پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

اخلاص


اخلاص

منظور از نزدیکی به خدا ممکن است نزدیکی به حسب مرتبه و کمال باشد به این معنی که چون واجب الوجود از جمیع جهات کامل و ممکن الوجود از جمیع جهات ناقص است

اخلاص؛ یعنی خالص کردن نیت از شائبه‌ها، این همان چیزی است که در همهٔ شؤون زندگی از ما خواسته شده و وجود آن باعث رسیدن به رستگاری ابدی و نبودنش موجب خسران خواهد بود.

لذا در مواضع بسیاری از قرآن با اشاره به مسألهٔ اخلاص بندگان را به آن تشویق نموده است.

۱. و آنها مأمور نشدند مگر به اینکه خدا را با اخلاص کامل و بدون شائبه ریا در دین پرستش کنند.

(وَ مٰا اُمِروُا اِلّٰا لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخلِصِینَ لَهُ الدّین) (سورهٔ بینه، آیهٔ ۵)

۲. آگاه باشید دین خالص برای خدا است.

(اَلٰا لله الدِّینُ الخاٰلِص) (سورهٔ زمر، آیهٔ ۳)

۳. جز کسانی که توبه نموده خود را اصلاح کرده‌اند و به خدا در آویخته‌اند و دینشان را برای خدا خالص کرده‌اند.

(اِلاَّ الّذینَ تٰابُوا وَاَصْلَحُوا وَ اعْتَصَموُا بِاللهِ وَاَخْلَصُوا دِینَهُمْ للهِ ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۴۶)

در کتاب کافی از حضرت رضا (علیه‌السلام) روایت شده که فرمود: امیرالمؤمنین فرمود:

خوشا به حال کسی که عبادت و دعایش را برای خدا خالص کند و قلبش به آنچه چشمانش می‌بیند مشغول نباشد و با آنچه گوش‌هایش می‌شنود ذکر خدا را فراموش نکند و به خاطر آنچه به دیگران داده شده حسد به دل راه ندهد.

حضرت صادق (علیه‌السلام) در تفسیر آیهٔ شریفهٔ ”لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً “ (خدائی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید کدامیک از شما عملش بهتر است. - سورهٔ ملک، آیهٔ ۲) فرمود: آنکه بیشتر عمل می‌کند موردنظر نیست فقط با نیت صادقانه و ترس از خداست که می‌توان به هدف رسید.

سپس فرمود باقی بودن بر عمل برای خالص کردن آن، از خود عمل مهم‌تر است و عمل خالص عملی است که بخاطر آن از کسی جز خدای عزوجلّ انتظار مدح و ثنا نداشته باشی و نیت از عمل برتر است، آگاه باشید عمل همان نیست است. (منظور این است که ارزش هر عملی به نیت آن بستگی دارد و عمل بدون نیت خالص ارزش ندارد و هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت، لذا اصلاً نمی‌توان نام عمل بر آن نهاد.)

سپس آیهٔ شریفهٔ :

بگو هر کس بر مبنای فطرت خود عمل می‌کند.

(قُلْ کُلُّ یَعْمَلُ عَلیٰ شٰاکِلَتِهِ ) (سورهٔ اسراء، آیهٔ ۸۴)

از امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: هیچ بنده‌ای نیست که چهل روز ایمانش به خدا را خالص کند (یا فرمود هیچ بنده‌ای نیست که چهل روز بخوبی خدا را یاد کند) (تردید در حدیت از جانب راوی است به این معنی که به خاطر ندارد امام - علیه‌السلام - کدامیک از این دو جمله را فرمود.) مگر اینکه خدا او را نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌کند و او را بینایی می‌دهد که درد و درمان را بشناسد و حکمت را در قلبش استوار می‌کند و زبانش را به آن حکمت گویا می‌کند.

● مراتب اخلاص

اخلاص دارای مراتب و درجات متفاوتی است.

۱. مرتبه شاکرین: شاکرین کسانی هستند که خدا را می‌پرستند و عبادت می‌کنند تا شکر نعمت‌های نامتناهیش را ادا کرده باشند. همان نعمت‌هایی که خدای متعال دربارهٔ آنها می‌فرماید:

اگر بخواهید نعمت‌های خدا را شماره کنید هرگز آن را به پایان نمی‌رسانید.

(وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَٔ اللهِ لٰا تُحْصُوهٰا) (سورهٔ ابراهیم، آیهٔ ۳۴)

و امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه می‌فرماید: گروهی با شوق ثواب و پاداش خدا را می‌پرستند، اینگونه عبادت، عبادت تجار است و گروهی خدا را از خوف عقاب می‌پرستند، این عبادت، عبادت بندگان است و گروهی خدا را برای اداء شکر می‌پرستند این عبادت، عبادت آزادگان است.

۲. مرتبهٔ مقربین: مقربین گروهی هستند که برای نزدیکی به خدا، خدا را می‌پرستند.

● قرب خدا

منظور از نزدیکی به خدا ممکن است نزدیکی به حسب مرتبه و کمال باشد به این معنی که چون واجب‌الوجود از جمیع جهات کامل و ممکن‌الوجود از جمیع جهات ناقص است. هنگامی که بنده‌ای در رفع نقائص خود سعی کند از نظر معنوی به خدا نزدیک می‌شود هم‌چنانکه در حدیث آمده است: ”تَخَلَّقُوا بِاَخْلٰاقِ الله“ (خود را به اخلاق الهی آراسته کنید.) و ممکن است منظور نزدیکی از نظر محبت و ارتباط باشد، مثل اینکه اگر شخصی در شرق عالم باشد و دیگری در غرب عالم، ولی نسبت به هم محبت و ارتباط داشته و هیچ‌گاه از یاد هم غافل نبوده و در نشر کمالات و مدائح اخلاقی هم کوشا باشند. گفته می‌شود: بین آنها کمال نزدیکی برقرار است و اگر دو نفر نزدیک هم باشند ولی عکس رابطهٔ مذکور را داشته باشند گفته می‌شود: بین آنها کمال بعد وجود دارد. منظور از این قرب و بعد، قرب و بعد معنوی است.

۳. مرتبهٔ حیاپیشگان: آنها گروهی هستند که انگیزهٔ آنان در طاعات و عبادات حیاء از خداست چون می‌دانند که خدای تعالی بر اندرون وجود آنان آگاه است و به آنچه از اذهان آنها خطور می‌کند عالم است و به ریزه‌کاری‌های وجود آنان احاطه دارد به همین خاطر از اینکه در مقابل خدا سرکشی و عصیان کنند حیاء دارند و به انجام عبادات و اطاعت از خدا مبادرت می‌کنند هم‌چنانکه در حدیث آمده: ”اعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک“ (خدا را چنان عبادت کن که انگار او را می‌بینی چه اینکه اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.)

و جناب لقمان به پسرش چنین سفارش می‌کند: ”ای پسرم هنگامی که ارادۀ گناه کردی به جایی برو که خدا تو را نبیند.“

۴. مرتبهٔ متلذّذین: آنها کسانی هستند که بیش از لذّت اهل دنیا از نعمت‌های دنیائی از عبادت پروردگارشان احساس لذت می‌کنند.

در کتاب کافی از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: ای بندگان صدیق من! در دنیا از عبادت من بهره‌مند شوید که به زودی در آخرت از آن بهره‌ خواهید برد.

از امام صادق (علیه‌السلام) : بهترین مردم کسی است که نسبت به عبادت عشق بورزد و با آن معانقه کند و قلباً دوستش داشته باشد، با بدنش آن را انجام دهد و خود را برای آن از هر فکری خالی کند چنین شخصی باکی ندارد که در چه وضعی زندگی کند در سختی باشد یا در ناراحتی.

از پیامبر اکرم (علیه‌السلام) : نور چشم من در نماز قرار داده شده.

۵. مرتبهٔ محبّین: محبّین کسانی هستند که از عبادت و اطاعت خدا به بالاترین درجات دوستی او رسیده‌اند، چنانکه خدای تعالی می‌فرماید: ”یحبّهم ویحبّونه“ (خدا آنها را دوست و آنها خدا را دوست دارند.)

علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: ای معبود من! گیرم که بر عذابت صبر کنم ولی چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد. (دعای کمیل)

امام حسین (علیه‌السلام) در دعایعرفه می‌فرماید: تو همان کسی هستی که غیر خود را از قلوب دوستانت رانده‌ای تا آنجا که جز تو کسی را دوست ندارند و به کسی جز تو پناهنده نمی‌شوند.

همچنین می‌فرماید: ای کسی که شیرینی دوستیت را به دوستانت چشانده‌ای تا اینکه برخاسته در مقابل تو تملّق می‌گویند!

و امام سجاد (علیه‌السلام) در مناجات انجیلیه می‌فرماید: قسم به عزتّت چنان دوستت دارم که شیرینی دوستیت در قلبم جا گرفته و جانم به این مژدگانی خو گرفته است.

و در مناجات دیگری می‌فرماید: معبود من مرا از کسانی قرار ده که نهال عشق تو در باغ سینه‌هایشان ریشه دوانده و محبت تو قلوبشان را تسخیر کرده.

و در حدیث قدسی وارد است: ای موسی! کسی که گمان می‌کند مرا دوست می‌دارد و شب هنگام تا صبح می‌خوابد در این دوستی صادق نیست، آیا هر دوستی خلوت دوستش را خواستار نیست؟

۶. مرتبهٔ عارفین: و آنها کسانی هستند که انگیزهٔ عبادتشان این است که پروردگار کمال مطلق است و شایستهٔ پرستش.

چنانکه علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: معبود من! تو را از ترس آتشت و به طمع بهشتت عبادت نمی‌کنم. بلکه تو را شایستهٔ عبادت تشخیص دادم.

۷. مرتبهٔ کسانی که برای دست یافتن به پاداش یا نجات از عقاب عبادت می‌کنند. (ذکر این مرتبه بعد از همهٔ مراتب به این معنی نیست که از مراتب گذشته برتر و بالاتر است، بلکه چون آراء علما در صحت و بطلان آن مختلف است آن را بعد از همهٔ مراتب ذکر فرمودند.)

دربارهٔ این نوع عبادت آراء علماء، مختلف است بعضی از علماء شیعه از قبیل سید بن طاووس و فاضل مقداد و ابن ابی جمهوری احسائی و شهید اول در کتاب دروس و قواعد قائل به بطلان آن شده‌اند.

دلیل ایشان این است که اهدافی از این قبیل با اخلاص به معنی عبادت برای جلب رضایت و توجه پروردگار کاملاً مخالف است کسی که چنین قصدی دارد برای جلب منفعت و دفع ضرر عبادت می‌کند نه برای رضایت خدا، ولی قول به صحت به صواب نزدیک‌تر است.

برای صحت این مرتبهٔ عبادت چند دلیل وجود دارد:

▪ دلیل اول

آیات و روایات بسیاری هست که مضمون آنها عبادت برای پاداش و نجات از عذاب را تأیید می‌کند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.