یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
بهسازی طبقه بندی اصلاحی تربیتی
لازمهٔ اعمال برخی از اصول پیشنهادی فوق این است كه مجرمین به دقت و با توجه به سطوح احتمال خطر، نارساییهایی كه علت وقوع جرم هستند و... طبقهبندی شده و تحت درمانهای متناسب (اصل فردی سازی درمانها) قرار گیرند. تحقیقی كه در دههٔ ۱۹۶۰ در خصوص مشمولین آزادی مشروط آغاز شد و بعدها از طریق تحقیقات دیگر به مشمولین پروبیشن و زندانیان تسری یافت عوامل پیش بین متعدد و مناسبی را برای تخلفات جدید این افراد مورد شناسایی قرار داد. این تحقیقات به توسعهٔ ابزارهای ارزیابی خطر منجر شدند. لازم به ذكر است این ابزارها در سطح وسیعی در متمركز ساختن تدابیر اصلاحی - تربیتی بر خطرناكترین مجرمین مؤثر بودهاند
علیرغم این پیشرفتها، شیوههای طبقهبندی غالباً به اندازه كافی مورد بررسی قرار نگرفتهاند. شیوههای فعلی نیز به خاطر اهمیت ندادن به ابزارها و عدم استفاده از متغیرهای مطلوب ناقص هستند همچنین راهكارهای طبقهبندی و ارزیابی خطر به خوبی مورداستفاده قرار نمیگیرند. برای مثال توانایی تكنولوژی ارزیابی خطر برای كمك به تحصیل اهداف درمانی زمانی كه منحصراً برای اهداف امنیتی مورد استفاده قرار گیرد. (چه كسی بی خطر است تا آزاد شود ) نادیده گرفته میشود.
این تحقیقات دستورالعملهای متعددی را شناسایی می كنند كه میتوانند به تلاشهای درمانی اقدامات اصلاحی - تربیتی كمك نمایند.
▪ اولین دستورالعمل اینكه عوامل عمومی ارزیابی خطر مثل سن فرد به هنگام اولین دستگیری "تعداد موارد لغو حكم پروبیشن و آزادی مشروط" و "تعداد جرایم ارتكابی قبلی "نمیتوانند مجرمین یا دستاندركاران درمان را به سوی اهداف معنادار آن هدایت كنند زیرا اینها متغیرهایی غیرقابل تغییر هستند به طوری كه به آنها عوامل پیش بین "ایستا" میگویند.در عوض محققین اظهار میدارند كه لازم است به"عوامل پیش بین پویای خطر" نظیر ارزشهای مجرمانه،دوستان ضداجتماعی و شخصیت كه مجرمین میتوانند ضمن اینكه تحت نظارت اصلاحی - تربیتی قرار دارند آنها را تغییر دهند توجه شود. در واقع اگر برنامهای در این متغیرهای پویا تغییراتی (اعم از مثبت یا منفی) ایجاد كند ممكن است یك كاركرد امنیتی نیز داشته باشد زیرا تغییر در عوامل پویای خطر در سطحی گسترده پیش بینی كنندهٔ رفتارهای مجرمانه آینده میباشد.
▪ دستورالعمل دوم كه از تحقیقات فعلی در خصوص طبقهبندی مجرمین به دستآمده است مبتنی بر مطالعاتی است كه به سیستمهای طبقهبندی شخصیتی و روان شناختی مربوط میشوند. این سیستمها مجرمین را براساس مراحل تحول روانی یا شخصیت طبقه بندی میكنند. فایدهٔ این طبقهبندی كه براساس تیپ شناسی مجرمین صورت می گیرد این است كه دستاندركاران اصلاح و تربیت رابه سوی شناخت مهمترین عوامل پویای خطر و نیز مؤثرترین شیوههای درمانی هدایت میكند.در حالی كه تحقیقات اولیه، اعمال این سیستمهای روان شناختی را درمكانهای اصلاحی - تربیتی بسیار مشكل ساز میدانند، تحقیقی كه اخیراً توسط وان ورهیز انجام شده است ازسیستمهای طبقهبندی مبتنی بر شخصیت شدیداً حمایت میكند.
مدلهای طبقهبندی شخصیت و مدلهای پویای ارزیابی خطر،اهمیت توجه به "كمبودهایی كه علت وقوع جرم هستتد "را طی مدت درمان خاطر نشان میسازند و نیز نشان میدهند كه نتایج ناشی از اقدامات اصلاحی - تربیتی متفاوت هستند به این معنا كه اعمال یك شیوه درمانی مناسب با یك تیپ از مجرمین ممكن است برای تیپ دیگری از آنها نامناسب تشخیص داده شود. متأسفانه این نكته توسط مؤسسات اصلاحی - تربیتی آمریكا معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد. مؤسسات اصلاح و تربیت غالباً برای تمام كسانی كه تحت برنامه درمانی قرار دارند رقم پایینی ازتكرار جرم را ارائه میدهند. بنابر این آنها به این مسئله كه ممكن است نتایج درمانی موفقیتآمیز برخی گروهها به واسطه نتایج درمانی ناموفق برخی دیگرخنثی شودتوجه نمیكنند.
