دوشنبه, ۴ فروردین, ۱۴۰۴ / 24 March, 2025
میراث اسكندریه

برای قومی كه معجزه دینشان كتاب است و كتاب وحیشان با <اقرا> آغاز میشود، خدایشان آنگاه كه از اعطای فضیلت دانایی و كتابت به انسان سخن میگوید خود را با صفت <اكرم> توصیف میكند: < اقرا و ربك الاكرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم> در حالی كه در مقام آفرینش انسان خود را شایسته صفت كریم میداند: <ما غرك بربك الكریم الذی خلقك و سواك و عدلك>
برای چنین قوم و امتی قاعده این است كه كتاب و دانش و خردورزی نزد آنان مقامی بیهمانند داشته باشد ولی با تاسف باید گفت كه امروز مجموعه كشورهای اسلامی را در تقسیمبندی جهانی جزو كشورهای درحال توسعه جای میدهند.
من در این مجال و مقام در پی آن نیستم كه مفهوم <توسعه> را به لحاظ فلسفی بكاوم كه خود نیازمند بحثی گسترده دامن است ولی اجمالا میگویم كه كشورهای اسلامی به لحاظ علم و پژوهش و حاصل آن در دنیای مدرن، یعنی فناوری در وضع مناسبی به سر نمیبریم. تفكری آشفته داریم و سوءتفاهمات ناشی از بیفكری یا آشفته فكری درد دیگر ما است و بدتر اینكه كم نیستند كسانی كه میكوشند تا بیفكری و حاصل آن عقبماندگی را با تشبه به غرب جبران كنند، یا این همه را در پس پرده ظاهر دین پنهان كنند و با اعراض از باطن دین كه بیشترین تاكید را بر به كارگیری خرد و اندیشیدن داشته است و با پرستش ظواهر به دین و دینداران جفا كنند.
چرا جهان اسلام كه روزگاری آفریننده یكی از درخشانترین تمدنهای بشری بوده است، امروز به چنین وضعی دچار شده است؟ و چرا اینك كه به این درد تذكر پیدا كرده است، به جای اینكه به فكر درمان بیفتد و از استعدادهای بینظیر معنوی و مادی فراوان خود برای جبران عقبماندگی و رسیدن به جایگاهی كه در خور آن است استفاده كند دچار تشتت است و حتی اختلافات طبیعی و فرعی درون تمدنی را كه میتواند موجب پویایی ذهن و زندگی و پیشرفت باشد مبدل به عاملی برای تنازع میكند. من البته سرپنجه پلید دشمنانی را نیز در این فرآیند میبینم كه نه از اسلام دل خوش دارند و نه عزت و عظمت مسلمانان را برمیتابند. پاسخ دادن به این چراها مشكل نیست و ضرورت مبرم امروز ما است ولی من در اینجا به آن نمیپردازم. در جای دیگر هر چند به اجمال به پاسخ آن اشاره كردهام. امروز به تناسب مكان و با خشنودی از حضور در كتابخانه اسكندریه و در جمع اصحاب اندیشه و فضیلت به چند نكته اشاره میكنم تا انشاءا... بیشتر از محضر استادان و دانشمندان و اصحاب فكر و فرهنگ حاضر استفاده كنم.
۱) به جایگاه اسكندریه در سپهر تاریخ اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری بخصوص تمدن اسلامی اشاره خواهم كرد.
۲) تاملات خود را درباره كتاب و نقش آن در اعتلاء جوامع و جایگاه بیبدیل آن در عرصه فكر و فرهنگ به اجمال بیان خواهم داشت.
همانگونه كه مستحضرید من پیشنهاد گفتوگوی فرهنگها و تمدنها را دادهام كه با اجماع بینالمللی مواجه شده است، اینك میگویم اسكندریه محل تلاقی تمدنهای شرقی و غربی است و عرضهكننده رنگینكمان دلانگیزی از فرهنگهای یونانی و ایرانی و مصری و عربی در آسمان تمدن بلندآوازه اسلامی است.
تمدنی كه در اسكندریه تجلی كرد، تمدنی تلفیقی بود. هنگامی كه چراغ دانش با سقوط <دولت - شهر>های یونان فرو مرد، اسكندریه آغوش مهربان خود را به روی فلسفه یونان گشود، اما راه را بر ورود اجزاء و انوار دیگر تمدنها و فرهنگها نیز نبست. ریاضیات و نجومی كه در اسكندریه سربرآورد، تنها میراث یونان قدیم نبود، بلكه در تكوین آن میراث تمدن بابلی و ایلامی هم كه پس از فتوحات اسكندر به یونان منتقل شده بود دخالت داشت.
همچنین در دوران شكوفایی مكتب اسكندریه، یعنی از قرن سوم پیش از میلاد تا ظهور اسلام كه مكاتب مهم فلسفی ظهور كرد، نگاهی به نام و ریشههای قومی فیلسوفان و متفكران بزرگ این دوران و مفسران ارسطو و افلاطون نشان میدهد كه چه اندازه نمایندگانی از ملتها و اقوام مختلف در بازخوانی و نشر فلسفه ارسطویی و افلاطونی تاثیر داشتند.
یوحنای دمشقی، یوحنای نحوری یا مبلیخوس و پولس پارسی هر چند فیلسوفان یونانی محسوب میشوند، ولی هیچكدام یونانیالاصل نبودند و با این حال به تمدنی تعلق داشتند كه از مرزهای هند و آسیای میانه تا ایران و بیزانس و مصر و شام گسترش داشت.
در همین دوران بود كه نخستین گفتوگوی راستین میان فكر یونانی و ادیان توحیدی به وقوع پیوست و با پیوستن اسلام به این گفتوگوی چند جانبه، زمینه تاسیس آن چیزی كه به نام <فلسفه اسلامی> مشهور شده است فراهم آمد.
فعالیت علمی در مراكز كهن علمی و فلسفی كه همگی سر در آغوش اسكندریه داشتند، همیشه به یك حال و منوال نبود. اما هیچ محققی شك ندارد كه پس از ظهور اسلام و از اواسط قرن دوم هجری بود كه از نو علم و فلسفه تقریبا در همان گستره جغرافیایی كه پیش از آن قلمرو تمدنهای ایران و اسكندرانی و بیزانس محسوب میشد تجدید حیات یافت. علم و فلسفهای كه در این دوران پدید آمد خصلتی تركیبی داشت و تنها وامدار تمدن اسكندرانی نبود، اما میراث این تمدن در تكوین آن سهم اساسی داشت.
ریاضیدانان این دوران، اقلیدس و آپولونیوس و پایوس را همكاران خود میشمردند و فیلسوفان این زمان از كندی تا فارابی و ابنسینا و عامری و مسكویه با ارسطو و افلاطون و اسكندر افرودیسی همسخن بودند.
اسكندریه جایگاه تلاقی شرق و غرب است و خط فكری كه آتن را به پاریس و ایتالیای دوران رنسانس میپیوندند از اسكندریه و بغداد و ری و نیشابور و قاهره و قرطبه میگذرد. و اگر این مراكز اخیر نبودند، این رشته گسسته میشد. غرب امروز واسطه مستقیم تمدن یونانی نیست، همچنانكه تمدنی كه امروزه شرقی یا اسلامی نامیده میشود بدون میراث یونانی، هویتی را كه در تاریخ كسب كرده است نمیداشت.
خوشوقتم كه كتابخانه بزرگ و پرافتخار اسكندریه امروز با تكیه بر آن سابقه درخشان میكوشد تا خود پایگاه معرفت و تحقیق و اطلاعرسانی برای مصریان و همه مسلمانان و حتی جهانیان باشد.
كتاب بارزترین نماد فرهنگ و تمدن است. داستان كتاب داستان دلكش است كه هر بخش و قطعهای از آن را باید در جایی یافت، اما آنچه كتابها از <قصه كتاب> به ما میگویند، همه دلفریب و زیبا نیست، چه بسیار اتفاقات تلخ و جانگداز كه بر كتاب رفته و چه مایه خوندل كه به پای <اسفار كاتبان> چكیده است.
آنچه از پاپیروسهای قرون اولیه كه از چنگ زمان گریخته و به ما رسیده است و آن حكایتها كه از كتابخانههای چند صدهزار جلدی قرون پیشین گفتهاند، همه و همه روزنههایی است به <باغ پر درخت> ادب و فرهنگ و علم بشری.
كیست كه وقتی از زبان ابنسینا میشنود كه كسی به او در بازار <وراقان> كتاب شرح مابعدالطبیعه فارابی را عرضه كرده و از او خواسته است كه آن كتاب را بخرد و او قبل از آن بارها كتاب ما بعدالطبیعه ارسطو را خوانده است و معانی آن كتاب بر او پوشیده مانده و رخ نمینموده است، تا اینكه به كمك این كتاب به مضامین فكر ارسطو دست یافته است، از بازیهای غریب روزگار كه چنین دستبر خود مینماید و شیرین كاری میكند تعجب نكند؟
در این قصه در واقع كتاب خواننده خود را به پیش خود خوانده است و گویا در اغلب موارد كار به همین روال است یعنی ما خیال میكنیم كه از میان كتابها یكی را انتخاب میكنیم، ولی اگر دقت كنیم میبینیم كه این كتاب است كه خواننده خود را برمیگزیند وگرنه چه بسیار كتابها كه <با همه شوخی مقیم پردههای راز> هستند و در عین انتشار محجوب باقی میمانند. كتاب هرچه بیشتر از زمین و زمان ارتفاع بگیرد كار بر اهل طلب سختتر میشود. چه بسیار كسان كه در كتاب غرق شدهاند اما جانشان میان <آری> و <نه> در تعلیق و نوسان بوده است.
شاید این كلمات بعضی از شما را به یاد ماجرای ملاقات ابنعربی و ابنرشد بیندازند. روایت ابنعربی چنین است: روزی پدرم مرا به خانه ابنرشد فرستاد، وقتی بر او وارد شدم چندان كتاب در اطراف او بود كه دیده نمیشد.
وقتی چشم ابنرشد به من افتاد رنگ از رخسارش پرید و من در آن هنگام در اوان جوانی بودم. ابنرشد از من پرسید <آری>؟ گفتم <آری>، سپس گفتم <نه> و میافزاید كه چند روز بعد ابن رشد درگذشت، در یك طرف خورجین، جنازه او بود و در طرف دیگر آثار او، گفتم:
هذا الامام و هذه آثاره
یا لیت شعری هل اتت آماله
گرچه به همه آمال از راه علم رسمی و درس نمیتوان نایل شد، ولی تمام حوزه علوم طبیعی و بخشی بزرگ از علوم معنوی و انسانی و اخلاقی از طریق كتاب و درس و بحث آموخته میشود.
جامعهای كه علم و كتاب و هنر و فرهنگ را جدی میگیرد علائم و آثاری دارد كه از جمله آن آثار، یكی فراهم بودن امنیت برای اهل علم و معرفت و احترام به آزادی اصحاب قلم و هنر است. اگر آزادی و امنیت برای مردمان واجب و لازم است برای اهل علم و هنر و اندیشه واجبترین و لازمترین است، زیرا بدون امنیت وآزادی نه هنری پدید میآید و نه فكری و معرفتی. مساله امنیت و آزادی برای كسانی كه به خلاقیت ادبی، هنری و فلسفی اشتغال دارند مساله مرگ و زندگی است و شاید همین اشاره كوتاه جوابی اجمالی باشد به اینكه چرا جوامع ما آنگونه كه باید و شاید رشد نداشته و دچار عقبماندگیاند. انس با كتاب، انس، خلوت و سكوت و تفكر است.
امیدوارم لذت این انس نصیب همه ما بشود.
نویسنده : سیدمحمد خاتمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست