دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی نو به جهانی شدن


نگاهی نو به جهانی شدن

نوجویی و حقیقت طلبی در میان هزاران سال تاریخ تمدن بشریت او را به سوی یکپارچگی دولت ها و جهانی شدن رهنمون شد. این روند مستلزم یکپارچگی هر چه بیشتر کشورهای دنیا در زمینه اقتصاد …

نوجویی و حقیقت طلبی در میان هزاران سال تاریخ تمدن بشریت او را به سوی یکپارچگی دولت ها و جهانی شدن رهنمون شد. این روند مستلزم یکپارچگی هر چه بیشتر کشورهای دنیا در زمینه اقتصاد و حقوق بشر شد. دولت های مدرن شعار «حقوق بشر برای همه» را سر داده و اعطای آن در پرتو تحقق شاخص های حقوق طبیعی سنجیده می شود؛ حقوقی که هر انسان به صرف انسان بودن دارای آن است و رعایت و احترام به آن سبب ایجاد درهم تنیدگی هرچه بیشتر انسان هاست و تفسیر هر جزء از آن مستلزم نگاه به اجزای دیگر آن است.

لیکن چالش فراروی دیگر جهانی شدن اقتصاد و تجارت جهانی است که دولت ، نهادهای غیردولتی و سازمان های بین المللی با آن روبه رو هستند و در این باره نقاط قوت و ضعف بسیاری وجود دارد که سبب دشوار شدن دستیابی به توازن مورد نیاز جهان شده است.

تعریف جامع و مانع از مقوله جهانی شدن کار ساده یی نیست. این پدیده دارای تبلورهای گوناگون و بی شماری است و حوزه هایی چون اقتصاد، ارتباط، محیط زیست و حقوق را پوشش می دهد. اما در مجموع می توان جهانی شدن را این گونه تعریف کرد؛ بازتاب رشد بشر در شناسایی اصول مشترک بین مردمان که با توسعه ارتباطات هر روز افق های جدیدی به روی آن گشوده می شود. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند جهانی شدن به معنای دسترسی به بازارهای جهانی، افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی و در نهایت برداشتن مرزهای جغرافیایی و سیاسی است.

اقتصاد و حقوق از مولفه هایی بودند که در قدیم میان حوزه داخلی کشورها تعریف شده و تداوم می یافتند اما امروزه آنها به مرزهای داخلی کشورها محدود نیست و در تقابل با دیگر کشورها تعریف و سنجیده می شود. به طور مثال حاکمیت در گذشته یی نه چندان دور مهم ترین اهرم دولت برای سلطه بر مردم بوده و حاکمیت قدرت، اعطای حاکمیت دولتمردان برای حفظ مسائل داخلی کشور تعریف می شده اما امروزه آن به عنوان مانعی قابل توجه در برابر دیدگاه های جهانشمول ظاهر شده است.

از این رو جهانی شدن سبب تضعیف غیرقابل اجتناب حاکمیت دولت هاست و انتقادات بسیاری بر این چالش بنیادین وارد است؛ به عبارت دیگر هنگامی که اطلاعات آزادانه و شفاف در میان مرزها در جریان باشد و مردم از طریق رسانه آگاهی یابند بنابراین چشم اندازی بسیار جهانی تر از گذشته خواهند یافت و این دو هرچند نقاط قوت بسیاری در خود دارد اما در مقابل چنین وضعیتی کار را برای حکومتی که خواهان حفظ فرهنگ واحد و چیرگی بر مردم است، دشوار می سازد.

همچنین پدیده جهانی شدن در اندیشه ساخت فرهنگ واحدی تلاش می کند به همین دلیل بسیاری از خرده فرهنگ ها را در خود جذب کرده و سبب بسیاری از نگرانی های اندیشمندان حوزه فرهنگ کشورهاست. جهانی شدن تمایل زندگی با یکدیگر و از میان برداشتن مرزهای جغرافیایی و سیاسی را ارمغان آورده و امروزه این پیوند در حوزه هایی چون محیط زیست و حقوق بشر به سادگی قابل مشاهده است. این پدیده در سطح گسترده یی از رهگذر همکاری های داوطلبانه و اقدامات سیاسی مسالمت آمیز ترسیم و توصیف می شود و این همکاری ها غالباً مستقل از بخش دولتی توسط سازمان های مردمی غیردولتی (NGOها) صورت می گیرد.

منتقدان جهانی شدن امروزه به افزایش تعداد کسانی که فقیرانه زندگی می کنند، اشاره داشته و دنیا را در مسابقه میان رشد اقتصادی و رشد جمعیتی در کشورها می دانند. تاکنون رشد جمعیت بر رشد اقتصادی پیروز شده است و روز به روز بر افراد فقیر افزوده می شود، از سویی شرکت ها و کارخانجات بزرگ اقتصادی دنیا با توقف اقتصادی دست به گریبان هستند و از سوی دیگر نرخ بیکاری در جوامع رو به افزایش است.

زمانی می توان پدیده جهانی شدن را موفق دانست که به توسعه پایدار، عادلانه و دموکراتیک بر پایه رشد استانداردهای زندگی متمرکز شود.

استاندارد و کیفیت زندگی افراد به اقتصاد، بهداشت و آموزش در سطح گسترده جهانی تعبیر می شود.

علی وظیفه