جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آثار ذكر در سازندگی روحی و اخلاقی


آثار ذكر در سازندگی روحی و اخلاقی

ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد كه یاد متقابل خدا از بنده, روشنی دل, آرامش قلب, ترس از نافرمانی خدا, بصیرت و شناخت شیطان, بخشش گناهان, و علم و حكمت از جمله آنهاست

ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنی دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانی) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.

یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی‏ترین راه‏های سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنی مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یا دحق.

ذكر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می‏زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مكدر می‏كند. از اینجاست كه یكی از رسالت‏های اولیای الهی و كتابهای آسمانی، برطرف نمودن این كدورت و تاریكی است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نام‏های قرآن شمرده‏اند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر(ص) چنین اشاره می‏كند:

«...قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله...». [۱]

«خداوند ذكری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند». همچنین از نام‏های قرآن مجید ذكر می‏باشد: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون». [۲] «ما ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم و آن را حفظ خواهیم كرد».

وجه نامگذاری پیامبر(ص) و قرآن به ذكر این است كه موجب یادآوری خداوند متعال می باشند؛ زیرا یادآوری منوط به دانش قبلی است و این پیامبران و كتاب‏های آسمانی می باشند كه پرده غفلت و فراموشی را از روی دل كنار زده و نور الهی را بدان می‏تابانند. بنابراین یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت می رساند و امید را در انسان زنده می‏كند و یإس و ناامیدی را كه از تنگناهای زندگی مادی و معادلات بشری ناشی می‏گردد، برطرف می‏كند.

ذكر خدا ارتباط معنوی عبد سالك با رب مالك است و این انسان است كه نباید خود را وقف زندگی مادی كند و مقصد را در خود و دنیای خود محدود سازد، بلكه باید خود را برای سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا كند.

ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب‏آور و با شكوهی دارد كه هریك از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تإثیر به سزایی دارد. عمده‏ترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:

۱. یاد خدا نسبت به بنده

اولین اثر یاد خدا این است كه خدای متعال نیز انسان را یاد می‏كند: «فاذكرونی اذكركم...». [۳] «مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم». از اینكه در این آیه شریفه یاد خداوند متعال، منوط به یادكردن بنده شمرده شده است، یك نكته دقیق فهمیده می‏شود و آن عبارت است از تصور دو نوع ذكر از طرف خدا؛

الف: ذكر عام.

ب: ذكر خاص.

ذكر عام عبارت از هدایت عام الهی است كه شامل تمام موجودات می باشد و اختصاص به گروه خاصی ندارد و شاهد آن آثار ذكر عام الهی در پهنه گیتی می‏باشد. و آن اعطای مواهب و عطایای گوناگون خداوند به تمام ممكنات می باشد و این یاد همگانی كه فیض مستمر الهی است، هرگز قطع نمی‏شود.

اما ذكر خاص به بندگان خاص و ذاكر تعلق دارد و یك نوع توجه و لطف است از جانب خداوند متعال.

۲. روشنی دل

خداوند؛ ذكر خویش را موجب نورانی شدن و بیداری دل‏ها می‏داند. مردن دل و افسردگی از هولناك‏ترین سی روزیهاست؛ به طوری كه حضرت علی (علیه السلام) اولین سفارششان به امام حسن مجتبی (علیه السلام) - در نامه‏ای كه به فرزند ارجمندشان نوشته‏اند - این است كه بیش از هرچیز به آبادانی دل خویش بپردازد: «فانی اوصیك بتقوی الله -ای بنی- و لزوم امره و عماره قلبك بذكره...». [۴] «پسرم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد كردن قلب و روح با ذكر او و چنگ زدن به ریسمان الهی توصیه می‏كنم...».

یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوباره آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكر حق نور است و مداومت در آن، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می‏دهد؛ شفافیت و لطافت و درك و شور و عشق به آن می‏بخشد و گرمی و تپش و نشاط تازه در آن می‏دمد. این ثمره ذكر را حضرت علی (علیه السلام) چنین گوشزد می‏كند:

«ان الله تعالی جعل الذكر جلإ للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده...».

[۵] «خداوند متعال یاد خویش را جلای قلبها قرار داده، كه در اثر آن گوش، پس از سنگینی می‏شنود و چشم پس از كم‏سویی می‏بیند و بدین وسیله پس از لجاجت و دشمنی منقاد و رام می‏گردد».

۳. آرامش قلب

سومین اثری كه برای یاد خدا بیان می‏شود آرامش دل آدمی است. به تعبیر قرآن طمإنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكرالله الا بذكر الله تطمئن القلوب». [۶] «كسانی كه ایمان آورده‏اند و دل‏هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل‏ها آرام می‏گیرد».

یاد خدا داروی معنوی اضطراب و افسردگی است كه از نظر روانشناسی علل آن ترس، آینده مبهم، نگرانی از شكست خوردن، ترس از بیماریها و نگرانی از عوامل طبیعی می‏باشد. گذشته از مسإله بیماری اضطراب، آرامش طلبی در فطرت انسان ریشه دارد و در سرشت انسان‏ها حس آرامش جویی نهفته است و بسیاری از فعالیت‏های آدمی در حقیقت پاسخ به ندای الهی فطرت است.

وقتی به زندگی خود و بسیاری از افراد نظر می‏كنیم، می‏بینیم هدف بسیاری از كارهای ما دست‏یابی به گوهر گرانبهای آرامش است؛ یعنی انسانها در طول زندگی خود تلاش می‏كنند تا به آرامش خاطر و طمإنینه نایل شوند. در این نقطه بین انسان‏ها اشتراك نظر وجود دارد، ولی اختلاف نظر در تعیین و تشخیص چیزهایی است كه به زندگی آرامش می‏بخشد.

بسیارند كسانی كه این گوهر نفیس را در گرو ثروت اندوزی و رفاه مادی می‏دانند و آرامش گم شده خود را در آن می‏جویند و به قول خودشان، پشت خود را می‏بندند تا برای عمری، خیال آسوده و آرامش خاطر داشته باشند؛ گروهی نیز آرامش را در كسب مقام و شهرت می‏بینند و برای آن خود را به آب و آتش می‏زنند؛ گروهی -به اشتباه- آرامش را در پناه بردن به دامن «اعتیاد» می‏بینند تا دمی آرامش و تسكین یابند كه این آرامش كاذب است.

ولی قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا می‏داند و تنها پاسخ ندای فطرت را ذكر خدا می‏بیند. [۷] ولی مقصود ذكر قلبی است نه ذكر زبانی؛ زیرا قرآن كریم آن ذكر زبانی را كه با ذكر قلبی همراه نیست، ممدوح نمی‏شمارد بلكه مذموم می‏داند درباره نماز می‏فرماید: (...اقم الصلاه لذكری). [۸] «نماز را با یاد من اقامه كن». و در سوره ماعون می‏فرماید: (فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون). [۹]«وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل‏اند». معلوم می‏شود اگر كسی نماز بخواند، هرچند كه ذكر خدا بر زبانش جاری است ولی غافل باشد و نداند چه می‏گوید، كارش زار است.

بنابراین، مقصود اصلی، ذكر قلبی است نه ذكر زبانی. ذكر زبانی زمینه است برای پیدایش ذكر قلبی و آرامش با ذكر قلبی مشكلات را حل می‏كند. [۱۰] خداوند در سوره طه خطاب به حضرت موسی و هارون (علیه السلام) می‏فرماید: (اذهب انت و اخوك ب‏آیاتی و لا تنیا فی ذكری). [۱۱]«تو و برادرت با آیات و معجزات من حركت كنید و در یاد كردن من سستی نكنید». این ذكر، ذكر قلب است؛ زیرا انسانی كه در برابر خطر مواجه می‏شود و به مقاومت در برابر آن خطر، مإموریت پیدا می‏كند، با ذكر زبانی نمی‏تواند مشكلی را حل كند؛ طمإنینه است كه مشكلات را حل می‏كند و طمإنینه، با ذكر قلب است نه با ذكر زبان. البته ذكر زبان خوب است و زمینه را برای ذكر قلب فراهم می‏كند. [۱۲] در خصوص این بحث كه یاد خدا و ذكر قلبی آرام بخش دلهاست، امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید: «ان القلب لیتجلجل فی الجوف یطلب الحق فاذا اصابه اطمإن و قر». [۱۳] «دل آدمی از درون مضطرب می شود و در حقیقت خواهان حق است پس آنگاه كه به حق رسید، آرام و قرار می‏گیرد».

