دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

هزار آبادی ناپدید شد


جوامع روستایی از اصیل ترین جوامع انسانی هستند اما به موازات این اصالت نقش جوامع روستایی كه شاید مهمترین چرخ تولید را در اختیار دارند نادیده گرفته می شود به علاوه چرخه معیوب توزیع امكانات اكنون سبب شده است كه جامعه روستایی ایران بشدت مورد مخاطره قرار گیرد بطوری كه پایه های اصلی این جوامع بسرعت در حال تخریب است

در سال‌های‌ پس‌ از انقلاب‌ تمركز امكانات‌ در تهران‌ و تمركز توجه‌ در زمینه‌ تقسیم‌ بودجه‌ به‌ شهرهای‌ بزرگ‌ سبب‌ رشد روزافزون‌ مهاجرت‌ شده‌ و این‌ چنین‌ دو مشكل‌ اساسی‌ گسترش‌ بی‌رویه‌ و فاقد منطق‌ شهرها و تخلیه‌ نیروی‌ انسانی‌ روستاها را به‌ وجود آورده‌ است‌.

وضعیت‌ عمومی‌ جامعه‌ روستایی‌ ایران‌

جامعه‌ روستایی‌ ایران‌ به‌ عنوان‌ یك‌ جامعه‌ انسان‌ و تامین‌ كننده‌ مواد غذایی‌ كشور طی‌ سه‌ دهه‌ اخیر با نشیب‌ و فرازهایی‌ بویژه‌ در ارتباط‌ با تحولات‌ جمعیتی‌ روبرو بوده‌ است‌.چنانچه‌ سهم‌ جمعیت‌ روستایی‌ كشور از ۶۲ درصد در سال‌ ۱۳۴۵ به‌ ۳۸ درصد در سال‌ ۱۳۷۵ كاهش‌ یافته‌ و متوسط‌ نرخ‌ رشد سالیانه‌ جمعیت‌ روستایی‌ كشور از ۳\۲ درصد در دهه‌ ۶۵۱۳۵۵ به‌ حدود ۴\۰ درصد در دهه‌ ۷۵۱۳۶۵ كاهش‌ یافته‌ است‌.

