چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
احکام اخلاقی محکی برای کارکردگرایی

به نظر میرسد که اخلاق یا دستکم بنیادهای آن ماهیتی شهودی (برخاسته از تصورات متعارف) دارد (انسانها معرفتی ضمنی به خوب و بد دارند؛ احکام اخلاقی عرفی مبتنی بر حالات ذهنی هستند). در شرایط خاصی میخواهیم بفهمیم که آیا تصور متعارف ما اجازه اسناد احکام اخلاقی را میدهد یا از حکم دادن در این مورد خودداری میکند (یعنی تعلیق حکم میکند).
فرض کنید که واقعاً ذهنمندی را در تصورات عرفی یک رابطه کارکردی میدانیم (بر اساس استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین، رفتار و روابط کارکردی نقش تعیینکنندهای در شکلگیری واژگان مربوط به حالات ذهنی دارند پس چندان هم بعید نیست که روانشناسی عامیانه یا درک عرفی از حالات ذهنی ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کارکردی داشته باشد).
میدانیم که همین روابط کارکردی را موجودات دیگری هم میتوانند تحقق ببخشند یعنی به عنوان مثال، با دریافت ورودی حسی خاصی مانند خراش سوزن وارد حالت درونی خاصی بشوند سپس خروجی رفتاری خاصی مانند فریاد کشیدن را صادر کنند. حتی مصنوعاتی مانند کامپیوتر و ربات هم میتوانند این ساختار کارکردی را محقق کنند. آیا با پذیرش همه این مقدمات، تصور عرفی اجازه اسناد احکام اخلاقی را به موجودات دیگر و حتی مصنوعات میدهد؟ این پرسش از این نظر مهم است که به خاطر وابستگی مفاهیم اخلاقی به مفاهیم ذهنی (التفاتی)، اسناد یا عدم اسناد مفاهیم اخلاقی به این موجودات میتواند نشان دهد که کارکردگرایی دیدگاه عرفی مناسبی دربارۀ ذهن است یا نیست.
(البته برای کارکردگرایانی که به روانشناسی عامیانه توجهی ندارند به تعبیر ند بلاک، روانکارکردگرایان یا کارکردگرایان تجربی-، این آزمون محک مهمی به شمار نمیرود اما برای کارکردگرایان عرفی، این آزمون باید بسیار مهم باشد.) بگذارید برای محک زدن این تصورات عرفی، صحنه زیر را مجسم کنیم: شما رباتی در خانه دارید که بدنی شبیه انسان دارد، ارتباط شما با هم زیاد است، او با شما صحبت میکند، پای صحبتهای شما مینشیند، ، وقتی شما ناراحت میشوید، با دریافت ورودی بصری ناراحتی شما، خروجی حالت چهره مغموم و یا اشک از او صادر میشود (و شما میدانید که همه اینها برنامهریزی شده است)، او با ورودی شادی شما خروجی خنده را بیرون میدهد و همینطور. روزی وارد خانه میشوید و میبینید که چاقویی در بدن او فرو رفته و او (بر اساس برنامهای که در او نصب شده است) به زمین افتاده و در حال فریاد کشیدن است؛ در این حالت چه گرایشی از خود بروز میدهید؟ (توجه داشته باشید که رفتار شما در اینجا مهم نیست زیرا ممکن است به خاطر آسیبی که به این وسیلۀ گرانقیمت وارد شده، هل شوید، سریع به تعمیرگاه زنگ بزنید و ...، آنچه مهم است این است که آیا شما همان گرایشی را که به یک انسان زخم خورده یا حتی یک حیوان زخمی دارید، به او هم دارید یا نه؟)
اگر تصور عرفی این گرایش اخلاقی را داشته باشد، معلوم میشود که کارکردگرایی واقعاً در شبکه مفاهیم عرفی ما جا دارد و تصور درستی از حالات ذهنی است؛ اما در غیر این صورت، خاستگاه عرفی کارکردگرایی از میان میرود. من فکر میکنم تصورات عامیانه از دادن حکم در این مورد خودداری میکنند و حکم خاصی نمیدهند! شاید هم از آنجا که زیستشناسی در تصور عرفی ما از ذهنمندی سهم بسزایی دارد، موجودات غیرزیستی از نظر ما فاقد حالات ذهنی باشند؛ شاید اگر عرف توجه کند که این موجود هرچند ظاهراً شبیه انسانها است، درونش پر از سیمپیچیها و قطعات فلزی است، از ابراز گرایش اخلاقی در مقابل آن خودداری کند؛ در این صورت، احتمال انتفای منشأ عرفی برای کارکردگرایی قوت میگیرد.
http://phil-mind.blogfa.com/post-۵۳.aspx
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست