پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
تأثیر فناوری اطلاعات بر سازمان با تأکید بر ظهور دولت الکترونیک و سهم آن در شکل گیری سازمان های الکترونیک
دگرگونیهای اطلاعاتی - اجتماعی بینهایت سریع، مهمترین واقعیت زندگی کنونی را تشکیل میدهند. دنیای امروز، مکانی کاملاً متفاوت با دنیای ۲۵ سال پیش است و دنیای نیم قرن بعدی نیز بهطور قطع بسیار متفاوت از دنیای کنونی خواهد بود. با این حال، همین دنیای بسیار متفاوت، محل زیست جامعه انسانی است. مفهوم این سخن آن است که مهمترین چیزهایی که انسان امروز باید به فراگرفتن آن بپردازد، دقیقاً چیزهایی هستند که به او یاری میرسانند تا دگرگونیهای آینده را پیشبینی کرده و خود را برای رویارویی با آنها آماده سازد. این نیاز سازمانی از دو طریق تأمین میشود: نخست با ارائه چارچوبی برای درک و تشخیص نیروهای سببساز شالوده دگرگونیهای سازمانی و سپس درک چگونگی ظهور، توسعه یا نابودی سازمانهایی که طی قرون متمادی ساخته شدهاند. در این مقاله، سعی شده است تا با نگرشی تطبیقی- تاریخی، چشماندازی در حوزه جوامع انسانی و نقش فناوری اطلاعات بهعنوان عاملی در تحولات سازمانی، ارائه شود.
● بافت اجتماعی و تحول فناوری اطلاعات
«دانیل بل» نخست کسی بود که بهطور جدی به شکلگیری نوع جدیدی از جامعه اشاره کرد. گرچه قبل از او عدهای دیگر از این اصطلاح استفاده کرده بودند، اما وی «انگاره پسا صنعتگرایی» را رواج داد. کارگران کارخانههای عصر صنعتگرایی فراموش شده و نخبگان جدید حرفهای و فنی بخش خدمات، برتر و ممتاز میشوند. این مرحله جدید جامعه صنعتی که فرا رسیدن آن از دهه ۱۹۶۰ پیشبینی میشد، بیش از هر چیز براساس دانش نظری استوار بود. با استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید که در واقع، همان کاری را که ماشینها در عصر انقلاب صنعتی به جای قدرت بازو انجام میدادند برای قدرت فکری و ذهنی انجام میدهند، صنعتگرایی متحول شد. دانیل بل، بعدها این وضعیت جدید را جامعه اطلاعاتی نامید (لاین، ۱۳۸۱).
جامعه مبتنیبر اطلاعات را میتوان بهعنوان جامعهای تعریف کرد که بخش غالب اجتماع بهجای کارهای فیزیکی در کارهای فکری درگیرند. در چنین جامعهای، بیشترین توجه به فعالیتهای اطلاعاتی نظیر: فراهمآوری، پردازش، تولید، ثبت، انتقال، اشاعه و مدیریت اطلاعات مبذول شده و بیشترین هزینهها صرف فرایندهای اطلاعاتی میشود (کاول ۱۹۸۷).
همزمان با پیدایش شکل نوین اجتماع، تحولات فناوری اطلاعات در دهه ۱۹۷۰ و اکثراً در امریکا اتفاق افتاد و پیامدهایی نیز بههمراه داشت. بحرانهای اقتصادی دهه ۱۹۷۰ و بحران نفت که در اکثر مواقع امریکا با آن دست و پنجه نرم میکرد، موجب شد تا انگیزهای بیشتر درخصوص استفاده و تکمیل فناوری بهوجود آید. خصیصه قابل دسترسی بودن فناوریهای جدید، شالودهای بنیادین برای روند تجدید ساختار اجتماعی- اقتصادی در دهه ۸۰ بود و بعدها جوامع شبکهای را بهوجود آورد (کاستلز، ۱۳۸۰).
یکی از ویژگیهای بارز تأثیر فناوری اطلاعات در بافت سازمانی، شبکهسازی است. انعطافپذیری گسترده اطلاعاتی ناشی از فناوریهای مختلف، امکان ایجاد کانالهای جدید ارتباطی در سطحی جهانشمول را بهوجود آورده است. در این شکل نوین اجتماعی، نهتنها رویکردهای ارتباطی میانفردی بلکه سازمانها و نهادها نیز قابل اصلاح یا تغییر هستند. نمونهای بارز از این تغییر سازمانی را میتوان در ایجاد کتابخانههای مجازی، چکهای الکترونیکی، ایجاد و توسعه کارتهای اعتباری، شهرهای الکترونیکی و... مشاهده کرد. این درحالی است که در گذشته، تغییر در ساختار روابط فردی یا سازمانی، نیازمند گونهای از مخاطره و ریسکپذیری و یا حتی خطر انهدام سازمانها بود، اما امروزه نهتنها میتوان همراه با تغییرات فناوری، تغییرات اجتماعی را رقم زد بلکه میتوان بدون امکان انهدام موجودیت سازمانی یا اجتماعی، موجودیتی جدید را بهوجود آورد. از آنجا که فناوری جدید اطلاعاتی در تعاملی تنگاتنگ با جامعه انسانی است، توجه به تحولات و نتایج ناشی از آن نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است که به اجمال موردبررسی قرار میگیرد.
● قشربندی جامعه انسانی متکی بر اطلاعات
در نگاهی تاریخی، به آسانی میتوان نابرابریهای موجود در جوامع انسانی را دریافت. حتی در سادهترین فرهنگها که عملاً اختلافی در ثروت و دارایی وجود ندارد، نابرابری میان افراد، مرد و زن و پیر و جوان وجود دارد. جامعهشناسان برای توصیف نابرابریها از وجود «قشربندیهای اجتماعی» سخن میگویند. جوامع را میتوان متشکل از قشرهایی بهصورت سلسله مراتبی درنظر گرفت که در آن قشرهای ممتاز در بالا و قشرهای پایینتر، در زیر قرار گرفتهاند. از لحاظ تاریخی، جوامع را میتوان به چهار نظام اساسی قشربندی کرد که عبارتند از: بردگی، کاستی، رستهای و طبقهای. گاهی نیز همزمانیهایی بین نظامهای یاد شده، دیده میشود (گیدنز، ۱۳۷۳).
انقلاب فناوری اطلاعات، ابزاری مؤثر در اجرای فرایند بنیادین تجدید ساختار نظامهای اجتماعی از دهه ۱۹۸۰ به بعد بوده است. پس از این دهه، بهنظر میرسد که قشربندی جامعه انسانی بهصورتی گسترده و هدفمند، در دو جهت بنیادین در حال تغییرشکل است که عبارتند از: جوامع ثروتمند اطلاعاتی و جوامع فقیر اطلاعاتی. در بررسی قشربندیهای تاریخی جامعه انسانی با حذف جایگاه اطلاعات در آن، جایگاه فرد در جوامع بهوضوح مشخص بوده و میزان قدرت و اختیار او نیز تعیین شده است، اما در چارچوب قشربندی متکیبر اطلاعات، جامعه انسانی و نقش فرد در جوامع، بهگونهای کاملاً متفاوت از گذشته تغییرشکل یافته است.
● جایگاه فرد در جامعه متکی بر اطلاعات
فناوریهای نوین اطلاعاتی، اقصی نقاط عالم را در شبکههای جهانی، به یکدیگر پیوند میدهند. ارتباطات رایانهای، مجموعه گستردهای از جوامع مجازی را بهوجود آورده است. با این همه، ویژگی بارز اجتماعی و سیاسی دهه ۱۹۹۰، ساماندهی کنش و سیاست اجتماعی حول محور هویتهای اصلی دارای پیشینههای تاریخی است. بهنظر میرسد که نخستین گامهای تاریخی جوامع اطلاعاتی، اهمیت «هویت» را بهعنوان اصلی سازماندهنده، به وجه بارز این جوامع تبدیل کرده است. منظور از هویت، فرایندی است که هر کنشگر اجتماعی، خود را بهوسیله آن شناخته و بدون اشاره به سایر ساختارهای اجتماعی، جایگاه خویش را در جامعه یا جهان، معنا میبخشد (کاستلز، ۱۳۸۰).
از دیدگاهی امروزی، شاید بتوان فرد را در دستههایی نظیر علمی و غیرعلمی، قرار داد. در این تقسیمبندی که بهطرزی جامع متکی بر اطلاعات است، اساساً نیروی عضلانی مطرح نیست. یعنی اگر فردی با مهارت اندک، استعفا دهد بهسرعت میتوان جانشینی برای وی یافت، اما با بالاتر رفتن سطح مهارتهای تخصصی، یافتن شخصی مناسب و دارای مهارتهای موردنظر، دشوارتر و گرانتر است. در نگرشی تاریخی به این موضوع، میتوان نتیجه گرفت که خطمشیهای قدیمی بهجای گردش دانایی و اطلاعات، برگردش نیروی انسانی و سرمایه متمرکز بودهاند، حال اینکه در جهان معاصر و فراصنعتی، «گردش دانایی و داناییمحوری» جایگاه فرد را در اجتماع معنا میبخشد. در این نوع دستهبندی، طیف کار فکری از اهمیتی روزافزون برخوردار است.
انسان از لحاظ خصایص ارگانیک، در تمامی اعصار و اجتماعات تاریخی یکسان بوده، اما از لحاظ خصایص اجتماعی، صوری متفاوت به خود گرفته است. ارگانیسم انسانی هر چه که باشد، در دست تواناییهای جامعه گرفتار شده و مطابق الزامات اجتماعی تغییر مییابد. جامعه بهقدری نیرومند است که میتواند از امکانات ارگانیسمی ضعیف، حداکثر بهرهبرداری را کرده و از وی شخصیتی توانا بسازد (آگ برن، ۱۳۸۰).
● تأثیر فناوری اطلاعات بر روندهای اقتصادی سازمان
مورخان اقتصادی نشان دادهاند که اطلاعات و فناوری، از طریق افزایش بهرهوری، نقشی بنیادین در رشد اقتصاد بویژه در عصر صنعتی ایفا کرده است. مطالعات تاریخ اقتصادی جامعه انسانی نشان میدهند که طی قرون متمادی، عوامل مختلف دیگری در روندهای اقتصادی تأثیرگذار بودهاند. برای نمونه، افکار اقتصادی افلاطون بر پایه «اخلاق» بنا نهاده شده بود. او که پستیهای زمان خود را در جمعآوری ثروت، به چشم دیده بود عقیده داشت که «پول و فضیلت همانند دو کفه ترازو هستند که محال است یک کفه آن بالا رود بدون اینکه طرف دیگر نزول نکند».
میتوان گفت که اقتصاد تا قرن دهم میلادی از دریچه اخلاق موردبررسی قرار میگرفت. کوشش کلیسا، بیتوجه کردن مردم به مادیات و دلخوش ساختن آنها به صبر و قناعت بود. از قرن ۱۲ میلادی به بعد، جنبشهای محلی کمکم زمینهساز بهوجود آمدن چند کارگاه صنعتی شد. از قرن ۱۳، بهدلیل تسلط اروپا بر دریای مدیترانه و توسعه روابط تجاری سودمند با خاورمیانه، دورهای از پیشرفتهای اقتصادی بهوجود آمد و پول بهعنوان وسیله پرداخت، رواج یافت. از لحاظ عقاید اقتصادی، قرون وسطی دوره هزارساله فقر افکار و تاریکی اندیشه بود. سیستم مبادله بهصورت مبادله مستقیم کالا با کالا بود و علاقهمندی به مال از سوی روحانیون تقبیح شده و اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی تحتالشعاع اخلاق، سنتها و مذهب قرار گرفته بود. اختراع ماشین چاپ، کشف امریکا و دسترسی به هندوستان از طریق آفریقا، امکان توسعه فعالیتهای اقتصادی و علاقهمندی به مال و ثروت را فراهمتر ساخت و سرانجام رنسانس و اصلاحات فرهنگی- مذهبی، نحوه تفکر جامعه اروپایی را دگرگون کرد. فعالیت و تفکر اقتصادی بدون توجه به عوامل مذهبی و اخلاقی موردبررسی واقع شد و با کشف بازارهای جدید، دسترسی به ثروتهای سرشار برای اروپا، ممکن شد. سیل طلا و نقره به اروپا، نحوه تفکر جامعه را تغییر داد و ماهیت تفکر اقتصادی که تا قرن ۱۵ تحتالشعاع اخلاق و مذهب بود، از آن به بعد تغییر و مکاتب جدید اقتصادی ظهور کرد، اما تا ظهور انقلاب صنعتی، هنوز رویکردهای اقتصادی بر پایهای مستقیم استوار بود (قدیری اصل، ۱۳۴۸).
بیسر و صداترین علت انقلاب صنعتی را باید در تراکم تدریجی اطلاعات طی عصر کشاورزی جستوجو کرد. در واقع، بهرغم کاستی گرفتن آهنگ نوآوریهای فنی، اختراعها و اکتشافها متوقف نشده بود. شواهد گویای پیشرفتهای فنی در همه جا بویژه در کشاورزی، فلزکاری، استخراج کانیها، حمل و نقل، ساختمان و دیگر زمینهها به چشم میخورد. در نتیجه همین پیشرفتها، ذخیره اطلاعات و تجربیات فنی در قرن هجدهم بسی پربارتر از قرن سیزدهم و در قرن سیزدهم بسیار متراکمتر از قرن هشتم بود. این ذخیره عظیم اطلاعات و تجربیات، نیرویی نهفته بود که میتوانست به مجرد تغییر وضع و مساعدتر شدن شرایط اجتماعی، سیلی از نوآوریهای فنی را به راه بیندازد (نولان، ۱۳۸۰).
انقلاب اول صنعتی، حرکت از جامعه کشاورزی به سوی کار در کارخانهها بود. دومین انقلاب صنعتی، تغییر مشاغل اجتماعی از کار در کارخانهها بهسوی ارائه خدمات بود. سرآغاز حرکت بهسوی ارائه خدمات از ایالات متحده و بسیاری از کشورهای ثروتمند بود و همزمان با بیکاری بخش عظیمی از منابع انسانی در کارخانهها صورت گرفت. مشاغل بخش خدمات، بسرعت جای مشاغل کارخانهای را گرفت. در ۱۹۶۰، حدود ۳۵ درصد از کارگران در بخش تولید کالا و ۶۵ درصد در بخش ارائه خدمات مشغول بهکار شدند. در ۲۰۰۴ تنها ۱/۶ درصد مشاغل ایالات متحده در صنایع تولید کالا مشغول بودند و این در حالی است که ۵/۶ جمعیت شاغل، در بخش ارائه خدمات فعالیت میکردند. این رویه، جهانشمول و مداوم است. در فاصله سالهای ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۳ و متعاقب توسعه و تشریکمساعی اقتصادی در جهان، مشاغل بخش خدمات ۱۹ درصد در امریکا، ۲۱ درصد در ژاپن و تقریباً ۲۵ درصد در فرانسه، ایتالیا و انگلستان رشد یافته است.
برای نمونه در آسیا، هندوستان طی مدتی کوتاه در مرکز توجه جهانی از لحاظ فناوریهای اطلاعاتی قرار گرفت و رشد صنعتی و فناورانه آن از ۷۳/۱ بیلیوندلار طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ به ۵/۱۳ بیلیون در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ افزایش یافت. به اینترتیب، رشد اقتصادی هند از ۵۹/۰ به ۸۷/۲ درصد در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ افزایش یافته است. درامد حاصل از سختافزار، دستگاههای جانبی و شبکههای اطلاعاتی، ۸۹۳/۲ میلیوندلار و منافع حاصل از نرمافزارهای اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی قابلصدور، به ۶۷۸/۷ میلیوندلار در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ رسید. فناوریهای اطلاعاتی بخش خدماتی را قادر به رشد از ۵۵۴ میلیون دلار در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ به ۸۹۷ میلیوندلار در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کرد (NASSCOM ,۲۰۰۲).
اکنون در آستانه انقلاب سوم صنعتی یا عصر اطلاعات ایستادهایم. جریان سریع و آسان اطلاعات در سطح جهان، سطح خدمات تجاری- اقتصادی را بهمیزان زیادی گسترش داده و بیش از پیش کرده است. این انقلاب بتازگی چالشهای زیادی را در پی داشته و همانند دو انقلاب قبلی، پیامدهای فراوانی در امریکا و سایر کشورهای پیشرفته بویژه در سطح کار، زندگی و تربیت فرزندان، داشته است (بلیندر، ۲۰۰۶).
در عصر جوامع شبکهای تمامی نظامهای اقتصادی بر یک «بنیان دانایی» استوارند. تمام مؤسسات تجاری به این منبع برساخته اجتماع که از پیش وجود داشته، وابستهاند. اقتصاددانان و مدیران بازرگانی بههنگام محاسبه «نهادههای» موردنیاز تولید، معمولاً «بنیان دانایی» را در کنار سرمایه، نیروی کار و زمین، نادیده نمیانگارند. آنچه که پیدایش اقتصاد فوق نمادین را تبیین میکند، ترویج و تبلیغ رایانه و یا تدابیر صرفاً مالی نیست بلکه خیزش عظیم کنونی در بنیان دانایی جامعه است. دانایی نوین، به همهچیز سرعت میبخشد و ما را بسمت اقتصاددانی و زمان واقعی، پیش میراند و جانشینی است برای زمان. از آنجا که دانایی نیاز به مواد خام و نیروی کار، زمان، مکان، سرمایه و سایر نهادها را کاهش میدهد، جانشین نهایی و درواقع منبع اصلی اقتصادی پیشرفته خواهد بود. با تحقق این تحول، ارزش دانایی نیز بشدت افزایش مییابد (تافلر- الوین، تافلر- هایدی، ۱۳۷۶).
درهرحال، مهمترین چیزی که میتوان در ارتباط با عصر جدید اطلاعات بیان کرد، این است که این دوران، عصر گذار بوده و در واقع در حال تغییر است. عصر گذار، خود ویژگیهایی دارد که آن را از عصر ثبات متمایز میکند. مهمترین ویژگی گذار معاصر، شتاب تاریخ است، شتابی که در تمامی حوزهها مطرح است. برای روشن شدن شتاب تاریخ، به تمثیل ذیل اشاره میشود:
«کولدین» یکی از متفکران برجسته معتقد است اگر کل تاریخ بشر را به ۸۰۰ نسل ۶۵ ساله تقسیم کنیم، گذشته تاریخی را شکل دادهایم. ۶۵۰ نسل از ۸۰۰ نسل یادشده، غارنشین بوده و در طول تاریخ شاهد هیچگونه تغییری در زندگی خود نبودهاند. در واقع از حدود ۷۰ نسل پیش، خط و کتابت اختراع شده و این دو ثبت و مبادله تجربهها را آغاز کرده و ثبت و مبادله تجربهها، محرک راهاندازی جریان تحولی بوده است (خوارزمی، بیتا).
● فناوری اطلاعات و گسترش پدیده جامعه جهانی
جهانیشدن، پدیدهای تازه نیست و منشأ آن به زمانهای گذشته باز میگردد. پیش از قرن هفدهم و هجدهم، جهانی شدن با ویژگیهای امروز خود در آمیخت. تامپسون نوشته است: جهانیشدن زمانی ظهور مییابد که: الف- فعالیتها در بستری جهانی پدید آیند ب- فعالیتها در سطح جهانی سازماندهی، طراحی و هماهنگ شوند پ- فعالیتها مستلزم درجهای از رابطه و وابستگی متقابل باشند، بهطوری که در بخشهای مختلف جهان، فعالیتهای محلی بتوانند در پی هم شکل بگیرند. ازنظر گیدنز، جهانیشدن آرایش دوباره زمان و مکانی است که فعالیتهای از راه دور، آن را تسهیل کرده است (اسلوین، ۱۳۸۰).
امروزه فناوری و اطلاعات، قلمرو شکلگیری امور انسانی را عمیقاً تغییر داده و به مردم اجازه میدهند تا در زمانی کوتاه، چیزهای بیشتر و دارای پیامدهای گستردهتر از آنچه را که پیشتر تصور میشد، تجربه کنند. فناوری، جوامع محلی، ملی و بینالمللی را بسیار بیشتر از گذشته به یکدیگر وابسته کرده است. جوامع آنسوی مرزهای محلی و فرهنگها، بهعنوان بخشی از اجتماع جهانی، بهسوی یک فرهنگ و ملیت سوق داده میشوند که خود گامی برای ایجاد هویتی جهانی است.
بهاینترتیب، هنگامیکه جهانیشدن بهعنوان ظهور «فوق قلمروگرایی تاریخی» تلقی شود، پدیدهای عمدتاً جدید در تاریخ معاصر است. تنها پس از دهه ۱۹۶۰، جهانگرایی در زندگی بخشهای بزرگی از انسانها نقشی محوری، جامع و مداوم پیدا کرده است. اکنون صدها میلیوننفر از مردم دنیا، همهروزه چندینبار بهطور فوری با سایر کسانی که قبلاً بسیار دورتر از آنها بودهاند، تماس نوشتاری و دیداری- شنیداری برقرار میکنند. در مجموع، آهنگ جهانیشدن با گذشت زمان شتاب فزایندهای پیدا کرده است، اما این امر بهمعنای خطی و برگشتناپذیربودن این پیشرفت نیست (شولت، ۱۳۸۲).
● اطلاعات و روابط متقابل اجتماعی
از دیرباز تاکنون، انواع مناسبات متقابل اجتماعی در جامعه انسانی وجود داشته است. افزونبر این، سازمانهای گوناگون در جوامع انسانی نیز الزاماً با یکدیگر مناسباتی متقابل داشته و از اینرو نسبت به یکدیگر متعادل و سازگارند. اما عوامل تأثیرگذار بر نوع روابط اجتماعی طی اعصار متمادی، متفاوت و گسترده بوده و از سیری یکسان برخوردار نبوده است.
رابطه اجتماعی، کلیترین و سادهترین شکل یا هستی اجتماعی بوده و از بنیادی عمیق برخوردار است. از آنجا که رابطه اجتماعی تا حدودی مبتنیبر شرایط اولیه، طبیعی و بالفعل پیوندها، وابستگی متقابل و دلبستگیهای میان انسانهاست و تا حدودی به بنیادیترین، کلیترین و ضروریترین نیازهای انسان اتکا دارد، مبنای آن «آگاهی فرد» تأثیر میگذارد. از لحاظ تاریخی، الگوی نخستین رابطه اجتماعی، معاوضه یا مبادله و توسعه یافتهترین شکل مبادله، یعنی فروش و خرید اشیاء و خدمات بود. هر کنشی را که ماهیت عقلانی دارد و در نهایت توسط خرد هدایت میشود، باید در زمره موارد قابلمبادله قرار داد زیرا تفکر و سنجش برای آن ضروری است و اساس آن را تشکیل میدهد.
اگر جوامع را از لحاظ نوع روابط، به جوامع سنتی و مدرن تقسیم کنیم، نقش اطلاعات و انقلابهای فکری کاملاً محسوستر خواهد شد. ایدههای ترقیخواهانه در قرن هجدهم وضع شدند و در انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و انقلاب ۱۷۷۶ امریکا، خود را نشان دادند. با این وجود انقلاب صنعتی باعث تحولات پیچیدهتر و چشمگیرتری در حوزه روابط اجتماعی شد. جوامع، صنعتی شدند و پیشرفتهای مادی سریعی را طی کردند، ظرفیت تولیدشان بسرعت افزایش یافت، بخشهای جدیدی از جمعیت، غنی و توانگر شدند، سرمایهها افزایش یافته و نوآوریهای زنجیرهای علمی و فنی آغاز شد. مللی که صنعتی شدند، از ظرفیت خاصی برای سلطه و حتی استعمار مللی برخوردار شدند که کمتر صنعتی بودند. ملل اروپایی، امپراتوریهای استعماری را بنیاد نهادند و گونهای جدید از روابط اجتماعی- سیاسی رقم خورد.
قدرمسلم اینکه قبل از انقلاب صنعتی، جوامع سنتی از ثبات برخوردار بودند، محور زندگی، خانواده بود وهدف آدمها معطوف به زندگی در حد امرار معاش بود، این در حالی است که جامعه مدرن بسرعت تغییر میکند و از این لحاظ ثباتی ندارد. جامعه مدرن، بهدنبال تولید صنعتی بوده محوریت آن، دولت و اقتصاد است. این نوع جامعه، اساساً جامعهای عقلانی- دنیوی است (واترز، ۱۳۸۱).
«گی روشه» (۱۳۶۸) جوامع را براساس نوع فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به اعصار چندگانهای تقسیمبندی کرده است که عبارتند از:
- عصر سنگابزاری
- عصر انسانابزاری
- عصر پیشتکنیکی
- عصر پارینهتکنیکی
- عصر نوتکنیکی
عصر نوتکنیکی، عصری است که از ابتدای قرن بیستم وارد آن شدهایم. یکی از ویژگیهای بارز جوامع نوتکنیکی، نقش اطلاعات و اهمیت بارز آن در اجتماع و روابط جامعه است. در قرن حاضر، پیدایش شبکههای اطلاعاتی، جوامع را بهسمت مجازی شدن، ارتباطات راه دور، خدمات الکترونیکی سریع، دسترسی آنلاین، شبکه اینترنت و تسهیلات بدون هزینه رایانهای سوق داده است. در گذشته، اشاعه اطلاعات محدود بود. اگر دانش و اطلاعات در اختیار افرادی معدود باشد، دامنه بهرهگیری از آن نیز محدود میشود. بهرهگیری اطلاعات، زمانی مفید است که گسترش پیدا کند. بههمینمنظور، اشتراک زمینههای توسعه دانشمداری از اهمیتی ویژه برخوردار است زیرا بهواسطه آن میتوان اقدام به ایجاد تحولات لازم در برنامهها و فعالیتهای اجتماعی کرد. از اینروست که در عصر نوتکنیکی، اشتراک دانش ابزاری مهم در تعامل اجتماعی محسوب شده و مبنای روابط متقابل اجتماعی قرار گرفتهاست. تغییر، محور توجه از سوی اطلاعات بهسمت ارتباطات، مؤید این نکته است که بخش اعظم اطلاعات مفید، در شرایط اجتماعی جریان دارد. در واقع، دلیل پذیرش ابداعات و اختراعات، از تلفن گرفته تا اینترنت، کاربرد آنها برای رفع نیازهای اجتماعی است. ارتباط بین فناوریهای عصر اطلاعات و مفاهیم اجتماعی، از برخی لحاظ مانند ارتباط درخت جنگل استوایی و درخت انجیر پیچک است. اگر شرایط مساعد باشند، انجیر بر روی تنه درخت جنگل استوایی رشد میکند و این رشد به حدی میرسد که در نهایت جای درخت استوایی را میگیرد و حتی آن را حذف میکند.
تلفن تا دهه ۱۹۳۰، نقش ابزاری تجاری را ایفا میکرد، اما در حالحاضر از این وسیله بهعنوان ابزار ارتباط جمعی استفاده میشود. مردم متوجه شدهاند که میتوانند از تلفن درصورت شناخت طرف مخاطب، برای انجام هرنوع معامله استفاده کنند. در ملاقات حضوری، آهنگ صدا، حالت رفتار و حرکات چشم، اطلاعات متعدد و وسیعی را انتقال میدهد که به آسانی بر روی شبکه وب قابلانتقال نیست. هنگامیکه افراد گرد هم جمع میشوند، کانالهای ارتباطی گوناگونی باز میشوند. ارتباط غیرآگاهانهای که بهطور ناخودآگاه در گروهها ایجاد میشود، در شکلگیری عقاید برجسته جدید و یا ایجاد اتفاقنظر غیرمنتظره، نقش مهمی دارند.
در هرحال، نمیتوان منکر نقش فناوریهای اطلاعاتی در تسهیل ارتباطات شد. افراد بسیاری صرفاً به اطلاعاتی ساده نظیر قیمت یک کالا و یا نوعی نقشه نیاز دارند، اما برخی دیگر، پست الکترونیکی را سودمند مییابند زیرا از نیاز به گسترش، تشریفات و تعارفات میکاهد. بهطور قطع، بسیاری از مشتاقان ترجیح میدهند در شبکه گمنام بمانند تا از امکان تبادلات غنی اطلاعاتی با دوستان و همسایگان برخوردار باشند (ولدان، ۱۳۸۰).
● تأثیر انقلاب اطلاعات بر دولتها و سیاستگذاران آنها و ظهور دولت الکترونیک
کاربرد مفاهیم جامعه و دولت بهصورت هممعنا اغلب زمینهساز ابهام خواهد شد، زیرا تمایز بین مفاهیم دولت و جامعه، اهمیتی بسزا در سنت لیبرال داشته است. با پیدایش جامعهشناسی بهعنوان رشتهای نوین، از طریق آثار نویسندگانی همچون مارکس، دورکهایم و مکآیور، دولت هرچه بیشتر بهعنوان جزئی از جامعه تلقی شد. بهاین ترتیب، مطالعات جامعه شناختی جامعه را بهعنوان عرصهای مستقل و شبکهای فراگیر از روابط و ساختهای درونی، موردبررسی قرار دادند. در نتیجه، دولت بهواسطه جامعه توضیح داده میشود و موجودیتی مجزا و مستقل بهشمار نمیآمد.
در اندیشه سیاسی یونان، مفهوم جامعه وجود نداشت. از قرار معلوم، ارسطو دولت- شهر را منتج از خانواده میدانست، اما قائل به حوزههای فعالیتی جداگانه نبود. دولت- شهر، اجتماعی اخلاقی، نظامی و مبتنیبر همبستگی خویشاوندی تلقی میشد که در خصلت اجتماعی بودن انسان ریشه داشت (وینسنت، ۱۳۷۱).
پس از انقلاب صنعتی و تحولات ناشی از رنسانس، ظهور دولت مدرن نشانی از ظهور گفتمانی جدید بود که درک سنتی از قانون، اجتماع و سیاست را از نو قالببندی میکرد. دولتهای مطلقه و قانونی در طول سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی، بهشکل مستمر وارد فعالیتهای گذار به دموکراسی شدند. علت اصلی این رویکرد، مسئولیت ناشی از تعهدات نظامی بود. مسئله مهم این است که درگیری فزاینده دولتها در شبکههای منطقهای و جهانی، بویژه درنیمه دوم سده بیستم میلادی، حدود و گستره اقتدار آنها را تغییر داد. رشد دولت- ملت، سازمانها، تجمعات بینالملل و فراملی، افزایش پیوندهای متقابل جهان و عدم امکان ادای وظایف دولت بدون توسل به همکاریهای بینالمللی، باعث رشد منظم امور جهانی و شکلگیری نظم جهانی شد (توحید فام، ۱۳۸۱).
انقلاب اطلاعات نیز همانند سایر پدیدههای معاصر، نقش و عملکرد دولتها و سیاستگذاران آنها را از ۴ طریق عمده تغییر داده است:
۱) حکومتها به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند و در واقع اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار دارند. فلج ناشی از کثرت اطلاعات، خطری واقعی است و حکومتها و سیاستگذاران باید بین اطلاعات مهم و غیرمهم تمایز قائل شوند.
۲) شبکههای جهانی به این معناست که فرایند تصمیمگیری میتواند متمرکز یا غیرمتمرکز باشد. حکومتها معمولاً دارای فرایند تصمیمگیری متمرکز هستند. این حالت، زمینهساز کاهش اهمیت سفرا و سفارتخانهها میشود. سفارتخانهها اطلاعات را گردآوری و به پایتختهای کشور متبوع خود ارسال میکنند و در عینحال بیشتر مشغول ایفای وظایف نمایندگی خود هستند.
۳) شبکههای جهانی، انحصار حکومتها بر اطلاعات را از بین میبرند. اطلاعات شرکتها، روزنامهنگاران و سازمانهای غیردولتی، در بیشتر مواقع از دولتها بیشتر و بهنگامتر است. سیاستگذاران همانند دیگران برای کسب اطلاعات و تحلیلها به شبکههای مهم خبری اتکا میکنند.
۴) شبکههای جهانی، باعث ایجاد شفافیت برای همه میشوند و میتوانند مسئله مقابله با موضوعات جهانی (مثلاً گرم شدن زمین) را برجسته کرده و موردتأکید قرار دهند و به این وسیله باعث شوند تا کشورها نتوانند بهصورت یکجانبه درباره مشکلات جهانی، تصمیمگیری کنند (بیلیس، ۱۳۸۳).
ظهور و پیدایش شیوههای جدید اطلاعاتی، ارتباطی و جامعه اطلاعاتی، ساختار دولت و شکل آن را تغییر داده است. دولت الکترونیک، دولتی است که اطلاعات و خدمات دولتی را از طریق اینترنت یا دیگر سازوکارها و روشهای دیجیتالی، به مردم ارائه دهد. این ساختار جدید دولت دارای این قابلیت است که بخش دولتی را تغییر داده و پیوند دولت و شهروندان را مجدداً پایهریزی کند.
چنین دولتی، موقعیتی را فراهم میآورد تا ارائه خدمات و اطلاعات به شهروندان بهبود یابد. شهروندان نیز قادر میشوند خدمات و اطلاعات موردنیاز را در هر زمان و مطابق با استانداردهای روز، کسب کنند. در چنین دولتی، لایههای زائد مدیریت دولتی قابلحذف بوده و امکان دسترسی آسان همگان به خدمات و اطلاعات، فراهم میآید. دولت الکترونیک، این توانایی را دارد که فرایندهای اجرایی سازمانها را تسهیل کرده و هزینهها را از طریق یکپارچهسازی و حذف سامانههای مازاد، کاهش دهد.
کارامد سازی عملیات دولتی باهدف تضمین پاسخگویی سریع به نیازهای شهروندان، از طریق دولت الکترونیک امکانپذیر میشود. دولت الکترونیک، بر خلاف رویکردی که در بسیاری از کشورهای در حالتوسعه و بویژه خاورمیانه مشاهده میشود، شامل کامپیوتر دادن به مقامات و کارمندان دولتی، اتوماتیک کردن رویههای علمی قدیمی و یا صرفاً ارائه اطلاعات نهادها و وزارتخانهها بر روی وبسایت و نیز ایجاد وب سایتهای وزارتخانهای نیست. دولت الکترونیک، عبارت است از: بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی باهدف متحولسازی دولت و فرایند حکومتگری از طریق قابل دسترستر، کارامدتر و پاسخگوتر کردن آن.
بر این مبنا، دولت الکترونیک بهمعنای بهرهگیری از قدرت اطلاعات و فناوریهای اطلاعاتی برای ایجاد ساختی جدید از دولت است که با جامعه اطلاعاتی و شبکهای همخوانی دارد. از اینرو، دولت الکترونیک در برگیرنده توسعه و بهکارگیری زیرساختهای اطلاعاتی و همچنین تدوین و اجرای سیاستها، قوانین و مقررات لازم برای تسهیل عملکرد جامعه اطلاعاتی یا دیجیتالی است.
● جامعه انسانی و دموکراسی اطلاعاتی
«مانوئل کاستلز» معتقد است که انقلاب ارتباطات و ظهور شبکهها، سببساز «ساختار شکنی دولت ملی» و بازسازی دموکراسی از طریق بازآفرینی دولت محلی و شکوفایی آن از طریق ابزار الکترونیک، تقویت مشارکت سیاسی و پیوند افقی میان شهروندان شده و از طریق تسهیل، انتشار و اصلاح اطلاعات و امکانات برای تشکیل منظومههای تعاملی و مباحثهای، فرصتهایی فراوان فراهم آورده است (کاستلز، ۱۳۸۲).
اینترنت در حد نهایی خود، اجتماعی الکترونیک و متشکل از شبکهای وسیع از شهروندان آزاد و برابر در سطح جهان است. این شهروندان قادرند درباره تمامی جنبههای زندگی، بحث کنند بیآنکه نسبت به کنترلها و نظارتهای دولتی و حکومتی هراسی داشته باشند. بلاگنویسی، اتاقهای گپوگفت، اعلام آرا با حرکت موشواره، همهپرسیهای رایانهای، تله پارلمانهای مردمی، هیئتهای منصفه مجازی شهروندان، گروههای مباحثه الکترونیک، باجههای اطلاعات عمومی و امضای الکترونیک (محسنی، ۱۳۸۳)، به ابزاری بسیار مهم و بزرگ در زمینه تساوی بخشی و ضدیت با عدم توازن میان شهروندان و اشراف قدرتمدار تبدیل شدهاند. گستردگی این وضعیت بهحدی است که امروزه از اصطلاحاتی همچون جمهوری الکترونیک، شکلدهی دوباره دموکراسی و اجتماعی مجازی گفتوگوهای همزمان (انصاری، ۱۳۸۴) و نیز باز تولید تساوی گرایانه و ارزان اطلاعات (مک چسنی، ۱۳۷۹) استفاده میشود.
در اینجا دو سؤال مطرح میشود:
۱) چگونه میتوان اطلاعات قابلاطمینان و معتبر را بهدست آورد؟
۲) جامعه، توانایی تشخیص و دریافت این اطلاعات را چگونه کسب میکند؟
شاید بهتر باشد سؤال اول را اینگونه مطرح کنیم که: چگونه میتوان دسترسی به اطلاعات غیرقابل اعتماد را متوقف ساخت؟ متأسفانه، پاسخی امیدوارکننده نمیتوان به این پرسش داد. اغلب کشورها بهعمد اطلاعاتی غلط یا تحریف شده در اختیار مردم قرار میدهند. در حکومتهای خودکامه، رسانهها راههایی برای تحریف اطلاعات پیدا کرده و برداشت هایی نادرست از اطلاعات را به جامعه عرضه میکنند. تصور رسانههایی آزاد و قدرتمند بدون حذف تحریف اطلاعات غیرممکن است (line, ۲۰۰۳).
وظایف رسانه، شامل:
۱) نظارت بر محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و گزارشدهی
۲) تریبونی برای جلب حمایت روشنگرانه از سیاستمداران
۳) گفتوگو میان دیدگاههای گوناگون، صاحبان قدرت و عموم مردم
۴) ساز و کارهایی برای وادار کردن مسئولان به پاسخگویی درباره چگونگی اعمال قدرت خود
۵) تشویق شهروندان به یادگیری انتخاب و مشارکت
۶) احترام به مخاطبان
۷) ارائه اطلاعات صریح و شفاف
از یکسو، رسواسازی الکترونیک را گسترش داده و از دیگر سو، زمینهساز رشد و نمو گفتوگوهای همزمان شده است:
اعتبارنامه دموکراتیک تکنولوژیهای جدید در این قابلیتها استوار است که هر فرد دارای یک کامپیوتر کوچک، دانش پایهای از نرمافزار مربوط و یک مودم خط تلفن، میتواند پیامها، اطلاعات، تصویرها و صداها را به هر پایانه بینالمللی ارسال کرده و یا از آن دریافت کند (هیرشکوپ، ۱۳۷۹).
بنابراین، در پس پیچیدگی «سازمان اجتماعی جامعه تکنولوژیک» (روشه، ۱۳۸۲)، جامعهای مجازی از تجمعهای اجتماعی که بر روی شبکه ظاهر میشوند، پدیدار شده است که حامل تشکیل شبکههایی از روابط شخصی و اجتماعی در محیط سایبری توسط افراد گوناگون است (صدوقی، ۱۳۸۰). این روند، حاصل «جهانی شدن» مفهومی و کرداری است که هم زوالبخش محدودیتهای جغرافیایی بر ترتیبات اجتماعی و سیاسی است و هم آگاهیدهنده به مردمان در خصوص رفع این محدودیتها (فالکس، ۱۳۸۱). بنابراین، بهتدریج نوع و کیفیتی ویژه و تازه از مفهوم دولت پدید میآید که در کشاکش ریشهدار موجود در نظریه دموکراسی، به بدیلی خاص گرایش دارد. یکی از ارزندهترین تجربیات حوزه دموکراسی دیجیتال در فنلاند، با راهاندازی شبکه اطلاعاتی شهرداری kuorevesi تحقق یافته است. شهردار این شهر، نقش و مفهوم ارتباطات در فرایند تصمیمگیری شهرداری را موردمطالعه قرار داده و اقدام به توسعه شبکه دموکراسی دیجیتال در شهرداری کرده است. تصمیم به ایجاد شبکه اطلاعاتی آزاد متشکل از ۳ هزارنفر از شهروندان، بهجای ساختمان پرزرق و برق شهرداری، رویکردی قابلملاحظه و استثنایی است (keskinen, ۲۰۰۱).
دموکراسی مبتنیبر ابزار الکترونیک و دیجیتال، آرامآرام این توان و فرصت را مییابد تا از حالت «روش و تکنیک» صرف، به خودشکوفایی، خودسامانی و خودانگیختگی انسان بهعنوان «فرد در اجتماع»، تبدیل شود. بنابراین، در وضعیتی که انسان بهتنهایی میتواند با تکیه بر اطلاعاتی روزافزون و قابلدسترس، ویژگیهای کارامدی و شفافیت را از ساختار فرمانروایانه مطالبه کند، آشکار است که ساختاری جدید از ویژگیهای نوین و بههم پیوسته ساختار دولت، در حال شکلیابی و پدیداری است. این دولت، نه منحصراً خودفرمان است و نه صرفاً سرزمینی، غیرنظامی، حاکمیت و قانون متداخل مشترک، شهروندی مشترک، چندفرهنگی، غیرمتمرکز، غیربروکراتیک، غیریکپارچه، با سیاستگذاری مشترک، کنترل مالی و مالیاتی مشترک میان شهروندان فرمانبر و شهروندان فرمانروا خواهد بود (گیبینز و ریمر، ۱۳۸۱).
در نمودار ۱، درصد جمعیت تحت پوشش پخش زمینی رادیویی و تلویزیونی (نمودار سمت چپ) و خانوارهای دارای رادیو یا تلویزیون (نمودار سمت راست) برحسب میزان درامد (در سال ۲۰۰۲) و میزان دسترسی آنها به اطلاعات ارائه شده است.
● مجمع جهانی جامعه اطلاعاتی و پیوستن جهان اتصالنیافته
گزارش سال ۲۰۰۳ توسعه جهانی مخابرات، اولین ابزار فراگیر جهانی درخصوص نحوه اندازهگیری دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات را ارائه کرده است. نمونههایی کاربردی که میتوانند راهنمای دولتها را درخصوص جستوجوی روشهای کنترل ICT بهعنوان ابزاری برای توسعه باشند، در گزارشی که توسط بخش توسعه مخابرات ITU در دسامبر ۲۰۰۳ بهمنظور تطابق با فاز اول مجمع جهانی جامعه اطلاعاتی (WSIS) تهیه شده است، ارائه شد. براساس این گزارش، گرچه پیشرفتهای زیادی در قابلیت دستیابی به زیرساخت ICT بهوجود آمده، اما تنگناهایی از لحاظ استفاده عملی، بهدلیل دانش و قابلیت استطاعت، در حال رشد است. مثلاً بخش عمده جمعیت جهان با درامد سالانه کمتر از ۱۳۴۰ دلار زندگی میکنند که تخمین زده میشود، حداقل سطح قابلیت استطاعت برای مالکیت تلفن باشد. این گروه بدون رشد شاخص در سطح رفاه خانگی، هیچگاه نمیتواند مالک تلفن ثابت، تلفن همراه و یا کامپیوتر با اتصال اینترنت باشد.
در این ارتباط، مجمع جهانی جامعه اطلاعاتی، ۱۰ هدف طرح عملیاتی تا سال ۲۰۱۵ را ارائه داده است. درواقع یکی از خروجیهای مجمع یادشده، تمرکز عمیق آن بر شاخصهای مشترک برای اندازهگیری و نظارت بر دسترسی به جامعه اطلاعاتی بود. روشن است که بهمنظور حرکت بهسمت یک جامعه اطلاعاتی فراگیر تا سال ۲۰۱۵، کشورها نیاز به دادههایی معنیدار برای تعیین تضادها در دسترسی، پیگیری پیشرفت و انجام مقایسههای بینالمللی، دارند. نگاه دقیقتر به ۱۰ هدف طرح عملیاتی WSIS نشان میدهد که درک این مطلب که چه کسی به اطلاعات دسترسی دارد و مردم در کجا و چگونه از ICTها استفاده میکنند یا نمیکنند، تا چه اندازه دشوار است. تنها پس از این است که سیاستگذاران میتوانند دلایل فقدان دسترسی را آشکار و بخشهایی از جامعه را که تحت خدمترسانی نیستند، بهطور مؤثرتر موردهدف قرار دهند.
▪ هدف ۱: اتصال روستاها با ICTها و ایجاد نقاط دسترسی عمومی
▪ هدف ۲: اتصال دانشگاهها، کالجها، دبیرستانها و دبستانها از طریق ICT
▪ هدف ۳: اتصال مراکز علمی و تحقیقاتی از طریق ICT
▪ هدف ۴: اتصال کتابخانههای عمومی، مراکز فرهنگی، موزهها، مراکز پستی و بایگانیها از طریقICT
▪ هدف ۵: اتصال مراکز بهداشت و بیمارستانها به وسیله ICT
▪ هدف ۶: اتصال تمام ادارات دولتی محلی و مرکزی و ایجاد وبسایتها و پست الکترونیک
▪ هدف ۷: تطابق دوره تحصیلی تمام دبیرستانها و دبستانها بهمنظور مواجهه با چالشهای جامعه اطلاعاتی با درنظر گرفتن شرایط ملی
▪ هدف ۸: تضمین دسترسی تمام جمعیت جهان به سرویسهای رادیویی و تلویزیونی
▪ هدف ۹: تشویق توسعه محتوا و ایجاد شرایط فنی بهمنظور تسهیل حضور و استفاده از تمام زبانهای دنیا بر روی اینترنت
▪ هدف ۱۰: تضمین دسترسی افزونبر نیمی از افراد جهان به ICTها بههنگام دستیابی (شرکت مخابرات ایران)
● نتیجهگیری
با درنظر داشتن اهداف یادشده، اطلاعات با تأثیر گسترده خود بر تمامی حوزههای اجتماعی، نقش بارز و برجسته خود را نمایان ساخته و عرصههای مختلف علمی را موردتأثیر قرار داده است. لذا بدیهی است که تأثیرات آتی این حوزه، مدنظر قرار گرفته و تحولات ناشی از آن، پیشبینی و تأثیر تحول مفهوم اطلاعات در دیگر مفاهیم اساسی نظیر آزادی، عدالت، امنیت، دموکراسی و... موردسنجش قرار گیرد. توجه بیشتر به حوزههای اجتماعی تحتتأثیر اطلاعات، رویارویی با این خیزش عظیم و فراگیر را آسانترمیکند.
نویسنده : سید ابوالفضل جعفرینژاد
منابع
۱. Blinder, Alan S.(۲۰۰۶), Offshoring: The Next Industrial Revolution ForeignAffairs,۰۰۱۵۷۱۲۰,Mar,Vol.۸۵,Issue۲
۲. Cawkell, A.E. (۱۹۸۷),Evolution of an Information Society, ASLIB, London
۳. NASSCOM (۲۰۰۲), "National Association of Software and Services Companies", The IT in India: Strategic Review, NASSCOM, New Delhi,
۴. line,Maurice B(۲۰۰۳). democracy and information: transmitters and receivers. Library management. Vol ۲۴ number ۸/۹.
۵. keskinen, auli(۲۰۰۱) Future democracy in the information society. Futures۳.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست