پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تئاتر جنگ و نمایشنامه نویسی


تئاتر جنگ و نمایشنامه نویسی

بازی اساساً نماد مبارزه است مبارزه با مرگ بازی های مراسم سوگواری , مبارزه با عناصر اولیه بازی های مراسم زراعی , مبارزه با نیروهای دشمن بازی های سلحشورانه , مبارزه با خود بر علیه ترس, ضعف ها, تردیدها و غیره حتی هنگامی که بازی فقط جنبه ی تفریح و سرگرمی دارد, فریاد پیروزی را حداقل از طرف برنده به دنبال دارد

در فرهنگ نمادها،بازی "Play" که خود معنایی نزدیک با نمایش و تئاتر دارد ، تلویحاً پدیده جنگ را در خود مستتر می کند. در این فرهنگ درباره ی کلمۀ بازی می خوانیم:

« بازی اساساً نماد مبارزه است. مبارزه با مرگ (بازی های مراسم سوگواری) ، مبارزه با عناصر اولیه (بازی های مراسم زراعی) ، مبارزه با نیروهای دشمن (بازی های سلحشورانه) ، مبارزه با خود (بر علیه ترس، ضعف ها، تردیدها و غیره) حتی هنگامی که بازی فقط جنبه ی تفریح و سرگرمی دارد، فریاد پیروزی را حداقل از طرف برنده به دنبال دارد. بازی این نبرد، متکی بر بخت و اقبال ،‌بر چیزی دروغی و موهوم یا سرسام‌آور است... بازی مانند بستن پلی میان تخیل و واقعیت است، و تحت تأثیر جادوی لیبیدوی خاص آن است: به این ترتیب، بازی کردن یک آیین تشرف است و راهی است برای قبول موضوع واقعی. به همین دلیل است که بازی انسان های اولیه (کودکان) به این سهولت به امری جدی و گاهی به طرف درام می چرخد. برخلاف بازی که به نبرد تغییر شکل می دهد.جنگ واقعی ادای بازی را در می آورد. مثلاً در میان قبایل سیلان،‌ پس از شکار یک حیوان وحشی، صحنه یی از شکار به صورت نمایش اجرا می شود. این بازی حالت آیین خروج را دارد و باعث تطابق با زندگی روزمره می شود.»

یار احمدی کاملاً واقع بینانه با جنگ و تئاتر جنگ روبرو می شود و آن را به سادگی تعریف می کند : « هر گاه دو کشور(قوم. قبیله...) با هم در حال جنگ باشند، طبعاً یکی مهاجم و دیگری مدافع است ، تمام آثاری که درباره این جنگ در قالبها و گونه‌های مختلف ادبی هنری خلق می‌شوند در حوزه ادبیات جنگ می‌گنجند. البته در کشوری مثل ایران که همواره مدافع بوده ، نام این شکل از ادبیات را ادبیات مقاومت می‌نامند.» وی در ادامه دو روش برای بیان وقایع جنگ بر می شمرد :

۱) بیا ن مستقیم اتفاقات و حوادث جنگ .

۲) بیان مسایل و مصایب ناشی از جنگ .

بنابراین ادبیات جنگ الزاماً توجه خود را مستقیم به حوادث جنگ معطوف نمی کند؛ هرچند طبیعی است که در سالهای نخستین پس از پایان هر جنگ، آثار این حوزه، مستقیم به جنگ معطوف شود؛ اما هر چه فاصله زمانی بیشتر می شود مسایل ایجاد شده حاصل از جنگ که ارزش و اهمیت آنها کمتر از خود جنگ نیست، توجه نویسندگان را به خود جلب می کند و اتفاقاً بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد. این نکته اتفاقاً درباره ادبیات نمایشی دفاع مقدس ما صدق می کند.

جنگ سرشار از موقعیت است که نمایشنامه نویس جنگ می تواند به راحتی برای خلق اثری در خور توجه از آنها استفاده کند . نویسندگان هوشمند تر موقعیت هایی را انتخاب می کنند که بیشترین دغدغه را نسبت به آن دارند و این دغدغه ذهنی را با نیکوترین ترجمه به زبان دراماتیک تبدیل و در نهایت عرضه می کنند . ومانند هر گونه تئاتری دیگر در نهایت تماشاگران نیک وبد اثر را به قضاوت خواهند نشست . حالت جنگی نیز از مولفه هایی ست که نحوه بکارگیری ویا به عبارت بهتر بهره برداری از آن به موفقیت یک نمایشنامه کمک شایانی خواهد کرد ."حالت جنگی" جدا کننده جامعه مدنی ومردمان از نظامی گری است و با فردیت و طبیعت وجودی انسان سرو کار دارد. اما این حالت جنگی چه کمکی به نمایشنامه نویسی می کند؟« حالت جنگی» به عنوان موضوع نمایشنامه نویسی به بیان انگیزه های اجتماعی و فردی می پردازد و می خواهد موضوع را باز هم به ایجاد عمل دراماتیک در اندیشه و یا در تقابل فردی نگه دارد . چیزی که ضرورتاً متضمن چشم پوشی از حماسه و باز گشت به مقوله های فرم دراماتیک، و بخصوص عمل ارگانیک و پرسوناژی نیست . اما چگونگی بهره برداری از آن به درایت نویسنده بستگی دارد .

