جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
ناگفته ها
"ناگفتهها" برخلاف آنچه امروز در عرصه خاطرهنگاری رایج است محوریت را در تشریح رخدادها به راوی نمیدهد؛ از این رو خاطرات شهید مهدی عراقی را میبایست پدیدهای نادر در این وادی ارزیابی كرد. به عنوان یك اصل كلی باید اذعان داشت در روایتگری رخدادهایی كه راوی در آن نقش كلیدی داشته، فراموش كردن خویشتن بسیار دشوار است، به ویژه در شرایطی كه عموم بازگوكنندگان - اعم از دارندگان وجهه و چهره مثبت یا منفی- خاطرات را فرصتی برای پرداختن به خود میپندارند. چهرههای ضد مردمی خاطرهگویی را به منظور تطهیر خطاها مغتنم میشمرند و شخصیتهای خدوم نیز خواسته یا ناخواسته در وادی بزرگنمایی نقش خویش گام برمیدارند، اما از خود گذشتن حتی در مقام ثبت عملكردها در تاریخ بسیار كم رخ مینماید. از این رو ناگزیریم شهید عراقی را از زبان دیگران حتی مخالفانش بشناسیم؛ زیرا كه خاطراتش بیشتر به جمع اختصاص دارد و از ایثار و فداكاریهای شخص وی كمتر میتوان در آن نشانی یافت: "روزی در همان بند چهار، روی یكی از تختها در كریدور نشسته بودم كه مسعود رجوی از بند شش آمد و گفت: میخواهم چیزی را به شما بگویم، قبل از این كه از دیگران بشنوی! با لبخند گفتم: چیست؟ گفت: یك روز مرا با حاج مهدی عراقی و بیژن جزنی و دكتر عباس شیبانی به انفرادی بردند و شروع كردند به زدن و گفتند بگوئید كه غلط كردیم و دیگر كار خلاف نمیكنیم، بیژن جزنی قبل از كتك خوردن گفت من غلط كردم و كتكش نزدند. شیبانی پس از چند باتون گفت غلط كردم، من هم (رجوی) چند تا باتون خوردم و گفتم غلط كردم! اما حاج مهدی عراقی زیر شكنجه غش كرد و نگفت غلط كردم."(مسی به رنگ شفق، سرگذشت و خاطرات سیدكاظم موسوی بجنوردی، نشرنی، سال ۸۱، ص۱۶۶)
برای روشن شدن علت انتخاب شهید مهدی عراقی در كنار بیژن جزنی (به عنوان رأس نیروهای ماركسیست در زندان)، مسعود رجوی (لیدر جریان التقاط) و... كه هر چند مدت یك بار به بهانههای مختلف برای مرعوب ساختن زندانیان صورت میگرفت باید این نكته را نیز دریافت: "به هر حال رهبری جمع در دست مؤتلفهها بود؛ چهره شاخص آنها در رهبری جمع، مرحوم حاج مهدی عراقی بود كه او هم به حبس ابد محكوم شده بود، با این كه تعداد زندانیان سیاسی وابسته به حزب ملل اسلامی زیاده شده بود ولی نظر به سابقه قدیمتر آنها- مؤتلفهایها- و نیز نظر به این كه مشكل خاصی با آنها نداشتیم ما هم به آنها پیوستیم و هیچگاه حزب ملل اسلامی تشكل جداگانهای را در زندان به وجود نیاورد."(همان، ص۱۲۰)
بنابراین همانگونه كه اشاره شد، نكتهای كه از این خاطرات نمیتوان دریافت، نقش تعیین كننده مرحوم عراقی در مبارزات قبل از انقلاب و رهبری وی بر نیروهای اصیل مذهبی در زندان است. اما موضوع دیگری كه "ناگفتهها" را از آثار مشابه آن بسیار متمایز میسازد، انتقاد از خود و عملكردهای تشكیلاتیای است كه راوی در آن عضویت داشته است. مرحوم عراقی در این خاطرات بدون هیچ ملاحظهای، با صداقتی كمنظیر واقعیتها را در معرض قضاوت خواننده قرار میدهد؛ از این رو میتوان خاطرات راوی را در این اثر یكی از بهترین منابع برای شناخت ضعفها و قوتهای دو جریان "فداییان اسلام" و "جمعیتهای مؤتلفه اسلامی" به حساب آورد. همچنین صاحب اثر هر چند از طرفداران سرسخت روحانیت اصیل است، اما هرگز ضعفهای روحانیت مطرح آن دوران را پنهان نمیكند و به زبانی بسیار ساده و به دور از لفافهای سیاسی به بیان آنها میپردازد. علاوه بر آن وی هرگز دچار جزمیّت حزبی نشده است، به همین دلیل در واگویی ضعفهای تشكیلاتی، نظری (تئوریك) و در نهایت شخصیتی و فردی اعضا تردیدی به خود راه نمیدهد. این ویژگی در شرایط كنونی كه عمدتاً با دو رویكرد افراطی در تاریخنگاری نهضت ملی شدن صنعت نفت مواجهیم، میتواند بسیار كارگشا باشد. گروهی در تحلیلشان نهضت فداییان اسلام را سراسر قوت و مورّخانی آنان را سراسر ضعف و سختسر معرفی میكنند. ندیدن ضعفها از یك سو و نادیده گرفتن نقش تعیینكننده این جریان در نهضت ملی شدن صنعت نفت از دیگر سو مانع از بهرهگیری از تجربیات تاریخی میشود. به نظر میرسد "ناگفتهها" در این وادی افراط و تفریط، بسیار راهگشا باشد.
