دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ماجرای اعجاب انگیز موفقیت یک دختر ایرانی


ماجرای اعجاب انگیز موفقیت یک دختر ایرانی

بدون شک خداوند در برابر فرشتگان خود به خلق انسان هایی که علیرغم مواجهه با سختی ها و مشکلات فراوان بر ایمان و باورهای خود پابرجا مانده و راه رسیدن به قلل مرتفع موفقیت را می پیمایند , می بالد

بدون شک خداوند در برابر فرشتگان خود به خلق انسان هایی که علیرغم مواجهه با سختی ها و مشکلات فراوان بر ایمان و باورهای خود پابرجا مانده و راه رسیدن به قلل مرتفع موفقیت را می پیمایند ، می بالد.

ماجرایی که می خوانید ، داستان واقعی زندگی یکی از همین انسانهاست که در تلاطم امواج زندگی نه تنها امید خود را از دست نمی دهد بلکه مصصم تر از گذشته به تلاش خود برای رسیدن به آرزوهایش ادامه می دهد.

شاید به جرأت بتوان گفت : مینا گوهری صاحب سایت کانون آگهی و تبلیغاتی پارسیان، در حال حاضر ثروتمندترین دختر جوان ایرانی است، درآمد سالیانه دانشجوی ۲۴ ساله رشته مدیریت یکی از دانشگاه های علمی کاربردی ایران، اکنون بالغ بر ۳ میلیون دلار است. وی علاوه بر تحصیل در رشته مدیریت، در فعالیتهای انسان دوستانه فراوانی نیز شرکت می نماید و مطابق وصیت پدرش یک چهارم از درآمد ماهیانه خود را به این امر اختصاص می دهد.

سایت ایشان در حال حاضر یکی از پر بیننده ترین و محبوبترین سایتهای درج آگهی تبلیغاتی در اینترنت است . شرکتهای بسیاری از جمله مایکروسافت و اپل با پیشنهادات چند میلیون دلاری خود برای خرید بخشی از سهام وب سایت ایشان جهت گسترش دامنه فعالیتهای آن در خاورمیانه ، اعلام آمادگی نموده اند.

ماجرا به دو سال پیش بر می گردد . مینا که دارای مدرک کاردانی معماری است به دلیل عدم حمایت مالی خانواده بعد از فوت پدر مجبور می شود در یک شرکت ساختمانی مشغول بکار شود.

او می گوید : در ابتدا از اینکه می توانستم روی پای خود بایستم و استقلال مالی داشته باشم خوشحال بودم اما به مرور زمان متوجه شدم که دارم در شرایط سخت کاری و با حقوق ناچیز ۱۵۰ هزارتومان درماه و با همه انرژی و توان کار می کنم و این مبلغ حتی هزینه های رفت و آمد مرا نیز پوشش نمی داد.

از طرفی تصمیم گرفته بودم بار دیگر به دانشگاه بروم و در رشته مدیریت دانشگاه علمی کاربردی نیز تحصیل نمایم . به همین خاطر با مدیرعامل شرکت ، جهت افزایش حقوق و کاهش بار سنگین وظایفی که به من سپرده شده بود صحبت کردم اما فایده ای نداشت.

سرانجام تصمیم به ترک آنجا گرفتم و در یک شرکت مشاوره مدیریت مشغول بکار شدم ، کار این شرکت برگزاری کلاس های آموزشی بازاریابی و فروش و ارائه راهکارهای مشاوره ای برای افزایش فروش مشاغل مختلف بود.

پس از گذارندن دوره فشرده فروش که از ضروریات کار در این شرکت بود ، متوجه شدم که این شرکت متعلق به یکی از بهترین متخصصین علم مدیریت کشور است و این بهترین فرصت برای افزودن به اندوخته هایم در این زمینه بود.

حقوق من در این شرکت ۴۰۰ هزارتومان بود بعلاوه پورسانتی که از جذب مشتری دریافت می کردم . البته شرکت نیازی به بازاریابی من نداشت و به دلیل شهرت و اعتباری که کسب کرده بود به اندازه کافی مشتری داشت اما این قاعده ای بود که برای رشد کارکنان از مدیریت ارشد گرفته تا سطوح پایین وضع شده بود.

با وجود اینکه تا حدود زیادی مشکلات مالیم مرتفع شده بود و فضای صمیمانه و خلاقانه شرکت و ساعات کاری محدود آن ، فرصت لازم برای پرداختن به تحصیل را نیز برایم مهیا ساخته بود . اما هنوز احساس می کردم که می توانم شرایط بهتری را برای خود بوجود بیاورم.

از این رو از یکی از مدیران شرکت که مسئولیت دپارتمان آموزش بازاریابی و فروش را نیز برعهده داشت و دیده بودم که علیرغم قیمت بالای مشاوره هایش ، مشتریان زیادی از شرکتها و مشاغل مختلف به او مراجعه می کنند ، خواهش کردم تا به من هم برای بهبود وضعیت درآمد و کارم مشاوره دهد و من هم در قبال یک ساعت مشاوره ، نصف حقوق ماه اول کاریم را به او بدهم.

باید اعتراف کنم که صحبتهای آن شخص زندگی مرا بگونه ای باور نکردنی دچار تغییر و دگرگونی نمود . ایشان با یادآوری توانایی هایی که خود از آن غافل بودم و ارائه راهکارهای مناسب ، ذهن مرا به فعالیت وا داشت. شب همان روز در حالیکه در اینترنت به دنبال تلفن یک آموزشگاه می گشتم ، ایده ای به ذهنم خطور کرد که سرآغاز تحول مادی در زندگی من بود.

ایده من به نیازمندی های روزنامه همشهری بر می گشت ، با خود گفتم اگر من نیز بتوانم در اینترنت سایتی همانند بخش نیازمندی های همشهری بوجود بیاورم ، قادر خواهم بود بابت درج آگهی های تبلیغاتی شرکتها در سایتم از آنها سفارش آگهی بگیرم.

روز بعد مجددا به سراغ مشاور شرکت رفتم و ایده خود را با او در میان گذاشتم . او نیز در پاسخ گفت : خوب است ، البته چنین سایتهایی در اینترنت فراوان است اما تو می توانی با نگرش متفاوتی که پایه و اساس آن ، منافع مشتری باشد ، کاری متفاوت ارائه دهی.

پس از چندین روز مطالعه و بررسی تصمیم گرفتم با ثبت دامنه ایده خود را عملی سازم . برای خرید نرم افزار طراحی سایت پول کافی نداشتم لذا با وجود اینکه چند روزی از ورود من به شرکت نمی گذشت از مدیریت شرکت درخواست وام کردم که در عین ناباوری با پرداخت آن موافقت شد.

در اوایل ، کار سختی در پیش داشتم . چون سایت در ابتدای کار خود بود و کمتر کسی حاضر می شد برای آگهی در سایتی که هیچ بیننده ای ندارد هزینه بپردازد.

با آموزش های اجباری فروشی که در هنگام استخدام در شرکت دیده بودم تصمیم گرفتم بدون توجه به این موضوع دست بکار شوم . لذا با تهیه فهرستی از شرکت ها و کسب و کارهای مختلف و اولویت بندی آنها بعد از ساعات کار اداری کارم را آغاز کردم.

متأسفانه با وجود تلاشهای مکرر با ناکامی روبرو شدم . از ۳۰ مراجعه ای که در طول یک هفته داشتم هیچ کس حاضر به دادن سفارش آگهی نشد . نا امیدی سراسر وجودم را فرا گرفته بود ، بخصوص اینکه بسیاری از کارکنان و مدیران مشاغل با برخورد زشت و تحقیر کننده شان روحیه مرا بهم ریخته بودند.

دیگر تصمیم گرفته بودم ایده خودم را کنار بگذارم ، کاملا احساس شکست می کردم تا اینکه مدیر متواضع و مهربان شرکت مشاوره ای که برایشان کار می کردم دلیل ناراحتی مرا از من پرسید . ماجرا را برای ایشان تعریف کردم

او نیز در کمال آرامش و خونسردی گفت : خانم گوهری اینکه ناراحتی ندارد ، اگر من به تو یک سکه شانس بدهم که درب هر شرکتی را بزنی با تو قرارداد ببندند چه خواهی گفت؟

با کمال تعجب پاسخ دادم: آقای دکتر این چیزها فقط در افسانه هاست نه در دنیای واقعی.

آقای دکتر فرمودند : اما این سکه کاملا واقعی است . من آن را سالها پیش امتحان کرده ام و به نتایج شگفت انگیزی دست یافته ام ، به امتحان کردنش می ارزد ، شما هم می توانی امتحان کنی . اگر عمل نکرد من به اندازه یک سال ، حقوق اضافه به تو می دهم ، البته برای اینکه این سکه عمل کند یک کار را باید انجام دهی.

با کنجکاوی پرسیدم هر چه باشد قبول می کنم.

آقای دکتر گفت : این سکه زمانی عمل می کند که برای اولین بار شما به ۵۰ شرکت یا فروشگاه مراجعه کرده باشی و از بین آنها ۵ قرارداد ببندی.

فکر نمی کنم شرط سختی باشد.

● فقط ۵ قرارداد از بین ۵۰ شرکت

ترفند روانشناسانه آقای دکتر کاملا مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود . با خود می گفتم معامله خوبی است ۵ قرارداد از بین ۵۰ مشتری که کاری ندارد ، در ثانی اگر این سنگ شانس کار نکرد ، یک سال حقوق اضافی دریافت می کنم ، بنابراین ارزشش را دارد که آنرا امتحان کنم.

فردای آنروز مجددا کارم را آغاز کردم . اما این بار با هر پاسخ منفی که می شنیدم روحیه خود را از دست نمی دادم چون با خود می گفتم من به ۵ جواب مثبت نیاز دارم نه ۵۰ جواب ، پس این پاسخ های منفی را جزء آن ۴۵ پاسخ منفی می گذارم.

در طول یک هفته به ۵۰ آرایشگاه و سالن زیبایی مراجعه کردم و عجیب تر آنکه اینبار ۱۴ قرارداد بسته بودم . ۵ قرارداد یک ماهه به ارزش کل ۳۵۰ هزارتومان و ۹ قرارداد یک ساله به قیمت کل ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان.

واقعا از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم ، ترفند هوشمندانه آقای دکتر کار خودش را کرده بود . ایشان با تغییر نگرش ذهن من از منفی به مثبت ، باعث شد تا مشتریان بیشتری را جذب کنم . حالا می توانستم بفهمم چرا شرکت ایشان اینقدر موفق است.

باورم نمی شد که من توانسته باشم در مدت یک هفته ۶ میلیون و ۶۵۰ هزارتومان کار کنم . بخودم می گفتم این از درآمد یک ماهه یک دندانپزشک متخصص هم بیشتر است که سالها در دانشگاه درس خوانده است ، اما من کاردانی معماری دارم و دانشجوی مدیریت هستم.

بعد از این فروش موفق به سراغ مدیر عامل شرکتم رفتم و ماجرای موفقیت هایم را برایش بازگو کردم اما او ابدا تعجب نکرد و به من گفت : آفرین تبریک می گویم ، حال دیدی سکه شانس بخوبی عمل می کند و واقعی است . از این به بعد نیازی نیست که مطابق ساعات اداری کار کنی ، به کار سایتت برس تا به موفقیت های بیشتری دست یابی.

من هم که انگیزه هایم برای ادامه کار چندین برابر شده بود ، اینبار بیشتر به سراغ مارک ها و برندهای معتبر می رفتم و دیگر برایم مهم نبود که بعضی ها ممکن است پاسخ رد بدهند و حتی مرا مورد تمسخر قرار دهند.

شبها نیز تا پاسی از شب بر روی سایتم کار می کردم تا بتوانم بازدید کننده بیشتری جذب نمایم و با افزایش بازدید آگهی ها ، رضایت خاطر مشتریانم را نیز تأمین کنم.

خانم گوهری یکی از تفاوتهای اصلی سایت خود با سایتهای مشابه را در بهره گیری از شیوه های پیچیده مدیریت بازاریابی می داند . او می گوید هر کجا که یک مدیر و یا صاحب کسب و کاری حضور داشته باشد سایت من نیز حضور دارد . به عنوان مثال اگر مدیری در یکی از هتل های معروف کشور اقامت نماید فهرستی از اطلاعات مورد نیاز او برای تجارت ، خرید و یا تفریح از سایت پارسیان جمع آوری و در اختیار او قرار می گیرد ، و بدین وسیله شرکتها و کسب و کارهایی که در سایت ایشان آگهی داده اند با طیف عظیمی از مشتریان با کلاس و درجه یک مواجه می شوند.

او می گوید : من و همکارانم در پارسیان تلاش می کنیم تا بهترین خریداران را برای خدمات و کالاهای مشتریان خود جذب نماییم .

و به همین خاطر در بانک اطلاعاتی خود با بیش از ۵۰۰۰ نفر از مدیران و صاحبان تجارت مستقیما در ارتباط هسیتم و هر ماه تازه ترین اطلاعات مورد نیاز آنها را در اختیارشان قرار می دهیم.

مثلا مدیران فعال در صنعت ساختمان علاقه مند هستند فهرست ماهیانه شرکتهای ارائه دهنده خدمات ساختمان را در اختیار داشته باشند و ما نیز بصورت ماهیانه این اطلاعات را مستقیما و بدون واسطه در اختیار آنها قرار می دهیم و این خود یک مزیت رقابتی برای سایت ما محسوب می شود. حتی در بسیاری از مواقع آنها می خواهند که بهترین شرکتهای ارائه دهنده کالا یا خدمات را ما به آنها پیشنهاد دهیم و این نشان دهنده حسن اطمینان ایشان است.

خانم گوهری در مدت یک سال موفق به جذب بیش از ۲۰۰۰ مشتری در سایت خود می شود . سایت ایشان در حال حاضر یکی از پر بیننده ترین و محبوبترین سایتهای درج آگهی تبلیغاتی در اینترنت است . شرکتهای بسیاری از جمله مایکروسافت و اپل با پیشنهادات چند میلیون دلاری خود برای خرید بخشی از سهام وب سایت ایشان جهت گسترش دامنه فعالیتهای آن در خاومیانه ، اعلام آمادگی نموده اند . شاید در نگاه اول ، تصور عمومی این باشد که این سایت صرفا یک سایت تبلیغاتی است اما از نگاه متخصصین علم مدیریت بازار تفاوت عمده این سایت با سایتهای دیگر ، استراتژی پیچیده ای است که در پشت آن نهفته است.

خانم گوهری با درآمد میلیاردی که از سایت خود کسب نموده ، علاوه بر خرید بخشی از سهام یکی از بهترین هتل های کشور ، اقدام به تاسیس شرکت معماری و طراحی داخلی خود نموده که در حال حاضر جزء یکی از بهترین شرکتهای طراحی داخلی ایران است.

موفقیت های چشمگیر این دختر جوان ایرانی باعث گردیده است تا شرکتهای بزرگ داخلی و خارجی بسیاری از او برای سخنرانی و افزایش انگیزه مدیران و کارکنان شرکتهایشان دعوت نمایند .

اعتماد بنفس ، پشتکار و روحیه ستودنی خانم گوهری که علیرغم برخوردهای زشت و ناپسند بسیاری از مردم ، دست از آرزوها و رویاهای زیبای خود بر نداشته است ، درس های فراوانی برای همه کسانی دارد که با یک مشکل ساده خود را می بازند و دست از کار و تلاش بر می دارند.

حشمت اله حیاتی