بررسی‌ وضعیت‌ شاغلان‌ روستایی‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ در طی‌ دهه‌ ۷۵۱۳۶۵ تعداد شاغلان‌ روستایی‌ از حدود ۵ میلیون‌ نفر به‌ ۷\۵ میلیون‌ نفر رسیده‌ است‌ كه‌ در مقایسه‌ با شاغلان‌ شهری‌ سهم‌ آن‌ از ۹\۴۵ درصد كل‌ شاغلان‌ كشور در سال‌ ۱۳۶۵ به‌ ۴۰ درصد در سال‌ ۱۳۷۵ كاهش‌ یافته‌ و این‌ كاهش‌ بیانگر وجود محدودیت‌ها در ایجاد شغل‌ متناسب‌ با نیاز جامعه‌ روستایی‌ است‌.همچنین‌ بر اساس‌ تحقیقات‌ انجام‌ شده‌ و بررسی‌ ۸۹ شاخا در سطح‌ دهستان‌های‌ كشور، تنها ۸\۴ درصد از دهستان‌های‌ ایران‌ در شرایط‌ توسعه‌یافتگی‌ قرار دارند، در حالی‌ كه‌ ۳۷ درصد دهستان‌ها در حال‌ توسعه‌ و ۲\۵۸ درصد نیز در شرایط‌ حاشیه‌یی‌ توسعه‌ نیافته‌ قرار دارند.همچنین‌ آمارها نشان‌ می‌دهد طی‌ سه‌ دهه‌ گذشته‌ و به‌ عبارتی‌ بین‌ سال‌های‌ ۷۵۱۳۴۵ بالغ‌ بر ۳\۱۵ درصد روستاهای‌ تا ۱۰۰ خانوار خالی‌ از سكنه‌ شده‌اند، در حالی‌ كه‌ حدود ۹۰ درصد از همین‌ روستاها ]تا صد خانوار[ پس‌ از ۳۰ سال‌ افزایش‌ جمعیت‌ قابل‌ ملاحظه‌یی‌ نداشته‌اند و در سطح‌ جمعیتی‌ تا ۱۰۰ خانوار باقی‌ مانده‌اند. در حال‌ حاضر حدود ۴۵ هزار روستا در كشور وجود دارد كه‌ تقریبا ؤابت‌ هستند و فعالیت‌ روستایی‌ در آنها صورت‌ می‌گیرد. اما، مابقی‌ در واقع‌ نقطه‌هایی‌ به‌ نام‌ آبادی‌ و مزرعه‌ و از این‌ دست‌ هستند كه‌ ناپایدارند.این‌ جوامع‌ ناپایدار عمدتا روستاهای‌ زیر ۲۰ خانوار هستند كه‌ آسیب‌پذیری‌ بسیار بالایی‌ دارند. جالب‌ توجه‌ اینكه‌ طی‌ سه‌ دهه‌ گذشته‌ در كشور حدود ۱۲۰ هزار پارچه‌ آبادی‌ (مزرعه‌) وجود داشت‌ اما این‌ میزان‌ اكنون‌ به‌ ۶۰ هزار رسیده‌ و این‌ آمار گویای‌ آن‌ است‌ كه‌ تنها در طی‌ سه‌ دهه‌، ۶۰ هزار آبادی‌ ناپدید شده‌اند. اما از تعداد ۶۰ هزار روستای‌ باقی‌ مانده‌ ۴۵ هزار روستا قدمتی‌ سی‌ ساله‌ دارند و دارای‌ جمعیت‌ و فعالیتی‌ ؤابت‌ هستند، گرچه‌ متاسفانه‌ احتمالا در چند سال‌ آینده‌ شاهد تغییرات‌ عمده‌یی‌ در این‌ ۴۵ هزار روستا خواهیم‌ بود چرا كه‌ بخشی‌ از این‌ روستاها پتانسیل‌ توریستی‌ داشته‌ یا امكان‌ ویلاسازی‌ در آنها وجود دارد، بنابراین‌ بخشی‌ از این‌ روستاها خواه‌ناخواه‌ از شرایط‌ تولیدی‌ در حال‌ خارج‌ شدن‌ هستند و تبدیل‌ كاربری‌ در آنها بسرعت‌ فزونی‌ گرفته‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ اكنون‌ بخش‌ عمده‌یی‌ از روستاهای‌ اطراف‌ تهران‌ چنین‌ وضعیتی‌ را پیدا كرده‌اند بطوری‌ كه‌ از فرم‌ روستایی‌ خارج‌ شده‌اند و حتی‌ در برخی‌ نقاط‌ زمینی‌ به‌ نحو فوق‌العاده‌یی‌ افزایش‌ پیدا كرده‌ (اخیرا قیمت‌ زمین‌های‌ اطراف‌ نور بطرز وحشتناكی‌ بالا رفته‌ است‌) كه‌ این‌ امر به‌ دلیل‌ ویلاسازی‌ انبوه‌ بوده‌ است‌.بنا بر آمارهای‌ موجود حدود ۷\۸۰ درصد روستاها و آبادی‌های‌ كشور زیر ۱۰۰ خانوار هستند ۲\۳ درصد از آنها بین‌ ۱۰۰ تا ۲۵۰ خانوار و تقریبا تنها ۶ درصد كل‌ روستاهای‌ ایران‌ پذیرای‌ بیش‌ از ۲۰۰ خانوار هستند. با این‌ وجود آمارها و اطلاعات‌ تاكید می‌كند كه‌ روستاهای‌ زیر ۱۰۰ خانوار (كه‌ در حدود ۹۴ درصد كل‌ روستاهای‌ ایران‌ را شامل‌ می‌شود) شدیدا در معرض‌ خطر قرار دارند.

ساختار اجتماعی‌ فرهنگی‌ مناطق‌ روستایی‌

همانطور كه‌ اشاره‌ شد طی‌ سه‌ دهه‌ اخیر سهم‌ جمعیت‌ روستایی‌ كشور از ۸\۶۱ درصد در سال‌ ۱۳۴۵ به‌ ۲\۳۸ درصد در سال‌ ۱۳۷۵ كاهش‌ یافته‌ و متوسط‌ نرخ‌ رشد سالیانه‌ جمعیت‌ روستایی‌ كشور از ۳\۲ درصد در ۶۵۱۳۵۵ به‌ حدود ۴ درصد در دهه‌ ۷۵۱۳۶۵ كاهش‌ یافته‌ است‌. بررسی‌ ریشه‌های‌ كاهش‌ نرخ‌ رشد جمعیت‌ روستایی‌ با وجود بالا بودن‌ نرخ‌ رشد طبیعی‌ جمعیت‌ نشان‌ دهنده‌ تاؤیر عواملی‌ نظیر تبدل‌ روستاها به‌ شهر و ادغام‌ روستاهای‌ حاشیه‌یی‌ در شهر است‌. با این‌ وجود كماكان‌ مهمترین‌ عامل‌ كاهش‌ جمعیت‌ روستایی‌ را «مهاجرت‌ از روستا» به‌ شهر تشكیل‌ می‌دهد. در حال‌ حاضر جمعیت‌ روستایی‌ حدود ۳۵ درصد جمعیت‌ كشور را شامل‌ می‌شود كه‌ حدود ۶۰ درصد فعالیت‌ آنان‌ را كشاورزی‌ تشكیل‌ می‌دهد. از بین‌ كشاورزان‌ ایران‌ كه‌ عمدتا در مناطق‌ روستایی‌ حضور دارند ۴۷ درصد بی‌سواد هستند كه‌ متوسط‌ سن‌ آنها بالای‌ ۵۰ سال‌ است‌ از بین‌ باسوادان‌ نیز ۳\۵۱ درصد آنان‌ فقط‌ تحصیلاتی‌ در حد ابتدایی‌ دارند و ۹\۷ تحصیلات‌ غیررسمی‌ ۴\۲۷ درصد تحصیلات‌ متوسطه‌ ۳\۰ درصد تحصیلات‌ عالیه‌، ۲ درصد تحصیلات‌ حوزوی‌ و ۹\۱۲ درصد هم‌ درباره‌ سواد خود اظهارنظری‌ نكرده‌اند. علت‌ این‌ امر عدم‌ وجود زمینه‌ جذب‌ و تشویق‌ نیروهای‌ متخصا و كارآفرین‌ در مناطق‌ روستایی‌ است‌. این‌ در حالتی‌ است‌ كه‌ بر اساس‌ آخرین‌ سرشماری‌، درصد باسوادان‌ در بخش‌ خدمات‌ ۵\۹۱ درصد و در بخش‌ صنعت‌ ۱\۸۰ درصد بوده‌ است‌. بطور كلی‌ می‌توان‌ اذعان‌ نمود علاوه‌ بر تنگناهای‌ تامین‌ اعتبارات‌، سیاست‌های‌ حمایتی‌ از تولیدات‌ بهره‌برداران‌ كوچك‌ روستایی‌ به‌ صورت‌ موثر و هدفمند مشاهده‌ نمی‌شود. بخصوص‌ كل‌ تسهیلات‌ بانكی‌ پرداختی‌ به‌ بخش‌ كشاورزی‌ علاوه‌ بر ناكافی‌ بودن‌ آن‌ حتی‌ بسیار كمتر از ارقام‌ مصوب‌ در برنامه‌های‌ توسعه‌(مانند سال‌های‌ ۱۳۷۹۱۳۸۰) بوده‌ است‌. همچنین‌ بر اساس‌ اطلاعات‌ موجود، تعداد خانوارهای‌ زیر خط‌ فقر در مناطق‌ شهری‌ حدود ۱۲ درصد و در مناطق‌ روستایی‌ حدود ۲۶ درصد بوده‌ است‌.

نگرش‌ اجمالی‌ بر وضعیت‌ و روند اشتغال‌ و عدم‌ تنوع‌ منابع‌ درآمدی‌ در مناطق‌ روستایی‌ حاكی‌ از وجود محدودیت‌ای‌ اساسی‌ و ناتوانی‌ بخش‌ كشاورزی‌ در ایجاد فرصت‌های‌ كافی‌ برای‌ اشتغال‌ دارند. بطوری‌ كه‌ طی‌ ده‌ ۷۵۱۳۶۵ سهم‌ شاغلان‌ روستایی‌ از كل‌ شاغلان‌ كشور حدود ۶ درصد كاهش‌ داشته‌ است‌. بر طبق‌ سرشماری‌ عمومی‌ نفوس‌ و مسكن‌ سال‌ ۱۳۷۵ از مجموع‌ بیش‌ از ۲۳ میلیون‌ نفر جمعیت‌ روستایی‌ كشور ۲\۲۷ درصد كمتر از ۱۰ سال‌، ۵\۴۲ درصد كمتر از ۱۵ سال‌ سن‌ دارند. این‌ نسبت‌ها گویای‌ جوانی‌ بافت‌ جمعیت‌ در روستاها است‌ كه‌ از جمله‌ مسائل‌ ناشی‌ از آن‌، سنگینی‌بار تكفل‌ و عدم‌ تعادل‌ روزافزون‌ میان‌ عرضه‌ و تقاضای‌ نیروی‌ كار و در نتیجه‌ دورنمای‌ تشدید بیكاری‌ روستایی‌ در آینده‌ است‌.مقایسه‌ نتایج‌ سرشماری‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ طی‌ چهار دهه‌ گذشته‌ (۱۳۷۵ـ۱۳۳۵) به‌ جمعیت‌ نقاط‌ روستایی‌ ۱۰ میلیون‌ نفر و جمعیت‌ نقاط‌ شهری‌ ۳۱ میلیون‌ نفر افزوده‌ شده‌ است‌. به‌ بیان‌ دیگر در این‌ فاصله‌ زمانی‌ جمعیت‌ شهری‌ ۱\۶ برابر و جمعیت‌ روستایی‌ ۸\۱ برابر شده‌ است‌. بنابراین‌ روستاها هر ساله‌ نیروهای‌ كارآمد خود را چه‌ از نظر گروه‌ سنی‌ و چه‌ از نظر برخورداری‌ از سواد و مهارت‌ به‌ نفع‌ شهرها از دست‌ می‌دهند. این‌ پدیده‌ را می‌توان‌ بازتابی‌ از تنگناهای‌ جامعه‌ روستایی‌، كمبود فرصت‌های‌ شغلی‌ و اتخاذ سیاست‌های‌ اقتصادی‌ نامناسب‌ دانست‌. بر طبق‌ سرشماری‌ عمومی‌ نفوس‌ و مسكن‌ سال‌ ۱۳۷۵ در طی‌ دوره‌ ۷۵۱۳۶۵ حدود ۸۳\۲ میلیون‌ نفر مهاجر در استانهای‌ كشور سرشماری‌ شده‌اند كه‌ محل‌ اقامت‌ قبلی‌ آنها نقاط‌ روستایی‌ بوده‌ است‌. بر این‌ اساس‌ سالیانه‌ بطور متوسط‌ ۲۸۳ هزار نفر از متولدان‌ روستاها به‌ خارج‌ از محل‌ تولدشان‌ و عمدتا به‌ شهرها مهاجرت‌ می‌كنند. این‌ امر موجب‌ تخلیه‌ روستاها از نیروهای‌ خلاق‌ و جوان‌ كارآمد كه‌ بخش‌ كشاورزی‌ به‌ آنها نیاز دارد می‌شود. از سوی‌ دیگر تعداد روستاهای‌ خالی‌ از سكنه‌ در سال‌ ۱۳۴۵ حدود ۱۶ هزار آبادی‌ بوده‌ كه‌ در سرشماری‌ ۱۳۶۵ به‌ ۶\۳۸ هزار رسیده‌ و در سال‌ ۱۳۷۵ از این‌ میزان‌ بالغ‌ بر ۴\۶۳ هزار روستا بوده‌ است‌. بنابراین‌ درصدر روستاهای‌ تخلیه‌ شده‌ از ۳۰\۱۹ درصد در سال‌ ۱۳۴۵ به‌ ۸\۵۶ درصد در سال‌ ۱۳۷۵ افزایش‌ یافته‌ است‌. بدین‌ ترتیب‌ فضاهای‌ روستایی‌ همواره‌ شاهد پیدایش‌ دهكده‌هایی‌ كم‌جمعیت‌ است‌ كه‌ چندان‌ پایدار نیستند و پس‌ از مدتی‌ تخلیه‌ و رها می‌شوند.

اگرچه‌ در دو دهه‌ اخیر به‌ ۵۱ هزار روستا آب‌ رسانی‌ و به‌ ۵۰ هزار روستا برق‌رسانی‌ شده‌ و ۱۱۱ هزار كیلومتر راه‌ روستایی‌ احداث‌ شده‌ كه‌ بخش‌ مهمی‌ از جمعیت‌ روستایی‌ كشور را پوشش‌ می‌دهد اما واقعیت‌ آن‌ است‌ كه‌ میزان‌ محرومیت‌ رفاهی‌ و خدمات‌ روستاها به‌ قدری‌ شدید است‌ كه‌ این‌ اقدامات‌ پایه‌یی‌ و مهم‌ به‌ رغم‌ اهمیت‌ آنها نتوانسته‌ است‌ تاؤیر چشمگیری‌ در كاهش‌ فاصله‌ رفاهی‌ و خدمات‌ میان‌ شهر و روستا داشته‌ باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.