دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

سوناتای کوجیما


سوناتای کوجیما

بدون شک, زدن حرف متفاوت و داشتن فکر متمایز دل و جراتی می خواهد که استاد کوجیما از پس آن برمی آید باور ندارید اسمش را در گوگل سرچ کنید تا متوجه شوید چطور هر سال از رها کردن سری بازی های Metal Gear دم می زند و باز هم در کمال شیردلی به تولید این سری ادامه می دهد

عنوان انگلیسی بازی: Metal Gear Solid ۵: ground Zeroes پلتفرم: Xbox۳۶۰، Xbox One، PS۳، PS۴ ناشر: Konami سازنده: Kojima Productions سبک: اکشن‌/‌ ماجراجویی ـ مخفی‌کاری امتیاز: ۸.۵

بدون شک، زدن حرف متفاوت و داشتن فکر متمایز دل و جراتی می خواهد که استاد کوجیما از پس آن برمی آید! باور ندارید اسمش را در گوگل سرچ کنید تا متوجه شوید چطور هر سال از رها کردن سری بازی های Metal Gear دم می زند و باز هم در کمال شیردلی به تولید این سری ادامه می دهد. در هر حال، اعلام این که یک بازی درجه یک بسازید و اعلام کنید حالت داستانی آن از دو ساعت فراتر نمی رود و بعد هم از ترس تان تکذیبش نکنید، خیلی دل و جرات می خواهد! در هر حال این بازی که پیش درآمدی برای Metal Gear Solid ۵ به حساب می آید عرضه شد و در کمال حیرت همگان امتیازات خیلی خوبی از منتقدان گرفت. هر چند داستان به یک سری پرسش های هواداران پاسخ می دهد، اما یک سری سوالات بغرنج تری برایشان خواهد تراشید که از این حیث با یک متال گر حقیقی کوجیمایی طرف هستیم. پس از پایان داستان و خو گرفتن با سبک خاص مخفی کاری بازی هم می توانید با ماموریت های جانبی سرگرم شوید که خالی از لطف نیست.

میان پرده های سری بازی های متال گر همیشه به لحاظ کارگردانی قوی زبانزد بوده اند، اما مثل گیم پلی شان، کاستی های خود را داشتند که انیمیشن خشک و ناپایدار از آن نوع بود. این قسمت پا را از تمام قسمت های سری فراتر گذاشته، تا جایی که می توان آن را به عنوان سرمشقی واقعی برای بازی های همانند به حساب آورد.

انیمیشن میان پرده ها از همیشه روان تر بوده و رنگ ها نیز از کیفیت بهتری برخوردارند. این پیشرفت درباره صداپیشگی کار هم صادق است. حتی جایگزین شدن دیوید هیتر (صداپیشه اسنیک) با کیت ساترلند نیز اگر ارزش و مرتبه اثر را دوچندان نکرده باشد، به آن کوچک ترین لطمه ای هم نزده است.

قسمت های قبلی سری با میدان دید نسبتا خوب و هزار و یک گجت مختلف واقعا کار بازیکن را ساده می کردند، اما در این قسمت دیگر خبری از رادار خودکار نیست و اطلاع از محل دشمنان فقط منوط به این است که ابتدا با چشمان خود آنها را مشاهده کرده و علامت گذاریشان کنید. گوشه و کنار بازی برایتان اتفاقی شگفت انگیز دارد که فقط مهارت شما می تواند خیر و شر بودن آنها را تعیین کند. با استفاده از سایه ها، آرام آرام یا سینه خیز رفتن در علف ها می توانید از دید دشمن مخفی بمانید.

اگر یکی از دشمنان چشمش به شما افتاد، کمی وقت دارید به سوی دید ه بان شلیک کنید. به نظر این عنصر تازه وارد بیش از حد به بازیکن میدان می دهد، اما با توجه به باز بودن دنیای این بازی، به نظر تصمیمی عقلانی از سوی سازندگان بوده است. فقط در صورت حرفه ای بودن، می توانید امیدوار باشید که دیده نشوید. به محض لو رفتن محل شما، آژیرها به صدا درآمده و دشمنان بسرعت به آخرین نقطه دیده شدنتان سرازیر می شوند.

در این حالت دو راه دارید، یا در همانجا با آنها مقابله کنید یا این که محل را ترک کنید تا آب ها از آسیاب بیفتد. در بازی های قبل، با انواع علائم به بازیکن فهمانده می شد دشمنان تا چه زمانی هشیار می مانند و کی موقع اقدام مجدد است. در این قسمت تمام علامات حذف شده و بازیکن برای مطلع شدن از هشیاری یا بی حواسی دشمنان، باید به شنیده هایش از طریق رادیو استناد کند.

همین که لازم است در همه حال حواستان به رادیویی باشد که هر لحظه ممکن است صداهایی را به گوشتان برساند، خود عاملی برای غرق شدن بیشتر بازیکن در فضای بازی است. دو حالت علامت گذاری دشمن و شبه گلوله زنی تعبیه شده در بازی نیز آن قدر به دقت و هوش نیاز دارند که استفاده از آنها به لوث شدن بازی منجر نشود. البته اگر واقعا مدعی حرفه ای بودن هستید، می توانید این دو گزینه را خاموش کرده و خود را درگیر یک چالش اساسی کنید! هرقدر در به انجام رساندن ماموریت های خود موفق تر باشید، امتیازی که در انتهای هر ماموریت به شما تعلق می گیرد بیشتر خواهد بود.

این امتیاز از دو حیث حائز اهمیت است؛ یعنی هر چه امتیاز بالاتری بگیرید، در ماموریت بعدی سلاح ها و تجهیزات بهتری دریافت خواهید کرد که اغلب نقش سرنوشت سازی در پیامد ماموریت ایفا خواهند کرد. امتیاز به کنار، اگر از مخفی کاری خوشتان نمی آید، کسی جلویتان را نگرفته و می توانید یک معرکه حسابی به پا کنید. اسنیک با خود C۴ و RPG هم دارد، پس خرابکاری همیشه بین گزینه های روی میزتان وجود دارد! البته بازی شما را تشویق می کند تا جای ممکن مخفیانه عمل کنید، اما خود بازی هم گاهی با ماموریت های پرهیاهو فضا را عوض می کند.

از این ماموریت ها می توان به شلیک مواد منفجره از هلیکوپتر به سمت نیروهای دشمن به قصد محافظت از فرار همکار اسنیک اشاره کرد. تنوع فوق العاده بازی این اجازه را می دهد که در چند بار اتمام بازی از خلق دو تجربه عین هم دوری کنید. سلاح ها متنوع و راه های پیشروی آن قدر زیاد هستند که هر عاشق متال گر را مدت ها مسخ خود کنند.

بدون اغراق می گویم، استاد کوجیما با عرضه این عنوان بظاهر کوتاه، اما قوی، نه تنها به بازیکنان، بلکه به هم قطاران خود در صنعت بازی نیز نشان داد چه ابتذالی گریبانگیر بسیار عناوین مدعی است که «نسل بعدی» بودن خود را در بوق و کرنا کردند و آخر جز گرافیک فیلم نما کمتر چیزی برای عرضه داشتند. این اثر را که اوج هنر بازی سازی را به نمایش می گذارد به همه دوستان سفارش می کنیم.

سیاوش شهبازی