یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
گریه برای برادر
حسین من! اینجا همان سرزمین کربلاست، هر چند نامهای دیگری داشته باشد. مثل غاضریه، نینوا، ماریه و... همان سرزمینی که پیامبر خاتم دربارهاش فرمود: این سرزمین بارانداز، قتلگاه و مدفن شما خواهد شد.
خبری که امیرمومنان هنگام عبور از این سرزمین و در راه رسیدن به صفین به یاران و همراهان خود یادآور شد.
سرزمینی که از اندوه و بلای آن به خدا پناه می بری. سرزمین محنت و بلا، اینجا قتلگاه تو می شود و همه آنان که با تو پیمان خون بسته اند. کربلا واژه ای می شود که هیچ مکانی در شهرت و قداست به پای عظمتش نمی رسد.
قبله دل های بی قرار می شود، اما اینجا که خبر شهادت خود را می دهی چه سخت می گذرد به خواهرت زینب، چه سخت می گذرد بر زنان اهل حرم، زمین و زمان با آنان هم ناله می شود وقتی گریه می کنند، وقتی سیلی به صورت می زنند، وقتی گریبان چاک می کنند، وقتی خواهرت ام کلثوم فریاد می زند: یا محمد، یا علیا، ای وای مادرم، ای وای برادرم، ای وای حسین من، از بی وفایی روزگار، از سختی و بیچارگی پس از تو، حسین من.
آقای من! هر چند خواهر و همه اهل حرم را تسلی می دهی تا به وعده های الهی امید داشته باشند و دلگرم بمانند، هر چند شیوایی کلام تو را که ساکنان آسمان ها را فانی و اهل زمین هم دچار چنین سرنوشتی می شوند، در گوش خود طنین انداز بدانند، هرچند فرموده باشی: خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب و تو ای فاطمه و تو ای رباب بهوش باشید و آگاه، من که کشته شدم گریبان چاک نکنید و صورت به ناخن مخراشید و بیهوده سخنی بر زبان جاری نکنید... ، اما اینان احساس می کنند دوباره مادرشان فاطمه، پدرشان علی و برادرشان حسن را از دست می دهند، مگر تو یادگار مادر نیستی، مگر تو پناه اینان نیستی! راستی آل پیامبر را به که خواهی سپرد؟ راستی به همین زودی کشته می شوی؟ زینب به فدای تو، برادر.
حسین من! گریه راه گلویت را می گیرد و چشم هایت پر از اشک می شود وقتی زینب می پرسد برادرم بزودی کشته می شوی؟ وقتی می شنود که به ظلم و ستم کشته خواهی شد، چرا گریه نکند؟ مگر زینب خواهر تو نیست؟ چرا گریبان چاک نکند و بی هوش روی زمین نیفتد؟! و تو به رسم وفاداری آب بر سر و صورت نیفشانی؟
حسین من! چشمان خیره کودکان که به سوی تو مانده است و فریادهای در گلو مانده این جماعت و حسی که در سکوت آنان احساس می شود به مروارید وجود تو می بالند، این جماعت که روزها و شب های زیادی سختی سفر را در بیابان ها به جان خریده اند، به وجود نازنین تو دل سپرده اند، بودن تو دلیل بودن این قافله است. با تپش قلب تو، قلب ها به تپش می آید، راستی تو کشته می شوی، آن هم به دست جماعتی کینه توز، مردمانی دنیاپرست، اهل زور و تزویر؟ کاش ما هم کربلا بودیم و کربلایی می شدیم.
محمد خامه یار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست