پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

یاد مرگ و آثار تربیتی آن


یاد مرگ و آثار تربیتی آن

حکایت شده فردی وارد شهری شد و دید مردم آن شهر هیچ گناهی مرتکب نمی شوند بسیار تعجب کرد و جویای علت شد پس از جست وجوی بسیار متوجه شد که در این شهر هر کس می میرد, خانواده اش او را جلوی در خانه دفن می کنند

‏"حکایت شده: فردی وارد شهری شد و دید مردم آن شهر هیچ گناهی مرتکب نمی‌شوند؛ بسیار تعجب کرد و جویای علت شد. پس از جست وجوی بسیار متوجه شد که در این شهر هر کس می‌میرد، خانواده‌اش او را جلوی در خانه دفن می‌کنند. صبحها که اعضای خانواده برای کار از خانه خارج می‌شوند، به محض خروج با اولین چیزی که روبه رو می‌شوند، قبر کسی است که تا چندی پیش با آنها زندگی می‌کرد؛ از این رو یاد و خاطره صاحب قبر برایشان زنده می‌شود؛ خنده‌ها، گریه‌ها، گفته‌ها، خصلتها و دهها خاطره دیگر به یادشان می‌آید که اکنون با صاحبش در زیر خروارها خاک مدفون است. شبها نیز که به خانه باز می‌گردند، پیش از ورود به خانه با این قبر روبه رو می‌شوند و دوباره همان خاطره‌ها و پایان آنها برایشان تداعی می‌شود. گذر شب و روز و تداعی پیوسته این خاطره‌ها و پایان آنها، سبب آن شده که میل و رغبتی به گناه نکنند".‏

بدون تردید یکی از مهمترین و موثرترین عوامل وارستگی انسان، "ذکر الموت" یعنی یاد مرگ و قیامت است. کسی که همواره به یاد مرگ و قیامت باشد، بی‌شک مراقب اعمال و رفتار و پندار خود خواهد بود. قهرا چنین انسانی تلاش می‌کند تا کارش را بر طبق رضای حق تعالی و مطابق با دستورات الهی انجام دهد. قرآن کریم فراموشی مرگ و روز حساب را زمینه گمراهی و انحراف از صراط حق دانسته و به عنوان یک اصل دینی چنین بیان می‌فرماید: "یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لاتتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب؛ ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم به‌حق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی به‌خاطر فراموش کردن روز حساب دارند! (ص: ۲۶). علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه شریفه می‌فرماید: "جمله "ان الذین ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب"، نهی از پیروی هوای نفس را تعلیل می‏کند به اینکه این کار باعث می‏شود انسان از روز حساب غافل شود و فراموشی روز قیامت هم عذاب شدید دارد و منظور از فراموش کردن روز حساب، بی‏اعتنایی به امر آن است. در این آیه شریفه دلالتی است بر اینکه هیچ ضلالتی از سبیل خدا، و یا به عبارت دیگر هیچ معصیتی از معاصی منفک از نسیان روز حساب نیست". از امیرالمؤمنین علی (ع) روایت شده: "مهمترین چیزی که من می‌ترسم دامنگیرتان شود و بر شما چیره گردد دو چیز است: پیروی از هوی و هوس و داشتن آرزوی دراز و طولانی. اما پیروی از هوی و هوس مانع حق می‏شود و آرزوهای طولانی آخرت را به فراموشی می‏سپارد"(۱).کسی که دارای آرزوی دراز است به فکر مرگ و پس از مرگ نیست، زیرا می‌کوشد که آن آرزوهای طولانی را لباس عمل بپوشاند، به آنها تحقق بخشد و به فکر آرزوهای خود است و به ناچار مرگ را از یاد می‌برد.

از آنجا که یاد مرگ، نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی انسان دارد، رسول مکرم اسلام (ص)، یادکنندگان مرگ و قیامت را هم درجه و هم‌رتبه شهدا معرفی می‌کند: "به رسول خدا (ص) عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند"(۲). ایشان همچنین این افراد را زیرک‌ترین مردم می‌داند: "از حضرت رسول خدا (ص) سئوال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی می‌باشد؟ فرمود: آن کس که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیّای آن شده باشد"(۳). اهمّیت یاد مرگ به اندازه‌ای است که حضرت

