یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
وی آی پی در آی سی یو
![وی آی پی در آی سی یو](/web/imgs/16/161/vozjt1.jpeg)
۳۰ ساله است. وزنش به زحمت به ۲۰ کیلوگرم و قدش با دست وپای مچاله، به ۵۰ سانتیمتر هم نمیرسد. دیگر تقریبا عضلهای روی استخوانها نمانده و استخوانهای بیحفاظ، تا آخرین حد روی خود پیچ خوردهاند و البته فلج!
تنها حرکت باقیمانده، تکان مختصری است در دست چپ و حرکات اندکی در سر و جنبش خفیفی در قفسه سینه که آخرین نفسها را فرو میدهند. چشمهای بیفروغ به جایی دور مینگرند و من درنمییابم که آیا هنوز به هوش است یا بیهوش.
یک بیمار با دیستروفی عضلانی پیشرفته است که از کودکی مبتلا بوده و حالا دارد آخرین مراحل این بیماری پیشرونده را میگذراند...
سوپروایزر شب پشت سر من ایستاده و با پوزخندی معنادار میگوید: «دکتر، شنیدم دارین روی بیماران لاعلاج تحقیق میکنین!» منظورش این است که: «این چه مریضیه خوابوندی؟»
میگویم: «شنیدم شما هم اخیرا در متلک گفتن پیشرفت کردین!»، اما پرستار مسوول آیسییو از این رودر بایستیها ندارد: «آقای دکتر این چه مریضیه خوابوندین؟
چی میخواد بشه؟» و آزمایش گازهای خون را به من نشان میدهد که گاز کربنیک خونش دو برابر طبیعی شده و او دیگر نمیتواند با استفاده از ریههایش اکسیژن را با گازکربنیک جابهجا کند.
- «نیست آیسییوی شما هم پر از مریضه!؟»
اما خود من هم از خودم میپرسم که: «راستی چه باید کرد؟»
میپرسم: «این مریض همراه داره؟»
میگویند: «بله، برادرش بیرونه. ایشون هم پزشک هستند.»
میگویم بیمار را سریع به دستگاه تنفس مصنوعی وصل کنند و از بیمارستان بیرون میآیم.
● هرکاری لازم باشه، انجام بدهیم؟
دم در بیمارستان، آقای جوانی از تاریکی زیر درخت برمیخیزد و پیش من میآید؛ در حالی که سعی میکند مودب و آرام باشد. ساندویچ نیمخورده خود را پشت بدنش مخفی میکند. با سرعت تکههای کالباس را از روی لباسش پاک میکند و میپرسد: «آقای دکتر برادرم را دیدین؟»
میپرسم: «همان بیمار با دیستروفی عضلانی را؟» و او شروع میکند به توضیحات مفصل و دقیقی که در طول دو هفته گذشته برای نارسایی تنفسی بیمار انجام شده و نتیجه آزمایشها و گزارش وضعیت بیمار را و ....
میپرسم: «آقای دکتر، من فقط میخواهم بدانم که آیا خانواده شما مایلاند هرکاری که برای زنده نگهداشتن این بیمار ضروری است، انجام شود؟»
مکثی طولانی میکند. سرش را از ادب و شرم به زیر انداخت. به من مینگرد، اما نه مستقیم در چشمها. ریشی چندروزه و سر و وضعی به غایت آشفته دارد: «یعنی از سر و روی من نمیتوانید جواب این سوال را بگیرید؟ من دو هفته تمام است که نخوابیدهام.»
- «یعنی هرکاری لازمه، انجام بدیم؟»
- «البته، البته» و برمیگردد که برود، اما دوباره روی پاشنه میچرخد و رو به من میکند و میگوید: «میدونین؟»
باز مکث طولانی میشود، گویی میاندیشد که آیا این توضیح آخر لازم هست یا نه: «آقای دکتر، وقتی بیمار ما دهن باز کنه، میفهمین که ستون خونه ماست. میدونین، او با همین وضعیتی که فقط یک دستش تکون میخوره، بیشتر از همه ما از زندگیش لذت میبره و ....» مژههایش قطره اشکی را میبلعند و او دیگر چیزی نمیگوید...
● او، یک استعداد درخشان بود
گفته بودند پزشک عمومیاست، گفته بودند که در سال ورود به دانشکده از استعدادهای درخشان دوره خود بوده، اما رفتهرفته در سالهای بالاتر، این استعداد ابتدا به سوی ریاضی و کامپیوتر و سپس به سوی فلسفه منعطف میشود. یکی دو سالی ترک تحصیل میکند، اما درنهایت به اصرار خانواده دوره پزشکی عمومیاش را تمام میکند.
انگار روحش با پرداختن به درمان صرع و بواسیر آرام نمیگرفته. گویی روحش عقاب آشیانههای بالاتر بوده است. گویی به دنبال گم کردهای بوده، شاید نیمهای گم کرده! شاید تفکر در این روحی که هرچه بیشتر و بیشتر از مظاهر فیزیکی حیات منتزع و اندیشه و احساسی خاص و بیپیرایهتر میشود، او را به وادیای برده که پیش از آن نه میدیده و نه میشناخته.
● معنای زندگی چیست؟
او به سرعت در سیاهی ناپدید میشود و من حالا از خود میپرسم: «آیا زندگی در اساس یک فعالیت فکری و روحانی است یا یک فعالیت حرکتی و فیزیکی؟» و باز از خود میپرسم که: «چرا بسیاری از ما قضاوت درباره زندگی را به خود محدود نمیکنیم و چرا قضاوت درباره زندگی دیگران را به خود آنها و خدایشان وانمیگذاریم؟
چگونه میتوان درباره ارزیدن یا نیرزیدن زندگی روحی که میاندیشد و احساس میکند، از بیرون به قضاوت نشست و حکم صادر کرد. گیریم که این روح، راه رفتن و جابهجا شدن را نتواند یا برخود نپسندد.»
به آیسییو اطلاع میدهم که: «کوچکترین غفلتی در مورد این بیمار پسندیده نیست.»
دکتر بابک زمانی
انتخابات انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری ستاد انتخابات کشور قالیباف
هواشناسی تهران قتل آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس سلامت خانواده بارش باران سیل محیط زیست
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان خودرو بانک مرکزی بازار خودرو دولت سیزدهم دلار بازنشستگان قیمت سکه بورس
سینمای ایران سینما کتاب شهید تلویزیون رسانه ملی سید ابراهیم رئیسی تئاتر دفاع مقدس رامبد جوان
باتری ماهواره
اسرائیل رژیم صهیونیستی جو بایدن آمریکا غزه فلسطین روسیه دونالد ترامپ جنگ غزه ترامپ ترکیه چین
استقلال فوتبال یورو 2024 پرسپولیس باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند لیگ برتر آلمان بازی تیم ملی فوتبال ایران باشگاه استقلال جواد نکونام
الکامپ ربات اینترنت نمایشگاه الکامپ عیسی زارع پور هوش مصنوعی وزیر ارتباطات فناوری فیبر نوری گوگل مایکروسافت
گردش خون قلب افسردگی حافظه سکته مغزی پیاده روی سرطان کاهش وزن فشار خون