یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

رسانه و فرهنگ عمومی


رسانه و فرهنگ عمومی

۱۴ آبان ماه در تقویم کشورمان روز فرهنگ عمومی نامگذاری شده است, فرهنگ در تمامی جوامع از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت وقتی دوچندان می شود که صفت« عمومی» نیز به آن اضافه شود, برای کنکاش در این مورد ابتدا باید فرهنگ را تعریف کنیم

۱۴ آبان ماه در تقویم کشورمان روز فرهنگ عمومی نامگذاری شده است، فرهنگ در تمامی جوامع از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت وقتی دوچندان می شود که صفت« عمومی» نیز به آن اضافه شود، برای کنکاش در این مورد ابتدا باید فرهنگ را تعریف کنیم.

«ادوارد تیلور» مردم شناس انگلیسی در کتاب فرهنگ ابتدایی Primitive culture که در سال ۱۸۷۱ انتشار، یافت می‌نویسد: فرهنگ یا تمدن مجموعه پیچیده‌ای است که دربرگیرنده، دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هر گونه مولفه دیگری که به وسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است»

«آلن بیرو» هم در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی معتقد است: فرهنگ عبارت است از هر آنچه که در یک جامعه معینی کسب می کنیم، می آموزیم و می توانیم انتقال دهیم.

در این بین فرهنگ عمومی هم عبارت است از رفتار عمومی جامعه که جلوه‌های عینی آن قابل رؤیت باشد. به عبارت دیگر فرهنگ عمومی عبارت است از مجموعه منسجم و نظام یافته‌ای از اهداف، ارزشها، عقاید، باورها، رسوم و هنجارهای مردم متعلق به یک جامعه، قوم یا ملت. اما آنچه در واقع تجلی‌گر همه آن ها محسوب می شود و در یک جامعه ظهور عمومی و قابل مشاهده دارد رفتار، منش و عرف جامعه یا همان معیارهای اجتماعی است که به سادگی می‌تواند به وصف در آید، معیارهایی همچون رفتار سازمانی، رانندگی، غذا خوردن، رفتارهای شهروندی و.... که همه به نوعی از فرهنگ یک جامعه هستند که در جامعه عمومیت دارد.

بر همین اساس است که فرهنگ به عنوان الگوهای ذهنی افراد مطرح هستند، که نمود آن در رفتار متجلی می‌شود. این مقوله ها در واقع ویژگی خاص یک جامعه را نشان می دهد و باعث تمایز یک جامعه از جامعه دیگر می گردد. فرهنگ عمومی جامعه از چنان اهمیتی برخوردار است که در تکوین شخصیت افراد آن جامعه تاثیر بسزایی دارد. چنانکه فریس می‌گوید: ساختمان بدن آدمی هر چه که باشد، محکوم به قدرت نفوذ نامحدود جامعه و فرهنگ حاکم برآن است.

بنابراین فرهنگ عمومی جامعه نقش تعیین کننده در معرفی کنش‌ها و واکنش‌ها، نگرش‌ها و گرایشها، منشها و رفتارها و بویژه شخصیت عمومی جامعه ایفا می کند. بگونه ای که اگر در روند آن کوچکترین تغییری ایجاد شود، در مدت زمان کوتاهی بخش وسعی از رفتارهای عمومی افراد تحت الشعاع قرار می گیرد.

در این مسیر فرهنگ اگر به تعالی برسد موجب رشد و بالندگی افراد و پیشرفت و کمال جامعه می شود، و اگر اینگونه نباشد جامعه‌ دچار عقب‌ماندگی شده و به سقوط و انحطاط منجر خواهد شد.

بر همین اساس است که در اکثر کشورهای غربی تحقیق در فرهنگ در اولویت قرار گرفته و برخی از رشته ها همچون مردم شناسی و مطالعات فرهنگی راه اندازی شده اند تا از این طریق به شناخت و بازنگری در فرهنگ خود بپردازند.

درگذشته فرهنگ عمومی و اشاعه آن بیشتر در دست خانواده، طایفه، قبیله بود و اعضای خانواده بصورت نسلی این فرهنگ ها را به نسل بعدی انتقال می دادند و به خاطر عمومی بودن این فرهنگ ها دخل و تصرف در آن کمتر صورت می گرفت.

اما امروزه رسانه های جمعی همچون ماهواره، کامپیوتر، تلفن همراه و اینترنت که نوعی ابزار فرهنگ ساز تلقی می شوند جای این نها دها را گرفته و تا دورتر از مرزها آن را گسترش می دهند.

رسانه ها نهادهای موثر در فرهنگ هر جامعه به حساب می‌آیند و حوزه عمل و فعالیت‌آن‌ها فرهنگ است. از این‌رو مستقیم و بی‌واسطه با فرهنگ پیوند و ارتباط دارند؛ نتیجه این ارتباط و پیوند برقراری رابطه‌ای متقابل بین رسانه و فرهنگ عمومی است.

بررسی کوتاه درباره تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر فرهنگها موید این مطلب است که تاثیر این دوبسیار پیچیده، چند بعدی و گسترده است واز قدرت دگرگونی حیرت‎آوری در همة زمینه‎ها– آموزش، علوم، تکنولوژی، اقتصاد، سیاست و روابط انسانی – برخوردار است.

با اینکه خیلی از نظریه پردازان در مورد رابطه فرهنگ و رسانه دیدگاه مختلفی دارند، ولی مسلم آن است که در عصر حاضر رسانه یکی از قدرتهای مهم محسوب می شود، دلیل آن نیز در نوع و نحوه تاثیر گذاری و تغییر است؛ به عبارت دیگر اگر زمانی با زور اسلحه و سرنیزه مردم را وادار به تبعیت از خود می کردند، اکنون پایدارترین، موثرترین و کم هزینه ترین راه اعمال نفوذ، تغییر ارزش ها و نگرش های مردم از دریچه فرهنگ و استفاده از رسانه است.

از همین رو در شناسایی فرهنگ عمومی باید به شناخت کلیه نهادهای تشکیل دهندة فرهنگ از جمله رسانه ها، میزان رشد اقتصادی و اجتماعی و حتی نوع حکومت اهتمام ورزید.

شناخت همین معیارها و ویژگی ها هر چند منفی و مثبت این مزیت را می دهد که بازتاب و تغییر آن در زندگی روزمزه قابل شناسایی بوده و توان هدایت فرهنگ عمومی را در آینده به دست اندرکان فرهنگی بدهد.

تحقیق در این مورد نشان می دهد که بسیاری از کشورها از این رسانه ها برای بازسازی و انتقال فرهنگ خود به سایر کشورها سود جسته وبرخی دیگر همچون کشورهای جهان سوم، فقط مصرف کننده هستند.

برخی دیگر نیز بجای اینکه از این ابزار برای بهتر کردن فرهنگ عمومی خود استفاده کنند، بدلیل عدم تخصص و آشنا نبودن به اهمیت رسانه ها با تولید برنامه های بی محتوا سمت سویی را دنبال می کنند که بیشترین ضربه را به فرهنگ عمومی وارد می کنند. فرهنگی همچون تملق، ریا کاری، خرافه پرستی و...

امید است که رسانه های همگانی ضمن شناخت و ایجاد بینش جهانی نسبت به انواع شیوه‌های فرهنگی و پیامد حاصل از آن به اصلاح فرهنگ عمومی اقدام کرده و آن را به سمت بهتر زندگی کردن هدایت کنند.

نویسنده: غفار پارسا