دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

غزه, نقطه آغازین آزادی فلسطین در سال ۲۰۱۵


غزه, نقطه آغازین آزادی فلسطین در سال ۲۰۱۵

فرایند آزادسازی فلسطین تا سال ۲۰۱۵ میلادی, صورت جدیدی خواهد یافت بطوری که علاوه بر مناطق خودگردان, بخش عمده مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ نیز در یک حرکت تدریجی دشوار, رنگ و بوی غزه به خود خواهد گرفت

فرایند آزادسازی فلسطین تا سال ۲۰۱۵ میلادی، صورت جدیدی خواهد یافت بطوری که علاوه بر مناطق خودگردان، بخش عمده مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ نیز در یک حرکت تدریجی دشوار، رنگ و بوی غزه به خود خواهد گرفت.

رژیم صهیونیستی از زمان کنترل نوار غزه از سوی جنبش حماس از ژوئن ۲۰۰۷ تاکنون، نوار غزه را تحت محاصره قرار داده است، از حدود سه هفته گذشته تاکنون نیز به بهانه حملات موشکی مبارزان فلسطینی، با نقض آتش‌بس توافقی با مقاومت فلسطین، تمامی گذرگاههای این منطقه را با همکاری کامل مصر و هماهنگی تروئیکای عربی (مصر، اردن، عربستان)، تشکیلات خودگردان و آمریکا را بسته است.

بحران جدید غزه که از آن به عنوان مرحله دوم محاصره پس از توافق‌نامه‌ی آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونیستی که با نظارت و تضمین مصر منعقد شد، یاد می‌شود با نقض آتش‌بس از سوی اسراییل شروع شد. هدف رژیم صهیونیستی از آغاز مجدد محاصره غزه، دلایل بازگشایی و اجازه ورود کالا به داخل غزه پس از سه هفته محاصره همه‌جانبه و تهاجم، پیامدهای بحران و چشم‌انداز آینده مهمترین محورهایی است که در کانون توجه محافل سیاسی و رسانه‌ای قرار دارد.

● اهداف رژیم صهیونیستی

اهداف رژیم صهیونیستی و قدرتهای عربی و غربی از محاصره همه جانبه جمعیت یک و نیم میلیونی غزه جدای از اهداف تاریخی آنها در مقابل فلسطین و فلسطینیان نیست که بارها در چارچوب طرح‌های متنوع عربی، غربی در پوشش تحرکات بین‌المللی (اسلو، نقشه راه کمیته چهارجانبه، طرح جداسازی غزه از کرانه باختری شارون...) پیگیری شده است، اهم این اهداف که در نشست‌های مقامهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی قبل از تهاجم به غزه مورد بررسی قرار گرفته است، عبارتند از:

۱) شکستن اراده مقاومت و حذف جنبش مقاومت فلسطین (حماس)، با هدف تغییر رفتار از فاز نظامی به فاز سیاسی صرف و تبدیل جنبش حماس به یک جریان سیاسی مشابه جریان فتح و در مرحله نهایی، حذف مقاومت و متلاشی کردن سازمان حماس.

۲) جدا کردن مردم فلسطین از مقاومت و دولت منتخب "هنیه"، برای حصول به اهداف از پیش طراحی شده‌ای مانند فراهم کردن زمینه تسلیم دولت حماس و یا ترور مقامات دولت حماس از جمله اسماعیل هنیه، نخست‌وزیر منتخب آنها.

۳) آزادسازی "گلعاد شالیت" سرباز اسرائیلی توسط حماس برای جبران شکست در مقابل حزب‌الله، که سناریوی مشابهی را در ذهن عمومی جامعه مهاجران صهیونیستی تداعی می‌کرد.

۴) رژیم صهیونیستی با محاصره همه جانبه دولت منتخب فلسطین و جمعیت ۵/۱ میلیون نفری ساکن در محدوده ۳۶۰ کیلومتری باریکه غزه، تمام امکانات خود را بسیج کرده تا از تکرار تجربه جنوب لبنان و تبدیل حماس به حزب‌الله ثانی جلوگیری به عمل آورد اما ۱۸ ماه محاصره و تلاشی سیاسی، اطلاعاتی و نظامی نتیجه‌ای در بر نداشته و عمل آنچه به عنوان کابوس رژیم صهیونیستی یاد می‌شد، اتفاق افتاد و حماس با تدابیر مکتسب از جنگ ۳۳ روزه و با الگوپذیری از حزب‌الله توانست برای نخستین‌بار در طول تاریخ فلسطین، غزه را به عنوان منطقه آزاد شده وارد ادبیات سیاسی کرده، موقعیت خود را تثبیت کند.

۵) هدف حاشیه‌ای دیگر که در تهاجم به رژیم صهیونیستی به باریکه غزه دخیل است؛ رقابتهای سیاسی داخلی میان جریانهای سیاسی رژیم صهیونیستی است. سران احزاب لیکود، کادیما و حزب کار در مسابقه‌ای غیر اخلاقی و ضدانسانی برای بدست گرفتن قدرت و غلبه بر همدیگر در انتخابات پارلمانی آتی، تلاش می‌کنند از رهگذر کشتار مردمی غزه قدرت خود را در میان جامعه صهیونیستی به اثبات برسانند اما غافل از اینکه این حس رقابت غیراخلاقی خود اشتباهی استراتژیک در مواجهه تاریخی با فلسطینیان است و استراتژی دفاعی صهیونیستی تا حد یک تاکتیک انتخاباتی تنزل می‌دهد. این از نظر رویکرد سیاسی و امنیتی کاملاً به نفع استراتژی بسیج تمام امکانات سیاسی، رسانه‌ای و امنیتی برای حصول به اهداف از بیش تعریف شده رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی و غربی و بویژه آمریکا نتیجه‌بخش نبود، حتی تحرکات صهیونیستها در طراحی انفجارهای منطقه‌ای (هند، پاکستان و...) برای تحت شعاع قرار دادن جنایات این رژیم در غزه و انحراف افکار عمومی و رسانه‌ای از بحران غزه کارساز نشد و این رژیم ناچار شد، اجازه گشایش برخی گذرگاهها و رسیدن مواد غذایی و دارویی را به باریکه غزه بدهد، این مجوز نه از سر قدرت و اختیار بلکه ناشی از دلایل و تحولات مشخصی بود:

دلایل بازگشایی برخی گذرگاهها

۱) مقامهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی؛ با علم به بی‌نتیجه بودن و طولانی شدن محاصره غزه برای پایان آبرومندانه و فرار از شکست‌های بیشتر، ناچار به تعدیل محاصره شدند.

۲) تحرکات منطقه‌ای و بین‌المللی محافل سیاسی؛ رسانه‌ای و نهادهای حقوق بشر؛ از جمله برگزاری همایش "بازگشت آوارگان یک حق است" در سوریه با شرکت ۵۴ شخصیت سیاسی، نخبه و پژوهشگر، نشست نمایندگان پارلمانی ۳۹ کشور آسیایی در مالزی و درخواست برای حمایت از مردم غزه، انتشار گزارش‌های انجمن حقوق مدنی در سرزمین‌های اشغالی در خصوص نقض حقوق بشر و قیاس رژیم صهیونیستی با رژیم آپارتاید صهیونیستی؛ گزارش سازمان عفو بین‌الملل در خصوص وضعیت دشوار غزه و هشدار نسبت به یک فاجعه انسانی و درخواست با سکوا، معاون دبیر کل سازمان ملل در امور حقوق بشردوستانه در قالب گزارشی به شورای امنیت و دبیر کل سازمان ملل برای بازگشایی گذرگاهها.

مجموع تحرکات ذکر شده باعث نگرانی صهیونیست‌ها در خصوص شکل‌گیری یک اجماع میان کشورهای اسلامی و مجامع بین‌الملل علیه تل‌آویو شدکه به ناچار سیاست تعدیل را پیشه کرد.

۳) اظهارات بی‌سابقه دبیرکل اتحادیه عرب؛ عمرو موسی در یک اظهارنظر غیر قابل انتظار اعراب، اسراییل و آمریکا، با معرفی اسراییل به عنوان دشمن همیشگی اعراب، اقدامات اسراییل را شرم‌آور و خطرناک خواند، سکوت اعراب را به باد انتقاد گرفت و خواهان تحرک بین‌المللی در مقابل نقض حقوق بشر، بویژه کمیته چهارجانبه شد.

۴) نگرانی رژیم صهیونیستی از ایجاد یک جبهه رسانه‌ای و خبری علیه این رژیم؛ رژیم صهیونیستی در دو هفته اول محاصره غزه با جلوگیری از ورود خبرنگاران و نمایندگان رسانه‌ها یک سانسور شدید خبری اعمال کرد تا از سایه یک سانسور شدید بتواند به نسل‌کشی در غزه ادامه دهد، اما این سانسور در هفته سوم با اعتراض شدید سردبیران و رؤسای رسانه‌های بین‌المللی علیه رژیم اسراییل، شکسته شد. اصحاب رسانه از جمله "فرتلیس راف"، مدیرعامل شبکه اول و "نیکلاوس برندر"، سردبیر شبکه‌ی تلویزیونی آلمان و نیز "یورگ شیرنبرگ"، مدیرعامل آژانس عکس‌های خبری اروپا در نامه‌ای به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، اعتراض خود را به ایجاد سانسور خبری اعلام کردند، این نامه باعث شد که "مارک وگو"، سخنگوی دولت اسراییل، در اظهاراتی رسمی اعلام کند که تل‌آویو به موازین آزادی مطبوعات و بیان پایبند است و مدعی شود که حملات موشکی حماس عامل عدم اجازه به رسانه برای ورود به غزه بوده است. نگرانی صهیونیستها از متهم شدن به عدم رعایت آزادی مطبوعات و بیان و شکل‌گیری جبهه رسانه‌ای عامل دیگر دخیل در تعدیل وضعیت محاصره بود.

- دو دلیل مهم دیگر که نقش بسزایی در عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی داشت به تدابیر و سیاست‌های راهبردی جنبش حماس در مقابله با محاصره و نگرانی مصر به عنوان ضلع کلیدی تروئیکای عربی بر‌می‌گردد.

الف) غلبه حماس بر محاصره همه جانبه و تهاجم صهیونیستها به تدابیر اقتصادی، سیاسی و اشراف اطلاعاتی حماس باعث شد محاصره هجده ماهه غزه نتیجه مطلوب برای مهاجمان را نداشته باشد از جمله تدابیر اتخاذی حماس:

۱) تشکیل کمیته‌های مقاومت مردمی برای مقابله با محاصره اقتصادی و کاهش آثار سیاسی و روانی آن.

۲) پخش کارتهای جیره‌بندی سوخت، مواد غذایی برای مدیریت شرایط بحران و محاصره.

۳) برقراری نظم و امنیت در غزه و خنثی سازی توطئه‌های باندهای مافیایی مسلح و طرح‌های رژیم صهیونیستی برای ترور مقامهای دولت حماس.

۴)حفظ وتقویت وحدت و رهبران حماس در داخل غزه و خارج از آن.

۵) ایجاد فشار روانی سنگین به شهرک‌نشین‌های صهیونیست با شلیک موشکهای مستمر به شهرکهای اطراف غزه بویژه شهرک سدیروت.

مؤید موفقیت‌آمیز بودن حماس در مواجهه با رژیم صهیونیستی، انتشار نتیجه نظرسنجی یک مرکز سیاسی صهیونیستی است که ۸۳ درصد از صهیونیست‌ها اعلام کرده‌اند که توان حماس و مقاومت بعد از محاصره غزه پیوسته رو به افزایش بوده است و حمایت مردم از آن بیشتر شده است. ۶۸ درصد در مقابل گفته‌اند که وضعیت امنیتی اسراییل از هنگام محاصره رو به ضعف بوده است.

ب) سست شدن ضلع عربی طرح محاصره غزه: مصر به عنوان کلیدی‌ترین ضلع مثلث عربی در همراهی با طرحهای رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه فلسطینیان، به موازات طرح آتش‌بس ۱۱ ماده‌ای که ماهیت ضد مقاومت داشت و در واقع نسخه اصلاح شده نقشه راه بود، در یک توافق سه جانبه با رژیم صهیونیستی و آمریکا با اعزام سه هزار نیروی امنیتی به نوار مرزی با غزه و توافق با آمریکایی‌ها و پذیرش کارشناسان نظامی آمریکایی در میان نیروهای امنیتی خود برای کنترل تردد فلسطینیان و انهدام تونلها و گذرگاههای مرزی یک اقدام کاملاً ضد فلسطینی را به نمایش گذاشت که بازتاب بسیار منفی را در میان اذهان عمومی و اصحاب رسانه بدنبال داشت. این اشتباه استراتژیک قاهره باعث شد چهره رهبری آن کاملاً مخدوش شود، مقامهای خائن قاهره برای جلوگیری از تخریب بیشتر وجاهت و جایگاه خود موضوع تعدیل را پیشنهاد کرد.

اما بی‌آبرویی مصریها به این ختم نشد، دیدار مصافحه گرم طنطاوی شیخ الازهر با شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی افتضاح تاریخی برای الازهر و دولت قاهره و توجیهات کودکانه این شیخ دست نشانده دامنه افتضاحات برای مصر را گسترش داد و نتیجه آن، شکسته شدن حلقه اصلی بازیگران عربی و منطقه محاصره بود. اقدامات دولت قاهره و شیخ الازهر سلسله تظاهرات مردمی و سه دانشگاه مطرح قاهره، الازهر و عین الشمس مصر را سبب شد که محور مطالبات آنها، اعتراض به همکاری دولت با رژیم صهیونیستی و رفع کنترل گذرگاهها از سوی مصریها بود.

● چشم‌انداز آینده

رژیم صهیونیستی و حامیان عربی و غربی آن پس از هجده ماه تهاجم و محاصره سیاسی، روانی و نظامی نوار غزه و دولت منتخب حماس از دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده ناکام مانده‌اند. رژیم صهیونیستی طی یک سال و نیم تهاجم نظامی از دستیابی به اهداف نظامی ناکام مانده است، در طول این مدت حتی از یک اقدام نظامی متناسب با معیارهای تعریف شده در اصول جنگی با زمانه است، ارتش، موساد و ستون پنجم حامی آنها با توجه به تحمیل فشارهای سنگین سیاسی و نظامی نتوانستند، غزه را تصرف کنند، حماس را متلاشی کنند و یا حتی یکی از مقامهای عالی‌رتبه حماس را ترور نمایند. نتیجه حاصل برای اسراییلی‌ها تداعی‌کننده دستاورد این رژیم در جنگ ۳۳ روزه لبنان است که حاصل آن انزوا، انفعال سیاسی و نظامی مقامهای سیاسی و امنیتی و تشدید اختلافات درون ساختاری برای رژیم بود. غزه پس از پشت سر گذاشتن دو دوره محاصره و تهاجم سخت هم‌اکنون فزاینده تثبیت استقلال کامل تاریخی خود را تجربه می‌کند و روندی که مطمئناً با تحقق آن غزه و حماس محور قدرت و اقتدار فلسطینیان در آینده خواهد بود و در مقابل روند انزوا، انفعال و ظهور اختلافات در درون ساختار تشکیلات خودگردان، و رژیم صهیونیستی را شاهد خواهیم بود.

تروئیکای عربی بویژه مصر که بیشترین ضرر را در مرحله جدید محاصره غزه متحمل شد، در آینده نقش منطقه‌ای و میانجی‌گریش رو به ضعف خواهد نهاد و جامعه الازهر از دولت فاصله بیشتری خواهد گرفت.

نکته پایانی اینکه، روند عقب‌گرد سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در درون اراضی اشغالی و منطقه سرعت بیشتری خواهد گرفت. انتفاضه مردمی در مناطق فلسطینی با رویکردی جدید آغاز خواهد شد و مهاجران یهودی و شهرک‌نشین‌ها پس از تحمل یک دوره سخت درگیری با فلسطینیان به ناچار تن به شرایطی مانند شرایط غزه خواهند داد فلسطین در سایه انفعالی که در آینده برای رژیم صهیونیستی و شهرنشینان ظهور خواهد یافت، فرایند آزادسازی فلسطین تا سال ۲۰۱۵ میلادی، صورت جدیدی خواهد یافت بطوری که علاوه بر مناطق خودگردان، بخش عمده مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸ نیز در یک حرکت تدریجی دشوار، رنگ و بوی غزه به خود خواهد گرفت.

علی حسن حیدری