یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

گاز پارسی كی به بنگاله می رسد


نیاز جهان به گاز طبیعی, سوخت قرن آینده, رو به رشد است مناطق آسیای مركزی, خلیج فارس و قفقاز دارای ذخایر عظیم گاز است ایران در جنوب غربی آسیا واقع است و جنوب غرب آسیا, بزرگ ترین مركز و منبع انرژی گاز و نفت جهان است بنابراین, ایران با قرار گرفتن در مرکز بازار تولید و مصرف, در قیاس با دیگر كشورهای دارنده گازطبیعی, اقتصادی ترین, امن ترین و نزدیك ترین پل ارتباطی برای صادرات گاز این كشورها به بازارهای مصرف جهان است

پس از اروپای غربی، بزرگ‌ترین بازار گاز ایران از طریق خط لوله، بازار هند است. براساس پیش‌بینی‌ها، مصرف گاز هندوستان در دو دهه آینده، به علت نیاز نیروگاه‌‌های برق و ملاحظات زیست¬محیطی، افزایش چمشگیری خواهد داشت. پاكستان نیز پس از تركیه، بزرگ‌ترین كشور همسایه متقاضی گاز ایران محسوب می‌شود. پیش‌بینی می‌شود كه با كاهش تولید گاز داخلی و افزایش تقاضای گاز این كشور، به¬ویژه در بخش تولید برق، پاكستان از سال 2010 به بعد، با افزایش قابل توجه تقاضا برای گاز روبه رو شود. مطالعات و مذاكرات مربوط به احداث خط لوله گاز ایران به پاكستان از سال 1990 آغاز شده است. براساس یادداشت تفاهم میان دو كشور، صادرات گاز ایران به پاكستان از سال 2008 آغاز خواهد شد و میزان گاز مورد مبادله 27 میلیارد مترمكعب در سال خواهد بود.

پروژه احداث خط لوله «ایران، پاكستان، هند» در سال 1994 مطرح شد. بر اساس این طرح، طول خط لوله گاز ایران به هند از مسیر خشکی 2775 كیلومتر خواهد بود كه 1115 كیلومتر آن در ایران، 760 كیلومتر در پاكستان و 900 كیلومتر در هند خواهد بود. میزان گاز انتقالی بنا به توافق طرفین، 27 میلیارد مترمكعب در سال خواهد بود. احداث این خط لوله حدود ۳۰۰ میلیون دلار از هزینه هند برای تامین انرژی می كاهد و سالانه ۶۰۰ میلیون دلار نیز نصیب پاكستان می شود. اجرای این پروژه به دلیل تنش میان دو كشور هند و پاكستان و نگرانی مقام های هندی از امنیت این خطوط لوله تاكنون اجرا نشده است.

تعادل گاز در هند و پاكستان

پیش بینی های موجود نشان می دهند كه تاریخ شروع انتقال گاز به هر دو كشور یكسان است. بی گمان، دو كشور نمی توانند در آینده تقاضای داخلی خود را تامین كنند و برای برطرف كردن نیاز خود، به LNG و دیگر حامل های انرژی نیاز دارند.

شركت ملی نفت ایران و شركت BHP Billiton در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند كه نوع انرژی صادراتی به هند، باید دو ویژگی اصلی داشته باشد: یكی آن كه از لحاظ محیط زیستی قابل قبول باشد و دوم این كه هزینه آن كم باشد. تنها پروژه انتقال انرژی كه این ویژگی را دارد، پروژه صدور گاز از ایران است. هنگامی كه این خط لوله راه اندازی شود، هند می تواند منبع غنی و تضمین شده انرژی داشته باشد و این دلیل كافی برای استفاده از این خط لوله است.

در مطالعات امكان سنجی اولیه، فاصله 2600 كیلومتری خط لوله خشكی میان 3 كشور یا 3 بخش تقسیم می شود كه در نتیجه خط لوله كوتاه تر خواهد شد. شركت BHP همچنین پیشنهاد كرده است كه این خط لوله برای انتقال گاز به شبكه سراسری انتقال گاز هند به خط ملی در دهلی نو وصل شود.

مزیت های طرح

- این طرح، ضمن ارزآوری برای ایران، به صادرات گاز از ایران تنوع می بخشد و خطرهای ناشی از صادرات ال.ان.جی را كاهش می دهد.

- اجرای این پروژه به منابع تامین انرژی این كشور تنوع می بخشد و قیمت مناسبی را برای تامین انرژی در درازمدت، در اختیار این كشور قرار می دهد. دریافت حق ترانزیت از سوی پاكستان برای انتقال گاز در این پروژه برای پاكستان درآمدزا است.

- مزیت های این پرژه برای هند به مزیت های آن برای پاكستان شبیه است. اما نیاز این كشور به گاز طبیعی بسیار بیشتر از پاكستان است. با توجه به موقعیت ژئوپلتیكی هند در منطقه خاورمیانه، اجرای این طرح دارای مزیت های تاریخی است كه یكی از آنها توافقی است كه میان هند و پاكستان ایجاد می شود و هرسه كشور می توانند همكاری های خود را از طریق این خط لوله افزایش دهند.

ویژگی های اصلی پروژه صادرات گاز ایران به هند از مسیرهای خشكی

ایران دارای منابع گسترده گاز درخشكی و دریا است كه می تواند این ذخایر را از طریق خط لوله از مسیر خشكی، به صورت LNG و یا به صورت مواد دیگر صادر كند.

كشورهای پاكستان و هند مطمئن هستند كه در آینده نمی توانند تقاضای انرژی داخلی خود را تامین كنند؛ از این رو، به دنبال واردات انرژی هستند. یكی از مطمئن ترین و ارزان ترین منابع انرژی برای این كشور ها، گاز ایران است كه می توان آن را به وسیله خط لوله از ایران به این كشور ها انتقال داد. تحقیقات نشان می دهد كه اجرای این خط لوله از لحاظ فنی و اقتصادی قابل اجراست، اما اجرای این پروژه به اراده سیاسی كشورهای میزبان بستگی دارد. البته شرایط اقتصادی و سیاسی منطقه به گونه ای است كه به توافق سیاسی كشورها برای اجرای این پروژه منجر خواهد شد.

شركت BHP Billiton و شركت ملی گاز، پس از مطالعه پروژه عبور خط لوله انتقال گاز از ایران، آن را به لحاظ فنی، شدنی و قابل اجرا می دانند.

تنها رقیب خط لوله خشكی، خط لوله دریای است كه یا مستقیم از پاكستان به هند می رسد و یا از طریق كشورهای خلیج فارس، گاز را به هند منتقل می كند. اگر بخواهیم از خط لوله فراساحل در هردو مورد استفاده كنیم، باید چالش های مهمی در زمینه فناوری حل شود تا این خط لوله بتواند از این دلتا عبور كند.

تحقیقاتی كه شركت ملی صادرات گاز و شركتBHP در زمینه خط لوله خشكی انجام داده اند، به مرحله دوم رسیده است. نتیجه تحقیقات این شركت ها در اختیار دولت های پاكستان و هند قرار گرفته است و در مرحله سوم مطالعات، كنسرسیوم اصلی برای اجرای این طرح هم تشكیل می شود. برای صادرات گاز به هند دو مسیر عمده پیشنهاد شده است: دریا و خشکی. اما مانع اصلی پیش روی پروژه انتقال گاز ایران به هند از مسیر خط لوله خشکی، صرفاً سیاسی است.

عوامل فنی در امكان سنجی برای خط لوله خشكی

در مطالعات امكان سنجی اولیه شركت BHP Billiton مشخص شد كه برای احداث خط لوله خشكی به لوله های قطور نیاز است، زیرا برای پمپاژ سالانه یك هزار میلیارد بی تی یو گاز طبیعی به پاكستان و نیز همین میزان به هند، فشار درون خط لوله باید بالا باشد.

پیشنهاد این شركت برای ایجاد فشار بالا در درون خط لوله این است كه با كمپرس كردن و فشرده كردن گاز، میزان بیشتری را منتقل كنیم. این شركت همچنین اعلام كرده است كه ظرف پنج سال یا 32 ماه پس از كامل شدن امكان سنجی های طرح، می تواند این پروژه را به پایان برساند.

ویژگی های اصلی پروژه صادرات گاز ایران به هند از مسیر دریا

هند بیم آن دارد كه پاكستان از این خط لوله به منزله ابزاری برای فشار سیاسی استفاده کند، اما گازپروم مسیر دیگری را برای راه حل این مشکل پیشنهاد می كند. كارشناسان گازپروم معتقدند كه این راه حل، در بردارنده تمام نکات ایمنی است زیرا عبورخط لوله گاز از مسیر دریا، دارای امنیت بالاتری است و آب های سرزمینی پاكستان مسیر آن خواهد بود.

