سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

نقد و بررسی طرح اصلاح موادی از فصل نكاح قانون مدنی


نقد و بررسی طرح اصلاح موادی از فصل نكاح قانون مدنی

قانون مدنی در مجموع یكی از قدیمی ترین قوانین مدون است كه براساس نظریات عمدتاً مشهور فقهی تدوین یافته و به ملاحظه همین ویژگی طی مدت نسبتاً طولانی هشتاد ساله, كمتر دچار تغییر و دگرگونی شده است و این امر, حاكی از اتقان, استحكام, كارآمدی و پاسخگو بودن قانون یاد شده نسبت به مسایل و مشكلات اجتماعی است

جمعی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، طرحی را مبنی بر اصلاح برخی از مواد فصل نكاح قانونی مدنی، ترتیب نموده و جهت بررسی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نمودند.

نوشتار حاضر، بر آن است تا این طرح را از نقطه نظر فقهی و با استناد به قواعد و نظریات فقها مورد بحث و بررسی قرار دهد.

البته نگارنده، ادعا ندارد كه تحقیق جامع و بررسی كامل و همه جانبه در این زمینه صورت داده است.

قانون مدنی در مجموع یكی از قدیمی‏ترین قوانین مدون است كه براساس نظریات عمدتاً مشهور فقهی تدوین یافته و به ملاحظه همین ویژگی طی مدت نسبتاً طولانی هشتاد ساله، كمتر دچار تغییر و دگرگونی شده است و این امر، حاكی از اتقان، استحكام، كارآمدی و پاسخگو بودن قانون یاد شده نسبت به مسایل و مشكلات اجتماعی است.

علاوه بر آن، نظام حقوقی ایران، نظام مذهبی است كه با برخورداری از شاخصه‏ها، مؤلفه‏ها و عناصر ویژه، از سایر نظام‏های حقوقی به طور نسبتاً وسیعی، به ویژه در عرصه روابط اجتماعی متمایز می‏باشد كه پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی نظام سیاسی مبتنی بر شریعت، تمایز آن را آشكارتر كرده است. برهمین اساس، همانگونه كه شكل‏گیری حقوق مذهبی و پیدایی قواعد آن سازوكار ویژه‏ای دارد، ایجاد تغییر و دگرگونی و انجام اصلاحات در آن نیز، مكانیزم ویژه‏ای را می‏طلبد.

همچنان كه می‏دانیم، احكام شریعت كه محور و مصدر قواعد حقوق مذهبی به شمار می‏آید، ناظر بر نیازها، تقاضا و اقتضاهای جوامع بشری است كه خود به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم می‏گردد. و روشن است كه نیازهای ثابت، قواعد ثابت می‏خواهد و نیازهای متغیر، مستلزم وضع قواعد مقطعی و زمانمند است كه بتواند در یك برهه‏ای از زمان یا در مقطع خاص، آنها را برآورده كند. بدین لحاظ، حقوق مذهبی به منظور رفع نیازهای متغیر و زمانمند، مكانیسم اجتهاد را پیش بینی نموده است كه با اتكاء به منابع احكام و با در نظر داشت شرایط زمانی و مكانی می‏تواند به نحو مطلوبی از پس این مهم برآید. از این جهت، روی آوردن به سازوكارهای اثباتی و تحققی، آن هم براساس اراده دولت، تخطی از معیارها و موازین نظام حقوقی حاكم بر جامعه به شمار می‏رود.

آنچه اهمیت بنیادین دارد، توجه به این نكته است كه متأسفانه روند بی‏رویه قانونگذاری(به معنای خاص) و قانون‏گرایی حاكم بر فضای عمومی جامعه و تكیه بر اصل «قانونی بودن»، به جایی منتهی می‏شود كه سرانجام، حقوق مذهبی ماهیت و محتوای خویش را از دست داده و در واقع، حقوق پوزیتیولیستی در قالب حقوق مذهبی، جایگزین آن می‏گردد. اگر جلو این روند به ویژه در عرصه قانونگذاری و دادرسی گرفته نشود و وضع، به همین منوال ادامه یابد، خطر حذف و نابودی، حقوق مذهبی را تهدید می‏كند و حداقل آن را در حدیك ابزار فرو خواهد كاست. در حالی كه هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی، حاكمیت حقوق مذهبی و عینیت بخشیدن به احكام شریعت اسلامی است. اینكه چرا چنین شده است و برای حل این مشكل چه باید كرد، نیازمند تحقیق دیگر و فرصت بیشتر است.

پیشنهاد كنندگان این طرح در توجیه آن مدعی‏اند كه تمام تغییرات صورت گرفته را لحاظ و موارد ابهام، نقص و سكوت قانونگذار را در بحث مورد نظر احصاء نموده و با توجه به مشكلات قضایی زنان و خانواده و درك مقتضیات زمان و مكان، طرح خویش را تقدیم می‏كنند.

در توجیه طرح مذكور آمده است كه این طرح براساس فقه پویای شیعه، با توجه به قانون اساسی و با توجه به اینكه علمای دین در تبیین اولیه قانون مدنی نقشی نداشته‏اند تدوین گردیده است، لازم به ذكر است كه قانون مدنی توسط تعدادی از مجتهدان طراز اول كه مورد تایید حوزه علمیه نجف و قم بوده‏اند تدوین شده است.

● طرح اصلاح موادی از فصل نكاح قانون مدنی‏

این طرح متشكل از دو بخش و مشتمل بر یازده ماده می‏باشد كه از سوی جمعی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تدوین و جهت بررسی و تصویب به مجلس تقدیم شده است. بخش اول طرح از دیدگاه تدوین كنندگان، ناظر بر موارد مسكوت در قانون و در مورد مهریه(مواد ۱۰۸۰، ۱۰۸۵ و ۱۰۹۴ ق.م) و نشوز زوج(ماده ۱۱۰۸ ق.م) است. بخش دوم آن ناظر بر پیشنهادات اصلاحی راجع به جبران خسارات مادی و معنوی ناشی از برهم خوردن نامزدی یا تدلیس در ازدواج(مواد ۱۰۳۶، و ۱۱۲۸ ق.م) حقوق و تكالیف زوجین(مواد ۱۱۰۳، ۱۱۰۵، ۱۱۰۷ و ۱۰۴۰ ق.م) و تعذر اذن ولی در ازدواج باكره (ماده ۱۰۴۴ ق.م) است.

الف ) موارد مسكوت در قانون:

۱ ) مهریه:

راجع به مهریه در این طرح، سه مسأله مورد توجه واقع شده است كه متضمن الحاق یك تبصره به ماده ۱۰۸۰، اصلاح ماده ۱۰۸۵ و ۱۰۹۴ ق.م است. كه ذیلاً به ترتیب مورد بررسی قرار می‏گیرد.

الف ) تضمین مهریه سنگین:

ماده ۴: تبصره زیر به ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی(تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.) الحاق می‏گردد:

«تبصره: تعیین و ثبت مهریه‏ای كه تأدیه آن عرفا خارج از استطاعت مرد باشد منوط به تضمین پرداخت آن توسط كسی است كه توان پرداخت آن را دارد، در غیر این صورت ممنوع و باطل است».

براساس مفاد ماده ۱۰۸۰ ق.م تعیین مهر منوط به تراضی طرفین است و این امر، اقتضاء دارد تا طرفین عقد ازدواج به آنچه در توان دارند، رضایت دهند. مقتضای عقل سلیم و سیره عقلا هم همین است. لكن شور جوانی گاهی چنان بر جان و دل جوانان غلبه می‏كند كه مجال هرگونه تدبر و تأمل را در زمینه مسایل جانبی ازدواج از آنان می‏گیرد و عشق آتشین برای وصل یار كور و كرشان می‏سازد، به طوری كه به هر امر ناخواسته و نامقدوری تن در می‏دهند. اما پس از اندك زمانی كه شعله‏ها فروكش می‏كند، تازه متوجه می‏شوند كه به چه دامی خود را گرفتار نموده‏اند! این تبصره ناظر بر همین واقعیت تلخ اجتماعی است كه می‏توان گفت، از این نظر تا حدی احتمالاً راهگشا است. لكن از نظر فقهی و حقوقی، محل تأمل فراوان است.

اگرچه نكته اول مطرح در این تبصره؛ یعنی تضمین پرداخت مهریه سنگین از سوی شخص ثالث، نه ممنوعیت فقهی دارد و نه ممنوعیت عقلایی و بلكه با توجه به واقعیت‏های اجتماعی، پیش بینی چنین راهكار قانونی یك اقدام پسندیده و مثبت ارزیابی می‏شود. اما نكته دوم، یعنی ممنوعیت و بطلان مهر، در صورت عدم تضمین، مسأله‏ای است كه نمی‏توان آن را تأیید نمود، زیرا، علاوه بر اینكه از نظر حقوقی، ذیل تبصره كه متضمن ممنوعیت و بطلان مهر، برفرض عدم تضمین است، با مقتضای ماده ۱۰۸۰ مغایرت دارد، از نظر فقهی نیز به هیچ وجه توجیه‏پذیر نمی‏باشد. چون از این نظر، تعیین مقدار مهر به تراضی طرفین عقد بستگی دارد و هیچگونه محدودیتی به لحاظ مقدار آن وضع نشده است. تنها چیزی كه مقدار مهر را محدود می‏كند، خروج از مالیت است. شهید ثانی(ره) می‏فرماید:

«برای مهر، نه از جهت قلت(مادامی كه مثل یكدانه گندم از ارزش خارج نشود) و نه از جهت كثرت(بنا به قول مشهور) میزان و مقداری معین نشده است. زیرا خداوند متعال می‏فرماید: «وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَاراً»(نساء/۲۰). و قنطار به معنای مال فراوان است. یا در صحیحه وشّاء به نقل از امام رضا(ع) آمده است كه اگر مردی با زنی ازدواج كند و مهر او را بیست هزار قرار دهد... چنین مهری صحیح است...[۱] شهید ثانی، شرح لمعه، ج ۲، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۷۵، ص ۳۳۳..»

صاحب حدایق می‏گوید:

«به اتفاق آراء، محدوده مهر در طرف قلت، كمترین چیزی است كه مالیت دارد. اما در طرف كثرت، بنا به قول مشهور بین متقدمین و اجماع متأخرین هیچگونه محدودیتی وجود ندارد. بلكه مقدار آن از حیث كثرت به خواست طرفین بستگی دارد. اگرچه برخی از اصحاب، همانند سید مرتضی در انتصار، ابن جنید و شیخ صدوق در من لایحضر و الهدایه ، برآنند كه مهریه نباید از مقدار مهر السنه (پانصد درهم) تجاوز كند، لكن آیات قرآن مجید همانند «وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَاراً» (نساء/۲۰) «فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»(نساء / ۲۴) و «و فنصف مافرضتم»(بقره/۲۲۷) و نیز روایات وارد در مسأله[۲] ر.ك به حرعاملی، وسایل الشیعه، كتاب النكاح، ابواب مهور، ب ۱، ح ۱، ۳، ۴، ۵، ۹ و ۱۰. عمومیت دارند و شامل هرآنچه كه تراضی بر آن واقع شود، می‏گردند.[۳] یوسف البحرانی، الحدایق الناضره، ج ۲۴، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۸، ص ۴۲۹-۴۳۰.»

امام خمینی(ره) می‏فرماید:

«مهر هیچ اندازه‏ای ندارد. بلكه مقدار آن، همان است كه مورد تراضی طرفین عقد قرار گیرد. كم باشد یا زیاد، مادامی كه در جانب قلت از مالیت خارج نشود. اگرچه در طرف كثرت مستحب است كه از مهر السنه بیشتر نباشد.[۴] امام خمینی، تحریر الوسیله، ج ۲، كتاب النكاح، فصل المهر، مسأله ۱، و نیز ر.ك به: شیخ طوسی، النهایه، دار الكتاب العربی، لبنان، ۱۹۷۰، ص ۴۶۸ و كتاب الصداق كتاب الخلاف، مسأله ۲، و علامه حلی، تلخیص المرام، به نقل از: علی اصغر مروارید، سلسله الینابیع الفقهیه، ج ۲۰(كتاب النكاح)، لبنان، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۹۹۳، ص ۴۷۶.»

بنابراین از مجموع این ادله و اقوال به این جمع‏بندی و نتیجه می‏رسیم كه مقدار مهر، به شرط مالیت داشتن، قابل تحدید نیست و تعیین مقدار آن به طور كامل به تراضی طرفین عقد بستگی دارد. از این جهت، ذیل تبصره یاد شده كه تعیین مهریه زیاد و سنگین را در فرض عدم تضمین، ممنوع و باطل می‏داند، مغایر با احكام شرع و فاقد اعتبار است. بدین لحاظ پیشنهاد می‏شود تبصره اصلاحی یاد شده با حذف ذیل آن بدین صورت اصلاح شود:

«تعیین و ثبت مهریه‏ای كه تأدیه آن عرفاً خارج از استطاعت مرد باشد، منوط به تضمین پرداخت آن توسط كسی است كه توان پرداخت آن را دارد».

اگر چنین تضمینی راجع به مهریه‏های سنگین پیش بینی شود، انتظار می‏رود، جلو پیامدهای ناگوار و غالباً ناخواسته‏ای كه دامنگیر زوج‏های جوان می‏شود، گرفته شود. این مسأله، یعنی تضمین مهر از سوی شخص ثالث، هم شرعی است و هم عرفی و هم با تراضی طرفین بر مقدار مهر، سازگار است و هیچگونه اشكالی از این نظر، پدید نمی‏آید و حتی می‏تواند گرایش به سوی تعیین مهریه‏های سنگین را كمرنگ نماید.

ب ) حق امتناع زن از تمكین:

ماده ۵: ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی(زن می‏تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند مشروط بر اینكه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.) به شرح ذیل اصلاح می‏شود:

«زن می‏تواند تا مهریه او تسلیم نشده از نزدیكی با شوهر امتناع كند، مشروط بر اینكه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نیست ولی مرد مشمول مجازات ترك انفاق نمی‏شود».

نكته اساسی و محوری این ماده، حق امتناع زن از انجام وظایف زوجیت است. بر این اساس، در صورتی كه مهریه زن به طور كامل یا مقداری از آن، حال باشد می‏تواند پیش از دریافت آن، از همخوابگی با شوهرش خودداری كند.

همچنان كه ملاحظه می‏شود ماده اصلاحی پیشنهادی در این طرح، راجع به این مسأله نكته تازه‏ای ندارد و صرفاً با آوردن كلمه «نزدیكی با شوهر» به جای «ایفای وظایفی كه در مقابل شوهر دارد» قدری به آن صراحت بخشیده است. روشن است كه این تغییر در عبارت، هیچگونه تغییر محتوایی یا ماهوی را نمی‏رساند. چون در هر حال، اساسی‏ترین وظیفه زن در برابر شوهر و شاید تنها وظیفه‏ای كه آثار و پیامدهای حقوقی متعددی در پی دارد، وظیفه همخوابگی یا تمكین زن در قبال شوهر است كه در كلام فقها و متون فقهی نیز با تعابیر مختلفی بیان شده است:

در صورتی كه مهر زن حال باشد، می‏تواند از تمكین و اینكه خود را در اختیار شوهر قرار دهد، امتناع كند.[۵] امام خمینی، پیشین، فصل مهر، مسأله ۱۱.

اگر مهریه معجل باشد، زن حق دارد تا آن را دریافت نكرده، مانع نزدیكی شوهر شود.[۶] شیخ طوسی، المبسوط، ج ۴، بی‏جا، المكتبه الجعفریه، ۱۳۸۸، ص ۳۱۳.

زن می‏تواند پیش از دریافت مهریه، اگر حال باشد، از دخول امتناع كند.[۷] شهید ثانی، پیشین، ص ۳۴۲، و شیخ انصاری، كتاب النكاح، قم، لجنه تحقیق التراث الشیخ الاعظم، ۱۴۰۵، ص ۲۶۵.

بنابراین، تعدد تعبیرات یا تفاوت عبارات موجب تفاوت معنا نمی‏شود و هرگونه تعبیری؛ صریح یا كنایی آورده شود مراد آن است كه اگر مهریه زن حال باشد، وی حق دارد پیش از دریافت آن، از برقراری رابطه جنسی با شوهر خودداری كند. لذا ماده اصلاحی پیشنهادی این طرح، متضمن هیچ نكته و پیام تازه‏ای در این رابطه نمی‏باشد.

گذشته از آن، در آخر ماده اصلاحی، قیدی آورده شده است كه معلوم نیست ناظر به كدام مسأله است و چه چیزی را استثناء می‏كند. ذیل ماده فعلی قانون مدنی تصریح دارد بر اینكه امتناع زن از همخوابگی، پیش از دریافت مهر، موجب سقوط حق نفقه زن نمی‏شود. به عبارت دیگر، شوهر نمی‏تواند به بهانه امتناع زن از تمكین، نفقه او را ندهد. زیرا این امتناع ناشی از حق شرعی زن است، نه دلیل نشوز و عدم اطاعت او از شوهر. در ماده اصلاحی در ادامه آن آمده است «ولی مرد مشمول مجازات ترك انفاق نمی‏شود». به نظر می‏رسد این استثناء كاملاً بی‏ربط است. چون جمله قبل از آن در صدد اثبات حق نفقه زن است نه اسقاط آن. بلی، در صورتی كه جمله قبلی نفقه زن را ساقط می‏دانست و شوهر را موظف به پرداخت نفقه نمی‏شمرد، این استثناء توجیه‏پذیر بود. اما در صورتی كه جمله قبل از آن، حق نفقه زن را ثابت می‏داند و شوهر را، علی رغم امتناع زن از همخوابگی، موظف به پرداخت نفقه می‏شمارد. این استثناء كه در صدد نفی مجازات شوهر به خاطر ترك انفاق است، كاملاً بی‏مورد به نظر می‏آید.

شاید براساس تحلیل مفهومی بتوان گفت مراد تدوین كنندگان طرح از این قید، آن است كه اگر شوهر به خاطر امتناع زن از تمكین در فرض مسأله، از پرداخت نفقه خودداری كند، نباید مجازات شود. اما

اولا )

مفهوم استثناء اثبات حكم در طرف مستثنی و تخصیص آن در طرف مستثنی منه در اثر دلالت استثنائیه است[۸] ر.ك به: آخوند خراسانی، كفایه الاصول، ج ۱، المقصد الثالث فی المفاهیم، ص ۳۲۸.. ولی در ماده پیشنهادی نه جمله استثنائیه وجود دارد و نه مستثنی منه، آنچه دیده می‏شود فقط استثناء و مستثنی است.

ثانیاً ) بر فرض كه بتوان مجازات را نفی كرد اما نمی‏توان اشتغال ذمه شوهر را نسبت به انفاق زن از نظر انداخت. زیرا ترك انفاق به جز در حالت نشوز زن، موجب مدیون شدن زوج می‏گردد كه در هر حال باید از عهده آن برآید.[۹] امام خمینی، پیشین، فصل نفقات، مسأله ۱۰. بنابراین، با توجه به آنچه بیان شد، مناسب‏تر آن است كه این ماده اصلاحی پیشنهادی حذف گردد و به بیان موجود قانون در ماده ۱۰۸۰ اكتفا شود.

عبدالعلی محمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.