چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تاثیر مشروطه بر ادبیات ایران


تاثیر مشروطه بر ادبیات ایران

این مقاله به تحولات ادبیات داستانی ایران طی ساله های مشروطه می پردازد

نگاهی به نثر و نظم فارسی پس از مشروطه

مشروطه سرآغاز تحو۶۴۶۰۹;لات بسیاری در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران است. ادبیات فارسی نیز از موجی که مشروطیت در ایجاد تحول و نوآوری در ایران بوجود آورد عقب نمانده و با آن همگام گردید.

ادبیات ایران پس از مشروطه بیش از هر چیز تحت تاثیر رمان های غربی تحول یافت.

محمد طاهر میرزا چند اثر الکساندر دوما را ترجمه کرد. محمد حسین فروغی و میرزا حبیب اصفهانی، حاجی بابای اصفهانی و ژیل بلاس را ترجمه کردند.

به این ترتیب زمینه های آشنایی ایرانیان با ادبیات غرب و خصوصاً رمان های تاریخی فراهم شد.

آثار نویسندگان ایرانی پس از مشروطه، گواه تاثیر پذیری آن ها از نوشته های غربی و تاثیر این ترجمه ها بر نثر نویسندگان ایرانی است.

محمد علی سپانلو برنده‌ی جوایز "لژیون دونور" (بزرگترین نشان فرهنگی فرانسه) و "ماکس ژاکوب" (بزرگترین جایزه‌ی شعر فرانسه)، در کتاب نویسندگان پیشرو ایران می‌نویسد: "شیوه‌ی نثر شیخ موسی {شیخ موسی نثری/ ۱۳۳۴ ه.ق} با شیوه‌ی ترجمان سه تفنگدار {نوشته الکساندر دوما- ترجمه محمد طاهر میرزا} بسیار به هم نزدیک است. این نزدیکی ها را می‌توان بین آثار تمام کسانی که در آن دوران رمان نوشته‌اند با ترجمه آثار خارجی مشاهده کرد."

ترجمه "اتللو" نوشته شکسپیر در ۱۲۹۳ توسط ناصر الملک، ایرانیان را با نمایشنامه نویسی آشنا نمود و ترجمه آثار جیمز موریه توسط میرزا حبیب اصفهانی که با نثری ساده به تقلید از لحن منشیانه‌ی دوره‌ی قاجار به تحریر درآمده بود آن طور که سپانلو می‌گوید بر نوشته های علی اکبر دهخدا و محمد علی جمالزاده تاثیر مستقیم گذاشت و در نهایت نثر داستانی امروز ایران را بوجود آورد.

کمی پس از این دوران و به دنبال نوجویی‌هایی که با مشروطیت در نثر ادبی بوجود می‌آید، نیما یوشیج پا به عرصه می‌گذارد و سبک شعری مستقلی را پی ریزی می‌کند.

البته این تجدد خواهی های او با انتقادات بسیاری رو به رو می‌شود و او را به سبب نداشتن قافیه در شعرش به تقلید از جمیل زهاوی که پایه گذار شعر آزاد در زبان عربی است، متهم می‌کنند.

خود نیما در رد ادعای منتقدانش در مقاله‌ای می‌نویسد: "اما این که قافیه می‌گوید شعرهای من ندارد، من جمیل زهاوی نشده‌ام. شعر بی قافیه آدم بی استخوان است. قافیه این است که من به شعر می‌دهم، و به نظر می‌آید که قافیه ندارد؛ نه این که قدما آورده اند. کار قدما کاری است بچگانه بسیار آسان است. عزیز من، قافیه بندی آنطور که من می‌دانم و زنگ مطلب آن را اسم می‌گذارم، بسیار بسیار مشکل است و بسیار بسیار لطیف و ذوق می‌خواهد".

به این ترتیب نیما با تدوین نظریه‌ی خود در شعر فارسی و انتشار آن در مقابل منتقدان تمام قد می‌ایستد و با تجدد طلبی‌اش سبکی نو را در شعر فارسی پی می‌ریزد.

یکی دیگر از ویژگی های ادبیات دوران مشروطه نمود نوستالوژیک نوشته های ادبیات این زمانه در آثارشان به گذشته های دور ایران است، که با روی کار آمدن رضا پهلوی و تقویت قوای نظامی ایران این احساس تا حدودی کمرنگ می‌شود. علاوه بر این برخی نویسندگان نیز که از وضع سیاسی و خفقان حکومت رضاخانی راضی نیستند، نه تنها نظریات ناسیونالیستی را کنار گذاشته بلکه به انتقاد از آن برمی‌خیزند. اوج این حملات به نظام استبدادی رضا خان که بر پایه‌ی احساسات ناسیونالیستی مردم وابسته بود را در کتاب وغ وغ ساهاب هدایت می‌توان یافت.

او در این کتاب با اشاره به واگذاری بحرین و کوه‌های آرارات توسط رضاخان، این تاثرات ناسیونالیستی را به تمسخر می‌گیرد.

پس از سال ۱۳۰۸ هر ساله صدها جوان برای تحصیل به خرج خود به خارج از کشور می‌رفتند و بعد از ۱۳۱۲ هم به موجب تصویبیه مجلس هر ساله صد تن از شاگردان اول دوره متوسطه، راهی اروپا برای تحصیل شدند.

حسین پیرنیا، مجتبی مینوی، بزرگ علوی، صادق هدایت، هوشنگ ابتهاج و ... حاصل این حرکت هستند که هریک پس از بازگشت به کشور سبب ایجاد تحولات، حرکت نوجویانه و شکوفا شدن ادبیات کشور شدند.

سعید نفیسی ایلیاد هومر را ترجمه کرد و علاوه بر آشنایی ایرانیان با حماسه اساطیری یونانیان نثر حماسی و شعرگونه را در ادبیات ایران بر جای نهاد.

مجتبی مینوی، پژوهش هایی را در فرهنگ غرب انجام داد.

با توجه به گسترش ترجمه در این دوران روزنامه نگاری ایران هم تحول شگرفی یافت و نثر سیاسی در ایران برای نخستین بار متولد شد.

ظهور صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک و استفاده‌ی آن ها از نثری واقع گرایانه، باعث ایجاد نسلی از نویسندگان شد که به تقلید از سبک این بزرگان به نوشتن روی آوردند و به این ترتیب ادبیات ایران به شکوفایی که از ابتدای مشروطه ادیبان در تب و تابش می‌سوختند رسید، و تا دهه‌ی ۱۳۴۰ به مدد مترجمین، روزنامه نگاران، شعرای سبک نیمایی و داستان نویسان ایرانی نسبته به دوره‌ی قبل از مشروطه متحول شده و با خلاقیت و تلاش های این افراد به شکوفایی رسید.

نادر نینوایی