دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خون بازی در خاورمیانه


خون بازی در خاورمیانه

بازی قدرت در خاورمیانه دو طرف بیشتر ندارد ایران و آمریکا در طول چند سال اخیر سران کاخ سفید سعی کردند برای بازکردن پای دیگران به این بازی و چند جانبه کردن مسایل منطقه از مهره های چون اعراب و سنی ها استفاده کنند, تلاشی که چندان تاثیرگذار نبوده است

بازی قدرت در خاورمیانه دو طرف بیشتر ندارد؛ ایران و آمریکا. در طول چند سال اخیر سران کاخ سفید سعی کردند برای بازکردن پای دیگران به این بازی و چند جانبه کردن مسایل منطقه از مهره‌های چون اعراب و سنی‌ها استفاده کنند، تلاشی که چندان تاثیرگذار نبوده است.

یکی از اصلی‌ترین میادین این بازی لبنان است. اما حوادث اخیر در لبنان را تنها زمانی می‌توان مورد بررسی قرار داد که در چارچوب منطقه‌ مورد بحث قرار گیرد؛ اگر آنچه را که امروز در فلسطین و عراق در جریان است، نادیده بگیریم نمی‌توان به نتیجه درست دست یافت. این حوادث نه تنها جدا از هم نیستند، بلکه با یکدیگر ارتباط دارند و اگر بازی قدرت در خاورمیانه بطور کلی بررسی شود، تنها با یک سناریو مواجه خواهیم شد.

سران کاخ سفید از «جورج بوش» رئیس‌جمهوری آمریکا گرفته تا «کاندولیزا رایس» وزیر‌ خارجه و «رابرت گیتس» وزیر دفاع معتقدند که قدرت منطقه‌ای ایران به ویژه پس از حملات ۱۱ سپتامبر به شدت فزونی یافته است. به گفته خانم رایس، تهران اکنون می‌تواند در وسط خاورمیانه بایستد و از آمریکا باج بخواهند. رابرت گیتس نیز معتقد است، ایران به درجه‌ای از بی‌نیازی رسیده است که هیچ چیز از آمریکا نمی‌خواهد و کشوری که خود را بی‌نیاز می‌داند، به کسی چیزی نخواهد داد.

جمهوری‌خواهان آمریکایی‌ با نزدیک‌‌ شدن به انتخابات و به پایان رسیدن عمر دولت بوش، زمان پیش‌روی خود را محدود می‌بینند و به همین دلیل اهرم‌های متعددی را در دو سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای تضعیف ایران به کار بسته‌اند. آنچه آمریکایی‌ها به آن می‌اندیشند و درباره عمل آن به همدیگر قول داده‌اند، آن است که قبل از پایان رسیدن زمان ریاست‌جمهوری بوش و پیش از اینکه این کشور مجبور به ترک منطقه شود، ایران به اندازه کافی ضعیف شود. ولی پس از شکست خوردن چند سناریو، هم اکنون تمامی تلاش آنان در شورای امنیت سازمان ملل متحد و حول پرونده هسته‌ای ایران متمرکز شده است.

آنان از سوی دیگر تلاش کردند تا با طرح مسایلی چون تشکیل حلال شیعی در منطقه، سنی‌ها را علیه ایران بر‌انگیزند و به قول خودشان نوعی ائتلاف ضد ایرانی به وجود بیاورند. اما پس از حمایت وسیع سران کاخ سفید از اسرائیل و تضعیف سران تل‌آویو با مطرح شدن مسایلی مانند فساد مالی «ایهود اولمرت» نخست‌وزیر اسرائیل، عملا برنامه‌های کاخ سفید متوقف شد.

کاخ سفید که در این بازی خود را کاملا شکست خورده می‌دید، بازی دیگری را در منطقه آغاز کرد. این بازی که نقطه عطفش در عراق بود، به لبنان و حتی سوریه نیز کشانده شد. آنان با به هم انداختن دو جناح قدرتمند شیعه سعی کردند که دولت مالکی را بین شهروندان عراقی تضعیف کنند و با این اهرم روابط بسیار عالی ایران با شیعیان عراق را تحت تاثیر قرار دهند. واشنگتن شرایط را به گونه‌ای رقم زد که دستان شیعیان عراقی به خون یکدیگر آلوده شد و شکل‌گیری یک ائتلاف قدرتمند از بین رفت. اما تهران که تحولات منطقه‌ای را با دقت بررسی می‌کرد، در این بازی بسیار هوشمندانه وارد شد و امکان‌گفت‌وگو مستقیم را بین شیعیان عراق فراهم کرد تا دور از دخالت‌ آمریکایی‌ها آنان بتواند دولتی تحت لوای روحانیت تشکیل دهند.

کاخ سفید پس از شکست در عراق به حل مسئله فلسطین و اسرائیل پناه بردند. بوش با هدف ناامید کردن شهروندان نوار غزه از حماس، تلاش‌های خود را برای برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطین مضاعف کرد. ولی این طرح کاخ سفید از همان ابتدا با شکست مواجه شد؛ چرا که آنان بخوبی می‌دانستند که طرح ایجاد صلح بین فلسطینیان و اسرائیلی‌ها به هیچ قول و قراری پایبند نیست و تنها مانور تبلیغاتی برای ابقا جمهوری‌خواهان در کاخ سفید است.

اما لبنان، صحنه‌ای آخر بازی میان دو قدرت اصلی در خاورمیانه بود. واشنگتن که از ارتباط خوب حزب‌الله ‌لبنان‌ با روحانیون ایرانی به خوبی آگاه بود، سعی کرد با احیا کردن نیروهای داخلی مانع پیروزی سیاسی حزب‌الله شود. ولی توافق‌ پنهانی برخی از جناح‌های ضد مقاومت با اسرائیل مبنی بر نابودی کشاندن حزب‌الله با کشمکش‌های داخلی، آنان را بر راه خود مصمم‌تر کرد. اشتباه اصلی آمریکایی در این بود که حزب‌الله را وادار کردند در خاک لبنان دست به اسلحه ببرد. این بازی نیز پس از پایان جنگ ۳۳ روزه با شکست تلخی رو‌به‌رو شد.

درحال‌حاضر که نبرد بین دموکرات‌ها به نمایندگی «باراک اوباما» و جمهوری‌خواهان با نامزدی «جان مک‌کین» برای ورود به کاخ سفید وارد اصلی‌ترین مرحله خود شده است. مستاجران کنونی کاخ سفید

برای مقابله با افزایش ارزش‌ و اعتبار ایران در منطقه راه انزوا و صدور قطعنامه علیه ایران در پیش گرفته‌اند. این در حالی است که به گفته تحلیل‌گران منطقه‌، کشوری که کالای با ارزشی مثل نفت را در اختیار دارد، از چنین ابزاری واهمه‌ای ندارد.

مریم جعفری