سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
ترس های خود را به آغوش بکشید
چه کنیم که موفقتر شویم؟ چطور میتوانیم در تمامی عرصههای زندگی، چه حرفهای و چه شخصی، پیشرفت کنیم؟ در طول دهههای متوالی مقاله ها و مطالب زیادی از ادبیات درباره این موضوع نوشته شده است، اما در اینجا من ۵ نکتهای را ارائه میکنم که به گمانم اساسی هستند...
۱. فعال باشید
ویکتور فرانکل میگوید بین محرک و پاسخ خلاء وجود دارد و در حدفاصل این خلاء، تمامی آزادی ما نهفته است. با اینکه وی از محرومیتهای شدید در اردوگاههای کار اجباری نازی رنج میبرد، اما به این باور رسید که خود مسوول اندیشهها و اعمال خود است و فقط برخی واکنشهای شرطی نیست.
همانند فرانکل، ما نیز باید تلاش کنیم با همنوا کردن تمامی تجارب زندگی، سرنوشت خود را بیافرینیم. هر چیزی از ذهن ما آغاز و به بیرون ساطع میشود بنابراین هر آنچه در اطراف ما رخ میدهد بازتابی از دنیای درون خود ماست. اینکه ما به این دنیای درون اجازه دهیم سرکش شود، اینکه بگذاریم علفهای هرز رشد کنند و همه جا را بگیرند یا اینکه بوستان سرسبز و دلپذیری را پرورش دهیم، همه انتخاب خود ماست؛ این معنی واقعی فعال بودن است.
۲. مسوولیتپذیر باشید
از آنجا که ما این قدرت را داریم که تجربهها را انتخاب کنیم، نیاز داریم مسوولیت این انتخاب را هم پذیرا باشیم. شاید هر چیزی که در سر راه ما قرار میگیرد نتیجه مستقیم افکار ما نباشد (هر چند برخی ممکن است بگویند باشد) اما هر آنچه ما به زندگیمان جذب میکنیم، تا حد زیادی، بازتابی از نحوه اندیشیدن ماست. اکثر اینها در سطح ناخودآگاه رخ میدهند اما همین ناخودآگاه از ذهن اندیشمند ما خط میگیرد بنابراین تغییر در نحوه اندیشیدن، دنیای ما را متحول خواهد کرد و ما در برابر آن مسوول هستیم.
رفتار ما نتیجه طبیعی تصاویر ذهنی ماست بنابراین مسوول رفتارمان نیز هستیم، همچنین در برابر رفتاری که در دیگران تحمل میکنیم. اگر بگذاریم دیگران روی اعصاب ما راه بروند، آنوقت باید خودمان را سرزنش کنیم.
۳. رهبر خوبی باشید
هیچگاه در هیچ یک از عرصههای زندگی اثربخش نخواهیم بود مگر اینکه مهارتهای رهبری مطلوبی داشته باشیم. رهبری یک هنر است و هر یک از ما باید رویکردمان را نسبت به آن پیدا کنیم. اول از همه، باید بفهمیم چگونه خودمان را رهبری کنیم، یعنی اینکه یک قطبنما داشته باشیم، یک خط سیر که همه کارهای ما را راهنمایی کند. این قطبنما، معمولا به شکل یک بیانیه ماموریت شخصی است، سندی که بیانکننده جزییات ارزشهایی است که ما با آنها زندگی میکنیم.
همانطور که دیگران را رهبری میکنیم، حال به عنوان والدین، مدیران، در خانواده و سازمانی که ما خود بخشی از آن هستیم، نیاز داریم پیش از هر کاری و مهمتر از هر چیزی با مثال رهبری کنیم تا روشن کنیم ارزشهای ما چه هستند و اینکه ما با آنها زندگی میکنیم. هرگونه عدم انسجامی در ارزشهای ادعا شده و رفتار ما شناسایی و قضاوت میشود و باعث از بین رفتن اثربخشی ما خواهد شد. خوددرگیریهای فردی و استانداردهای دوگانه میخی خواهند بود بر تابوت توانایی ما برای رهبری.