تفاوت جنگ های مختلف با یکدیگر عاملی ست که می باید از چشمان تیز بین هنرمندان پنهان نماند . چرا که در این تفاوت ها ، ویژگی هایی است که تحلیل آن کمک شایانی به ادامه روند تولید نمایشنامه مقاومت خواهد کرد . تئاتر مقاومت در ایران از همان روزهای آغازین جنگ شکل گرفت و تا کنون نیز ادامه دارد .

● جنگ ایران وعراق ، تفاوت ها و ره آوردها

جنگ ایران وعراق چندین وجه تمایز با سایر جنگ ها دارد که برخی از آنها می تواند ره آوردی خاص برای نمایشنامه نویسی دفاع مقدس داشته باشد.متأسفانه آنچنان که باید و شاید به این وجه تمایزهای موقعیت ساز توجه نشده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد .

۱) جنگ برای نابودی کامل

عموماً جنگ ها برسریک عدم تفاهم به وجود می آید ودو طرف جنگ سعی می کنند تا این عدم تفاهم را به نفع خود به پایان برسانند اما در جنگ ایران و عراق مسأله ای نبود که بخواهد بین دو کشور حل شود. طرف مقابل (عراق و حامیانش ) برای براندازی و نابودی کامل طرف مقابل (ایران) جنگ را آغاز کرده بود و این مسأله ای است که در کمتر جنگی اتفاق می افتد . چگونه می توان از این موضوع در نمایشنامه نویسی دفاع مقدس بهره برد؟ از این روش در شخصیت پردازی دراماتیک می توان بهره برد . دو انسان که روبه روی هم می جنگند اما هر کدام هدف خاصی دارند ، ما را به نگارش یک نمایشنامه دراماتیک رهنمون خواهد ساخت . پییرناویل نابودی کامل را فرآیند خشونت رشد یافته می داند و می نویسد :

"فرایافت خالص «خشونت رشد یافته» به معنی نابودی کامل است . ولی نابودی کامل دیگری (حریف) نمی تواند یک نفی منطقی ساده باشد . برعکس، این یک نفی دیالکتیکی است که کشمکش را ایجاد می کند و از آن مشتق می شود ."

با توجه به مباحث « رابطه فرد با فرد در نمایشنامه نویسی جنگ » دربرش قبلی مقاله، "نفی دیالکتیکی" که ایجاد کننده کشمکش است ، می تواند فضای دراماتیک را نیز ایجاد کند . روابط انسانهایی که به نمایش گذاشته می شود ، باید در آن حداقل یکی از طرفین برای نابودی کامل طرف مقابل بجنگد ، نه برای برتری برسر حل مسأله ای و مسلماً انسانی که هدفش براندازی کامل حریف باشد از هیچ کوششی فرو گذار نمی کند و این مسبب کشمکش ها و پیامدهای فراوانی است که نمایشنامه نویس دفاع مقدس میتواند از آن استفاده کند .

۲) دکترین نظامی متفاوت

در تمامی کشورها نیروهای خاصی تربیت می شوند تا درمواقع ضروری از جمله جنگ ، وارد عمل شوند و براساس استراتژی های خاص از پیش تعیین شده تاکتیک های نظامی مطلوب را طراحی و اجرا کنند. اما در جنگ ایران و عراق به واسطه وقوع انقلاب اسلامی، هنوز نیروهای نظامی سازماندهی خاصی پیدا نکرده بودند و با توجه به گستردگی حمله ارتش عراق نیروهای مردمی از بطن جامعه وارد میدان نبرد شدند . در این جنگ برای اولین باردکترین نظامی تغییر کرد و طراحی نظامی براساس تاکتیک های متفاوت انجام و به تعیین استراتژی ختم می شد . به طور مثال ارتش عراق به لحاظ تبعیّت از الگوی نظامی مبتنی براستراتژی برای تصرف آبادان از رودخانه کارون عبور نمی کند و منطقه وسیعی را دور میزند ، درحالیکه نیروهای ایران در یک حمله چند ده هزار نفری از رودخانه اروند عبور می کنند .

این ناهماهنگی یا تفاوت اصول جنگی نیز می تواند مسبب ایجاد کشمکش و همچنین خلق فضای دراماتیک باشد آنچنان که مطلب فوق را به عنوان رهیافتی برای دراماتیک کردن نمایشنامه هایی که برای جنگ های آینده نوشته خواهد شد ، معرفی کرده اند.

« جنگی که با توان کامل قدرت ملی همراه است باید بر مبنای اصول دیگری غیر از اصول جنگی که درآن همه چیزبراساس روابط متقابل ارتش های دایمی محاسبه شده ، رهبری شود.»

همانگونه که مشاهده می شود تفاوت های اشاره شده به پیش بینی آنچه که در جنگ های آینده به وقوع خواهد پیوست و زمینه ساز نمایشنامه نویسی نوینی خواهد شد ، بسیار نزدیک است. مشابهت های دیگری نیز درباره جنگ ایران وعراق با جنگ هایی که پیش بینی می شود درآینده اتفاق بیافتد وجود دارد که در ذیل به موردی دیگر از آن اشاره خوهد شد .

« نبوغ نقشه کشی و تدارکات ، برنبوغ جنگ و کاربری اسلحه غلبه می کند . این تصوّر از جنگ ، میدانی از امکانات پربار برای نمایشنامه نویسی های جنگ باز می کند. »

همانطور که ملاحظه کردید موردی که "لاسکو"آنرا برای جنگ های آینده پیش بینی می کند همان هایی است که در جنگ ایران و عراق وجود داشت و تاریخ شاهد این واقعیت است که نبوغ نقشه کشی و تدارکات ایران، برنبوغ جنگ و کاربری اسلحه عراق که توسط کشورهای زیادی حمایت می شد ، غلبه کرد ، موردی که محدودیت را دراین نوع از نمایشنامه نویسی برطرف خواهد ساخت .

هر چند این محدودیت حاصل نگاهی سطحی و بدون پشتوانه به تئاتر مقاومت است اما این امر تا آنجا پیش رفته است که عده ای بر ای اثبات عدم صحت این موضوع صحبت های زیادی ایراد نموده اند ، سهراب سلیمی نیز با محدود ساختن تئاتر مقاومت بشدت مخالف است و می گوید :

«من تئاتر مقاومت را نوعی تئاتراجتماعی و سیاسی و جزء اصلی‌ترین خاستگاه‌های هنرمند تئاتر می‌شناسم که فقط در چارچوب مسائل جنگ تعریف نمی‌شود. محدود سازی تئاتر مقاومت به موضوع جنگ، نوعی ظلم به این گونه ارزشمند و مهم تئاتری است. از ابتدای تاریخ هنرمندان ارزشمند تئاتر در زمینه تئاتر مقاومت فعالیت کرده‌اند و آثار هنرمندانی چون سوفکل، شکسپیر، برتولت برشت و ... در دسته بندی تئاتر مقاومت می‌گنجد جنگ ما تمام شد و اثرش هم با یک نسل یا دو نسل دیگر تمام می‌شود ولی مقاومت روندی نیست که مقطعی باشد و تمام شود و مقاومت در کل شرایط جامعه و چارچوب بشری رقم می‌خورد .»

آنچه ماحصل این چند سطر است این است که نه تنها نمایشنامه نویس مقاومت برای انتخاب موضوع دارای مشکل نیست بلکه امکانات زیادی نیز برای بسط آن دارد تنها نیاز به یک نگاه جامع تری است که گاه فراموش می شود و در حد روایت یک داستان معمولی تنزل می یابد .

محمد اسکندرزاده

منابع ونقل قول ها :

۱. ژان آلن . گریران / ‌فرهنگ نمادها / ترجمه و تحقیق : سودابه فضائلی / جیحون / تهران / ۱۳۷۹

۲. یار احمدی جهانشیر / گستره دفاع مقدس در ادبیات نمایشی بوشهر / سایت ایران تئاتر / مرداد۱۳۸۵

۳. آقاخانی . ایوب / گفتگو / پایگاه اینترنتی جوان / www.javannewspaper.com

۴.کامیابی مسک . احمد / تئاتر موقعیت / نمایش ( ماهنامه) / مرکز هنرهای نمایشی / دوره جدید / شماره یک / بهمن ۱۳۷۶

۵ . رجوع کنید به : تعریف تئاتر حماسی / همین پژ‍وهش / ص ۸

۶ . برگرفته از سخنان سردار اثباتی در چهارمین گردهمایی سراسری تئاتر انقلاب و دفاع مقدس

۷ . ناویل پییر / مقدمه ( ازجنگ) رساله کلوسویتز

۸ . کلوسویتز / طبیعت جنگ / پیشین / ص۳۶

۹ . لسکو داوید / هنر نمایش نویسی جنگ / ص ۴۱

۱۰. سلیمی . سهراب ( گزارش ) / پایگاه اینترنتی ایران تئاتر / اردیبهشت ۱۳۸۵