● چه كسی به زندان میرود ؟
سن اكثر افرادی كه در زندان محبوس هستند زیر سی سال است. اكثر آنها در امر تحصیل شكست خورده و ناموفق بودهاند و اگر خانوادهای داشته باشند ارتباطشان با آنها ضعیف است. اغلب آنها از مناطق گمنام و فقیرنشین شهر هستند. كاردینال مانینگ چندی پیش اثر اجتماعی و اقتصادی فقر را به خوبی روشن ساخته است. او مینویسد: كسانی كه فقط با آمار سر وكار دارند و به ندرت، یا هرگز فقر را لمس نكردهاند در مورد این كه چگونه فقر موجب وسوسه، و وسوسه موجب شرارت و جرم میگردد چیز زیادی نمیدانند. بدبینانه است اگر بگوییم این ارتباط نزدیك میان فقر و جرم مبتنی بر قانون علت و معلول نیست.
با این وجود، زندانیان دیگری نیز هستند كه به سادگی نمیتوان آنها را به عنوان كسانی كه راه خود را به سمت مدرسه یا خانواده را گم كردهاند قلمداد نمود. برای مثال، میتوان به تعداد قابل ملاحظهٔ مجرمین مرتكب جرایم خشونت آمیز در زندانها اشاره كرد كه بسیاری از آنها برای مدت طولانی و تحت شرایط انسانی نگهداری میشوند.
تنوع زندانیان بر اساس تركیب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به همراه مسائل نژادی و جنسی،مشكلات متعددی را ایجاد می كند.
مؤسسات كیفری نوجوانان اغلب بیش از حد بزرگ است برای نمونه، فلتهام حدود هشتصد نوجوان را درخود جای داده است. تعداد كمی از كاركنان از آموزشهای ویژه برای كار با نوجوانان برخوردار هستند و اغلب این مؤسسات تنها به طور اسمی از زندانهای معمولی متمایز میشوند. حرفهٔ كمك به بزهكاران نوجوان برای هدایت آنها به سمت یك زندگی مفید و توأم با پیروی از قانون پس از آزادی، حرفهای بسیار دشوار و پرمسوولیت است. مكانهای زیادی وجود دارد كه در آنها نوجوانان فقط نگهداری و پس از سپری كردن مدت محكومیت آزاد میشوند بدون این كه هیچ مهارتی بیاموزند یا عزت نفس لازم را كسب نمایند. در نتیجه میزان تكرار جرم در محدودهٔ ۸۰ درصد باقی میماند. واضح است كه این گونه مؤسسات كیفری كارایی ندارند.
در مورد زندانیان بازداشت شده باید گفت كه تشویق این گروه محكوم نشده، به انجام فعالیت مشكل است. برای مثال در بازداشتگاه ولدز زندانیان از تسهیلات و امكانات موجود استفاده نمیكردند. احتمالاً ایجاد یك محل شبانه روزی امن برای نگهداری این افراد، نسبت به بازداشتگاههای فعلی مدل بهتری است. دلیلی وجود ندارد كه یك چنین مركز سازمان یافتهای قادر به ایجاد یك زندگی فعال در میان زندانیان نباشد. به این موضوع نیز باید توجه كرد كه زندانیان بازداشت شده بتوانند هر چه زودتر به دادگاه فرا خوانده شوند.
مشكل دیگر بیماری روانی است. تعدادی زندانی با بیماری روانی وجود دارند كه به درمان روانپزشكی نیازمند هستند. اگرچه تعداد این گونه بیماران كه از بیمارستانها به زندانها منتقل میشوند به اندازهٔ آنچه كه انتظار میرود زیاد نیست، اما یك تعداد نگرانكنندهای از زندانیان هستند كه نیاز به كمكهای خاص روانپزشكی دارند. در بعضی موارد، این زندانیان به توجه خاصی نیاز دارند كه پزشكان زندان به حد كافی برای آن تجهیز نشدهاند. یا باید پزشكان زندان برای رسیدگی به این مشكلات آموزش ببینند یا افرادی كه گرفتار این مشكلات هستند باید به بیمارستانهای تخصصی منتقل شوند تا بتوانند به طور مناسب تحت درمان قرار گیرند.
از مثالهای بالا استنباط میشود كه گروههای مختلف زندانیان، مشكلات و چالشهای متنوعی برای ادارهٔ خدمات زندان ایجاد میكنند. اگر هدف، تشویق زندانیان به سوی یك زندگی مفید توأم با پیروی از قانون پس از آزادی باشد، نوع روش موجود برای برخورد با هر تیپ زندانی باید با نیازهای متعدد آنها و سطوح احتمال خطر سازگار شود. جایی كه هدف حبس، كاهش جرم است ملاحظات عامتری باید مورد توجه قرار گیرد.
کوکب رحیمی میرآبادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست