جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چگونگی ارتباط با عالم برزخ


چگونگی ارتباط با عالم برزخ

مسئله عالم برزخ و چگونگی آن, از مباحث دقیق در فرجام شناسی می باشد و آیات و روایات متعددی به این بحث پرداخته است انس با محسوسات و امور مادی, تصوری غلط از مسائلی مثل عالم برزخ ایجاد كرده, از این رو نیازمند طرح مقدمات مختلفی برای توضیح مسئله می باشیم

ارتباط با عالم برزخ (محل دفن میت) چگونه است؟

مسئله عالم برزخ و چگونگی آن، از مباحث دقیق در فرجام‏شناسی می‏باشد و آیات و روایات متعددی به این بحث پرداخته است. انس با محسوسات و امور مادی، تصوری غلط از مسائلی مثل عالم برزخ ایجاد كرده، از این رو نیازمند طرح مقدمات مختلفی برای توضیح مسئله می‏باشیم.

برای پاسخ سؤال به نكات زیر توجه نمایید:

۱. بسیاری از حقایق هستی - و خصوصاً حقایقی كه در ماورای جهان طبیعت وجود دارد - برای ما مجهول است. این ندانستن، بیشتر در كمّ و كیف و چگونگی آن حقایق است؛ ولی اصل آن حقایق را عقل و وحی در جای خود اثبات كرده و ما نسبت به آن آگاهی داریم. علم ما به كنه و ماهیت آن حقایق بسیار محدود است؛ مگر برای عده كمی كه با سلوك عملی در همین دنیا به آن عوالم راه یافته باشند و علم اجمالی آنها به علم تفصیلی تبدیل شده باشد. از این رو، سنخیت و چگونگی بدن‏های برزخی برای ما به صورت كامل و دقیق روشن نیست؛ ولی در عین حال، از مجموع آیات و روایات و تحلیل‏های عقلی می‏توان دورنمایی از كم و كیف بدن برزخی را تصور كرد.

قبل از تفسیر اجمالی مطلب، توجه به مطالب زیر ضروری است:

الف) در تمام عوالم هستی (عالم مادی، برزخ و قیامت) انسان دارای بدن است و در هیچ عالمی بی‏بدن نیست؛ به دلیل این كه در متن و ذات روح انسانی، تعلق به بدن خوابیده است؛ از این رو، ممكن نیست كه روح باشد و بدنی در كار نباشد. پس اگر بدن در عالم طبیعت، برزخ و قیامت، دارای روح است - كه هست - واجد بدن نیز خواهد بود.

ب) هر یك از عوالم هستی، دارای نظام، آثار و قوانین مخصوص به خود است؛ یعنی در عالم طبیعت، قوانینی غیر از عالم برزخ حكم‏فرماست و در عالم قیامت، آثاری است كه در دو عالم برزخ و ماده نیست. از این رو، بدنی كه در عالم طبیعت است، هم‏سنخ با قوانین حاكم بر این دنیاست؛ و این بدن، غیر از بدن برزخی است. بدن برزخی، هم‏سنخ با احكام و آثار عالم برزخ است.

همچنین بدن در قیامت، غیر از بدن برزخی و بدن مادی است و بدنی است كه هم‏سنخ با سنن ویژه عالم قیامت و آماده پذیرش آن قوانین مخصوص است؛ مثلاً بدن قیامتی، بدنی است كه در عین سوختن مدام، از بین نمی‏رود و بدن قیامتی یك فرد بهشتی به صورتی است كه در عین خوردن و آشامیدن، نیازی به تخلیه مواد تغذیه شده از بدن ندارد و بدن طوری ساخته شده است كه نیازمند چنین امری نیست. بنابراین، نباید تصور كرد كه بدن مادی، برزخی و قیامتی یكسان هستند.

در جای خود ثابت شده است كه عالم تجرد و قیامت، عالم بالاتر و نزدیك‏تر به مبدأ متعال است و از این رو، موجودات آن از مراتب وجودی بالاتر و كامل‏تری برخوردارند. قبل از آن (یعنی در مرتبه فروتر)، عالم مثال و برزخ است كه مترتب بر عالم تجرد و متأخر از آن است. عالم آخر، عالم جسم و جسمانیات و یا نظام مادی است كه دورترین عالم از مبدأ متعال است. از این رو، موجودات آن نیز از مراتب ضعیف‏تر و ناقص‏تری بررخوردارند. بنابراین، موجودات عالم برزخ از موجودات عالم مادی، كامل‏تر و نسبت به موجودات عالم قیامت و تجرّد، ناقص‏ترند.۱

با دقت در مطالب پیشین، مطالب زیر روشن می‏شود:

۱. بدن برزخی، غیر از بدن مادی و غیر از بدن قیامتی است.

۲. بدن برزخی، متناسب با احكام، آثار و قوانین عالم برزخ است.

۳. بدن برزخی، از بدن مادی كامل‏تر و بالاتر و از بدن قیامتی، ناقص‏تر و پایین‏تر می‏باشد.

بنابراین، بدن برزخی از بدن عادی بالاتر است و از سنخ ماده و جسم طبیعی نیست تا احكام ماده بر آن غالب باشد؛ ولی از آن جا كه از بدن قیامتی پایین‏تر است، واجد برخی لوازم ماده، چون شكل، اندازه و مقدار می‏باشد. روایات نیز به صراحت بیان‏گر این حقیقتند كه بدن برزخی شبیه بدن دنیوی است. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «ارواح مؤمنان (در برزخ) در بدن‏هایی شبیه بدن‏های دنیوی آنان است».۲

امام علیه‏السلام در جمله‏ای دیگر می‏فرماید: «ارواح انسان‏ها (در برزخ) به صورت جسدهای دنیوی اند».۳

هر چند بدن برزخی بالاتر و كامل‏تر از بدن مادی است، در عین حال، از بدن قیامتی ناقص‏تر است. در سخن امام صادق علیه‏السلام آمده است كه آنان «بدن‏هایی شبیه بدن‏های دنیوی» دارند یا «در صورت جسدهای دنیوی» هستند كه این، بیان‏گر شباهت است، نه یكسان بودن و شبیه آن است، چون شكل، مقدار و اندازه دارد و هر فرد مرده‏ای، مرده دیگر را در این قالب مشاهده كرده، او را می‏شناسد؛ چنان كه در خواب، آدمی صورت خود را به شكل دنیوی با دیگران در سرور یا رنج می‏بیند؛ اما عین شكل دنیوی خود نیست؛ چون می‏تواند بدون وسایل و ابزار مادی، مثلاً مسافت طولانی را سیر كند و با اراده‏ای خود را در جای دیگر قرار دهد؛ چنان كه درعالم خواب، آدمی بدون استفاده از ابزار مادی، سیر و سفر می‏كند و به همین جهت، در بسیاری از روایات خواب را نشان خوبی برای عالم برزخ و بدن برزخی دانسته‏اند.۴

پس بدن برزخی، نه مادی محض است، مانند بدن دنیوی و نه غیر مادی محض است، مانند بدن قیامتی؛ بلكه بدنی است كه در قالب جسم طبیعی دنیوی نمی‏باشد و در عین حال، برخی از آثار جسم طبیعی چون شكل، اندازه و مقدار را دارد.

۲. روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی می‏یابد و می‏بیند. در واقع، روح آدمی بإ؛ّّس رفتن از حیات دنیوی به حیات برزخی، بدن مادی خود را رها كرده، با بدن مثالی خود متحد می‏گردد؛ بدنی كه متناسب با نظام برزخی بوده، اتحادش با روح، قوی‏تر از اتحاد آن با بدن مادی در زندگی دنیوی است. قالب مثالی موجود در خواب، می‏تواند تا حدودی ما را به بدن برزخی هدایت كند؛ زیرا هنگام خواب كه تعلق روح به بدن مادی تا اندازه‏ای كم می‏شود و از حدود مادی تا اندازه‏ای آزاد می‏گردد، روح، خود را با یك نوع تن مثالی - یا بدنی شبیه بدن مادی و دنیوی - می‏بیند و این، دلیل روشنی است كه روح انسان در صورت عدم تعلق به بدن مادی یا تعلق كمتر، قدرت تمثّل به بدن مثالی را دارد.

انسان در هنگام خواب دیدن، خودش را با همان بدن و با همان شكل و تصویر می‏بیند و این، حكایت‏گر وجود بدن مثالی و قالب برزخی است كه با انتقال روح از این عالم مادی به نظام برزخی به وجود نیامده؛ بلكه قبلاً هم در آن نظام وجود داشته، ولی ما از آن محجوب بوده‏ایم و اگر این حجاب را - كه تعلق و توجه به نظام مادی و مادیات است - كنار زنیم، هم اكنون نیز خود را در آن قالب مثالی متمثّل می‏بینیم؛ همان گونه كه در خواب كه تعلق روح به بدن مادی كم می‏شود و بدن مادی در رختخواب افتاده، در حال آرامش است، خود را با بدنی مشابه با این بدن یافته، سیر، حركت، فهم، دیدنی‏ها، شنیدنی‏ها، خوردنی‏ها و خواستن‏ها با آن داریم.۵


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.