شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اسلام شهروندی و ایده اُخوّت و برابری


اسلام شهروندی و ایده اُخوّت و برابری

روندهای اخیر اندیشه ورزی در حوزه مطالعات توسعه, توجه خاصی به مفهوم شهروندی, حقوق و مشارکت افراد نموده است

روندهای اخیر اندیشه ورزی در حوزه مطالعات توسعه، توجه خاصی به مفهوم شهروندی، حقوق و مشارکت افراد نموده است. این رویکردهای جدید، به عنوان نگرش حقوق- محور به توسعه، طبقه بندی شده، و موجب طرح سئوالاتی در باب مفاهیم ذکر شده می گردند.

عده ای از مورخین تاریخ اندیشه ها، در باب مفهوم سازی شهروندی اظهار می دارند که مباحثات مربوط به این مفهوم در سه روند متفاوت جریان داشته است: لیبرال، کمونیتاریان، و جمهوریخواهی مدنی.

نظریات لیبرال، شهروندی را به عنوان موقعیتی تعریف می کنند که در طی آن افراد مجموعه های خاصی از حقوق فراگیر که توسط دولت تضمین شده را به دست می آورند. این ایده بر یک مضمون انفعالی شهروندی حکایت دارد، چرا که متضمن هیچ گونه مسئولیتی نیست.

رویکرد جمهوریخواهی مدنی، بر حق و الزام شهروندان به مشارکت در امور سیاسی اشاره می کند. این ایده، بر نقش فعالانه افراد در رابطه با جامعه

سیاسی‌شان دلالت دارد. در همین حال نظریه های کمونیتاریانی بر انگاره شهروند به‌طور اجتماعی تجسم یافته و متعلق به اجتماع، تمرکز می نماید.

در واقع، بحث و گفتگو در باب هویت، و با تمرکز بر اینکه مردم خود را چگونه دیده و به عنوان شهروند عمل می کنند، چهار چوب بخش اعظم مباحثات جدید شهروندی را تشکیل می دهد. این رهیافت جدید که با نام الگوی سیاست هویتی، شناخته می شود، هویت را به مثابه یک دارایی سیاسی مثبت به شمار می آورد. از این رو در مباحثات شهروندی، و احساس تعلق و تلاش برای حقوق، هویت نقش اساسی را ایفا می کند. این الگو تاکید دارد که شیوه ای که مردم از طریق آن به خود می نگرند، بر نحوه عملکرد آنها به عنوان شهروند، چگونگی فهم حقوق و تکالیف، و شیوه ترغیب آنان در راستای مشارکت، تاثیر چشمگیری می گذارد. از این رهگذر، احساس فردی از هویت و حس شهروندی، به‌طور متقابل یکدیگر را شکل می دهند: هر یک از گفتمان‌های هویتی خاص، شناسایی فرد با یک گروه خاص همانند نژاد، دین، و جنسیت را نشان می دهد.

از منظر دین اسلام در مورد تمامی اتباع غیرمسلمان ساکن در کشورهایی که طبق قوانین شریعت اسلام اداره می شود، اصطلاح "اهل الذمه" به‌کار می رود. فرض بر این است که این افراد با پرداخت جزیه و اعتراف به برتری مسلمانان، توسط حاکمان مسلمان مورد محافظت قرار می گیرند.

یوسف القرضاوی درصدد است تا اصطلاح اهل الذمه را از واژگان اسلامی حذف کند. در این راستا وی از به‌کار بردن اصطلاح اهل الدار برای اشاره به غیر مسلمانان ساکن در کشورهای اسلامی حمایت می کند. قرضاوی به‌طور غیر مستقیم اصطلاح دارالاسلام را یادآوری می کند که در آن غیر مسلمانان در زیر چتر اسلام قرار می گیرند.

البته پر واضح است که غیر مسلمانان برای دفاع از برابری تمامی شهروندان در برابر قانون، بر اصول شهروندی غربی ابتنا می کنند. طبق نظر قرضاوی، واژه شهروند، در تمامی اشکال آن با آموزه های اسلامی در تعارض قرار دارد، زیرا بر رها سازی هویت اسلامی به نفع هویت سکولار دلالت می کند.

قرضاوی به‌جای شهروند، واژه برادر را پیشنهاد می کند؛ که به‌طور گسترده توسط مسلمانان در مورد افراد همکیش مورد استفاده قرار می گیرد. بر خلاف نظر بنیادگرایان که با بسط استفاده از واژه برادر فراتر از جامعه اسلامی مخالفت می نمایند، قرضاوی به چندین آیه قرآن اشاره می کند که در آنها با استفاده از واژه برادر به یهودیان اشاره شده است. از این رو وی استدلال می کند که برادری صرفا منحصر به عرصه دینی نیست، بلکه در موقعیت های گوناگونی همانند ملی گرایی برادرانه که پیوندی میان افراد وجود دارد قابل استفاده

می‌باشد. وی اشاره می کند که هیچ‌گونه مشکلی در اشاره به مسیحیان مصر به عنوان برادران قبطی خود احساس نمی نماید. وی همچنین تاکید دارد که واژه برادری علاوه بر بقیه مضامین، بر برابری همگان نیز دلالت می کند. با این حال قرضاوی هشدار می دهد که گرایشات ملی گرایانه زمانی که در تعارض با اصول اسلامی قرار گیرند یا به‌طور کامل سکولار یا متعصبانه باشند، می توانند به مشکل تبدیل گردند. وی استدلال می کند که اسلام هیچ‌گونه تعصب‌گرایی را نمی پذیرد و به هنگام بروز تعارض، نگرش های ملی گرایانه بایستی تسلیم آموزه های دینی شوند. ‏

مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی

منابع:‏

* Georgina Blanco-Mancilla, Citizenship and Religion in Nigeria, Institute of Development Studies, University of Sussex, September ۲۰۰۳.

* Political Islamonline, http://www.politicalislam.org