جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اصولگرایان سنتی بازنده انتخابات


اصولگرایان سنتی بازنده انتخابات

اصولگرایان سنتی بازنده انتخابات در صورت حمایت از احمدی نژاد

مباحث و رایزنی های مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به گونه یی پیش می رود که هنوز مشخص نیست دو جناح سیاسی کشور که بخت حضور در انتخابات را پیدا کرده اند به اجماع خواهند رسید یا نه. آیا انتخابات دوقطبی خواهد شد یا هر کدام از جناح ها با چند کاندیدا وارد عرصه خواهند شد. با این حال در صورت اجماع اصولگرایان روی یک کاندیدا احتمال قریب به یقین گزینه مذکور آقای احمدی نژاد رئیس جمهور فعلی خواهد بود که عزم خود را برای انتخابات جزم کرده است.

در این میان آنچه مشخص است اینکه احمدی نژاد در شرایط ایده آل نه کاندیدای اصولگرایان اصطلاحاً «میانه رو» خواهد بود و نه نامزد «اصولگرایان سنتی و منتقد». هر کدام از این طیف ها چهره های سیاسی برجسته و شناخته شده یی دارند که تمایل خود برای کاندیداتوری را نیز پنهان نکرده اند و بعید نیست با میدان داری بزرگان این طیف ها ائتلافی از آنها نیز شکل بگیرد و انتخابات ریاست جمهوری فراتر از وضعیت دوقطبی رقم خورد. اما در این نوشته فرض بر این است که همه اصولگرایان نه از سر رضایت که به ناچار و در برابر کاندیدای احتمالاً واحد اصلاح طلبان به حمایت از کاندیداتوری احمدی نژاد خواهند پرداخت. حال سوال این است در صورت پیروزی احتمالی احمدی نژاد برنده اصلی کدام یک از طیف های موجود اصولگرایان خواهد بود؟ و آیا به میزان حمایت و حضور طیف های مختلف اصولگرا آنها هم در قدرت سهیم خواهند شد؟

بر اساس تحلیلی که این نوشته دنبال خواهد کرد، اصولگرایان سنتی و میانه رو بازنده اصلی انتخابات آتی خواهند بود و هیچ تضمینی نیست که در صورت پیروزی مجدد احمدی نژاد آنها سهم بیشتری از قدرت نسبت به وضعیت فعلی داشته باشند.

آنچه امروز مشهود است و در طول سال های زمامداری اصولگرایان تجربه شده، اصولگرایان سنتی و میانه رو روز به روز از دایره قدرت فاصله گرفتند و بیشتر از پیش طرد شدند. حال که موسم انتخابات است و ایجاد تغییرات در هرم قدرت سیاسی قاعدتاً آنها نیز با توجه به اعتبار و شخصیت و برنامه های سیاسی که برای خود تعریف و ترسیم کرده اند در تدبیر راهیابی به هرم قدرت و سهیم شدن در آن خواهند بود. این گونه بود که جبهه پیروان خط امام و رهبری نماینده طیف سنتی جناح راست، به دیدار احمدی نژاد می رود و با وی به رایزنی می پردازد.

اما مناسبات و روابط اصولگرایان سنتی با دولت نهم حکایتگر آن است که حامیان و حلقه های نزدیک احمدی نژاد اعتقادی به اصولگرایان سنتی و میانه رو که بیشتر در قالب احزاب و جمعیت های باسابقه و ریشه دار فعالیت می کنند، ندارند.

ممکن است گفته شود در طول جلسات متعدد و رایزنی های مختلف توافقاتی صورت خواهد گرفت و هر کدام از طرفین (حامیان دولت و سنتی ها و میانه روها) متعهد می شوند که به این توافقات که قاعدتاً نوعی تقسیم قدرت و غنایم بعد از پیروزی است، پایبند باشند. همچنین می توان به این موضوع اشاره کرد که دولت نهم و در راس آن شخص احمدی نژاد حال با کسب یک دوره تجربه و انتقادات فراوانی که بر عملکرد وی شده است، دایره اصطلاحاً خودی ها یا همان دایره اصولگرایی را فراخ تر کرده و برخلاف رویه خود در دولت اول، استفاده بیشتری از سایر اصولگرایان خواهد کرد.

اما این قلم معتقد است حلقه نزدیک احمدی نژاد و شخص وی همچنان خود را بی نیاز از بدنه حزبی اصولگرایان می دانند و در انتخابات آتی نیز به جای دلخوش کردن به بیانیه ها و اطلاعیه های گروه ها و جمعیت های حزبی به همان فعالیت های مردم گرایانه خود از قبیل سفرهای استانی و امکانات موجود در دولت امیدوارند. در همین راستا اشاره به گزارش دیوان محاسبات کشور ضروری می نماید که جنجال های بسیاری را بین مجلس و دولت به وجود آورده است. بر اساس این گزارش، وزارت نفت کمک های ریالی بسیاری برای اجرای طرح ها و پروژه های مصوب سفرهای استانی هیات دولت کرده است. در گزارش مذکور آمده است در سال های ۸۵ و ۸۶ جمعاً ۸۶ میلیارد تومان از سوی وزارت نفت برای این پروژه ها اختصاص یافته است. همچنین شرکت ملی نفت در دو سال ۸۵ و ۸۶ در ارتباط با مکاتبات با نهاد ریاست جمهوری بدون دریافت اسناد و صورت وضعیت های مربوطه برای اجرای پروژه های عمرانی از منابع داخلی خود ۱۰۷ میلیارد تومان به دستگاه های اجرایی استان ها پرداخت کرده است. به این ارقام، مبلغ ۱۵۵ میلیارد تومان دست و دلبازی شرکت ملی نفت در دو سال ۸۵ و ۸۶ و کمک به کمیته امداد امام خمینی را هم اضافه کنید که در راستای سفرهای استانی هیات دولت به این کمیته پرداخت شده است.

نگاهی به تجربه دولت فعلی احمدی نژاد بیانگر آن است که وی اصطلاحاً توصیه بردار نیست و آنچه را صحیح می داند با جدیت و بدون توجه به انتقادات موجود پیش می برد. این وضعیت سبب شده ویژگی اعتماد به نفس بالا را برای وی به کار برند. فارغ از صحت و سقم به کار بردن چنین ویژگی برای او آنچه مسلم است اینکه، وی نه در قضیه اسفندیار رحیم مشایی کوتاه آمد که صدای اعتراض اصولگرایان و برخی علما را هم در آورد و نه در موضوع علی کردان که نمایندگان خواستار استعفا یا برکناری او بودند، اما رئیس جمهور همچنان تا آخرین لحظه از وزیر کشور خود دفاع کرد. کیفیت چینش کابینه و به خصوص تغییر و تحولات گسترده آن نیز گواه این ادعاست که احمدی نژاد ترجیح می دهد بیشتر با وزرایی کار کند که وزن سیاسی قابل توجهی نداشته باشند و تابع نظرات رئیس خود باشند. این گونه بود که چهره های باسابقه و شناخته شده یی همچون داوود دانش جعفری، طهماسب مظاهری و مصطفی پورمحمدی از جمع همکاران دولت کنار گذاشته شدند.

با این وصف انتظار نابجایی است اگر تصور شود احمدی نژاد در صورت پیروزی مجدد در انتخابات، تغییر مشی اساسی در عملکرد خود و به خصوص نوع مواجهه با سایر اصولگرایان دهد.

علاوه بر این اصولگرایان سنتی در صورت حمایت از احمدی نژاد از یک طرف باید در آستانه انتخابات انتقادات سابق خود را به فراموشی بسپارند و از دولت و مجموعه یی حکایت کنند که تا همین چند ماه پیش انتقادات بسیاری را به آن وارد می کردند. اگر این تغییر سیاست به حساب بده بستان های سیاسی و امری اجتناب ناپذیر در عرصه سیاست گذاشته شود، اصولگرایان باز هم با این پارادوکس مواجهند که چگونه در آن واحد هم از ارزش های ادعایی خود مبنی بر پرهیز از سیاست بازی و تلاش برای خدمت رسانی دفاع کنند و هم خود مصداق آنچه شوند که بارها و بارها رقبای اصلاح طلب خود را به آن متهم کرده اند؛ سیاسی کاری. آیا در این صورت آنها هیچ قرابتی با این اظهارنظر مرحوم بهشتی خواهند داشت که فرمود؛«ما تشنه خدمتیم نه شیفته قدرت»؟

اما مساله به همین جا ختم نمی شود چرا که آنها بعد از انتخابات نیز قاعدتاً و به خصوص اگر سهمی هم از قدرت نصیب شان شود، باید مدافع عملکرد دولت باشند. این یعنی تغییر ماهیت از موضع انتقادی یا حمایت انتقادی به حمایت صرف. بر اساس پیش بینی هایی که حتی خود اصولگرایان نیز آن را تایید می کنند، کشور در انتظار سال سختی است و وضعیت اقتصادی از آنچه در حال حاضر است نیز نامساعد تر خواهد شد. در صورت پیروزی مجدد احمدی نژاد و حمایت اصولگرایان سنتی، آیا آنها می توانند خود را از تبعات تصمیم های دولت احمدی نژاد مبرا بدانند؟ بی شک اصولگرایان سنتی چه بخواهند چه نخواهند مهر پشتیبانی از دولت بر پیشانی آنها نیز خواهد خورد و در این صورت جدا کردن راه خود از احمدی نژاد و سیاست هایش به منزله بازگشت به وضعیت پیش از انتخابات است. حمایت از سیاست های غیرقابل پیش بینی احمدی نژاد هم به منزله سهیم شدن در وضعیت موجود خواهد بود. آنگاه آنها نیز در هر نشست و مجمعی در برابر فشارهای اقتصادی پیش بینی شده بر مردم در سال آینده، مجبور به توجیه هایی خواهند شد که معلوم نیست مردم و حتی اعضای این گروه های سیاسی پذیرای آن باشند یا نه.

در هر حال اصولگرایان سنتی در صورتی که به حمایت از احمدی نژاد بپردازند در هر وضعیتی (چه اصلاح طلبان رای آورند چه احمدی نژاد و چه اصولگرایی غیر از احمدی نژاد) بازنده انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود.

ابراهیم بهشتی نامدار