یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سونامی اقتصادی


سونامی اقتصادی

تحلیل روزنامه وال استریت ژورنال از اوضاع اقتصادی جهان اگرچه کمی نگران کننده, اما واقع بینانه به نظر می رسد

تحلیل روزنامه وال‌استریت ژورنال از اوضاع اقتصادی جهان اگرچه کمی نگران‌کننده، اما واقع‌بینانه به نظر می‌رسد. آدمی علا‌قه‌مند است تحلیل‌های تا این حد عریان، برهنه و آزاردهنده را باور نکند و به سرعت آنها را به بایگانی ذهن حوالت دهد. اما واقعیات عرصه زندگی و اتفاقاتی که در حوزه اقتصاد جهانی روی می‌دهد بسیار برنده‌تر و تاثیرگذارتر از آنی است که گوش‌های خود را به نشنیدن بزنیم. این تحلیل که بحران جهانی تازه در سال ۲۰۰۹ واقعیات خود را به رخ می‌کشد تحلیلی عمیق و قابل اعتنا است. ‌ نکته مهم دیگر این است که بحران‌هایی شبیه آنچه در سال‌ها و دهه‌های قبل روی داده بر اساس این تحلیل نمی‌تواند در دسته‌بندی بحران‌های جهانی قرار گیرد. آنها در بدترین شرایط بحران‌های منطقه‌ای محسوب می‌شوند. حداقل آن است که بپذیریم برخی از این بحران‌ها در دل بلوک‌های سیاسی و اقتصادی نمود یافته‌اند.

اما گویا این بحران اولین دست از بحران‌هایی است که می‌توان صفت <جهانی> بر آن اطلا‌ق کرد. بدین معنا که بحران اقتصادی جاری نه‌تنها به اقتصاد و حوزه سیاسی مشخص یا به بلوک معینی محدود نمی‌شود، بلکه خاصیت و قابلیت تسری به تمام اقتصادهای جهانی را دارا است. از سوی دیگر بحران اقتصادی جاری تئوری‌های لیبرالی و نئولیبرالی در پاسداری از آزادی اقتصادی و عدم مداخله دولت‌ها را یکجا به کناری نهاده، نقش سیاستگذاری، هدایت و نظارت دولت‌ها را افزون می‌کند. براین اساس قابل درک است اگر بپذیریم بحران جاری مرکز ثقل تصمیم‌گیری‌ها را از نیویورک به واشنگتن، از شانگهای به پکن و از دبی به ابوظبی و از فرانکفورت به برلین انتقال داده است. تفسیر روشن‌تر این انتقال آن است که دریابیم دیگر این بزرگان حوزه بازار و پول نیستند که مرکز ثقل سیاستگذاری‌ها هستند، بلکه این سیاستمداران و کاخ‌نشینان در پایتخت‌ها هستند که نحوه، مسیر و عملکرد سیاست‌های جدید در اقتصاد جهانی را دیکته می‌کنند.از سوی دیگر وابستگی آشکار اقتصاد کشورهای بلوک غرب به نحوه تعامل و عملکرد سیاست‌های دولت‌های چین و روسیه است؛ اینکه اقتصاد جهان آزاد مجبور است به سخاوتمندی لرزان و نامطمئن رقبای قدرتمند خود دل خوش کند.اما اقتصاد متزلزل فعلی هرچند از نظر سیاستمداران داخلی در وهله اول یک نعمت ارزیابی و به شکست ابرقدرت‌ها معنا شد، کم‌کم می‌رود تا آثار مخرب خود را بر اقتصاد کشورهای مستقل ازجمله ایران بگذارد. در این شرایط است که بحران‌ها برای اقتصادهایی شبیه ایران می‌توانند همچون سیلا‌ب یا زلزله‌ای قلمداد شوند. چنانچه تدابیر، سیاست‌ها و آمادگی ذهنی و عملی مواجهه با مشکلا‌ت جدید را ندانیم در غیر این صورت بحران‌ها برای ما و کشورهای مستقل مهیب‌تر و خردکننده‌تر از واضعان و مقصران اصلی آن خواهد بود؛ بحرانی که از آن به سونامی اقتصادی یاد کرده‌اند.



همچنین مشاهده کنید