چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تلویزیون
پیشگامان تلویزیون
یکی از نخستین پیشگامان اختراع تلویزیون دانشمندی ایتالیائی از اهالی فلورانس بهنام جیووانی کازلی است که در سال ۱۸۶۲ موفق به ساخت دستگاهی شد که با استفاده از سیستم تلگراف بیسیم قادر به مخابره نقوش و تصاویر سادهای بود. نیم قرن بعد یک مخترع بهنام ادوارد بلن با تکمیل دستگاه مخترع ایتالیائی، سیستم جدید خابره عکس به وسیلهٔ رادیوئی را ابداع کرد که به نام خودش بلینوگراف نامیده شد و کم و بیش در مطبوعات در مورد استفاده است. با این دستگاه عکسهای خبری و اصولاً هر عکسی در مدت چند ثانیه از نقطهای به نقطهٔ دیگر جهان مخابره میشود. اما طبعاً عکسها تصاویر ثابتی هستند و برای انتقال تصاویر متحرک که لازمه سیستم تلویزونی است میبایست تکنیک پیچیدهتری به کار گرفته شود.
گامهای بعدی را نوآوران دیگری برداشتند. یکی از آنها یک ایرلندی بهنام (جوزف می) بود که در سال ۱۸۷۳ تصادفاً موفق به کشف خاصیت فوتوالکتریک عنصر (سلنیوم) شد و این کشف بعدها در اختراع تلویزیون نقش عمدهای یافت. چندی بعد یک نفر آمریکائی بهنام ج.ر.کاری و یک نفر فرانسوی بهنام سنلک تئوریهای جداگانهای برای تجزیه و ترکیب تصاویر و مخابره آنها بهوسیله امواج الکتریکی ارائه دادند که اگرچه هرگز عملی نشد، اما راه را برای مخترعان دیگر هموار کرد. یکی از آنها یک دانشجو ۲۴ سالهٔ آلمانی بهنام (پل نیپکو) بود که در سال ۱۸۸۴ نوعی دستگاه ابتدائی برای تجزیه تصاویر تلویزیونی ساخت و تئوری بلند پروازانهای برای انتقال تصاویر متحرک رنگی ارائه داد، اما در آن زمان هنوز شرایط مناسب برای تحقق اندیشههای او فراهم نبود میبایست سالها بگذرد و مسائل تکنیکی دیگری حل شود تا اختراع تلویزیون عملاً امکانپذیر گردد.
در اوایل قرن بیستم، بهدنبال یک رشته کشفیات علمی ارزشمند جدید، (مارکنی) ایتالیائی موفق به اختراع رادیو شد و انتقال اصوات به وسیلهٔ امواج رادویوئی، دستیابی به تکنیکی برای انتقال تصاویر و اختراع تلویزیون را امکانپذیرتر و امیدبخشتر ساخت.
از یک اتاق به اتاق دیگر
اولین کسی که عملاً یک تلویزیون ابتدائی ساخت و موفق به انتقال تصویر از نقطهای به نقطه دیگر بهوسیلهٔ امواج الکتریکی شد، (جولان لاجیبرد) یک پژوهشگر سرگردان اسکاتلندی بود وی تحصیلات خود را در رشته الکترونیک در دانشگاه گلاسکو انجام داده و برای امرار معاش دست به هر کاری زده بود. مدتی جوراب بافی میکرد، سپس مرباپزی راه انداخت، چندی هم فروشندهٔ دورهگرد شد، اما همهٔ این کارها برای این بود که سرمایهای بیندوزد و نقشهٔ اختراعی را که از دوران دانشجوئی در سر میپرورانید عملی کند. خانهٔ او مملو از ادوات و آلات عجیب و غریب و اشیاء پراکندهای بود که در میان آنها از قوطیهای خالی کنسرو و کارتن متعدد گرفته تا صفحات فلزی و لامپها و سیمکشیها و موتورهای مختلف به چشم میخورد. او به دست خود و به کمک همین ابزار و آلات ابتدائی چیزی را ساخت که سرانجام در سال ۱۹۲۲ برای اولین بار انتقال تصویر را امکانپذیر گردانید و بعدها بهنام تلویزیون بهصورت یکی از مهمترین اختراعات قرن بیستم درآمد، منتها دستگاه اختراعی (برد) در مراحل اولیهاش، فقط قادر به انتقال یک تصویر محو و مبهم از یک اتاق به اتاق دیگر خانهٔ او بود!
واژهٔ تلویزیون به معنای (دیدن از راه دور) است و اندیشهٔ اختراع آن هنگامی در ذهن دانشمندان شکل گرفت که انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم افقهای تازهای در برابر انسان گشود و با اختراع تلگراف و تلفن و سپس رادیو، (شنیدن از راه دور) امکانپذیر شد. همچنین اختراع دوربین عکاسی و فیلمبرداری و پیدایش پدیدهٔ جدیدی بهنام سینما، بشر را با شگفتیهای تصویر آشنا ساخت. با این همه اختراع تلویزیون، برخلاف بسیاری از اختراعات دیگر، یک باره صورت نگرفت و ثمره نبوغ یک مخترع خاص نبود. سالها طول کشید و دهها مخترع و دانشمند در گوشه و کنار جهان دست به پژوهش و آزمایش زدند و از روشها و تکنیکهای متعدد بهره جستند تا سرانجام این جعبهٔ سحرآمیز از مرحلهٔ فکر و تئوری به مرحلهٔ عمل درآمد.
تکنیک اصلی تلویزیون چندان بغرنج و پیچیده نیست. دوربینهای تلویزیونی از صحنههای مورد نظر تصویربرداری میکنند و این تصاویر بهصورت نقاط و خطوط تجزیه میشود و با تبدیل به امواج الکترومغناطیسی از فرستنده در فضا پخش میگردد. گیرندهها این امواج را دریافت میکنند و با تبدیل و ترکیب مجدد نقاط و خطوط بهصورت تصاویر، صحنهها را بر صفحهٔ خود منعکس میسازند. همزمان، صدا نیز همآهنگ با تصویر ضبط و پخش و دریافت میشود.
اگر ذرهبینی در اختیار داشته باشید و هنگام پخش برنامه تلویزیونی جلوی صفحهٔ آن بگیرید، خطوطی را تشخیص خواهید داد که از نقطههای ریز تشکیل شده است. در تلویزیونهای سیستم ژاپنی و آمریکائی کنونی هر تصویر از ۵۲۵ خط و بیش از ۴۰۰ هزار نقطه تشکیل میشود و در سیستمهای اروپائی تعداد خطوط ۶۲۵ و نقطهها متجاوز از ۵۰۰ هزار است. اما جریان تشکیل هر خط از نقطهها و هر تصویر از خطوط و همچنین هر صحنه از تصاویر متعدد پیدرپی چنان برقآسا انجام میگیرد که چشم انسان متوجه این اجزاء نمیشود و تصاویر و صحنهها را به صورت واضح و طبیعی و پیوسته مشاهده میکند.
تکنولوژی تلویزیون ابتدائی (چون برد) به تدریج تکامل یافت. خود او به لندن رفت و اختراعش را به آکادمی سلطنتی بریتانیا ارائه داد و کمکهای مالی دریافت کرد و در سال ۱۹۲۶ نمایشگاهی برای ارائه تلویزیون جدیدی که ساخته بود ترتیب داد. از سوی دیگر در آمریکا، فرانسه، آلمان و روسیه، مخترعان دیگری دست به کار شدند و هر کدام برای تکمیل پدیده نوظهور تلویزون گامی برداشتند. در فرانسه بوریس روزینگ موفق به حل مسائل عمدهای در سیستم پخش تصاویر تلویزیونی شدند. در آمریکا، لی دو فورست و بهخصوص و لادیمیر زوریکین با اختراعات تازه گامهای بلندی برای تحول و تکامل تلویزیون برداشتند.
اولین برنامههای تلویزیونی
در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷ یعنی اندکی پیش از جنگ جهانگیر دوم، عملاً اولین ایستگاههای فرستندهٔ تلویزیونی به کار افتادند و شروع به پخش برنامههیا همگانی کردند، اما تا مدتها حوزهٔ عمل این پدیدهٔ جدید بسیار محدود بود، زیرا هنوز ساختن دستگاههای گیرندهٔ تلویزیونی وارد مراحل تجاری نشده بود و عدهٔ بسیار کمی میتوانستند از برنامههای تلویزیونی استفاده کنند. بهعلاوه تصاویر تلویزیونی آن زمان ابتدا فقط در ۳۰ خط و سپس در ۹۰ و ۱۸۰ خط تجزیه میشدند و به همین جهت محو و مبهم بودند. صفحهٔ گیرندههای تلویزیونی نیز بسیار کوچک و به اندازهٔ یک کار پستال بود!
اما به تدریج کار تلویزیون بالا گرفت و اولین گام در راه رواج آن توسط کمپانی RCA در آمریکا برداشته شد، بدین ترتیب که این کمپانی در سال ۱۹۳۶ اولین شبکه تلویزیونی تجاری آمریکا را افتتاح کرد. آنتنهای فرستندهٔ این تلویزیون برفراز آسمانخراش معروف امپایر استیت بیلدینگ، مرتفعترین ساختمان نیویورک نصب شده بود و تصاویر تلویزیونی ابتدا در ۳۴۳ خط و سپس در ۵۲۵ خط تجزیه میشد و به اندازهٔ کافی روشن و واضح بود. اما در آن هنگام فقط ۵ هزار دستگاه گیرنده تلویزیونی در سراسر آمریکا وجود داشت. این رقم در سال ۱۹۶۴ به ۲۰ میلیون دستگاه رسید!
در انگلستان، بیبیسی از سال ۱۹۳۶ پخش برنامهەای تلویزیونی را به مدت دو ساعت در روز آغاز کرد و در روسیه (شوروی سابق) پخش برنامهەای آزمایشی تلویزیونی از سال ۱۹۳۸ شروع شد. در آلمان هیتلری، تلویزیون جهشهای سریعتری داشت بهطوریکه در سال ۱۹۳۶ هنگام برگزاری المپیک برلن، جریان مسابقات توسط شبکه تلویزیونی نوپای این کشور پخش شد. بهعلاوه مهندسان خبرهٔ آلمانی با دستیابی به تکنیکهای پیشرفتهای موفق به ساخت نمونهٔ آزمایشی تلویزیون ۱۰۲۹ خطی شده بودند، اما شروع جنگ جهانگیر دوم بهرهبرداری از این سیستم پیشرفته را متوقف کرد. فرانسه و ایتالیا نیز که برای تلویزیون برنامههای بلند پروازانهای داشتند پس از درگیری در جن جهانگیر دوم از ادامه فعالیت در این زمینه بازماندند و بدینگونه گسترش و شکوفائی واقعی تلویزیون از سالهای پس از جنگ آغاز شد.
سه جهش بزرگ
در ربع آخر قرن بیستم که تلویزیون در سراسر جهان گسترش همگانی یافته است، صرفنظر از نقش روزافزون آن در زمینههای گوناگون اجتماعی، آموزشی، فرهنگی و اطلاعاتی، به سه جهش تکامل تکنیکی آن میتوان اشاره کرد. اولین تحول عمده دستیابی به تکنیک تلویزیون رنگی است که تئوری آن قبلاً توسط نیپکو و برد ارائه شده بود، اما عملاً در سالهای دهه ۵۰ تحقق یافت. در سیستم تلویزیون رنگی از تفکیک سه رنگ اصلی قرمز آبی و سبز و سپس ترکیب مجدد آنها درگیرنده برای شکلگیری تصاویر رنگی استفاده میشود و برای اولین بار در سال ۱۹۴۹ شبکه تلویزیونی سیبیاس آمریکا موفق به پخش تلویزیونی رنگی گردید.
دومین تحول با آغاز عصر فضا تحقق یافت و استفاده از ماهوارهها، پخش برنامههای تلویزیونی از راه دور و در مقیاس جهانی را امکانپذیر ساخت. این سیستم به سرعت در حال گسترش است. از سوی دیگر کاربرد تلویزیون و امکان انتقال تصویر از راه دور بهوسیلهٔ امواج الکترومغناطیسی سبب شده است که با اعزام سفینهەیا اکتشافی بیسرنشین به سوی سیارات دوردست، بتوان نگاه بشر را در فرخنای آسمان رسوخ داد. و از رازهای شوخ چشمان فلکی پرده برداشت.
و سومین تحول اینکه با استفاده از تلویزیون مدار بسته و همچنین ضط تصویر، کاربردهای علمی و آموزشی ارزشمنید برای این اختراع جالب که در آغاز فقط جنبههای تفریحی و اطلاعاتی آن مورد نظر بود فراهم آمده است. مثلاً در حالی که یک عمل جراحی حساس و مهم در جریان است، سیستم تلویزیون مدار بسته به راحتی میتواند تصویر ضحنه را برای دانشجویان به سالن درس منتقل کند، بیآنکه نیازی باشد که همگی در اتاق عمل اجتماع کنند به همین ترتیب انواع کاربردهای علمی و آموزشی دیگر...
از جمله پیشرفتهای تکنیکی دیگر در ساخت تلویزیون، به استفاده از ترانزیستور برای تهیه تلویزیونهای کوچک و به اصطلاح (جیبی) میتوان اشاره کرد. کمپانی ژاپنی (سیکو) نوعی تلویزیونهای رنگی بسیار کوچک به ابعاد ۵/۲ در ۷/۱ سانتیمتر عرضه کرده است که میتوان آنها را مثل ساعت به مچ بست. در مقابل، یک سازندهٔ ژاپنی دیگر بهنام (ماتسوشیتا) تلویزیونهائی با صفحهٔ بسیار عظیم میسازد که یک نمونهٔ آن دارای ابعاد۲ در ۶ متر است. کمپانی ژاپنی (سونی) نیز سال قبل در یک نمایشگاه صفحهٔ تلویزیونی عظیمی با ابعاد ۲۵ و ۴۰ متر عرضه کرده بود که حتی از پردهٔ سینما بزرگتر است. [ایرج مستعان ـ ۶۱]
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست