سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نقد و نظری در باب پلورالیسم


نقد و نظری در باب پلورالیسم

پلورالیسم یا کثرت گرایی از جمله مباحثی است که در فلسفه, سیاست و حکومت, مذهب و اعتقادات عمومی دیدگاه و جهان بینی تازه ای را بیان نموده است

پلورالیسم یا کثرت گرایی از جمله مباحثی است که در فلسفه، سیاست و حکومت، مذهب و اعتقادات عمومی دیدگاه و جهان بینی تازه ای را بیان نموده است. کثرت گرایی دارای اقسامی است که از یک نوع ترابط و وابستگی به هم برخوردارند و در تمامی این اقسام یک نوع هدف خاص را دنبال می نمایند که دارای سه گونه اساسی است: کثرت گرایی فلسفی، کثرت گرایی دینی و کثرت گرایی سیاسی.‏

کثرت گرایی فلسفی: کثرت گرایی آموزه ای است با این نگرش فلسفی که کثرت بر وحدت برتری دارد، زیرا ساخت جهان، ساخت متکثرانه ای است. جهان در عین آنکه یک هدف واحد را دنبال می کند از اجزا و واحدهای گوناگونی تشکیل یافته است. وحدت به کثرت تمایل دارد و کثرت به وحدت گرایش طبیعی دارد. جهان با تمام گوناگونی و کثرت به سوی یک هدف یعنی معنویات و اخلاقیات سوق می یابد. ریشه این نگرش را می توان در اندیشه فلسفی غرب تا فلاسفه یونان باستان دنبال کرد. برخی از فلاسفه همچون امپدوکلس یا اناکساگوراس به گونه های مختلف، معطوف به نظریات کثرت گرایانه بودند. در عصر جدید، افرادی مانند ویلیام جیمز آمریکایی با نظریه پراگماتیستی خود با طرح نظریه کثرت بازی های زبانی، کثرت گرایی را از زوایای مختلف در صحنه فلسفی مطرح کردند.

کثرت گرایی دینی: نظریه پلورالیسم در حوزه اندیشه و معرفت دینی، از بطن جامعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دینی مغرب زمین و بویژه در بستر الهیات مسیحی، آن هم در کش و قوس اختلافات فرقه ای مسیحیت تولد یافت. پلورالیسم دینی به بیان جان هیک، دیدگاهی است که می گوید: "باورهای دینی بزرگ جهان، از دوران راه های فرهنگی متنوع و عمده انسان بودن، در بردارنده تصورات و ادراکات گوناگونی از حقیقت یا غایت بوده و در نتیجه آن نیز عکس العمل های مختلفی نسبت به آن دارند و نیز اینکه در داخل هر یک از سنت های دینی مزبور، دگرگونی و تحول وجود انسانی از خود محوری به حقیقت محوری به وقوع می پیوندد. به این ترتیب سنت های دینی بزرگ را باید به عنوان فضاهای آخرت مدارانه جایگزینی دانست که در درون آنها و یا راه هایی که طی آنها، زنان و مردان عالم می توانند به نجات، رهایی یا کمال دست پیدا کنند."‏

گفتنی است، کثرت گرایی دینی خود بر دو قسم است: کثرت گرایی صدق و حقانیت، کثرت گرایی نجات. کسی که به کثرت گروی دینی در ناحیه صدق و حقانیت اعتقاد دارد، در واقع معتقد است که همه ادیان و مذاهب از حیث صدق و حقانیت در وضع یکسانی قرار دارند. اما کسی که به تکثر گروی دینی در ناحیه نجات اعتقاد دارد، معتقد است که هر کسی دارای هر دین و مذهبی باشد و از اصول آن دین پیروی نماید، اهل نجات و سعادت ابدی است.‏

به نظر می رسد این پندار با معارف وحیانی هماهنگ نیست و دین آخرین، حقانیت بالفعل سایر ادیان را تایید نمی کند، گرچه می پذیرد هر کدام از ادیان الهی در زمان خود حقانیت خود را داشته اند اما لازم بود که با گذشت زمان و تکامل درک و شعور مردم، معارف و احکام معنوی تکامل یابد و به عنوان دینی کامل و ابدی بر آنها نازل شود بخصوص با در نظر گیری اینکه بسیاری از اصول و مبانی ادیان در طول زمان تحریف و تغییر یافته است و افراد را از نیل به معنویات و سعادت باز می دارد. استاد شهید مرتضی مطهری در این باب می نویسد: "دین حق در هر زمانی یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است از آن پیروی کند. این اندیشه که میان برخی از مدعیان روشنفکری، اخیراً رایج شده است که می گویند همه ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند اندیشه نادرستی است."‏

البته صحیح است که میان پیامبران خدا اختلاف و نزاعی وجود ندارد. پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت می کنند. برنامه و اصول دینی آنها درستکاری و دینداری بوده است. ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و انسان می تواند هر دینی را که می خواهد بپذیرد. بلکه انسان باید به همه پیامبران الهی معتقد باشد و اینکه پیامبران در هر زمانی، برای هدایت مردم از سوی خداوند آمده اند و هدف آنها هدایت مردم به صراط مستقیم و راه درستی و راستی بوده است، هر دینی در جهت تکامل اصول و مبانی دین قبلی آمده است و کامل ترین دین، آخرین دین آسمانی است و همه افراد در تمامی زمان و مکان باید به یک دین و اصول آن معتقد باشند تا بتوانند به سعادت و نیکبختی اخروی و دنیوی دست یابند. پس لازمه ایمان به همه پیامبران این است که در هر زمانی تسلیم شریعت پیامبری باشیم که دوره اوست و قهراً لازم است در دوره ختمیه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و این لازمه اسلام؛ یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان اوست.‏

کثرت گرایی سیاسی: کثرت گرایی در سیاست به معنای باور به کثرت و استقلال گروه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر سیستم و هواداری از ارزش اخلاقی و لزوم وجود گروه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در نظام است. کثرت گرایی به تقسیم قدرت و حکومت بین گروه ها و طبقات مختلف جامعه اعتقاد دارد. کثرت گرایی سیاسی از مباحث علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی است. تکثر و تنوع منابع قدرت فرض اصلی دیدگاه پلورالیستی است. قدرت سیاسی فرایند پایان ناپذیر رقابت و سازش میان نیروهای مختلفی است که نماینده علایق و منافع اجتماعی گوناگونی مانند گروه های صنعتی یا جنبش کارگری هستند. بحث اساسی، همواره این بوده است که آیا در جامعه مدرن قدرت به تمرکز و یا به تفوق تمایل دارد. کثرت گرایان معتقدند در جامعه مدرن، با کثرت گروه ها و افزایش پیچیدگی ساختار اجتماعی، منابع قدرت نیز متکثر می شود. ‏

خلاصه، کثرت گرایان اعلام کردند که طبیعت انسان در شماری از گروه های دینی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبلور می یابد، خاستگاه این گروه ها، دولت نیست و موجودیت آنها هم وابسته به دولت نیست. کثرت گرایان نمی خواهند دولت را از بین ببرند، فقط می خواهند آن را از ادعای داشتن قدرت های مطلق محروم نمایند.‏

میر عماد اشراقی

منابع:

جامعه برین، سید موسی میر مدرس، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۰

مرتضی مطهری، مجموعه آثار۱، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۷۸

مباحث پلورالیسم دینی، هیک جان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران: نشر تبیان، ۱۳۷۸‏



همچنین مشاهده کنید