یک رهبر خوب، ماهرانه و به آرامی رهبری خواهد کرد، پشت همه، بدون سروصدا و هیاهو. در کلام تائو ته شینگ:
سرباز خوب ترس را القا نخواهد کرد.
جنگجوی خوب نمایانگر تجاوز نخواهد بود.
اشغالگر خوب خود را درگیر نبرد نخواهد کرد.
رهبر خوب تمرین قدرت نخواهد کرد.
این همان ارزش بیاهمیتی است.
این راه دستیابی به همکاری دیگران است.
این راه ساختن همان هارمونی است که در طبیعت هست.
۴. اجازه ندهید ترس شما را بازدارد.
من عاشق تمامی فیلمهای اِم.نایت شیامالان هستم. فیلم مورد علاقه من نیز «روستا» است. این فیلم راجع به روبرو شدن با ترسی است که مدام بر ما چیره میشود و رسیدن به این واقعیت که هر زمان که ما با آنها رودررو میشویم، ناپدید میشوند. هیچ چیزی آن نیست که به نظر میرسد. زمانی شنیدم (هر چند به یاد ندارم که کجا) که بیشترین فرمانی که در کتاب مقدس آمده است این است: «هراس به خود راه ندهید.»
در هر برههای از زندگی که باشیم، ترس وجود خواهد داشت. هر زمانی که کار تازهای انجام میدهیم، ترس وجود دارد. هر زمانی که خود را به بالاتر میکشیم یا حلقه راحتی خود را بیشتر میکنیم، ترس وجود دارد. این طبیعت زندگی است. زندگی همواره در حرکت است چه ما به جلو حرکت کنیم، رشد کنیم، به عقب برگردیم یا بمیریم. ما انتخابی داریم؛ یا رشد کنیم یا بمیریم. رشد و ترس دست به دست هم پیش میروند. بخشی از یک بسته هستند و اگر همه نتوانیم این بسته را به آغوش بکشیم، از دست خواهیم رفت.
از شکست نهراسید، شکست ناگزیر و ضروری است. به زندگی همه افراد موفق بنگرید تا زمزمه شکست را ببینید. این شکست اساس پیروزی است، به شرطی که از آن یاد بگیریم.
دیگران را نیز نترسانید. آنها هم مانند شما زیبا و آسیبپذیرند. تنها گاهی اوقات برای مراقبت از خود از راههای مختلف تلاش میکنند. هر کسی تمام تلاش خود را میکند، پس با دیگران با وقار برخورد کنید و از آنها نهراسید. هرگاه با ترسهایتان روبرو شدید، چون دود ناپدید خواهند شد.
۵. هیچگاه از آموختن دست نکشید
من به این نتیجه رسیدهام یادگیری فعالیتی اساسی در یک زندگی موفق و هدفمند است. اگر در یادگیری شکست بخوریم، در رشد کردن هم موفق نخواهیم بود و این مساوی با مرگ است. زندگی فرصتهای بیکرانی برای یادگیری در اختیار ما قرار میدهد و هر چقدر شرایط سختتر باشد، احتمال بیشتری وجود خواهد داشت که یاد بگیریم.
از دیگران هم میتوانیم یاد بگیریم، بهویژه افراد پرتلاش و مبارز. آنها همانند فرشتگانی از آسمان هستند که به ما در مورد خویشتنمان میآموزند. همچنین میتوانیم از اتفاقات اطراف خود نیز درس بگیریم و بیشتر از همه، با تماشای خود، با دیدن اینکه چگونه واکنش نشان میدهیم و چه انگیزهای ما را به حرکت وامیدارد، یاد خواهیم گرفت.
اگر این ۵ عمل، به عادت تبدیل شوند، منجر به موفقیت در تمام عرصههای زندگی خواهند شد. مسلما اینها نسخهای آنی نخواهند بود اما اساسی خواهند شد برای یک زندگی مفید.
مارک هریسن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست