پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
فقط به خاطر پول بیشتر درآوردن
در همه جای دنیا برگزاری کنسرت آداب و رسوم متناسب با فرهنگ آن کشور را دارد.شاید برای خیلی از علاقه مندان جالب باشد که موسیقی در دنیای بیرون از ایران یک صنعت محسوب میشود و حتی در مواردی چرخه اقتصادی یک کشور را متحول میکند. اما در ایران این اتفاق کاملا برعکس رخ میدهد. چراهای مختلفی در این حوزه برای همه اقشار چه مخاطب کنسرت برو، چه هنرمند و چه برنامه گذار پیش میآید ... در جامعه ما به خاطر تفاوت سلایق و نوع فرهنگ زندگی در جامعه شاید کنسرت رفتن برای هر شخصی دلیلی داشته باشد، اما مهمترین دلیل آن که در همه دنیا غالب است تخلیه انرژی است. انرژی که شاید از راههای دیگر میتواند تخلیه شود اما کسی که در حداقل سطح شعور باشد ترجیح میدهد به صورت مثبت آنرا تخلیه کند... و یکی از آن راهها کنسرت رفتن است.
اما چرا روند برگزاری کنسرت در ایران و شاید نام بردن ایران هم زیاد باشد... روند برگزاری کنسرت در تهران جمله صحیحتری است چرا این روند دچار تکرار شده است؟ همیشه برای برگزاری یک کنسرت دغدغههای زیادی مطرح میشود، اول از همه دغدغه مربوط به هنرمند است. وقتی هنرمند احساس میکند باید با مخاطب خود رابطه نزدیکتری برقرار کند و یک احساس دوطرفه برای برداشت بازخورد یک آلبوم و آهنگهایش که اثر هنری اوست را لمس کند نیاز به برگزاری یک کنسرت در او احساس میشود. اما معمولا تنها تفکر این برگزاری در سر او پرورانده و شاید توانایی اجرایی کردن آن برایش آرزو باشد... چراکه قشر هنرمند همیشه مظلوم بوده و ارائه اثر هنریاش برایش مهمتر است و همیشه هم از همین نقطه لطمه خورده است... البته همین نقطه ضعف، خود دلیلی برای تکراری بودن اجراهای زنده است که در ادامه با باز شدن موضوع به آن پی میبرید. اما دغدغه بعدی برای یک شرکت فرهنگی هنری است که باید در حال حاضر نام این شرکتها (البته نه همه) را به شرکت تجارت فرهنگ و هنر تغییر داد! شاید اکثر شرکتهایی که آلبوم موسیقی منتشر میکنند توان مالی خود را معطوف به سود حاصل از فروش خرج نکنند! بنابراین، اینگونه شرکتها به ناچار سود خود را در برگزاری یک اجرای صحنهای میبینند تا با ارائه آلبوم جدید از یک هنرمند بتوانند کنسرت برگزار کنند، درآمدی کسب و روزگار خود را سپری کنند...
● اما دغدغه این شرکتها چیست؟
خیلی از شرکتهایی که نام واقعی فرهنگ و هنر را بر پیشانی خود دارند همان دغدغه هنرمند را دارند و در بحث تجاری جبران ضرر و زیانهای ناشی از نبود قانون کپی رایت و گرفتن نقطه نظرات هنردوستان در یک اجرای زنده تا بتوانند در آینده هنرمندان با کیفیتتری را تربیت کنند و یک اثر بهتری را برای مخاطب فراهم کنند. اما شرکتهایی که به تازگی و نوپا هستند این دغدغهها را ندارند بلکه تنها دغدغه آنها تجارت است آنها با آوردن سرمایهای کلان به دنبال تجارت و پول بیشتر درآوردن هستند. تا اینجا هیچ اشکالی ندارد، بالاخره هر کسی شمه اقتصادی داشته باشد میتواند موفقتر باشد اما اشکال کار این است که این اشخاص به هر قیمتی حاضر به تجارت در بستر هنر هستند. روزگاری تهیه کننده قیمتی برای یک هنرمند تعیین میکرد تا هم بتواند هنرمند را راضی نگه دارد و هم هنردوست را و هم بتواند هزینههای خود را در اجرای کنسرت جبران کرده و سودی حتی ناچیز نصیبش شود. اما امروزه با وجود این افراد نوپا و بی تجربه که حتی دستشان در جیب دیگران است نه تنها این مسیر را عوض کردهاند بلکه این مشکلات را که ما کیفیت برگزاری کنسرت مینامیم بوجود آوردهاند.
در برگزاری کنسرت وقتی هنرمندی ۲۵ میلیون تومان میخواهد و حتی در دنیای رقابت برای قاپ زدن یک هنرمند از تهیه کنندهای به او پیشنهاد بالاتر میدهند در انتها باید برای جبران این هزینه بیفکر قیمت بلیتها را افزایش دهند تا جبران شود... البته یکی دیگر از مقصران اصلی در این زمینه سالنهاییاند که در آنها اجازه برگزاری کنسرت داده میشود و برای یک شب بالای ۵۰ میلیون تومان از برنامهگزار پول میخواهند! ارگانهایی که نام فرهنگی بر آنهاست نیز که دایه فرهنگ و هنر دارند نیز به این عرصه اقتصادی نگاه میکنند. وقتی برنامه گذار پولش به بیلبورد نرسد و تنها راه آگهی در مطبوعات و ارسال اسام اس باشد برای اطلاعرسانی بیشتر مجبور به تکرار این روند میشود و هزینههایش بالا میرود ...حالا در این میان اگر کسی دغدغه هنر داشته باشد قیمت بلیت را بهگونهای تعیین میکند تا هم خود ضرر نکند هم به سبد یک خانواده فشار وارد نشود و همه اقشار بتوانند در یک برنامه فرهنگی هنری شرکت کنند.اما اگر تهیه کنندههایی که تجربه آنها حتی به ۲ سال هم نمیرسد و تنها برای تجارت در هنر وارد این عرصه شدهاند این دغدغه را نداشته باشند آنچنان میشود که قیمت بلیت یک برنامه به ۱۵۰ هزار تومان هم میرسد شاید اگر مطمئن بودند که مخاطب بیشتر از این هم پرداخت میکند آن را گرانتر هم میکردند.
همه این عوامل که هم هنرمند در آن دخیل است هم ارگانهای ذیربط و هم عوامل اجرای یک کنسرت، دست به دست هم میدهند تا شما دیگر فکری برای بار هنری و کیفیت یک برنامه نکنید زیرا دیگر جایی برای هزینه کردن اضافه باقی نمیماند. نهایتا در این بین اشخاصی (هنرمند) که برنامه خودش برایش مهم است از دکور برای تغییر فضای اجرا استفاده میکند که آنقدر هم نمیشود در آن جولان داد زیرا هم هزینهاش بالاست و هم نهاد نظارتی یک سالن به شما اجازه برپایی دکور آنچنانی را نمیدهد. در همه جای دنیا یک تیم بیش از ۱۰۰ نفر برای یک اجرای بزرگ همفکر میشوند تا به سلیقه مخاطب احترام بگذارند و بهترین و با کیفیترین کنسرت را برای آنها فراهم کنند در صورتی که شاید در ایران تعداد نفراتی که کنسرت برگزار میکنند به ۱۵ نفر هم نمیرسند... البته در همه جای دنیا وقتی شما با سالن برگزاری توافق کردید که در تاریخی کنسرت بگذارید دیگر هیچ مشکلی برای برگزاری ندارید ولی در ایران که تنها در بهترین شرایط ۳ هفته قبل از روز اجرا به شما مجوز میدهند و باید هفت خوان رستم را برای برگزاری طی کنید دیگر به کجای بار فرهنگی و هنری کنسرت میتوان در این مدت فکر کرد!؟ پس عوامل زیادی در این بیکیفیت شدن دخیل هستند از دفتر موسیقی و شورای شعر آن که در این ۲-۳ ساله به یک شعر مجوز میدهند و به دیگری نه و کیفیت اجرا را پایین میآوردند تا ارگانهای دیگر و هنرمند و شرکتهای فرهنگی و هنری و نوازنده و تهیهکننده و همه و همه در این قضیه دخیل هستند.
● فقط به خاطر پول بیشتر
و همه و همه این عوامل هزینهشان را از مردم و کسی که میخواهد کنسرت تماشا کند میگیرد.وقتی هم که در کشور تفریحات سالم برای گذارندن وقت به حدمطلوب نیست به ناچار سرپرست خانواده برای تفریح فرزندانش و خانوادهاش این هزینه را پرداخت میکند و همه این عوامل با دانستن این مطلب اقدام به برگزاری کنسرت میکنند. البته شاید مقصر اصلی در این ماجراجویی تنها تهیهکننده یک برنامه باشد چون اوست که جرقه برگزاری یک کنسرت را میزند. چرا خوانندهای که امروز کنسرت داده است ماه بعد دوباره کنسرت میدهد و ماههای بعد نیز تکرار میشود!؟ شاید یک جواب این باشد که مخاطب آن هنرمند زیاد است و تعداد اجرا برای پاسخگو بودن باید بالا برود اما سوال اینجاست که به فرض این دلیل قبول! چرا کل سال یک برنامه تکراری آن هم در همه ماههای سال!؟ پس باز هم میبینید که جز پول درآوردن نیست هم هنرمند که در یک اجرا بالای ۲۵ میلیون تومان دستمزد میگیرد و از خدایش است که برایش زیاد برنامه بگذارند و هم تهیهکننده که در بدترین شرایط در هر اجرا بالای ۲۰ میلیون تومان سود میکند و تنها هنردوست است که از جیبش پول میرود و یک برنامه بیکیفیت را تماشا میکند آن هم به خاطر آهنگی که از آن خاطره دارد! شاید باورتان نشود اما با توجه به اینکه ما سیستم فروش اینترنتی داریم امکان آنالیز کسانی که کنسرت میروند را به راحتی مانیتور میکنیم، در تمامی برنامهها ما میانگین ۳۰ درصد تغییر افراد را داریم و ۷۰ درصد همانهایی هستند که در ماه قبل همان کنسرت را آمدهاند.
مجید روغنی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست