دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

قساوت قلب پیامد کثرت گناه


قساوت قلب پیامد کثرت گناه

در قرآن کریم، «قلب» از موقعیت والا و جایگاه بسیار ممتازی برخوردار است و اموری همچون «ایمان، کفر، نفاق، تعقل، فهم، عدم تعقل، قبول حق، هدایت، ضلالت، غفلت، رعب، غیظ، شک، تردید، …

در قرآن کریم، «قلب» از موقعیت والا و جایگاه بسیار ممتازی برخوردار است و اموری همچون «ایمان، کفر، نفاق، تعقل، فهم، عدم تعقل، قبول حق، هدایت، ضلالت، غفلت، رعب، غیظ، شک، تردید، قساوت، حسرت، آرامش، تکبر، و...به آن نسبت داده شده است. مقام قلب در قرآن آن چنان عالی است که وقتی سخن از وحی به میان می آید، «قلب» ذکر می شود، یعنی قلب محل نزول وحی دانسته شده است(شعراء۱۹۴/). در اهمیت و جایگاه والای قلب همین بس که عرش الرحمن و محل معرفت الهی است؛ آن گونه که وقتی از امیرالمومنین علی (ع) سوال می شود «آیا پروردگارت را دیده ای؟ می فرمایند: آیا خدایی را که ندیده ام می پرستم. سوال شد: چگونه او را دیده ای؟ فرمودند: چشمها او را نمی بیند ولی قلبها با نور ایمان او را مشاهده می کنند»۱().از آیات قرآن و روایات استفاده می شود که همان طور که بدن انسان گاهی سالم است و گاهی بیمار، قلب و روح او نیز، گاهی سالم است و گاهی بیمار. قرآن بعضی از قلبها را به عنوان قلب بیمار معرفی می کند و می فرماید: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا»(بقره۱۰/). راغب اصفهانی در کتاب مفردات، واژه «مرض» را چنین معنا کرده است: «المرض الخروج عن الاعتدال الخاص بالانسان؛ مرض یعنی خارج شدن انسان از اعتدالی که ویژه اوست.» همچنان که اگر جسم انسان از حد اعتدال خارج شود، انسان مریض است، هر گاه قلب و قوای ادراکی او نیز از مرز اعتدال بیرون رود، او مریض است. بیماریهای قلب و نفس را نمی توان کوچک و ناچیز شمرد بلکه به مراتب از بیماری های جسم خطرناکتر و صعب العلاج تر می باشند. قرآن کریم در ضمن آیات متعددی به انحراف و بیماری قلب در قالب مفاهیمی چون «زیغ»، «قساوت قلب»، «رین و زنگار»، «کوری قلب»، «مرگ قلب» و ا اشاره می کند. آیینه قلب انسان با زنگارهای گناه و آلودگی از حال اعتدال خارج می شود و در نتیجه نمی تواند کارش را که مشاهده و درک حقایق هستی است، به درستی انجام دهد؛ چنانکه امیرالمومنین علی (ع) می فرماید: «به دلیل بیماری قلب و جان، دیده انسان معیوب و نابینا شده و قدرت شناخت حقایق را از دست می دهد»۲().«قساوت قلب» از جمله بیماری هایی است که در آیات قرآن و روایات پیشوایان دین ، نسبت به مبتلا شدن به آن، آگاهی و هشدار داده شده و مبتلایان به قساوت قلب، به شدت مورد تهدید قرار گرفته اند: «فویل للقاسیه قلوبهم من ذکر الله اولئک فی ضلال مبین؛ وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خداوند دارند؛ اینان در گمراهی آشکارند»(زمر۲۲/). «قساوت» به معنای شدت سختی و صلابت است و قلب قاسی قلبی را گویند که هیچ حالت نرمی و خشوع و خضوعی در آن نباشد. به تعبیر قرآن کریم، لجاجتهای پی در پی با مصلحان آسمانی و فرمانهای مکتبی موجب بروز بیماری خطرناک قساوت و سنگدلی می شود و منشا این دشمنیها و لجاجتها هم غفلت و بی خبری از یاد خداوند است. قرآن می فرماید که برخی از دلها بر اثر لجاجت حاصل از غفلت، از سنگها هم سخت تر و نفوذناپذیرتر می شوند: «ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره او اشد قسوه»(بقره۷۴/). در آیه دیگری می فرماید: «و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ماکانوا یعملون؛ ولی دلهای آنها سخت شد و شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت داد»(انعام۴۳/). مراد این است که نخست قلب انسان در اثر زنگارها و حجاب ها سخت و انعطاف ناپذیر می شود و به دنبال آن، آماده پذیرش وسوسه های شیطانی و زشتی های زیبانما می گردد. از این روست که امیرالمومنین (ع) «کثرت گناهان» را موجب قساوت قلب معرفی نموده است: «اشکهای چشم نمی خشکد مگر به خاطر قساوت و سختی دلها و دلها سخت نمی شود مگر به خاطر گناهان زیاد»۳().از دیدگاه روایات، هیچ بیماری خطرناکتر و زیان بارتر از قساوت قلب نیست. امام باقر (ع) می فرماید: «هیچ کیفری از قساوت قلب بزرگ تر و سخت تر نیست»۴(). رسول اکرم (ص) نیز قساوت قلب را نشانه شقاوت و بدبختی انسان دانسته اند: «چهار چیز از علائم شقاوت انسان می باشد: خشکی چشم، قساوت قلب، حرص شدید در طلب روزی، اصرار بر گناه»۵().

علی مهدوی