چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت شفاف سازی میان خودی و غیر خودی


ضرورت شفاف سازی میان خودی و غیر خودی

در هر جامعه ای اشخاصی یافت می شوند که با نظام اجتماعی و سیاسی موجود برخورد دارند و به عنوان فعالان سیاسی به مخالفت با آن می پردازند, هر چه جامعه بازتر باشد و قدرت سیاسی و یا سنت های اجتماعی, اجازه مخالفت را به شکل مدنی به شهروندان خود بدهد, این امکان وجود دارد که مخالفان با نظام سیاسی یا نظام اجتماعی به طور علنی به مخالفت برخیزند و به شکل روشن دیدگاه ها و نگرش های خود را بیان کنند

در مقاله حاضر نویسنده با استناد به برخی آموزه های قرآنی و اصل تبری در اسلام، درباره ضرورت وجود شفافیت میان مواضع مؤمنان و غیرمؤمنان و دشمنان دین، و تأکید فراوان قرآن بر این مهم سخن گفته است که اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.

● مخالفان جامعه

در هر جامعه ای اشخاصی یافت می شوند که با نظام اجتماعی و سیاسی موجود برخورد دارند و به عنوان فعالان سیاسی به مخالفت با آن می پردازند، هر چه جامعه بازتر باشد و قدرت سیاسی و یا سنت های اجتماعی، اجازه مخالفت را به شکل مدنی به شهروندان خود بدهد، این امکان وجود دارد که مخالفان با نظام سیاسی یا نظام اجتماعی به طور علنی به مخالفت برخیزند و به شکل روشن دیدگاه ها و نگرش های خود را بیان کنند. از آن سو هر چه قدرت سیاسی و یا سنت های اجتماعی، قوی تر باشد، مخالفت ها به لایه های دیگر می خزد و به شکل زیرزمینی خود را بروز می دهد. این شکل، بسیار خطرناک می باشد؛ زیرا رفتارهای واقعی افراد مخالف، شناخته نمی شود و برنامه ها و شیوه های آنان برای مبارزه با آن چه مخالف نگرش و دیدگاه های آنان است مخفی می ماند. از این رو، جامعه همواره با خطرهائی رو به روست که به صورت انفجاری آن را تهدید می کند و یا عوامل مشروعیت بخشی و جامعه پذیری نسل های آینده را با تهدید ناپیدا و نهان درونی خود دچار آسیب های سخت می نماید.

هر جامعه هم چنین دشمنان بیرونی دارد که می کوشند بر منابع ثروت انسانی و یا مادی آن دست یابند و به عنوان جامعه رقیب تلاش می کنند تا دست کم عوامل تهدید را از خود دور سازند از این رو، به طور طبیعی برخی از مخالفان داخلی در جوامع بسته، تلاشی را آغاز خواهند کرد تا با ارتباط با بیگانگان، خود را در موقعیت برتری قرار داده و مخالفت های خویش را به شکلی در جامعه گسترش داده و نظام سیاسی و اجتماعی موجود را در راستای اهداف و برنامه های خود تغییر یا دست کم تحت تأثیر قرار دهند.

در اصطلاحات دینی از گروه هایی که در جامعه رقیب، تحت فشار هستند و نمی توانند عقاید و اندیشه های خویش را ابراز کنند، به اهل تقیه یاد می کنند. تقیه کنندگان کسانی هستند که در جامعه رقیب (ممکن است دینی هم باشد) به سر می برند ولی نمی توانند به سادگی مخالفت خود را با نظام اجتماعی و سیاسی بیان کنند. چنان که کسانی که در داخل نظام زندگی می کنند و مخالفان پنهان نظام سیاسی و اجتماعی هستند به عنوان اهل نفاق یاد می شوند.

● تفاوت تقیه و نفاق

در حقیقت تقیه و نفاق در ظاهر شبیه به هم جلوه می کنند. هر دو در حالتی شکل می گیرند که شهروندان احساس می کنند که نمی توانند عقاید و اندیشه های خویش را بازگو کنند و از این رو، با حفظ ظاهر موافقت، مخالفت های خود را پنهان داشته و در خفا عمل می کنند. البته با بازخوانی آیات و روایت وارد شده در تقیه و نفاق می توان تفاوت های آشکاری را شناسائی و معرفی کرد. به این معنا که افزون بر تفاوت میان تقیه و نفاق به شکل ایمان به حق و توحید در نخست و ایمان به کفر و باطل در دومی، می توان به تفاوت های دیگری نیز اشاره کرد. از جمله آن که در نفاق، شخص افزون بر مخالفت پنهان با حق در حوزه اندیشه و بینش، نگرش و گرایش خویش را به شکل پنهان عملیاتی می کند و توطئه هایی را ضدنظام سیاسی اجتماعی سامان می دهد. در حالی که اهل تقیه تنها به مخالفت بسنده می کنند و اهل توطئه نیستند ولی هرگاه فرصتی یافتند دیدگاه ها و نگرش های خویش را آشکار می سازند.

دیگر آن که اهل نفاق به جهت ترس واقعی از نظام سیاسی و اجتماعی اسلام به نفاق روی نمی آورند بلکه توهم ترس و یا توهم فشارهای دولت اسلامی آنان را به سوی مخالفت پنهان می کشاند. در بسیاری از موارد نیز علت نفاق، سودجویی و منفعت و مصلحت خواهی آنان است؛ زیرا توهم ترس از سویی و نیز خواسته ها و منفعت ها و بهره های اجتماعی که با آشکارسازی کفر خویش ممکن است از دست بدهند آنان را به سوی نفاق می کشاند. این مطلب تا اندازه ای درست است؛ زیرا در نظام اسلامی کسانی که اهل اسلام نباشند در حوزه عمل سیاسی نمی توانند به عنوان شهروند فعال مشارکت داشته و به مناصب ریز و درشت دست یابند. از این رو، منافقان با پنهان کردن نفاق خود می کوشند تا به عنوان شهروندان از منافع شهروندی بهره گیرند و در همان حال از درون نظام سیاسی اجتماعی تغییر مطلوب را انجام دهند.

در جامعه باز، مخالفان به طور علنی به مخالفت می پردازند و با تشکیل گروه ها و احزاب می کوشند تا نظام سیاسی و اجتماعی را در راستای نگرش و اهداف خویش تغییر داده و بازسازی کنند. البته در همه این موارد، مخالفان در درون قدرت نیستند بلکه در بیرون نظام قرار گرفته و با برنامه های تبلیغاتی می کوشند تا مردم را به سوی نگرش خویش بخوانند و دست کم نظام سیاسی و اجتماعی را برای پذیرش تغییر تحت فشار قرار دهند اگر خود نتوانستند به قدرت دست یافته و آن را تغییر دهند.

● مخالفان درون نظام

البته در برخی از جوامع با نوع جدیدی از مخالفان روبه رو هستیم که از روش جدیدی سود می برند که در هیچ جای دنیا سابقه نداشته است و آن مخالفان درون نظام به شکل علنی و آشکار است. اگر بخواهیم تصویری از آن ارایه دهیم می توان در اصطلاحات سیاسی امروز ایران برخلاف همه جهان از اپوزیسیون درون نظام سخن بگوییم. در هیچ نظام سیاسی در جهان با چنین رویکرد و اصطلاحی مواجه نیستیم، زیرا مخالفان در بیرون از نظام سیاسی قرار گرفته و به شکل پنهان و یا علنی عمل می کنند. اما در شکل کنونی ایران، مخالفان با حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی و در دست داشتن مناصب و مقامات می کوشند تا نظام سیاسی اجتماعی را بر پایه نگرش ها و بینش های خویش تغییر و سامان دهند. این را می توان نوعی نفاق جدید دانست که یا به جهت ضعف قدرت از سوی نظام سیاسی در پیش گرفته شده است و یا این که فراتر از هر جامعه باز آن را تعریف کرد. از این رو باید تعریف مجدد از اصطلاحات سیاسی نسبت به واژه مخالفان و جامعه باز اقدام کرد تا این نمونه و الگوی جدید نیز معنا و مفهوم یابد.

