سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

به حقیقت پیامبر قسم


به حقیقت پیامبر قسم

قرآن مجید تاکید تمام دارد که پیامبر اسلا م ص بشر بود فصلت ۴۱ مثل مردم زندگی می کرد, می خورد و می آشامید و زیست و زندگی می کرد مثل سایر انسان ها از مرگ گریزی نداشت و درگذشت انک میت و انهم میتون زمر ۳۰

قرآن مجید تاکید تمام دارد که پیامبر اسلا‌م(ص) بشر بود.(فصلت/۴۱) مثل مردم زندگی می‌کرد، می‌خورد و می‌آشامید و زیست و زندگی می‌کرد. مثل سایر انسان‌ها از مرگ گریزی نداشت و درگذشت. انک میت و انهم میتون(زمر/۳۰)

از روزگار پیامبر اسلا‌م(ص) تا به امروز شاهد دو گرایش فکری و یا پژوهشی هستیم که هر دو در داوری درباره پیامبر اسلا‌م(ص) به افراط و تفریط گراییده‌اند.

شاید نطفه آغاز یک گرایش هنگامی بود که عمر بن خطاب که از یاران و اصحاب پیامبر(ص) بود، در حادثه مرگ پیامبر فریاد زد که: محمد(ص) نمرده است! ابوبکر صحابی دیگر پیامبر(ص) به همین آیه شماره ۳۰ سوره زمر اشاره کرد و عمر ساکت شد.( النکت و العیون، ماوردی) در واقع عمر می‌خواست وجه بشری پیامبر(ص) را انکار کند که با یادآوری آیه قرآنی متوجه خطای داوری‌اش شد.

گرایش دیگر می‌خواهد همان وجه الهی و معنوی پیامبر(ص) را که با وحی محقق شده است، انسانی و این جهانی جلوه دهد. گرایش اول وجه انسانی و بشری را انکار می‌کرد؛ مثل داوری غالیان درباره امام علی(ع.) گرایش دوم از وجه الهی و رسالت و نبوت تفسیری انسانی و تجربی و این جهانی به دست می‌دهد.

گرایش دوم گمان می‌کند که می‌خواهد نقش پیامبر اسلا‌م(ص) را در اسلا‌م پررنگ کند و به پیامبر(ص) نقشی مرکزی اختصاص دهد.

اسلا‌م آیینی است که مرکزیت آن قرآن مجید است. از این رو اسلا‌م با آیین یهود که مرکزیتش قوم یهود( بنی‌اسرائیل) و آیین مسیحیت که مرکزیت آن شخصیت مسیح است متفاوت است.

موارد متعددی که در حقیقت نقد روش و یا هشدار شدید به پیامبر اسلا‌م(ص) است و در قرآن به صراحت ذکر شده است، نشانه روشنی است که پیامبر(ص) به‌عنوان نبی، برای مردم زمانه خود و همه زمان‌ها پیامی را از سوی خداوند آورده است. رسول یعنی فرستاده خداوند است تا آن پیام را به مردم ابلا‌غ کند.

گرایشی که شخصیت پیامبر(ص) را از بعد الهی و ظرفیت دریافت وحی خداوند منفک می‌کند، در حقیقت پیوند میان آسمان و زمین و باطن و ظاهر و معنویت و ماده را قطع می‌کند.

این گرایش گاه آنچنان دچار افراط می‌شود که برای موجه نشان دادن نظر خویش- آنچه تا به حال در این باره مطرح شده است، یک نظر است و نه نظریه- در جست‌وجوی خطا در متن قرآن مجید و زندگی پیامبر(ص) هم برآمده است.

محصول چنین گرایشی تخریب ایمان مومنان به الهی بودن کلا‌م خداوند و نیز عصمت و قدسیت شخصیت پیامبر(ص) است.

تردیدی نیست که نمی‌توان درباره انگیزه‌ها و یا انگیخته‌های نظرپردازان داوری کرد، اما می‌توان آثار چنان مطالب یا مفاهیمی را مشاهده کرد. گفته‌اند می‌توان درخت را از میوه‌اش شناسایی کرد. باید دید نظری که تقدس را از متن آیات قرآنی و شخصیت پیامبر اسلا‌م(ص) حذف می‌کند، چه محصولی دارد؟نتیجه این رویکرد عشق و ایمان بیشتر و ژرفتر به قرآن و پیامبر(ص) است، یا برعکس تردید و تزلزل در اندیشه‌ها و ایمان‌ها ایجاد می‌کند؟

حتما برخی با شنیدن چنین شبهه‌هایی در صدد اندیشه و پژوهش بر می‌آیند و اندیشه دینی و ایمان آنان توان و بالندگی بیشتری پیدا می‌کند و البته برخی یا بسیاری نیز آسیب می‌بینند.

دکتر ابراهیمی دینانی در گفت‌وگوهای جذابی که با پژوهشگر جوان و هوشمند آقای کریم فیضی داشته‌اند، به همین موضوع پرداخته‌اند. چنان که می‌دانیم رسم متفکران و فیلسوفان این نیست که برای اندیشه و نظر خود سوگند یاد کنند. دکتر دینانی در این کتاب- البته فقط در این کتاب-! در بحث پیامبر اسلا‌م(ص) و مقوله وحی قسم خورده‌اند. در قسم ایشان سوز و صمیمیتی بود که دریغم آمد شما آن را نخوانید:

<می‌خواهم یک جواب صریح و رک و مقداری تند به شما بدهم. به حقیقت خود پیغمبر قسم! وحی زبان پیغمبر است ولی زبان پیغمبر به خدا قسم زبان خداست...به صورت مستقیم زبان خداست، بدون مجاز خداوند اگر بخواهد حرف بزند، به زبان حضرت ختمی مرتبت حرف می‌زند.*>

عطاءالله مهاجرانی

سرشت و سرنوشت، گفت‌وگو با دکتر دینانی، انتشارات اطلا‌عات ، صص۲۰۹ و ۲۱۰



همچنین مشاهده کنید