مسیح (ع) در جواب حواریین که سئوال کردند؛ "من اولیاء الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ؛ اولیایی که هیچ ترس و اندوهی بر آنها نیست چه کسانی هستند؟"، یکی از ویژگیهای اولیای خدا را دوست داشتن یاد مرگ و رها نمودن یاد دنیا معرفی می‌کند و می‌فرماید: "احبوا ذکر الموت و ترکوا ذکر الحیاة؛ یاد مرگ را دوست دارند و یاد زندگی را رها می‌کنند"(۳). فکر کردن در مورد مرگ به قدری دارای تأثیرات مفید است که از برترین اندیشه‌ها و برجسته‌ترین عبادتها شمرده شده است؛ همچنان که پیامبر اکرم (ص) در این باره می‌فرمایند: "برترین عبادت یاد مرگ است و برترین تفکّر یاد مرگ است"(۴). در مورد حالات امام حسن مجتبی (ع) هنگام یاد مرگ آمده است: "وقتی یاد مرگ می‌کرد، می‌گریست. و چون یاد قبر می‌کرد، می‌گریست. و چون از [قیامت و] بعث و نشور یاد می‌کرد، می‌گریست. و چون متذکّر عبور از صراط می‌شد، می‌گریست. و هر گاه به یاد توقف در پیشگاه خدای تعالی [در محشر] می‌افتاد، فریادی می‌زد و بی‌هوش [روی زمین] می‌افتاد"(۵)‏

یکی از آثار ارزشمند یاد مرگ "غفلت‌زدایی و آگاهی بخشی" است. انسان غالبا در دوران زندگی دنیا، از هدف اصلی خلقت غافل می‌شود و به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی، همیشه در دنیا خواهد ماند. یاد مرگ و قیامت، مایه تذکر و تنبه است که هدف را فراموش نکند و اعمال و تصمیمهای خویش را با توجه به هدف تنظیم کند. از این رو، در روایات بسیاری، یاد مرگ و قیامت مورد تشویق قرار گرفته است؛ به‌طور قطع فرد عاقل، زندگی حقیقی خود را با زندگی خیالی دنیایی عوض نمی‌کند. به‌علاوه، یاد مرگ و قیامت، زندگی دنیا را از انسان سلب نمی‌کند بلکه به آن معنای دیگر و جهت درست می‌دهد. آیات و روایات، با تعبیرات مختلف، انسان را به یادآوری مرگ و قیامت توصیه و از عواقب غفلت و بی‌توجهی به آن، برحذر می‌دارد. علی (ع) فرمود: "اذکروا هادم اللذات و منغض الشهوات و داعی الشتات؛ به یاد آورید منهدم کننده لذتها، تیره کننده خواهشها و خواننده به سوی پراکندگی را"(۶). و در جای دیگر با هشدار به اینکه موت فراگیر است، می‌فرماید: "عبادالله! ان الموت لیس منه فوت فاحذروا قبل وقوعه و اعدوا له عدته فانکم طرد الموت ... فاکثروا ذکر الموت عند ما تنازعکم الیه انفسکم من الشهوات؛ بندگان خدا! هرگز از مرگ، گریزی نیست و نمی‌توان از آن گذشت. پس بترسید قبل از وقوع آن و هر چه را برای مرگ لازم است آماده کنید، زیرا مرگ، همه شما را فرا می‌گیرد ... پس هنگامی که نفستان به طرف شهوتها اشتیاق پیدا می‌کند مرگ را بسیار یاد کنید"(۷). البته یاد مرگ هنگامی سودمند است که به دنبال آن عمل باشد، لذا حضرت می‌فرمایند: "طوبی لمن ذکر المعاد و عمل للحساب و قنع بالکفاف و رضی عن الله؛ خوشا به حال کسی که معاد را به یاد آورد، برای روز حساب کار کند و به حد کفاف قانع و از خداوند خشنود باشد"(۸).‏

امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می فرماید: "ذکر الموت یمیت الشهوات فی النفس و یقطع منابت الغفله و یقوی النفس بمواعد الله و یرق الطبع و یکسر اعلام الهوی و یطفی نار الحرص و یحقر الدنیا؛ یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه‌های غفلت را می‌کند و دل را به وعده‌های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی‌مقدار می‌سازد"(۹).‏

به همین دلیل است که هر امر مربوط به مرگ، می‌تواند عامل بیداری و دوری فرد از غفلت محسوب گردد؛ همچنان که امام صادق (ع) می‌فرماید: "من کان معه کفنه فی بیته لم یکتب من الغافلین؛ کسی که کفنش با او در خانه‌اش باشد، از غافلان به شمار نمی‌آید"(۱۰). و یا اینکه می‌فرماید: "هنگامی که جنازه کسی را برداشتی، فکر کن که گویا تو خود آن کسی هستی که [در تابوت است و] آن را برداشته‌اند"(۱۱).‏

زهد و بی رغبتی به دنیا از دیگر آثار توجه به مرگ است. غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می‌دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می‌گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می‌سازد؛ انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته‌های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای نمی‌نشیند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "اکثروا من ذکر الموت فانه یزهد فی الدنیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد"(۱۲). ابوعبیده می‌گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: چیزی بفرمایید که از آن سود برم. حضرت فرمودند: ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد کن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد کند، نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌شود"(۱۳).‏

پی نوشتها و منابع در دفتر روزنامه موجود است.

علی خانی