشورهای مسلمان منطقه از جمله مصر در مورد فعالیت های هسته ای شان صادر شد، اشاره ای به فعالیت های اتمی کشورهای مختلف جهان نشد و فقط بر روی فعالیت چهار کشور پیش گفته تأکید شد که آنها به فعالیت مخفیانه در این مورد ادامه می دهند و باید با ادامه بازرسی های مستمر از ایران، سوریه، کره شمالی و مصر، صحت ادعای آنها مورد ارزیابی قراربگیرد و از تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای جلوگیری شود.
جالب تر اینکه، ادعاهای البرادعی در مورد این کشور بر پایه ادعاهای مطرح شده ازسوی افراد عادی بود و از منابعی مانند بازرسان سازمان انرژی هسته ای دریافت نشده بود. برای اثبات گفته های خود می توان به گزارش البرادعی اشاره کرد.
دربخش متعلق به مصر و گزارشی که البرادعی در مورد کشورش تهیه کرده آمده است: در سال های ۷۲۰۰ و ۸۲۰۰ نشانه هایی از اورانیوم غنی شده در مصر یافت شد که دولت مصر مدعی است که تحقیقات خود را در این مورد آغاز کرده است.
البرادعی در این گزارش با ناکافی بودن ادعای کشور متبوعش در مورد احتمال ورود اورانیوم از خارج، بر ادامه کار بازرسان برای دستیابی به منشأ آن اصرار می ورزد و این موضوع را در صدر فعالیت های سازمان قرارمی د هد.
وی از این هم فراتر می رود و شک و تردیدهایی در مورد احتمال داشتن فعالیت های هسته ای از سوی کشورش را مطرح می کند که در گزارشی تحت عنوان «برنامه مخفیانه مصر» برای هسته ای شدن مورد اشاره قرارمی گیرد.
البرادعی در گزارش خود، گسترده ترشدن دامنه فعالیت های بازرسان در زمینه شناسایی منبع آلودگی به اورانیوم و همچنین بازجویی از علما و دانشمندان هسته ای مصر برای ترساندن آنها و کامل کردن اطلاعات موردنیاز سازمان انرژی هسته ای را خواستار می شود.
بدین سان البرادعی با بازگذاشتن پرونده هسته ای کشورش، عملا آن را در تیررس بازرسی های مستمر سازمان انرژی هسته ای قرار می دهد و بهانه خوبی به دست آمریکا و غرب می دهد که در مورد مسائل جهانی، از مصر امتیازهایی را دریافت کنند.
این را هم باید گفت که قرار دادن نام مصر بعداز ایران، سوریه و کره شمالی به عنوان یک کشور دارای فعالیت هسته ای آن هم در دوران مبارک از سوی آمریکا و غرب یک مزاح به شمار می رود، چرا که شخصی مثل «حسنی مبارک»، خود به عنوان سرسخت ترین مدافع جلوگیری از برنامه های هسته ای دربین کشورهای عرب و مسلمان بود تا مبادا این موضوع خشم و غضب آمریکا و اسرائیل را باعث شود.
به هر صورت آنچه که البرادعی در گزارش معروف خود در مورد آلودگی مصر به اورانیوم عنوان کرده بود، چیز قابل اعتنایی نیست و از این موضوع در کشورهای دیگر هم رخ داه است، اما آنچه که باید در خور توجه قرار بگیرد، موضع گیری وی برضد کشورش در آن دوران بود. همه جهانیان می دانند که مبارک نوکری بیش نبود و خود قدرت تصمیم گیری در مورد مصر هسته ای را نداشت، اما آنچه البرادعی در گزارش خود در مورد کشورش ارائه کرد، تنها قرار گرفتن آن در زیر ذره بین غرب و آمریکا و وارد کردن فشارهای بین المللی برای اخذ امتیاز در تحولات جهانی و منطقه بود.
آمریکا و غرب همان طور که در گذشته نیز نشان دادند با استفاده از گزارش البرادعی توانستند از مصر به عنوان یکی از کشورهای مسلمان و مطرح عرب برای اجرای منویات خود در اشغال عراق و فشار به جمهوری اسلامی ایران بهره مند شوند.
● گزارش البرادعی سرپوشی برای اشغال عراق
نقش البرادعی در تحولات عراق بسیار مهم و خطرناک بود و گزارش های او باعث قانونی جلوه دادن اشغال عراق و کشته شدن میلیون ها نفر عراقی طی ۳۱سال شده است.
البرادعی با گزارش خود در وهله اول باعث شد که عراق به مدت ۳۱سال تحت تحریم جهانی قرار بگیرد و دراین مدت براساس گزارش های سازمان ملل بیش از یک میلیون کودک عراقی جان خود را از دست دادند.
همچنین در گزارش نهایی خود که در آن از اعلام پایان برنامه اتمی عراق خودداری کرد و بر ادامه بازرسی و دعوت کشورهای جهان برای اعمال فشار اصرار ورزید، باعث شد که میلیون ها عراقی کشته شوند و آمریکا به این بهانه به اشغال عراق مبادرت کند.
همچنین در همه گزارش های ارسالی البرادعی به شورای امنیت از زمان تصدی ریاست آژانس بین المللی انرژی اتمی طی سه دوره، این واژه همواره به چشم می خورد که «ما تاکنون به چیزی برخورد نکردیم لیکن به بازرسی خود ادامه می دهیم.»
در حالی که انتظار عراقی ها در آن سال ها این بود که آژانس پایان فعالیت هسته ای عراق را اعلام و این پرونده را مسدود کند، اما آمریکا خواستار محاصره عراق برای همیشه بود و قلب البرادعی برای قربانیان تحریم و محاصره عراق نه تنها به درد نیامد بلکه با پشت گوش انداختن، آن را تا سال ۸۱۹۹ ادامه داد.
البرادعی حتی پس از اصرار بازرسان آژانس که به دلایل انسانی خواستار رفع تحریم ها از عراق شده بودند، در ذیل گزارش نهایی به شورای امنیت اعلام کرد: هنوز برخی از مسائل معلق مانده است و بعضی از سؤالات احتیاج به پاسخگویی دارد.
آمریکا هم برای جلوگیری از افشای هرچه بیشتر مشکلات و رنج های مردم عراق از سوی بازرسان که برخی از آنها مانند «هانس بلیکس» با افشای مداخلات کاخ سفید در مسائل آژانس و تلاش آن برای محاصره و تحریم همیشگی عراق آن را رسوا کردند، این گزارش را بایکوت کرد و از هرگونه گفت وگو در مورد آن در شورای امنیت جلوگیری کرد تا بتواند با خیال راحت به عراق حمله کند.
البرادعی در طول پنج سال سکوت اختیار کرد و آمریکا هرآنچه که در مورد خاتمه گفت وگو و استمرار محاصره در آغاز سال ۳۲۰۰ می خواست در عراق انجام دهد، انجام داد، چرا که البرادعی و آژانس با همه توان خود، پوشش لازم را برای اقدامات بوش مهیا کردند. در آن سال ها با اشاره آمریکا، بازرسی ها دوباره آغاز و گزارش های آژانس با حیله و نیرنگ تمام تنظیم شد، آژانس همانند گزارش های سابق بر این موضوع تاکید کرد که «ما به چیزی که اتهامات را به اثبات برساند برخورد نکردیم، اما بازرسی ها ادامه خواهد داشت و از جامعه بین المللی درخواست وارد کردن فشار به صدام برای همکاری کردن وی با بازرسان هستیم.»
بوش و سربازانش با نواختن بر طبل جنگ، صدای شیپور جنگ را به پشت دروازه های عراق رسانده بودند و البرادعی همچنان به ایفای نقش خود برای خدمت هرچه بهتر به آمریکا ادامه می داد و با ایجاد شک و تردیدها در مورد برنامه های اتمی عراق زمینه اشغال را فراهم کرد.
● نکاتی در مورد گزارش البرادعی
۱- در گزارش البرادعی تلاش برای، خوار و ذلیل کردن مردم عراق از طریق وسعت عمل گروه های بازرسی آژانس مشهود است.
۲- این گزارش اگرچه عدم فعالیت هسته ای عراق را به خوبی به اثبات می رساند اما به جای رفع اتهام و تحریم از آن کشور، بر ادامه بازرسی ها تاکید دارد.
۳- در گزارش از شورای امنیت خواسته شده است که دانشمندان عراقی در خارج از این کشور نیز بازجویی شوند.
۴- پیگرد دانشمندان عراقی به عنوان متهم و درخواست از کشورهای جهان برای اعلام اسامی آنها از خواسته های البرادعی در گزارش بوده است.
۵- ادامه بازرسی از همه چیز در عراق، نصب دوربین ها و پایه ریزی یک بازرسی کلی مستمر درخواست دیگر آژانس دراین رابطه بود.
۶- اعتراف البرادعی به اتکای وی به اطلاعاتی که آمریکا به آژانس ارائه می کرد، نشان دهنده وابستگی آن است. همچنین جا دارد که آخرین بخش از گزارش البرادعی به شورای امنیت دراینجا آورده شود که طی آن نه تنها وی خواستار رفع محاصره و عدم برائت عراق از اتهامات نمی شود بلکه با ایجاد شک و تردیدهایی، بر ادامه بازرسی های مستمر برای اطمینان جامعه جهانی تاکید می کند.
البرادعی این گزارش را ارائه کرد درحالی که شاهد صف آرایی نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش برای اشغال عراق و کشته شدن نزدیک به یک میلیون عراقی و آوارگی شش میلیون تن دیگر و نابودی این کشور بود.
البرادعی در گزارش خود به شورای امنیت در مورد عراق خاطرنشان می کند: «آگاهی کامل به توان عراق که بازرسان آژانس انرژی است از سال ۱۱۹۹ مبادرت به جمع آوری اطلاعات موردنیاز کرده اند به اضافه مسئولیتی که براساس قطعنامه شماره ۱۱۴۴- که بر لزوم همکاری عراق و کمک آمریکا به آژانس تاکید دارد- به ما کمک خواهد کرد که ماموریت خود را به انجام برسانیم. همچنین همکاری بیشتر عراق در آینده می تواند، به شورای امنیت در اطلاع یافتن از توان واقعی عراق در زمینه فعالیت های اتمی موثرتر باشد. اگر بر همین مبنا روند امور انجام شود، ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد. اگرچه در سایر تردیدهای موجود در زمینه امضای سند نهایی که در سال های گذشته نیز میسر نشده است و در راستای بازرسی و تحقیقات در مورد برنامه هسته ای عراق، ما به کار خود ادامه خواهیم داد تا جامعه جهانی را به اطمینان برسانیم.»
در پایان این سطور باید تاکید کرد، مشکل حقیقی با شخص البرادعی نیست بلکه با تلاش و برنامه ریزی است که می خواهد مصر جزئی از ایالات متحده باشد و براین اساس کاخ سفید با توسل به افرادی همچون وی نقشه خود را در کشورهای اسلامی اجرا کند.
مصر هم اکنون حرکت خود را آغاز کرده است و احتیاج به کسی دارد که درخاک آن به دنیا آمده و قدر و منزلتش را بداند، نه اینکه به کسی احتیاج داشته باشد که سابقا در خدمت آمریکا و مصالحش بوده و وظیفه اصلی او بازرسی از کشورهای اسلامی برای جلوگیری آنها از دستیابی به قدرت هسته ای باشد تا منافع آمریکا و اسرائیل تامین شود.
با وجود این شایعاتی در روزهای اخیر در مصر رواج یافته است که محمدالبرادعی با اعلام انصراف خود از رقابت های انتخابات ریاست جمهوری مصر کناره گیری کرده است، درحالی که برخی اقدام وی را نوعی اعتراض به حکومت نظامیان عنوان کرده اند، منتقدان مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی رای نیاوردن وی را در انتخابات آینده به عنوان مهم ترین دلیل انصراف به شمار آورده اند.
● البرادعی کیست؟
«محمد مصطفی البرادعی» در ۷۱ ژوئیه سال ۵۱۹۴میلادی درمحله «الدقی» استان «جیزه» مصر به دنیا آمد و پس از دوران دبیرستان در سال ۲۱۹۶ با اخذ مدرک کارشناس دررشته حقوق از دانشگاه فارغ التحصیل شد.
وی درسال ۵۱۹۷ با خانم «عایده الکشاف» یک مربی آموزشی در مدرسه بین المللی وین ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نام «لیلی» (حقوقدان) و مصطفی (مهندس) بود.
البرادعی با استخدام در بخش حقوقی وزارت خارجه مصر درسال ۴۱۹۶به صف دیپلمات های این کشور پیوست و به عنوان حقوقدان دربسیاری از سفرهای خارجی شرکت کرد و در نهایت به عنوان عضو ثابت هیئت دیپلماتیک مصر در نیویورک و ژنو شد.
البرادعی درسال ۴۱۹۷ درزمینه حقوق بین المللی از دانشگاه نیویورک موفق به اخذ درجه دکتری شد و در همان سال باز بازگشت به کشورش به عنوان معاون وزیر خارجه وقت «اسماعیل فهمی» مشغول شد. اما چندی نگذشت که با ترک این منصب به پست ریاست برنامه حقوق بین المللی در انستیتوی آموزشی و پژوهشی سازمان ملل در سال ۰۱۹۸برگزیده شد.
وی علاوه بر این پست به عنوان استاد پروازی دررشته قانون بین الملل درمدرسه قانون دانشگاه نیویورک طی سال های ۱۱۹۸ تا ۷۱۹۸ مشغول به کار بود.
البرادعی درخلال کار توانست به عنوان استاد دانشگاه و کارمند برگزیده درسازمان ملل متحد در تخصص وظایف سازمان های بین المللی و به خصوص در زمینه صلح و توسعه جهانی فعالیت کند. او در سال ۴۱۹۸ با پیوستن به آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان مشاور حقوقی و معاونت مدیرکل روابط خارجی آن درسال ۳۱۹۸ دوران جدیدی از حیات سیاسی خود را آغاز کرد.
محمد البرادعی دریکم دسامبر سال ۷۱۹۹ به عنوان مدیرکل آژانس بین المللی هسته ای با موافقت و مساعدت آمریکا انتخاب شد و توانست جایگزین «هانس بلیکس»- سوئدی شود. او همچنین در سپتامبر ۱۲۰۰ برای بار دوم و در سپتامبر سال ۵۲۰۰ برای بار سوم برمسند ریاست آژانس تکیه زد.
این دیپلمات مصری درسال ۵۲۰۰ به خاطر خوش خدمتی خود به آمریکا و غرب موفق به کسب «جایزه صلح نوبل» شد. علاوه بر این جوایزی همچون جایزه «فرانکین روزولت»، جایزه دانشگاه «جرج تاون»، جایزه «جت تراینور» در زمینه دیپلماسی، جایزه امنیت انسانی از سوی «شورای روابط اسلامی»، جایزه موسسه شورای «کرانس مونتانا» و جایزه کبوتر طلایی (ایتالیا) را درکارنامه خود دارد.
البرادعی همچنین ازسوی حکومت« حسنی مبارک» موفق به دریافت بالاترین نشان مصر شد. اما با همه این افتخارات از او به عنوان فردی که مجری سیاست خارجی آمریکا و به خصوص آنچه که به وی درمورد عراق و فشار به ایران مربوط می شود، نام برده می شود.
البته خود وی معتقد است که دارای شخصیت مستقل برای تصمیم گیری بوده است و ایالات متحده آمریکا با ریاست وی بر آژانس در دوره سوم مخالف بوده است و حتی اقدام به شنود مکالمات وی برای به دست آوردن مستمسکی علیه وی بوده است.
اما در توضیح این ادعای وی باید گفت: به رغم نبود نامزد برای تصدی بر آژانس درآن زمان، آمریکا تلاش کرد که «الکساندرکوتر» نخست وزیر وقت استرالیا را برای این کار راضی کند، اما بارد این درخواست از سوی وی البرادعی در ۳۱ ژوئیه برای سومین دوره متوالی به ریاست آژانس منصوب شد.
درنوامبر سال ۰۲۰۱ میلادی و درجریان بحث وجدل های سیاسی درباره انتخابات ریاست جمهوری مصر برای سال ۱۲۰۱ ناگهان سروکله البرادعی درمصر پیدا شد و او با استناد به ماده ۶۷ و درمخالفت با موروثی شدن پست ریاست جمهوری خود را به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری مطرح و «جنبش تغییرات» درکشورش را راه اندازی کرد.
البرادعی در آستانه یکمین سالگرد پیروزی انقلاب ۵۲ ژانویه مصر ناگهان انصراف خود را از نامزدی پست ریاست جمهوری اعلام کرد که برخی کناره گیری او را ضربه بزرگی برای عرصه سیاسی درمصر تلقی کرده اند. درحالی که برخی دیگر این کناره گیری را به دلیل مایوس شدن وی از پیروزی در انتخابات به علت روی کارآمدن اسلامگرایان و تفاوت دو دیدگاه عنوان کرده اند.
منبع : خبرگزاری ها
ترجمه :محمد معرفی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست