دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

گره كور نساجی هند


گره كور نساجی هند

صنایع نساجی و پوشاك در سراسر جهان بیش از ۴۳۹۵ میلیارد دلار گردش مالی سالانه دارد كه ۶۰ درصد آن مربوط به پوشاك و ۴۰ درصد آن مربوط به نساجی است تجارت جهانی پارچه و پوشاك آماده اكنون ارزشی بالغ بر ۳۶۵ میلیارد دلار دارد و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۱۰ به ۶۰۰ میلیارد دلار بالغ شود

پس از برچیده شدن توافقنامه مولتی فایبر (MFA) در روز اول ژانویه ۲۰۰۵ كه باعث آزاد شدن قطعی تجارت جهانی نساجی شد، شور و اشتیاق بسیار شدیدی در هند درباره نقشی كه این بخش می‏تواند ایفا كند به پا شد؛ به خصوص با توجه به صادرات و این كه چگونه صنعت نساجی می‏تواند بر كل اقتصاد هند تاثیر بگذارد. بدون شك پتانسیل فراوانی در صنعت نساجی هند نهفته است اما چقدر از آن می‏تواند به واقعیت بدل شود؟

صنایع نساجی و پوشاك در سراسر جهان بیش از ۴۳۹۵ میلیارد دلار گردش مالی سالانه دارد كه ۶۰ درصد آن مربوط به پوشاك و ۴۰ درصد آن مربوط به نساجی است. تجارت جهانی پارچه و پوشاك آماده اكنون ارزشی بالغ بر ۳۶۵ میلیارد دلار دارد و پیش‏بینی می‏شود تا سال ۲۰۱۰ به ۶۰۰ میلیارد دلار بالغ شود. بخش عمده این افزایش احتمالا مربوط به پوشاك می‏باشد چرا كه برنامه‏ریزی شده از ۱۹۹ میلیارد دلار به ۴۰۰ میلیارد دلار برسد.

مصرف تولیدات این صنایع بیشتر در ایالات متحده و اتحادیه اروپاست. این كشورها در مجموع ۶۴ درصد پوشاك و ۳۹ درصد پارچه تولید شده در سال ۲۰۰۴ را مورد مصرف قرار دادند. بازار امریكا به تنهایی ۱۵ میلیارد دلار گردش مالی داشت كه در عرض یك سال ۵ درصد رشد نشان می‏دهد. در میان سایر كشورها ژاپن، استرالیا و نیوزلند مصرف‏كنندگان بزرگ تولیدات نساجی هستند.

صنعت نساجی هند یكی از بزرگترین و مهمترین بخش‏های اقتصادی این كشوردر بخش تولید، درآمدهای ارزی و اشتغال است. در سال ۲۰۰۵، صنعت نساجی هند ۲۰ درصد از تولید صنعتی، ۹ درصد از مالیات غیرمستقیم جمع‏آوری شده، ۱۸ درصد از اشتغال در بخش صنعت و حدود ۲۰ درصد از كل درآمد صادراتی كشور و ۴ درصد از مجموع تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده بود. این بخش حدود ۳۵ میلیون نفر را در استخدام خود دارد كه دومین صنعت هند از نظر تعداد اشتغال است. صنعت نساجی هند پیوند مستقیمی هم با اقتصاد روستایی و مصرف محصولات و صنایع نخی مانند پنبه، پشم، ابریشم، پارچه‏بافی دستی دارد كه میلیون‏ها نفر از كشاورزان و پیشه‏ورزان مناطق روستایی و شبه‏شهری را به خود مشغول كرده است. برآورد شده است كه از هر ۶ نفر خانوار هندی، یكی مستقیم یا غیرمستقیم با صنعت نساجی سر و كار دارد.

هند در صنعت نساجی چند مزیت رقابتی دارد كه از آن جمله می‏توان به دسترسی فراوان به ماده خام و كارگر اشاره كرد. هند دومین رتبه را در تجارت جهانی پنبه به خود اختصاص داده است. بیشترین سطح زیر كشت پنبه در جهان با حدود ۹ میلیون هكتار مربوط به هند و سومین تولیدكننده بزرگ نخ پنبه‏ای در جهان است. این كشور چهارمین تولیدكننده نخ خام و پلی‏استر تابیده هم هست.

تولید پوشاك در هند بیشتر در كارخانه‏های كوچك صورت می‏گیرد. اغلب واحدهای تولید پوشاك از فناوری روز بهره می‏گیرند. حجم عمده لباس در هند توسط ۷۷ هزار واحد كوچك تولید می‏شود كه می‏توان آنها را به تولیدكنندگان برای مصرف داخل، صادركنندگان و تولیدكنندگان قراردادی تقسیم كرد.

در سال‏های آخر دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ میلادی كه نرخ بهره سر به آسمان می‏سایید صنایع نساجی هند یكی از بخش‏هایی بود كه به شدت آسیب دید. این صنعت كه آن زمان كاملا زیر بار قرض فرورفته بود تاكنون شاهد تحولات بسیار بوده است. نرخ‏های بهره پایین‏تر، بسته‏های بازسازی از موسسات مالی و برچیده شدن سهمیه‏ها كمك كرده‏اند كه این بخش امروز برای استفاده از فرصت‏های رشد كاملا آماده باشد.

صادرات پارچه و پوشاك هم طی ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر رشد چشمگیری داشته است. صادرات پارچه و پوشاك هندی از سال ۱۹۹۲ سالانه ۷/۷ درصد رشد نشان داده و در سال ۲۰۰۲ به ۱۳/۴ میلیارد دلار رسیده كه ۴ درصد از كل مبادلات جهانی در این صنعت بوده است. در سال ۲۰۰۲ هند پنجمین صادركننده و از نظر سود خالص دومین صادركننده پارچه و پوشاك جهان شناخته شد. عمده صادرات را تولیدات پنبه‏ای تشكیل می‏دادند.

●بازارهای هدف

عمده برای صادرات پارچه و لباس‏های هندی امریكا و اروپا بوده‏اند كه در سال ۲۰۰۳ مجموعا حدود ۸۳ درصد از صادرات هند به این مناطق بوده است. از وقتی توافقنامه MFA ملغی شد صادرات به امریكا افزایش یافت. تحلیلگران آمارهای تجاری اعلام كرده‏اند كه صادرات هند به امریكا پس از MFA در سال ۲۰۰۵ نسبت به سال ۲۰۰۴ حدود ۲۷ درصد افزایش یافته است. بر اساس آمار منتشر شده توسط راهنمای عمومی آمار و اطلاعات بازرگانی دولت هند صادرات نساجی این كشور در دوره آوریل تا دسامبر ۲۰۰۵ حدود ۲۰ درصد افزایش نشان می‏دهد.

●مشكلات رودرروی نساجی هند

به رغم عوامل مطلوب و رشد بی سابقه اخیر هنوز موانع متعددی وجود دارد كه باعث می‏شود صنعت نساجی هند نتواند به ظرفیت كامل خود دست یابد.

●قوانین نامناسب كار

قوانین بازدارنده كار در هند راه را بر توسعه سریع صنعت نساجی این كشور بسته‏اند. در غیاب سیاست‏های واقعی كار، این صنعت بإ؛ اعتصاب‏های متعدد فلج شده و عملكرد مناسبی ندارد. قوانین كار منسوخ و بدون انعطاف در بسیاری از فعالیت‏های كوچك باعث شده این بخش به توسعه و مدرنیزاسیون مورد نظردست نیابد.

▪تعهدات تداركاتی: هند به دلیل موقعیت جغرافیایی‏اش نقاط ضعفی هم دارد؛ این كشور نسبت به رقبایی نظیر مكزیك، تركیه و چین از بازارهای عمده دورتر است و این رقیبان به ترتیب به امریكا، اروپا و ژاپن نزدیك‏تر هستند. این مسئله باعث افزایش هزینه حمل و نقل می‏شود. همچنین در داخل هند هم ارتباطات جاده‏ای ضعیف و تعداد كم بنادر و سایر زیرساخت‏های صادراتی تاثیر سویی بر رقابت‏پذیری صنعت نساجی هند دارند.

به گفته یك نماینده هندی مستقر در دوبی، تا ۲۵ روز طول می‏كشد تا محموله پارچه به هند، به خصوص بمبئی یا دهلی، برسد در حالیكه این زمان برای سریلانكا ۱۵ روز است. گرفتن مجوز گمركی هم دشوار است. این كار ممكن است در بعضی بنادر ۳ روز طول بكشد در حالیكه در بمبئی ممكن است ۱۰ روز طول بكشد كه بستگی به پر یا نصفه بودن كانتینر دارد و بعد از آن هم نوبت راهپیمایی‏های طولانی است: مذاكرات درباره موانع داخل استانی، مالیات ورودی داخلی، پست‏های بازرسی و جاده‏ها.

مجموعه مشكلات مشابهی هم در ارتباط با صادرات صدق می‏كند كه البته زمانی كه در گمركات صرف می‏شود در این مورد كمتر است. در مجموع صادركنندگان لباس در هند معمولا از نظر تداركاتی ۱۵ تا ۲۱ روز عقب هستند. جای تعجب نیست كه این مسئله باعث شده سرمایه‏گذاری مستقیم خارجی در صنایع نساجی هند كمتر انجام شود.

مقررات منسوخ: به رغم برچیده شدن محدودیت‏های سهمیه‏ای، دست‏اندركاران صنعت نساجی هند هنوز با مشكل مقررات منسوخ دولتی نظیر »دستور اندوخته دست بافت« و »دستور اجباری كلاف تابیده« دست به گریبان هستند.

كمبود نیروی كار ماهر: پژوهش جدیدی از كمیته نساجی متذكر شده است كه تنها ۶ درصد از نیروی كار شاغل در صنایع پوشاك هند آموزش رسمی دیده‏اند. در سطح نظارتی، تنها دو درصد از نیروی كار آموزش دیده‏اند. مسلما این تصویر برای بخشی كه نیروی محركه رشد آینده مجموعه صنایع نساجی برای آن پیش‏بینی شده خیلی ناامیدكننده است.

بنابر سیاستگذاری صنعت نساجی قرار است بخش پوشاك هند از ۱۲ میلیارد دلار كنونی در سال ۲۰۱۰ به ۲۵ میلیارد دلار برسد. به نظر می‏رسد با توجه به كیفیت كنونی نیروی كار و زیرساخت‏های موجود، توقع بیش از حدی باشد. نبود آموزش ضربه جبران‏ناپذیری به بهره‏وری كل وارد می‏كند حتی با این وجود كه هند به این می‏نازد كه یكی از ارزانترین منابع تامین نیروی كار جهان است.

هند سال‏ها از منافع كارگر ارزان قیمت بهره‏مند شده است. اما اكنون تغییر در فناوری مورد استفاده نیاز به تغییر در قابلیت‏های نیروی كار را هم به دنبال دارد. تقاضای نیروی كار فنی و ماهر جهش بزرگی نشان می‏دهد درحالیكه نیاز به كارگر ساده ممكن است در آینده متناسب با آن رشد نكند. این اختلاف فزاینده به توجه فوری نیاز دارد. قوانین موجود كار بر مجموعه تامین نیروی كار تاثیر گذاشته و توسعه رو به رشد گذشته صنعت كشور را كند كرده است. وقت آن رسیده كه دولت هند مكانیسم جایگزینی را برای این موضوع پیچیده پیشنهاد كند.

راه‏حل كاملا واضح ارتقای سیستم آموزشی است اما حركت اخیر دولت برای ترمیم اساسی این وضعیت تحت برنامه مركز ارتقای آموزش نساجی هنوز به نتایج دلخواه نرسیده است. این فرایند خیلی آرام حركت می‏كند. باید به این تلاش فوریت بیشتری داد تا صنعت نساجی بتواند پاسخگوی تقاضای رو به رشد جهانی باشد. به نظر می‏رسد این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد چرا كه در دو دهه گذشته یا بیشتر وضعیت آشفته صنعت نساجی هند بر تامین كارگر ماهر برای این صنعت تاثیر سو گذاشته است.

فشار هزینه: به جز كارگر ارزان قیمت، سایر عواملی كه بر رقابت‏پذیری تاثیر می‏گذارند عبارتند از هزینه بهره نسبی، تعرفه انرژی، نابهنجاری‏های ساختاری و سطوح بهره‏وری (كه از فرسودگی فناوری‏ها نشات می‏گیرد). پژوهشی كه فدراسیون تولیدكنندگان بین‏المللی صنعت نساجی انجام داده است نشان می‏دهد هزینه انرژی در هند بالاست كه می‏توان آن را مشابه كشورهایی مانند برزیل، چین، ایتالیا، كره جنوبی، تركیه و امریكا دانست. سهم انرژی از مجموع هزینه تولید شامل ریسیدن، تابیدن و بافتن در هند بین ۱۰ تا ۱۷ درصد است كه از كشورهایی مانند برزیل، كره جنوبی و چین بالاتر است. هزینه‏های سرمایه‏ای به عنوان درصدی از كل هزینه تولید هم در هند بالا و بین ۲۰ تا ۲۹ متغیر است. درحالیكه این رقم در چین بین ۱۲ تا ۲۶ درصد است.

فشار فناوری: افزایش ناگهانی صادرات لباس بدون سهمیه‏بندی هنوز در بخش نساجی هند تحقق نیافته است. كمبود پیشرفته‏ترین فناوری جدی‏ترین چالش تلاش هند در راه افزایش صادرات است. مجموع دستگاه‏های بافندگی بدون ماسوره نسبت به كل دستگاه‏های بافندگی هند در سال ۲۰۰۳ حدود ۹/۵ درصد بود درحالیكه به گزارش وزارت نساجی هند این عدد در امریكا ۹۴/۸ و در اتریش ۹۲/۵ درصد بوده است. درصد دستگاه‏های بافندگی بدون ماسوره هند نسبت به كل دستگاه‏های بافندگی در این كشور پس از پاكستان با ۷/۶ درصد در جهان كمترین است.

دولت هند در سال ۱۹۹۹ طرح سرمایه‏گذاری برای ارتقای فناوری در صنعت نساجی را به مرحله اجرا گذاشت اما عملكرد مسئولانی كه این طرح را اجرا می‏كردند همچنان ثابت بود و می‏توان از روی آمار و ارقام مشاهده كرد كه سرمایه‏گذاری‏ها در طول ۵ سال اولیه تنها به میزان ۷۰ میلیارد روپیه (۱/۵۳ میلیارد دلار) تخصیص داده شد درحالیكه هدف تعیین شده ۲۵۰ میلیارد روپیه بود. همچنین مفهوم ارتقای فناوری با اجازه واردات ماشین‏آلات دست دوم كه شركت‏های خارجی می‏فروختند و بیش از ماشین‏آلات مدرن نصب می‏كردند، كمرنگ شد.

تولید جزیره‏ای: طبیعت جدا از هم صنایع نساجی هند، دست‏اندركاران را از دستیابی به مزایای كار در مقیاس وسیع به خصوص در مقایسه با چین دور نگه می‏دارد. این دلیل بسیار مهم است و بر همین اساس تولیدكنندگان چینی پارچه مزایای بعد از برداشته شدن سهمیه‏بندی را به نفع خود درو كردند. این میراث سیاست هند در بخش نساجی برای دست‏اندركاران كوچك است كه رشد را محدود كرد. حتی كارخانه‏های بزرگ نساجی هم ترجیح می‏دادند چند شركت كوچكتر تاسیس كنند تا این كه یك یا دو تشكیلات بزرگ به راه بیندازند و این كار فقط برای صرفه‏جویی در مالیات‏ها در مجموع هزینه برای حفظ رقابت‏پذیری جهانی انجام می‏شد. در هند تعداد خیلی كمی صادركننده به سمت تسهیلات تولید تركیبی پیش رفته‏اند.

شایان ذكر است كشورهایی كه برای حفظ رقابت‏پذیری جهانی دست به ادغام زده‏اند مانند كره جنوبی، چین، تركیه، پاكستان و مكزیك زنجیره تامین كالای خود را بسیار مستحكم كرده‏اند. برعكس، به جز ریسیدن فعالیت‏هایی مانند بافتن، عمل‏آوری و دوخت در هند به صورت جدا جدا وجود دارند.

علاوه بر جزیره‏ای بودن زنجیره تامین در صنعت نساجی هند گلوگاهی است كه رشد این بخش را كاهش می‏دهد. در نتیجه، زمان متوسط تحویل (از آماده‏سازی تا بافت پارچه و حمل لباس) هنوز هم بین ۴۵ تا ۶۰ روز طول می‏كشد. درحالیكه زمان بین‏المللی برای متوسط حمل به ۳۰ تا ۳۵ روز كاهش یافته و هند برای باقی ماندن در بازار باید زمان چرخه تولید خود را كاهش دهد.

بهره‏وری پایین: با این كه هند یكی از تولیدكنندگان عمده نخ و پارچه پنبه‏ای است، بهره‏وری تولیدات پنبه‏ای، بر اساس محصول به واحد زمین، كمتر از بسیاری كشورهای دیگر است. سطح بهره‏وری در چین، تركیه و برزیل بیش از یك تن در هكتار است درحالیكه این رقم در هند تنها ۳۰۰ كیلوگرم در هر هكتار است.

در بخش نخ دست‏ساز، ظرفیت هند در جایگاه پنجم است. با این حال ظرفیت و فناوری این بخش باید از نظر تغییر مصرف نخ در جهان سنجیده شود. سهم تقاضای نخ پنبه‏ای در جهان از حدود ۵۰ درصد (۱۳/۳۴ میلیون تن) در سال ۱۹۸۲ به ۳۸ درصد (۱۸/۲۵ میلیون تن) در سال ۲۰۰۳ كاهش یافته است درحالیكه سهم نخ دست‏ساز در همین مدت از ۴۴ درصد (۱۱/۸۸ میلیون تن) به حدود ۶۰ درصد (۲۸/۸۱ میلیون تن) افزایش یافته است. به علاوه سطح فناوری در بخش بافندگی نسبت به سایر كشورهای جهان پایین است. به این ترتیب به نظر می‏رسد هند ظرفیت بالقوه تبدیل شدن به بزرگترین تولیدكننده نساجی جهان در دهه‏های آینده را دارد اما برای رسیدن به این هدف باید بر مشكلات گفته شده غلبه كند.

نوشین دیانتی