فعالیت سیاسی و اجتماعی در صورتی در یک جامعه معنا و مفهوم درست می یابد که مفاهیم و اصطلاحات به درستی تبیین شده و فعالیت ها در چارچوب آن صورت گیرد. در غیراین صورت نظام سیاسی و اجتماعی جامعه همواره دچار بحران و خطرات مختلف از سوی دشمنان بیرون و مخالفان درون قرار می گیرد و امنیت ملی و اجتماعی و سیاسی جامعه و نیز آرامش و آسایش فردی و اجتماعی با خطر روبه رو شده و هدف جامعه و نظام سیاسی برآورده نمی شود و بحران مشروعیت ایجاد می شود؛ زیرا جامعه و نظام های سیاسی برای تامین امنیت و آسایش و آرامش پدید می آیند که بدون تحقق آن در حقیقت جامعه و نظام سیاسی مفهوم و معنای خود را از دست می دهند.

قرآن برای بازسازی جامعه برتر همراه با آزادی های معقول و مقبولی که اصل نظام سیاسی و اجتماعی را با خطر و بحران های متعدد مواجه نسازد، خواهان مشخص شدن حدود و مرزهای مخالفت و مخالفان و موضع گیری های آنها در درون نظام سیاسی شده و اصول مهمی را برای تعیین و تبیین مسئله مخالفان بیان داشته است. از جمله این اصول می توان به اصل تبری و برائت جویی و تعیین خودی از غیرخودی بر پایه این اصل اشاره کرد.

● گستره معنایی تبری

تبری در واژه شناسی زبان عربی به معنای دوری جستن از چیزی است که هم نشینی با آن ناخوشایند و ناپسند است (مفردات راغب اصفهانی ص ۱۲۱) و در اصطلاح به معنای بیزاری جستن از کسان و یا چیزهایی است که با اصول اسلامی سازگار نیست.

هدف از تبری که بیان آشکار و شفاف سازی است، نشان دادن تفاوت ها و مشخص کردن دوست ها و دشمن ها و نیز دوستی ها و دشمنی هاست. از آن جایی که مشخص کردن و بیان مرزها و خطوط قرمزها از اصول اساسی اسلام است، لذا به مسئله برائت توجه خاصی شده است. اسلام از مسلمانان می خواهد که موضع خویش را درهر موضوع و شخصی به صراحت و شفافیت بیان کنند و تنها استثنا در این باره حضور در نظام قدرت کفر است که در صورت عدم امکان مهاجرت و خروج از سرزمین ها و دولت کفر می بایست اصل تقیه را با رعایت شرایط بیان شده، در پیش گرفت.

از این رو برائت خواهی و تبری از اشخاص و نظام های سیاسی اجتماعی باطل، امری است که شخص مسلمان باید آن را رعایت کند و با شفافیت تمام موضع خویش را آشکار سازد؛ زیرا نظام اسلامی خواهان آن است که حقایق کتمان نشود و به شکل واضح و روشنی در اختیار همگان قرار گیرد.

● برائت جویی از مخالفان و دشمنان

اسلام از مومنان و شهروندان خود می خواهد که نه تنها با مخالفان داخلی (در صورت شناسایی و اعلام علنی) و دشمنان بیرونی ارتباط برقرار نکنند و با آنان دوستی نورزند بلکه لازم است به طور علنی مخالفت خویش را با آنان بیان کنند و به روش های مختلف و گوناگون آن را ابراز کنند.

این روش کارکردهای مفید در زندگی دوستان و دشمنان خواهدداشت. موضع گیری آشکار و پنهان دیدگاهها و نگرش های خود نسبت به بینش و نگرش و عملکرد مخالفان و دشمنان، وضعیت دوستان را نسبت به هم تقویت می کند و موقعیت دشمنان را تضعیف و سست می نماید. کسانی که بینش و نگرش خود را آشکار می سازند و با شفافیت آن را به دیگران اعلام می کنند این فرصت را به دیگران می دهند که شناخت درستی نسبت به آنان پیدا کرده و بینش و نگرش خویش را با آن مقایسه کنند و امکان تغییر نگرش آنها فراهم گردد.

همچنین بیان آشکار مواضع می تواند هرگونه تردید و دو دلی را از دوستان نسبت به مواضع تردیدزا بزداید و تبلیغات دشمنان و مخالفان را نقش بر آب سازد.

خداوند در آیه ۴ سوره ممتحنه اعلام برائت و تبری جویی از موضع گیری و بینش و نگرش مخالفان و دشمنان را از رفتارها و منش های مهم حضرت ابراهیم(ع) دانسته و از مؤمنان خواسته تا با بهره گیری از این شیوه و منش، آن را درجامعه خویش نهادینه سازند. شفاف سازی و بیان آشکار مواضع نسبت به نقش و نگرش می بایست به گونه ای باشد که هیچ گونه تردید و دودلی را به جا نگذارد و یا پدید نیاورد. از این رو گاه می بایست جزئیات نیز بیان و تبیین گردد و به کلیات بسنده نگردد. از این رو می بینیم که آن حضرت در هنگام برائت به جزئیاتی چون برائت از آفتاب و ماه و ستاره اشاره می کند و از کفر عموی خویش آزر سخن می گوید و از او و معبودهایش برائت می جوید. (انعام آیات ۷۴ تا ۷۸ و نیز توبه آیه۱۱۴)

این گونه شفاف سازی میان خودی و غیرخودی و بینش ها و نگرش ها آن چنان باید با روشنی صورت گیرد که همه دشمنان و مخالفان به محتوای پیام و برائت آگاه شوند و بتوانند خود ایشان را بر برائت جویی و علل آن شاهد گرفت، چنان که حضرت هود(ع) در این باره اقدام کرد و از خود قوم بر علت برائت جویی گواهی گرفت. (هود آیه۵۴) بنابراین در برائت جویی نباید هیچ گونه تسامحی کرد و در بیان مطلب و دیدگاهها کوتاهی نمود.

جامعه اسلامی باید در انکار شخصیت مخالفان و دشمنان وعلل آن به صراحت و روشنی اعلام موضع کند. (ممتحنه آیه ۴ و توبه آیات ۱تا۳)

اعلام برائت از سوی مؤمنان اختصاص به مخالفان و دشمنان ندارد، بلکه باید نسبت به هرکسی انجام پذیرد که با دشمنان همراهی می کنند. به این معنا که اگر مؤمنان با کفار موالات و دوستی کنند و دوستی با آنان را مقدم بر دوستی و ارتباط با مؤمنان شمارند می بایست از این گروه از مؤمنان نیز اعلام برائت کرد. (آل عمران آیه۲۸)

به هرحال شهروندان دولت اسلامی باید از دشمنان و مخالفان خویش برائت جویند و در صورت همراهی برخی از مؤمنان با دشمنان و مخالفان، ازاین گروه از مؤمنان نیز اعلام برائت نمایند. این به این معنا خواهدبود که در صورت ارتباط برخی از خودی ها با دشمنان و مخالفان می بایست به صراحت با این خودی های غیرخودی ارتباط را قطع کرده و از آنان اعلام برائت کرد. (همان) بنابراین تبیین و تعیین مرزها میان خودی و غیرخودی حتی در میان مسلمانان نیز ضروری است تا امکان هرگونه سوءاستفاده از سوی دشمنان و مخالفان از این بخش از جامعه سلب شود و افرادی که با دشمنان و مخالفان ارتباط دارند، احساس کنند که امت وجامعه از آنان ناخشنود هستند. با این روش می توان این گروه را تحت فشار قرار داد تا به بازسازی رفتار و منش خویش بپردازند.

منصور آقاخانی



همچنین مشاهده کنید