متأسفانه دیدگاههای غیرواقعبینانه رایج به قطببندیهای بیمبنایی باز میگردد كه بسیاری از صاحبنظران در طیفهای مختلف فكری، گرفتارش شدهاند؛ از جمله صفبندی صنفی روحانیت و روشنفكران در تحولات تاریخی. اما در مطالعه این اثر، هر خواننده منصفی به خوبی میتواند این واقعیت را درك كند كه شهید عراقی نه تنها دچار لغزش نشده است بلكه ضمن مقلد صدیق مرجعیت بودن، به شدت قدر و منزلت روشنفكرانی چون دكتر علی شریعتی را پاس میدارد و از نقش آنان در همه گیر كردن نهضت تجلیل میكند.
حتی به درستی، وی علت ناكامی نهضتهای قبل از انقلاب اسلامی را نبود نیروهای پیوند زننده روشنفكران جامعه با مذهب میداند: "اگر این فاصلهای كه استعمار تا آن روز بین قشر روشنفكر و مذهب ایجاد كرده بود، این فاصله امروز هم حاكم بود، باز هم امروز آن جور كه باید و شاید این جنبش اسلامی نمیتوانست نضج بگیرد، این یك واقعیتی است كه باید بپذیریم. اگر كه حركت خود حاج آقا، اگر كه فرهنگ انقلابی خود دكتر شریعتی، دكتر شریعتی یك روشنفكری هست كه میآید دفاع از مذهب میكند و فرهنگ انقلابی مذهب را به جهان عرضه میكند. اگر نبود، امروز هم همان جریانات [حاكم] بود."(ص۱۴۶)
صداقت و صراحتی كه در كتاب "ناگفتهها" هر خوانندهای را به تحسین وامیدارد متأسفانه نه تنها با استقبال تاریخپردازان غیر دینی مواجه نمیشود، بلكه همچون برگ برندهای در خدمت تخطئه كامل جمعی از پاكباختهترین فرزندان دارای غیرت دینی این مرز و بوم قرار میگیرد. نمونه بارز آثار روشنفكران غیردینی كه درصدد نفی مبارزات نیروهای مذهبی در تاریخ برآمدهاند، "نیروهای مذهبی در بستر حركت نهضت ملی" است. به گواه مطالب نقل شده در این اثر، عمده ضعفهای عملكرد فداییان اسلام به صورت مستقیم و غیرمستقیم برگرفته از "ناگفتهها" است. البته نانوشته نماند كه این اثر، اثبات صداقت شخصیتهای فهیم این جریان را مد نظر ندارد، بلكه به منظور تخریب آنان و تشدید همان سیاست قطببندی به این موضوع پرداخته است.
شاید همین سوءاستفاده از كلام صادقانه "ناگفتهها" موجب شده كه حتی جریان همسو با شهید مهدی عراقی نیز از این اثر استقبال چندانی نكنند و خود را از روشنبینی وی محروم سازند. البته از وجود برخی تنگنظریها در این زمینه نیز نباید غافل بود زیرا دستكم جماعتی از این جریان از این وسعت نظر بیبهرهاند.
نكته دیگری كه قبل از ورود به بحث اصلی یعنی ارزیابی عملكرد فداییان اسلام میبایست به آن توجه داشت شناخت شرایط اجتماعی - سیاسی سالهای پس از شهریور ۲۰ تا كودتای ۲۸ مرداد و تشكیل بازوی سركوب نظام - ساواك - است.
واكنش شدید ملت ایران در برابر دیكتاتوری سیاه رضاخانی - بعد از سقوط پهلوی اول- دولت انگلیس را به اتخاذ سیاست جدیدی در دوران پهلوی دوم واداشت و آن بدون شك تمركز زدایی از سركوب و خفقان بود. در دور اول، سیاست لندن برای سركوب دستاوردهای نهضت مشروطیت صرفاً بر كانون ایجاد وحشت و ترس در مردم - رضاخان - متمركز بود. نام وی معادل نفی مستبدانه حقوق اساسی مردمی بود كه تصور میكردند با تشكیل مجلس شأنی یافتهاند، معادل با قتلهای سری و پنهانی بود، معادل با غصب املاك و دارائیهای مردم و... با این استبداد متمركز، بیگانه توانست به بسیاری از اهداف خود از قبیل نابودسازی همه نهادهای مدنی همچون روحانیت، فرهنگ ملی، شخصیت و هویت ایران (تغییر لباس سنتی با اجبار) و... نائل آید.
یكی از مسئولان بلندپایه ساواك كه علیالقاعده به دلیل اشتراك زیاد با رضاخان میبایست از مشی وی دفاع كند ضمن ابراز تأسف از اینكه همه آحاد ملت ایران از عملكرد پهلوی اول به فغان آمده بودند، وضعیت بعد از شهریور ۲۰ را اینگونه توصیف میكند: "شاید رضاشاه در تاریخ همه كشورها و در بین همه رهبران و سلاطین، تنها شاهی بوده باشد كه هم از سوی عوامل ارتجاع در مظان اتهام بوده، هم از سوی روشنفكران و چپگرایان. تبلیغات علیه او و به تعبیر امروز ترور شخصیت او چنان دامنه پیدا كرده و مورد قبول هم افتاده بود كه در سالهای بعد از سقوط او، اهل قلم و سیاست، احمدشاه زنباره و بیاطلاع از امور مملكتداری را شاه دموكرات و مدرس طرفدار سلسله قاجار را، با تِز حكومت اسلامی، قهرمان آزادی معرفی میكردند و رضاشاه را دستنشانده و عامل بیگانه، عجبا كه نوشتههایی این چنین در بین اصحاب كتاب مثل ورق زر دست به دست میگشت."(داوری؛ سخنی در كارنامه ساواك، سرتیپ منوچهر هاشمی، انتشارات ارس، لندن، ۱۳۷۳، ص۸۵)
اعتراف این عنصر مؤثر ساواك به اینكه جامعه ایران در برابر عملكرد پهلوی اول به حد انفجار رسیده بود و احمدشاه با همه ضعفهایش در مقایسه با رضاخان جنایتكار و دیكتاتور، پادشاهی دمكرات به حساب میآمده است، گویای این واقعیت است كه دستكم برای مدتی تداوم خفقان ممكن نبوده است. مسعود بهنود نیز از تدابیر متعدد عوامل انگلیسی چون فروغی برای فرونشاندن خشم ملت ایران از رضاخان یاد میكند و دربارهٔ برگزاری دادگاه رسیدگی به اموال غصب شده مردم، محاكمه عوامل جنایات رضاخان همچون مختاری، پزشك احمدی و ...، باز كردن فضای سیاسی و ... میگوید: "آن بخششها كه در طول راه (رفتن به اصفهان)، به سفارش فروغی میكرد كه اموال خود را به دولت صلح كرده بود و به جانشینش واگذاشته بود، همه ظاهرسازی و طراحی فروغی برای فرو نشاندن آتش غضب تهرانیها... از دیگر تدابیر فروغی برای فرونشاندن التهاب عمومی صدور عفو عمومی و آزاد كردن زندانیان سیاسی بود كه فردای استعفای شاه شورش كرده بودند. بیرون آمدن زندانیان كه زجرها در سلولهای قصر قاجار كشیده بودند، مصادف شد با موجی از تبلیغات علیه پهلوی."(این سه زن، مسعود بهنود، نشر علم، چاپ چهارم، سال ۷۵، صص۲-۳۱۱)
در كنار چنین تدابیری برای آرام كردن ملت ایران، تمهیداتی نیز به منظور از كنترل خارج نشدن جامعه اندیشیده شد. بدون شك ایجاد كانونهای متعدد سركوب به جای سركوبگری متمركز رضاخانی از جمله اقدامات هدایت شده از سوی لندن بود. اشرف بعد از پدر برای خود دارودسته سركوب ایجاد نمود، برادران رشیدیان به عنوان عوامل شناخته شده انگلیس عدهای چاقوكش را به دور خویش گرد آوردند، محمدرضا پهلوی شعبان جعفری و جماعتی از قماش وی را جذب كرد، مظفر بقایی به عنوان عنصری پر رمز و راز در تاریخ آن دوران نیز دارودستهای از قماش شعبان بیمخ در اطراف خود گرد آورد. برای درك دقیقتر چگونگی توزیع سركوب در مراكز قدرت مختلف ناگزیر از مرور فرازهایی از خاطرات افراد مؤثر در آن ایام هستیم: "فروردین یا اردیبهشت ۱۳۲۷ بود كه برایم خبر آوردند سیدضیاء هر هفته جلسه مطبوعات ضددیكتاتوری را در هتل ریتس برگزار میكند و چرندیاتی هم در مورد چگونگی به سلطنت رسیدن رضا میگوید. با علیرضا و اشرف عقلهایمان را روی هم ریختیم و تصمیم گرفتیم بدون اطلاع محمدرضا یك گوشمالی به سیدضیاء بدهیم. علیرضا چند نفر از آشنایان خود را مأمور این كار كرد و آنها از قصابخانه یك عده آدم گردنكلفت اجیر كردند تا با چاقو و ساطور مجلس توطئه سیدضیاء را به هم بریزند. این عده یك روز كه سیدضیاء ضیافت ناهار برقرار كرده، و روزنامهچیهای هوچی را گرد خود جمع آورده بود به هتل "ریتس" ریختند و عدهای را مضروب و مصدوم ساختند."(ملكه پهلوی، خاطرات تاجالملوك، انتشارات بهآفرین، سال ۸۰، ص۱۱۴)
منبع:این مقاله توسط دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به خبرگزاری فارس ارسال شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست