سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

ستایش, پس از باران


ستایش, پس از باران

نگاهی به مجموعه تلویزیونی ستایش

"ستایش" داستان روابط آدم‌هاست. آدم‌های نامهربان و زیاده خواه که مظلوم را از بین می برند. "سلطانی" این سریال را هم به شیوه کلاسیک که مورد علاقه اوست روایت کرده است و مثل کارهای قبلی او در این سریال هم روابط بین شخصیت ها حرف اول را می زند و باز هم زیاده خواهی آدم ها کار دست شخصیت ها می‌دهد، در اینجا هم یک زن همه چیز را بهم می ریزد.

این زن مخفیانه تصمیم می‌گیرد "طاهر"و همسرش "ستایش" را به حاشیه براند و نگذارد آنها از ثروت پدری سهمی ببرند. اما او از عشقی که بین طاهر و ستایش جاری است، ‌اطلاع چندانی ندارد.

داستان سریال در دهه ۶۰ رخ می‌دهد و کارگردان هم خودش را با ریتم همان دهه تنظیم کرده است. در دهه ۶۰ سرعت اتفاقات به اندازه امروز نبود. مردم شتابی برای به سرانجام رساندن کارها نداشتند و تحمل و حوصله‌شان هم زیاد بود. اما امروزمردم صبر وتحمل ندارند، آنها تمایل دارند خیلی زود نتیجه بگیرندو اگر احساس کنند راهی که می‌روند، دیر نتیجه خواهد داد حتما راه خود را عوض خواهند کرد.

"ستایش" از شرایط دوره فعلی که شتابی بسیار زیاد دارد تبعیت نمی‌کند.

در این مجموعه هیچ کدام از شخصیت‌ها این پتانسیل را ندارند که دوست داشتنی باشند و به بیننده اعتماد به نفس بدهند. طاهر، یک جوان خوب و مهربان است اما این مهربانی از او شخصیتی فعال نساخته است. بلکه او یک شخصیت خوب اما تسلیم و منفعل است.

و اما سعید سلطانی با سریال "پس از باران" به مردم معرفی شد. سریالی خانوادگی و دراماتیک که فراز و فرودهای بسیار و لایه های مختلفی داشت و اتفاقات آن در دوره‌های مختلف روی می‌داد.

او سریال "جوانی" را بعد از موفقیت مجموعه پس از باران مقابل دوربین برد. سریالی که به شرح زندگی افراد یک خانواده می‌پرداخت و روابط بین چند برادر را به تصویر می‌کشید. البته "جوانی" نتوانست به اندازه "پس از باران" امتیاز کسب کند و سلطانی در کار بعدش، یعنی سریال "خانه‌ای در تاریکی" دوباره به سراغ داستانی بسیار تلخ وگزنده رفت.

"ستایش" مجموعه‌ای است با تمام عناصر آشنا در مجموعه‌های ایرانی: پدر خانواده‌ای سختگیر، مادر رئوف، پسر نافرمان، عروس مظلوم، برادر حسود، زن برادر مکار و چشم تنگ، خانواده پولدار، توجه به فاصله طبقاتی میان خانواده مورد نظر و اقشار دیگر جامعه، جاهل مسلکی چه در رفتار و چه درگفتار.

مهدی پاکدل در این زمینه چنین می‌گوید: "به نظرم آدم‌ها را باید در جایگاه خودشان دید و قضاوت کرد. به عنوان مثال داریوش ارجمند در نقش حشمت فردوس باتوجه به شخصیت و جایگاهش، درست‌ترین رفتارها و واکنش‌ها را ارائه می‌دهد. دغدغه‌های او به عنوان یک پدر باعث می‌شود که این چنین رفتارهایی از او سر بزند ولی در باطن آدم سیاهی نیست. او احساس می‌کند چون پسرش از مسیری که او می‌خواسته منحرف شده پس باید به روش خودش او را تنبیه کند. ضمن اینکه به نظرم تا قطب منفی و مثبتی در داستان وجود نداشته باشد اصلا درام شکل نمی‌گیرد. حتی در زمینه خود طاهر هم عشق باعث می‌شود که گاهی کارهای منفی و خلاف هم بکند. مگر رد کردن یک نفر از مرز، کار قانونی و درستی است؟"

سعید سلطانی از کارمندی در آموزش و پرورش تا کارگردانی در تلویزیون، مسیری طولانی را پیموده است. آنچه او را به نامی آشنا در تلویزیون ایران بدل کرد، مجموعه پس از باران بود. با این همه با سابقه‌ای که از کارهای قبلی سعید سلطانی مثل پس از باران داشتیم، می‌شد پیش‌بینی کرد که مجموعه ستایش هم مورد استقبال مردم قرار بگیرد و این اتفاق افتاد. در این میان بازی بازیگران این سریال هم غالبا قابل قبول از کار درآمده، یکی از محوری‌ترین نقش‌های این سریال، طاهر فردوس است که مهدی پاکدل نقش آن را بازی می‌کند.

پاکدل در این سریال تقریبا توانسته از پس نقش یک جوان دهه شصتی برآید. پاکدل حضور در این سریال را جزء تجربه‌های خوبش می‌داند و به شدت از ایرادهایی که به شخصیت طاهر وارد می‌شود دفاع می‌کند. او درباره نقش خود در این مجموعه در جایی گفته است: "ابتدا قرار بود آقای ایرج قادری این کار را انجام دهد. او حتی مراحل پیش تولید را گذرانده بود ولی به دلیل کسالت، نتوانست ادامه دهد. قرار بود در آن پروژه شیلا خداداد نقش ستایش را بازی کند. بعد از این اتفاق، کارگردانی کار به دست اصغر هاشمی افتاد و قرار شد من به همراه میترا حجار و بازیگران دیگر در این کار بازی کنیم. من در مقابل خانم حجار سه یا چهار سکانس بازی کرده بودم اما پس از اتفاقاتی که برای آقای هاشمی افتاد، مجددا پروژه مدتی متوقف شد. پس از این مدت سعید سلطانی به عنوان کارگردان بعدی کار به جمع ما پیوست و قرار شد با همان ترکیب بازیگران کار ادامه پیدا کند اما میترا حجار با جای دیگری قرارداد بسته بود و به این ترتیب آقای سلطانی مجبورشد بازیگر دیگری را برای این نقش پیدا کند. از آنجایی که ستایش اسم داستان است، نقش او اهمیت زیادی پیدا می‌کرد. بنابراین سلطانی پس از تست گرفتن از بازیگران مختلف بعد از شش ماه که از شروع فیلمبرداری گذشته بود نرگس محمدی را برای ایفای این نقش انتخاب کرد".

همچنان که شاهد بودیم اتفاق‌های داستان، در زمان آغاز جنگ رخ می‌دهد اما برخلاف جوان‌های زمان جنگ، طاهر جوانی خونسرد و تا حدودی از لحاظ شخصیتی سرد است. این مسئله باورپذیری بیننده را نسبت به حضور این شخصیت در آن روزها کم می‌کند. سعید سلطانی هم در دفاع از مجموعه جدیدش گفته است: "توجه و استقبال مخاطبان به سریال ستایش، بیشتر به قصه واقعی و روان آن بر می‌گردد. فکر می‌کنم بیننده سریال تلویزیونی، وقتی مخاطب یک داستان واقعی با همراهی شخصیت‌هایی ملموس می‌شود که همگی قابل شناخت هستند و هیچ کدامشان تخیلی و دور از ذهن نیستند به طرفش جذب می‌شود. مضمون ستایش هم دقیقا همین طور است.

زندگی واقعی مردم را به تصویر می‌کشد و قهرمان‌هایش برای مردم کاملا آشنا هستند. در واقع انگار از بطن خود مردم بیرون آمده‌اند و با صداقت شان توانسته‌اند میانشان جایی پیدا کنند".نکته بعدی، باز هم از مهدی پاکدل است که گفته است: "من دور و اطراف خود زوج‌های مهربان و صمیمی بسیاری را با چشم خود دیده‌ام. درست است که تعداد آنها خیلی کم است ولی نمی‌شود به این بهانه نادیده‌شان گرفت. به نظرم اینجا وظیفه تلویزیون است که اتفاقا همین درصد پایین را برجسته‌تر نشان دهد. به این دلیل که افرادی که هنوز به سمت زندگی مشترک نرفته‌اند احساس کنند می‌شود این گونه هم زندگی کرد. به نظرم سال‌ها بود عشق به این زیبایی را در تلویزیون ندیده بودیم".

محمد عمرانی