چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
بررسی هامونیسم شکیبایی
شکیبایی بدون شک استانداردترین بازیگر سینما و تلویزیون بود; همه فنونی که در دو فرآیند حسی و تکنیکی نقش به کار می برد به جا و به دور از حشو و زواید بود. با هر نقش منطبق بر ذات درونی آن روبرو می شد و برمبنای شناسه طبقاتی به تحلیل جزئی نگرانه کاراکتر ایفایی می پرداخت. او در نقش حل می شد و ما دیگر خسرو شکیبایی آشنا را ملاحظه نمی کردیم بلکه با شخصیتی روبرو می شدیم که نویسنده آن را پروریده بود و در پرتو هدایت کارگردان به مرحله آفرینش و خلق توسط بازیگر رسیده بود. به واقع بازیگری برای شکیبایی یک بازآفرینی تیپیک یا مو به مو از شمایل اجتماعی نقش نبود بلکه هنری حسی و ملازم با عواطف انسانی دانسته می شد که باید در خلال آن آفرید و به خلق رسید. خلاقیت و ممارست شکیبایی در فرآیند آفرینش نقش و اجرای بدیعانه آن حاصل چنین نگاهی به مقوله بازیگری است.
به واقع او یک الگوی مثالی از بازیگر مولف در سینمای ایران به شمار می آید; بازیگری که نعمات خدادادیش چون صدای جاذبه برانگیز یا نوع نگاه خاصی که در تابش های حسی صحنه ها- چه در آثار کمیک و چه در فیلم های درام- با آن رویارو می شدیم اگرچه شباهت هایی میان نقش آفرینی هایش پدید آورد اما ریزه کاری های او بی شک نه تنها اتهام کلیشه آفرینی و تکرار خود را به وی وارد نمی آورد بلکه مخاطب را همگام با اثری که شکیبایی در آن بازی داشت به حرکت در می آورد. برای بسیاری شکیبایی یک سوپر استار و الگوی مثالی از بازیگر ایرانی بود و جامعه به شکیبایی از این دریچه می نگریست و از اینرو بود که صرف حضورش در یک اثر جدای از قوت و ضعف های ساختاری یا محتوایی، مخاطبان سینما را به تماشای آن اثر می کشاند. و امروز در هجرانش باز هم به این نکته پی می بریم که او برترین بازیگر تاریخ سینمای ایران بود که در زمان حیاتش آنگونه که شایسته روح بزرگش بود قدر ندید.
از اینرو صحبت از شکیبایی و خاطراتی که نسل ما از بازی های به یادماندنیش در حافظه ذخیره کردند هنوز هم برایم بسیار دشوار است; هنوز رفتنش را باور نکرده ام و هرگاه که نگاهی دوباره به مجموعه آرشیوی فیلم های شکیبایی ام می اندازم این حسرت و اندوه بیشتر می شود. شکیبایی اگرچه با حمید هامون قامتی ستاره وار یافت اما هیچ گاه لذت نابی که بازی درخشانش در روزی روزگاری و خانه سبز برایم ایجاد کرد از یاد نخواهم برد. روز رفتنش غم سنگینی بر قلبم نشست و از ۱۳۸۷ به این سو اواخر تیر حس غم و اندوهی مضاعف را تجربه می کنم. آقای خاطرات سینمایی نسل جوان امروز، تو همچنان زنده ای که بی شک استمرار و تداوم ذهنیت در جامعه ایرانی مدیون سبک منحصر به فردت در بازیگری است. به مناسبت سالروز درگذشت شکیبایی با هم نگاهی به بیست سال احاطه هامونیسم بر ساحت بازیگری شکیبایی و تحولات نگاه عمومی به هامون می اندازیم.
۱) "هامون" به عنوان دهمین فیلم بلند سینمایی کارنامه داریوش مهرجویی که بیست سال پس از اولین فیلمش در سال ۱۳۶۷ تولید و در سال ۱۳۶۸ به نمایش عمومی درآمد، آغازگر دوره ای درخشان در کارنامه مهرجویی است که پس از دوره موفق فیلمسازی در سال های پیش از انقلاب، دچار دست اندازهای مختلفی شده بود و با نمایش موفق "هامون" بود که مهرجویی بار دیگر به عنوان فیلمساز مهم و شاخص این سینما مطرح شد.
۲) مهرجویی پس از انقلاب و پیش از "هامون" کمدی پرفروش و جذاب "اجاره نشین ها" (اولین کارش بعد از بازگشت از فرانسه) را ساخت که جایگاه جدی اش را نزد منتقدان و روشنفکران پس از سال ها پیدا کرد و "شیرک" هم فیلم ناموفق دیگری بود که یک سال پیش از شروع ساخت "هامون" به نمایش درآمد و اقبالی به دست نیاورد. در چنین شرایطی بود که مهرجویی سراغ "هامون" رفت و ساخت فیلمی پیچیده و پر از فلاش بک و با ساختاری نزدیک به جریان سیال ذهن در آن موقعیت ریسک بالایی داشت.
۳) فیلمنامه "هامون" براساس عنوان بندی فیلم "با نگاهی به زندگی نامه سورن کی یر که گور و کتاب "هرتسوک" اثر سال بلو و "بوف کور" صادق هدایت" نوشته شده است. قصه فیلم "هامون" در اصل یک قصه خیلی قدیمی است. یک بخش از طرحی گسترده که می توانست یک رمان بلند باشد. این طرح قبل از انقلاب به ذهن مهرجویی رسید و نوشته شد ولی به سرانجامی نرسید.
۴) طرح کلی داستان اولیه، سرگذشت یک خانواده بود که شخصیت و ماجراهای حمید هامون از موضوع های فرعی آن داستان مفصل و پر شخصیت بود. بقیه داستان ها مربوط به سایر اعضای خانواده می شد که سه برادر بودند; این طرح رمان با نام ابتدایی "دیدار" نوشته شد. برادر کوچک تر خانواده به نام احمد در پاریس زندگی می کرد و گویا سرگذشت او که فیلمساز است و شباهت هایی به زندگی مهرجویی هم دارد، به صورت یک رمان مستقل نوشته شده و قرار است به زودی منتشر شود. حمید هامون در این طرح برادر وسطی بود. این بخش به صورت رمان نوشته شده بود که قبل از انقلاب به شکل فیلمنامه درآمد و قرار بود همان موقع ساخته شود. فیلمنامه آن هم پیش از انقلاب تصویب شده بود و ساختار قصه هم شباهت هایی با فیلم فعلی داشت; شخصیت هایی مثل علی عابدینی و توجه هامون به کی یر که گور و رساله "ترس و لرز" در آن داستان هم بود.
۵) طرح اولیه با قصه فیلم "هامون" متفاوت است. در واقع برداشت دیگری از این ماجرا و شخصیت هاست که مهرجویی قصد داشت همه آن ها را در قالب یک چندگانه سینمایی درآورد و "هامون" یکی از بخش های آن باشد. آن طرح بلندپروازانه به سرانجام نرسید و مهرجویی بخش های مربوط به حمید هامون را دستمایه نوشتن فیلمنامه فیلم بعدی اش قرار داد و فیلم مستقلی ساخته شد که دیگر هیچ دنباله یا اشاره ای در دیگر آثارش ندارد، گرچه به تعبیر خودش می شود شخصیت اسد و صفا (دو برادر فیلم "پری") را به نوعی ادامه شخصیت حمید هامون در نظر گرفت. مهرجویی در نوشتن این فیلمنامه از تجربه هایش در فیلم "الموت" و تفرج در فلسفه و حکمت شرق از طریق کربن و یونگ و خواندن متون اصلی تشیع و اسماعیلیان استفاده زیادی کرد و سمت و سوی ماجرا پیدا شد.
۶) مهرجویی برای نقش اول فیلمش سراغ خسرو شکیبایی رفت که تا پیش از "هامون" فیلم مهمی بازی نکرده بود و مهرجویی کارش را در یک نمایش خیابانی به کارگردانی هایده حائری در طبقه بالای تالار شهر دید و برای بازی در این نقش دعوتش کرد.
۷) خسرو شکیبایی به دعوت مهرجویی به خانه او می رود و مهرجویی به روال همیشه از شکیبایی عکس های مختلفی می گیرد و بعد نسخه ای از فیلمنامه "هامون" را در اختیارش می گذارد که بیشتر یک سیناپس مفصل است تا فیلمنامه کامل. بخش هایی از فیلمنامه بعدها به مرور کامل می شود و بخش هایی هم به صورت بداهه سرصحنه اجرا می شود.
۸) بازیگر زن مقابل شکیبایی هم چهره شناخته شده ای نبود. نقش مهشید را بیتا فرهی بازی کرد که پیش از "هامون" تجربه بازیگری و حضور جلوی دوربین نداشت. فرهی از آمریکا برگشته بود و مهرجویی که در سال های اقامت و دانشجویی در آمریکا با او آشنا شده بود، برای بازی در نقش مهشید دعوتش کرد.
۹) "هامون" هشتمین همکاری مهرجویی با عزت الله انتظامی است که از زمان ساخت "گاو"(۱۳۴۸) آغاز شده بود. انتظامی در دوران تولید فیلم بیمار بود و به سختی کار می کرد. او که قرار بود اواسط فیلمبرداری جراحی شود، از ابتدای کار لنگیدن شخصیت دبیری را جلوی دوربین اجرا کرد تا کار دوپاره نشود. بخش هایی از بازی و شخصیت دبیری در دفتر وکالت او از فیلم نهایی کوتاه شد و همین موضوع باعث دلخوری و کدورت انتظامی از مهرجویی شد. آن ها پس از "هامون"، در فیلم "بانو" هم همکاری کردند و بعد از آن دیگر انتظامی نقشی در فیلم های مهرجویی بازی نکرد و فقط در یک سکانس "میکس" جلوی دوربین او رفت.
۱۰) شیوه روایت غیر خطی و تودرتو و فلاش بک های متعدد فیلم باعث شد تا کسی جرات سرمایه گذاری روی فیلم را نداشته باشد. در نهایت مهرجویی با سرمایه شخصی و وام فارابی سراغ تولید فیلم می رود و در عنوان بندی فیلم هم نام شرکت پخشیران به مدیریت هارون یشایایی در این کار کنار نام مهرجویی دیده می شود.
۱۱) نسخه اولیه "هامون" از زمان متعارف اکران عمومی در ایران بیش تر شد و مهرجویی ناچار شد ۱۵ دقیقه از صحنه های فیلم را کوتاه کند و در نهایت با زمان ۱۲۰ دقیقه ای به نمایش درآمد.
۱۲) اولین نمایش عمومی فیلم در هشتمین جشنواره فیلم فجر با واکنش های متفاوتی مواجه شد. منتقدان برخلاف انتظار استقبال چندانی از فیلم نکردند و مدت ها طول کشید تا "هامون" جایگاه واقعی و اهمیت و ارزش والایش را به آن ها نشان دهد. خیلی از نوشته های آن روزهای منتقدان، امروز به شوخی شبیه است و تعداد زیادی از آن ها بعدها شفاهی یا مکتوب از نظر شتاب زده شان نسبت به فیلم و کیفیتش برگشتند. عمده ایرادهای آن روزها به ساختار نامتعارف و روایت غیرخطی فیلم برمی گشت که از نظر بعضی منتقدان سینمایی آشفتگی و ضعف در روایت تلقی شد. فیلم البته مدافعان پروپا قرصی هم داشت و این جهت گیری و صف بندی میان موافق و مخالف در زمان اکران عمومی فیلم هم ادامه داشت.
۱۳) برخلاف منتقدان، داوران جشنواره فجر از "هامون" استقبال چشم گیری کردند. فیلم توانست در هشتمین جشنواره فجر شش سیمرغ بلورین برای رشته های مختلف دریافت کند: جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به خاطر ایجاد هماهنگی کامل در فیلم و دست یافتن به معیارهای بالای سینمایی و زیباشناسی; جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به خاطر ارائه موفق مفهوم "علی خواهی" در فرهنگ ایرانی; جایزه ویژه به کارگردان، به خاطر تلاش موفق در ساخت و پرداخت فیلمی تامل برانگیز که حدیث صادقانه، موثر و سینمایی تحول و بازگشت انسان به سوی اصل خود است; جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای خسرو شکیبایی; جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری برای تورج منصوری; جایزه سیمرغ بلورین بهترین تدوین برای حسن حسندوست.
۱۴) "هامون" در طول این سال ها در جشنواره های جهانی فراوانی شرکت کرده و دو جایزه بین المللی گرفته است: جایزه برنز بهترین فیلم در بیست و چهارمین جشنواره جهانی هیوستون در ۱۹۹۱; جایزه سوم جشنواره توکیو در ۱۹۹۱.
۱۵) "هامون" برخلاف تصور و انتظار خیلی ها از پرفروش ترین فیلم های سال شد و مردم و تماشاگران عام - بر خلاف منتقدان آن سال ها - فیلم را دوست داشتند و به تماشایش رفتند. از زمان نمایش عمومی فیلم بود که "هامون" در ذهن تماشاگران جا باز کرد و رفته رفته به عنوان یک "فیلم کالت" اساسی در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد. نسخه ویدئویی فیلم بارها و بارها دیده شد و خیلی ها دیالوگ ها و تکیه کلام های "هامون" را از برداشتند.
۱۶) خسرو شکیبایی با بازی درخشان و ماندگارش در نقش حمید هامون جایگاهی بلند در بازیگری سینمای ایران پیدا کرد و از آن پس به عنوان یک بازیگر محبوب و معتبر به کارش در سینما و تلویزیون ادامه داد. نقش حمید هامون آن قدر موثر و به یادماندنی بود که خیلی ها فیلم های بعدی خسرو شکیبایی را هم از دریچه هامون دیدند و نوع خاص حرف زدن و حرکات منحصربه فرد شکیبایی باعث شد تا به اشتباه فکر کنند او هنوز از سایه نقش مهم کارنامه اش درنیامده است. شکیبایی بعدها با چند فیلم و نقش ماندگار دیگر بر این تصور آن دوران خط بطلان کشید و نامش تا همیشه به عنوان بازیگری بزرگ و محبوب در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد.
۱۷) مثل خیلی از پدیده های مهم دیگر، این بار هم مردم جلوتر از منتقدان و نخبگان جامعه به یک پدیده مهم و موثر واکنش مثبت جمعی نشان دادند. علاوه بر فروش فیلم و محبوبیتش به عنوان یک "فیلم کالت"، "هامون" در نظرخواهی از مردم و خوانندگان ماهنامه فیلم در شماره ۱۰۰ این مجله به عنوان "بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران" انتخاب شد. این اتفاق در شماره ۲۰۰ مجله هم تکرار شد. پس از این بود که "هامون" در نظرخواهی از منتقدان و نویسندگان سینمایی در ماهنامه فیلم عنوان "بهترین فیلم سینمای پس از انقلاب" را به خودش اختصاص داد.
۱۸) در شماره ۳۲۱ ماهنامه فیلم نظرخواهی دیگری درباره بهترین شخصیت های تاریخ سینمای ایران انجام شد و حمید هامون در این نظرخواهی هم رتبه اول "بهترین شخصیت تاریخ سینمای ایران" را به دست آورد. خسرو شکیبایی در نظرخواهی بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران در کتاب سال ماهنامه فیلم به عنوان یکی از ۵ بازیگر برگزیده تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. فیلم "هامون" در نظرخواهی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران جزو ۵ فیلم برگزیده تاریخ سینمای ایران شد و خسرو شکیبایی هم یکی از ۵ بازیگر برگزیده اعضای این انجمن شد. این آخرین افتخار خسرو شکیبایی فقید در زمان حیات بود که چند هفته ای پیش از درگذشت غم انگیزش برای دریافت جایزه روی صحنه تالار وحدت رفت و بدون گفتن جمله ای پایین آمد. خسرو شکیبایی، بازیگر نقش حمید هامون، سرانجام در صبح روز ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در ۶۳ سالگی براثر ایست قلبی ناشی از سرطان کبد در بیمارستان پارسیان از دنیا رفت و به خاطره ها پیوست.
نویسنده : نیما بهدادی مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست