جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

رمان ,ابزارایدئولوژی


دردهه 70 به داستان کوتاه بسیار توجه شده است و درباره آن نوشته ایم و خوانده ایم هیچ وقت هم سابقه نداشته , این ژانر تا این اندازه مورد توجه واقع شود

دردهه 70 به داستان کوتاه بسیار توجه شده است و درباره آن نوشته ایم و خوانده ایم. هیچ وقت هم سابقه نداشته ، این ژانر تا این اندازه مورد توجه واقع شود.شاید به همین دلیل است که در این دهه رمان کم کم به سایه داستان کوتاه بدل شد. این نوشته می کوشد قابلیت های رمان را در جوامع مختلف اروپا و ایران نشان دهد ؛ رمانی که در دنیا به عنوان ابزاری ایدئولوژیک برای بیان اندیشه های مختلف به کار می رود.اندیشه هایی که در کشور ما هم در مقاطع مختلف در همین قالب ادبی به آن پرداخته شد و اتفاقا آثار قابل تاملی هم از آنها موجود است.شرط لازم برای تبلیغ موفق در جهان امروز، به کارگیری ابزارهای جدید ترغیب مخاطب است. فردی که بدون شناخت این ابزارها تبلیغ می کند، جنگاوری است که با حریف تا بن دندان مسلح ، بی هیچ سلاحی می جنگد و نتیجه چنین نبردی از پیش تعیین شده است.تبلیغ کننده دو وظیفه اساسی دارد ؛ یکی براساس فقه عمل کردن و دیگری انتقال مفاهیم ، آموزه ها و ارزشهای دینی به دیگران.قرآن مجید از مسلمانان می خواهد تا گروهی که شایستگی و توانایی لازم را دارند، ابتدا دین و احکام آن را بشناسند و سپس یافته های خود را به دیگران ابلاغ کنند و آنان را ندا دهند تا از مخالفت با فرمان خداوند بپرهیزند.قرآن کریم نیز که خود را بلاغ للناس می خواند، آیینه تمام نمای این رویکرد است. این کتاب فصل که هیچ باطل و یاوه ای بدان راه ندارد، برای تبلیغ حقیقت خود از یکی از کهن ترین هنرها یعنی قصه بهره می گیرد. در کنار آیاتی که به طور مستقیم و بصراحت حقایق توحیدی را مطرح می کنند یا آیات اندک شماری که به احکام می پردازند، بخش عظیمی از قرآن را قصه شکل داده است که یکی از آنها احسن القصص نامیده شده است.این توجه به قصه ، تا جایی بود که مخالفان در بند ظاهر مانده ، گاه قرآن رااساطیرالاولین می نامیدند و گاه برای معارضه با آن به نقل داستان های مربوط به ایران باستان یا ایام جاهلی می پرداختند.غافل از آن که در قرآن قصه نقش ارجاعی دارد و پیمانه و ظرفی برای انتقال حقایق و شیوه ای برای آسان کردن فهم ارزشهای دینی است.شیوه قصه پردازی قرآن و کارکرد تبلیغی قصه در آن باره بحث افراد بسیاری بوده است که در جای خود ارزنده و قابل استفاده است ، اما از محل بحث ما خارج است. امروزه نه تنها این مساله مهم مورد بی توجهی قرار گرفته است ، بلکه از باب «الناس اعدائماجهلو» قصه و قصه خوانی نوعی نقص به شمار می رود و گاه شنیده می شود که استادان ، طلاب را از خواندن قصه برحذر می دارند و آن را موجب اتلاف عمر و فکر می شمارند و حتی افتخار می کنند که هرگز قصه ای نخوانده اند و در نتیجه ، از اتلاف عمر خویش در این راه پیشگیری کرده اند.اینان هرگونه قصه ای را مانند حسین کرد شبستری و امیرارسلان رومی می دانند که به درد بطالت و به خواب رفتن می خورد.



همچنین مشاهده کنید