برای اجرای این كار، پاكستان به گازپروم یا هر کنسرسیوم دیگر اجازه می دهد که از آب های سرزمینی این کشور برای احداث این خط لوله استفاده کنند و برای این كار می بایست یك موافقت نامه یا یك یادداشت تفاهم میان روسیه، ایران، هند و پاكستان امضا شود.

بر اساس پیشنهادگازپروم، خط لوله فراساحل باید دو خط باشد، زیرا ضریب ایمنی و امنیت بیشتر است و اگر یک خط لوله آسیب ببیند، از خط لوله دیگر استفاده می شود. طول این خط لوله 885 كیلومتر است كه 600 كیلومتر آن در پاكستان و 200 كیلومتر آن در هند است. این خط به دو مسیر 400 كیلومتری تقسیم می شود؛ به همین دلیل به ایستگاه های کمپرس سازی برای برقراری فشار مورد نظر درون خط نیاز دارد. از طریق این مسیر، چیزی حدود 12 میلیارد متر مكعب گاز به پاكستان فروخته می شود و بقیه آن روانه گجرات هند می شود.

قطر خط لوله در بخش پاكستان 32 اینچ و در بخش هند 24 اینچ است و فشار لوله 24 پاسکال است. اجرای این پروژه به علت عبور خط لوله از آب های عمیق، به فناوری فوق مدرن نیاز دارد كه استثنایی بودن موقعیت آن، قیمت این طرح را تا حدی بالا می برد كه به احتمال زیاد با مخالفت دو طرف روبه رو می شود. همچنین عبور این خط لوله از حوزه خلیج فارس مشکل آفرین است، زیرا ممكن است به علت فشار زیاد آب، خط لوله از جای خود کنده شود.

خطرهای طرح در بخش تامین

با آن كه اجرای این پروژه مزیت هایی در بردارد، اما ریسك هایی نیز وجود دارند كه باید پیش از اجرای پروژه برطرف شوند. ریسك كمی در بخش بالادستی (upstream) در ایران وجود دارد، زیرا چنانچه پمپاژ این منابع، به صورت عمد یا غیرعمد، متوقف شود، مشكلاتی ایجاد خواهد كرد. اگر در سمت بازار نیز اخلالی در این بخش ایجاد شود، قابل قبول نیست و این مشكل باید برطرف شود.

این پروژه اهمیت منطقه ای و در نتیجه ریسك های منطقه ای دارد كه باید به آنها توجه شود. البته رفع آنها به تامین مالی گسترده ای نیاز دارد، زیرا صحبت از پروژه 2 یا 3 میلیارد دلاری است كه مبلغ آن به شكل خط لوله مربوط است. برای كاهش ریسك ها می توان از یك رشته ابزارهای حقوقی، تجاری، فنی و فیزیكی استفاده كرد. اولین موضوعی كه در اجرای این پروژه اهمیت دارد، توافق میان دولت ها است و در شرایط ایده آل باید توافقی سه جانبه میان كشورها وجود داشته باشد تا بتوان چارچوبی را برای اجرای این پروژه تعیین كرد.

با توجه به واقعیت های سیاسی موجود، در حال حاضر امكان توافق سه جانبه ای وجود ندارد و باید به فكر توافق های دو جانبه میان ایران و هند و ایران و پاكستان بود. كارشناسان بر این باورند كه از لحاظ تجاری و حقوقی، توافق های دو جانبه میان این كشور های قابل اجرا است. نكته دوم، امكان ذخیره سازی گاز برای پاسخ به تقاضای بازار در مواقع اضطراری بازار است تا به این ترتیب مشكلات كمتری ایجاد شود. شركت BHP Billiton در این زمینه مطالعاتی را در بخش پاكستان و هند انجام داده است كه برای مثال، اگربخشی از این خط لوله در خشكی صدمه ببیند، بتوان آن را به جای چندماه در چند هفته مرمت و در عین حال تقاضای بازار را در این مدت از محل ذخیره تامین كرد.

موضوع سوم، حساب های مربوط به حق ترانزیت انتقال گاز از پاكستان است كه این كشور از دولت هند حق ترانزیتی را برای عبور خط لوله و انتقال گاز به هند دریافت خواهد كرد. دولت پاكستان در عوض دریافت این حق ترانزیت، می بایست امنیت پمپاژ گاز به هند را نیزتامین كند. هنگامی كه منبع تامین گاز به هند متوقف شود، پاكستان باید به هند غرامت بپردازد. البته بهتر است این غرامت به صورت گاز باشد.

برای دولت هند، امنیت منابع گازی بسیار با اهمیت است و در مورد این طرح، بیشترین تضمین برای حفظ امنیت اقتصادی و سیاسی برای هند باید وجود داشته باشد.

درباره عبور خط لوله دریایی نیز، راه سوم را پیشنهاد می كند و آن این است كه ‌اگر هند هنوز نگران است كه پاكستان از این ایستگاه کمپرس سازی، سوء استفاده کند، تمهیدات دیگری درنظر گرفته شود. این طرح مورد توجه پاكستان قرار گرفته است و برای دولت هند هم می تواند جالب توجه باشد. بر اساس راه حل سوم گازپروم، کل گاز از یک ایستگاه کمپرس سازی عبور می کند و به هند می رود و بخشی از این گاز (حدود 12 میلیارد متر مكعب) به پاكستان می رود. این کارشدنی است، زیرا در این کار بخش زیادی ازگاز مستقیم به هند می رود و تعرفه کمتری خواهد داشت، زیرا پاكستان می گوید هرچه گاز بیشتری ازآب های سرزمین ها عبور کند، ما تعرفه بیشتری می گیریم و این طرح، کنترل بیشتری را به هندی ها می دهد. برای پاكستان نیز ریسك ها متفاوت است، اما می توان همین معادله را نیز برای پاكستان داشت.

عوامل حیاتی برای موفقیت این طرح

1- گاز باید با قیمت های رقابتی و ارزان به دست مشتری برسد، زیرا اخیرا قراردادهایی، صرفاً به دلیل هماهنگ نبودن قیمت ها با قیمت های بازار فسخ شدند. برای موفقیت این پروژه، باید قیمت ها با بازار هماهنگ باشد و در بلندمدت رقابت طرفین را برانگیزد.

2- خریدارانی كه اعتبار خوبی داشته باشند. قراردادهای گاز به صورت انعطاف پذیر طراحی می شوند و منحصر به فرد هستند، بنابراین باید زیرساخت های دریافت و توزیع گاز در سه كشور وجود داشته باشد و مطالعات نشان می دهند که زیرساخت های اقتصادی مورد نیاز برای اجرای این طرح وجود دارد. كلید اجرای آن، پذیرفتن وابستگی طرفین به هم است و طرفین باید به این درك متقابل برسند كه در اجرای این طرح همگی به هم وابسته اند.

3- موفقیت این طرح به اراده سیاسی دولت ها بستگی دارد این پروژه به نفع همگان انجام شود. به بیان دیگر، ابتدا باید دولت ها با یكدیگر توافق داشته باشند، زیرا این طرح بدون توافق كشورها ذی نفع موفق نمی شود.

هم اكنون این پروژه به مرحله حیاتی رسیده است و شركت های خصوصی صرفاً می توانند كشورها را برای ایجاد اراده سیاسی لازم ترغیب كنند، زیرا برای امكان سنجی و اجرای پروژه لازم است كه سه كشور برای اجرای این طرح به توافق برسند.

مهم تر این كه با توجه به تحولات اخیر منطقه، اراده سیاسی لازم در سه كشور به وجود آمده است كه در سال های گذشته چنین نبوده است و می توان گفت كه گاز ایران برای رسیدن هند از مسیر پاكستان، در انتظار شروع بازی كریكت میان سه كشور است.

توضیح ها:

- شركت BHP Billiton در سال 2001 از طریق تلفیق دو شركت استرالیایی BHP و Billiton كه در بازار بورسی انگلیس ثبت شده اند، به وجود آمد. این شركت چهارمین شركت بزرگ تامین كننده انرژی اروپا است و همكاری خوبی با هند و پاكستان دارد. همچنین تامین كننده مهمی برای آسیا - پاسیفیك است و تاكنون در جذب بازارهای هند و پاكستان موفق بوده است. این شركت وارد كننده زغال سنگ و زغال كك به هند است.

- شركت گازپروم روسیه، بزرگ ترین شرکت گاز دنیا است كه 3 درصد از کل گازطبیعی دنیا و 25 درصد از کل گازطبیعی این منطقه و 50 درصد از شبکه خطوط لوله فشار قوی را در اختیار دارد. شركت گازپروم كه انحصار گاز روسیه در اختیار آن است، یک چهارم نیازگاز اروپا را تامین می کند. این شرکت که دولت آن را حمایت می كند، هم اكنون كنترل خطوط لوله گاز روسیه را در اختیار دارد.