۴. خشیت و ترس از خدا

از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می‏باشد. قرآن در این زمینه می‏فرماید: (انما المومنون الذین اذا ذكر الله و جلت قلوبهم...). [۱۴] «تنها مومنان هستند كه هرگاه یادخدا به میان آید، دل‏هایشان ترسان شود». كه این ترس از درك عظمت و علم ایشان سرچشمه می‏گیرد؛ لذا خداوند در قرآن تنها عالمان را متصف به خشیت می‏داند و در سایه خشیت از خداوند است كه انسان از ارتكاب معاصی اجتناب می‏ورزد.

۵. بصیرت یافتن و شناخت شیطان

یكی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه‏روزی او، افتادن به دام‏های ناپیدای شیطان است و ذكر حق به انسان بصیرتی می‏دهد كه وسوسه‏های پنهان و دام‏های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد:

(ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذا هم مبصرون). [۱۵] «اهل تقوا آن هنگام كه دچار وسوسه گروهی از شیاطین شوند به یاد خدا می‏افتند و در آن وقت است كه بینا می‏گردند».

۶. بخشش گناهان

از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند، مغفرت الهی می‏باشد كه شامل حال یادكنندگان خدا می‏گردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. قرآن مجید در این باره می‏فرماید: (... و الذاكرین الله كثیرا و الذاكرات اعد الله لهم مغفره و اجرا عظیما). [۱۶] «مردان و زنانی كه بسیار یاد خدا كنند، خدای متعال برای آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است».

انسان مومن بر اثر لغزش هایی كه در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانی به سر می برد و دائم به دنبال انجام كارهایی است كه باعث آمرزش گناهان وی گردد، از طرفی خدای غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روی بندگان خود گشوده و فرموده است: (قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا...). [۱۷] «بگو ای بندگان من كه با ارتكاب گناهان بر خود زیاده روی نمودید از رحمت خداوند نومید نباشید؛ زیرا خداوند متعال جمیع گناهان را می‏آمرزد».

از طرف دیگر؛ خداوند كارها و راه‏های متعددی را برای آمرزش بندگان قرار داده است و هركس با وسیله ای می‏تواند برای خود آمرزش طلب كند و از آن جمله است ذكر بسیار خدای متعال.

اسماعیل نساجی زواره

پی نوشت:

[۱]. طلاق، ۱۰ و ۱۱.

[۲]. . حجر، ۹.

[۳]. بقره،۱۵۲.

[۴]. نهج‏البلاغه، نامه ۳۱.

[۵]. همان، خ ۲۲۲ / ۲.

[۶]. رعد، ۲۸.

[۷]. فضایل و آثار ذكر، علیرضا مسعودی، ص ۱۰۵ تا ۱۰۷.

[۸]. طه، ۱۴.

[۹]. ماعون، ۴ و ۵

[۱۰]. مجله پاسدار اسلام، شماره ۱۳۶، ص ۱۷.

[۱۱]. طه، ۴۲

[۱۲]. همان، ص‏۱۷.

[۱۳]. اصول كافی، ج ۲، ص ۴۲۱.

[۱۴]. انفال، ۲.

[۱۵]. اعراف، ۲۰۱.

[۱۶]. احزاب، ۳۵

[۱۷]. زمر، ۵

[۱۸]. نهج‏البلاغه: خطبه ۲۲۲ / ۳ و ۴

[۱]. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ۱۳.

[۲]. همان، خ‏۲۲۲، ۸، ۹، ۱۰.

[۳]. كهف، ۲۴

[۴]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۴۵.

[۵]. حشر، ۱۹.

[۶]. مجله تربیت، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۰.

[۷]. همان، ۳۱.

[۸]. احزاب، ۴۱ و ۴۲.

[۹]. پاسدار اسلام، شماره ۱۳۷، ص ۹.

[۱۰]. حدید، ۲۳.

[۱۱]. یوسف، ۸۶.

[۱۲]. نمازشناسی، حسن راشدی، ص ۷۹.

[۱۳]. همان، ص ۱۶۸ و ۱۶۹.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.