آرزوهای شیرین کوشا

کوشا پسر فعالی بود که رؤیاهای بسیاری در سر داشت. او همیشه به آرزوهایش فکر می‌کرد و این آرزوهایش بودند که به او انگیزه فعالیت می‌دادند.
یکی از آرزوهای او این بود که یک شهر بازی …

کوشا پسر فعالی بود که رؤیاهای بسیاری در سر داشت. او همیشه به آرزوهایش فکر می‌کرد و این آرزوهایش بودند که به او انگیزه فعالیت می‌دادند.

یکی از آرزوهای او این بود که یک شهر بازی داشته باشد. اما وقتی کوشا راجع به این آرزوها با دوستانش صحبت می‌کرد آنها به او می‌گفتند چون آرزوهایش بزرگ و دسترسی به آنها سخت است هیچ وقت به آنها نمی‌رسد. دوستانش به او توصیه می‌کردند تا یک شغل و آرزوی دست یافتنی انتخاب کند.

کوشا به حرف دوستانش گوش کرد و تصمیم گرفت تا پلیس شود. او به این فکر کرد که با چراغ‌های روشن و صدای آژیر با سرعت در خیابان‌ها رانندگی می‌کند و در تعقیب دزدها است اما این آرزوی کوشا نبود.

بعد کوشا فکر کرد که آتشنشان شود و مردم را از خطر نجات دهد. او با خودش فکر کرد که با آژیر روشن در حال رانندگی با ماشین آتشنشانی است. اما این هم آرزوی کوشا نبود.

او بازهم به آرزوهای از دست‌رفته اش فکر می‌کرد. یاد حرف‌های دوستانش افتاد. اما او بدون آرزوهایش نمی‌توانست زندگی کند.

بدون آرزو کوشا زندگی زیبایی نداشت. او باید تصمیم مهمی می‌گرفت. او به راه‌های مختلفی فکر کرد و بالاخره تصمیم گرفت تا به جای فراموش کردن آرزوهایش سعی کند تا با تلاش به آرزوهای خود برسد.

هنوز هم کسی رؤیاهای کوشا را باور نداشت اما مهم این بود که او خودش رؤیاهایش را باور داشت. او به خودش مطمئن بود و می‌دانست که بالاخره با تلاش راهی برای رسیدن به آرزوهایش پیدا خواهد کرد. او می‌دانست که این کار سخت است اما او با اراده و پشتکار این راه را طی می‌کرد.

بالاخره کوشا توانست یک شهر بازی بسازد. او کنار شهر بازی یک رستوران ساخت تا مردم در آن غذاهای خوشمزه بخورند. او موفق شد تا بزرگترین پارک تفریحی را بسازد.

ساخت این پارک خیلی سخت بود و به زمان زیادی نیاز داشت. اما به نظر کوشا موفقیت ارزش تلاش را داشت. حالا او به آرزوهایش رسیده بود و هر روز وقتی خوشحالی مردم را می‌دید، خوشحال‌تر می‌شد.

کوشا یادگرفت باور داشتن توانایی‌ها و آرزوها خیلی مهم است. برای موفقیت تنها کافی است آرزوها را از عمق قلب باور داشته و تمام تلاش را برای دستیابی به آنها بکار بست. آرزوها همواره از آنچه که به نظر می‌رسند نزدیکتر هستند.