چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

حلزون توسعه


حلزون توسعه

به راستی اشکال کار کجا است که امروز کالاهایی را وارد می کنیم که زمانی صادر کننده آنها بودیم

صادرات غیرنفتی ۳ تا ۴ دهه پیش را که نگاه می‌کنیم، علاوه بر فرش، خاویار و محصولات زراعی، موارد متعدد دیگری را هم مانند صنایع دستی، کفش و چرم، الیاف و پارچه و امثالهم در بر می‌گیرد. امروز نه تنها صادر کننده این کالاها نیستیم،بلکه اگر سری به بازارهای هفتگی محلی بزنید شاهد خودنمایی انواع کالاهای وارداتی از این اقلام خواهید بود. کفش چینی و ویتنامی، پارچه و منسوجات ترک و چرم ایتالیایی تنها چند نمونه از این مواردند. چه شده است که قدرت صادراتی خود را نسبت به گذشته از دست داده‌ایم؟

اگر بخواهیم روند صادرات غیرنفتی کشورمان را در ادوار مختلف بررسی کنیم، باید یک دوره را به پیش از انقلاب، دوره دوم را به زمان پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی و در نهایت، دوره سوم را به سال‌های پس از جنگ تحمیلی که خود به چند طبقه تقسیم می‌شود اختصاص دهیم.

در دوره اول، بخش اعظمی از صادرات غیرنفتی ایران به محصولات کشاورزی اختصاص داشته است. در دوره دوم نیز عمده صادرات غیرنفتی کشور حول محصولات کشاورزی بوده و علیرغم افزایش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه رشد مقطعی صادرات در این دوره، به دلیل دگرگونی‌های منطقه، بروز جنگ تحمیلی و همچنین الزامات تأمین معیشت مردم، سیاست‌های صادرات غیرنفتی در اولویت قرار نگرفتند و در نتیجه، صادرات غیرنفتی در این مقطع، وضعیت خیلی مطلوبی نداشت. اما در دوره سوم با درک تقریبی اهمیت صادرات غیرنفتی و تدوین برنامه‌های ۵ ساله توسعه، شاهد روند صعودی صادرات غیرنفتی کشور هستیم که البته باید گفت عملکرد برنامه چهارم توسعه، نسبت به بقیه برنامه‌ها بهتر بوده است.

● شکست برنامه؟

با آن که رسالت ماهنامه «اقتصاد ایران»، بیشتر اولویت دادن به سیاست گذاری است تا برنامه ریزی، اما با توجه به شرایط موجود باید بگوییم در تدوین برنامه‌ها مشکلی که وجود داشته، این است که نتوانسته‌ایم شناسایی درستی از ظرفیت‌های کشور انجام دهیم و به تبع آن، راه مطلوب توسعه کشور را پایه ریزی کنیم. به همین دلیل، سبک و سیاق برنامه‌های ما - به خصوص در زیربخش‌ها - عمدتاً رویایی اندیشیده شده و واقعیت را به تصویر نکشیده‌اند. مثلاً‌ در برنامه اول توسعه، این هدف مدّ نظر قرار داشت که بخش صنعت، به صادرات ۷/۳ میلیارد دلاری دست پیدا کند، در حالی که کل صادرات غیرنفتی محقق شده در پایان سال آخر این برنامه، معادل ۷/۳ میلیارد دلار شده است. مضاف بر این، فقدان انگیزه سازی برای صادرات کشور در طول برنامه‌های توسعه، دل و دماغ تولید و صادرات را از صادر کنندگان کشور گرفته است. مثلاً خیلی کم شاهد ارایه تسهیلات مالی ارزان و با کارمزد پایین به صادر کنندگان غیرنفتی بوده‌ایم. یا مثلاً‌ به جای استفاده از ارز حاصل از صادرات غیرنفتی در توسعه همان بخش، کاربرد آن توسط دولت تعیین می‌گردیده که این موضوعات، مزیت‌ها را در بخش‌های صادراتی به شدت کم کرده و می‌کنند.

در برنامه دوم توسعه هم پیش‌بینی شده بود سیاست‌های مربوط به تجارت خارجی به گونه‌ای اتخاذ شوند که فرصت بروز مزیت‌های کشور فراهم شوند، اما به خاطر اوضاع خاص اقتصادی سال‌های ۷۳ و ۷۴، زمینه‌های مطلوب توسعه صادرات کشور از بین رفتند. در برنامه دوم قرار بر این بود که نظام ارزی کشور به صورت شناور مدیریت شده دربیاید، در حالی که دولت در سال ۷۴، نرخ خرید ارزهای صادراتی را – در حالی که کشور با تورم ۴۹ درصدی مواجه بود - در سطح میانگین سال ۷۳ تثبیت کرد و فرصت‌های آتی صادرات غیرنفتی را سلب کرد.

برنامه سوم توسعه هم به همین ترتیب؛ یعنی علیرغم رشد صادرات غیرنفتی کشور در این دوره - از ۷/۳ به ۷/۷ میلیارد دلار - به دلیل ضعف رقابت پذیری بنگاه‌ها که از قیمت بالا و کیفیت نه چندان مطلوب تولید حاصل می‌شد و همچنین عدم تعامل مناسب با اقتصاد جهانی، صادرات غیرنفتی کشور در راه تکامل قرار نگرفت. مضاف بر این، ظهور مشکلاتی در نظام بانکی، مانع دیگری برای توسعه صادرات غیرنفتی کشور در این دوره بود. فقدان برقراری شبکه ارتباطی مناسب با بانک‌ها، بالا بودن نرخ سود تسهیلات، مشکلات مبادلات از طریق حساب‌های LC و تمرکز اعطای تسهیلات در بانک توسعه صادرات، مهمترین دلایل صادرات حلزونی ایران در برنامه سوم توسعه بوده‌اند که البته عمده آنها هنوز هم تداوم دارند.

در برنامه چهارم توسعه نیز تداوم برخی مشکلات به وجود آمده در برنامه سوم، سرعت را از توسعه صادرات غیرنفتی کشور گرفت‌. البته اگر به گزارشات سازمان توسعه تجارت و وزارت بازرگانی رجوع کنیم، درصد تحقق صادرات غیرنفتی کشور را در برنامه چهارم خوب می‌بینیم، اما نکته اینجا است که بخش بالایی از این صادرات، در انحصار میعانات گازی است – ‌هر چند با احتساب میعانات گازی هم فاصله معناداری با رقبای خود در منطقه و جهان داریم.

● علت ناکامی‌ها

مشکلاتی که باعث می‌شوند برنامه‌های توسعه در کشور ما موفقیت آمیز نباشند، عبارت‌اند از وابستگی شدید دولت و برنامه‌های اقتصادی به نفت، وضعیت نامعلوم بدهی‌های خارجی،‌ نارسایی‌های نظام مالیاتی، عدم کارکرد بهینه بازار سرمایه که نتیجه آن بروز مشکلات زیادی در نظام بانکی بوده است و عدم برنامه ریزی کارآمد برای استفاده از نیروی آماده به کار که خود به خود معضلات دیگری از این بی‌برنامگی پدید می‌آیند.

اما باز هم خوب است نیمه پُر لیوان را ببینیم. امیدواریم با رفع موانع برشمرده شده و واقعیت پنداری، بتوانیم صادرات کشور را به اندازه آن پتانسیلی که در اختیار دارد برسانیم. برای رفع موانع موجود، حضور مؤثر تشکل‌ها و اتحادیه‌های صادراتی و هماهنگی‌ با وزارتخانه‌ها و سازمان‌هایی که در شورای عالی صادرات عضویت دارند، می‌تواند به بلوغ صادرات غیرنفتی کمک کند.