سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

وضع آموزش کودکان پناهنده در ایران


وضع آموزش کودکان پناهنده در ایران

با گذشت بیش از ۳۰ سال از پناهندگی افغان ها در ایران, هنوز آموزش کودکان مهاجر و پناهنده افغان, با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو است

با گذشت بیش از ۳۰ سال از پناهندگی افغان‌ها در ایران، هنوز آموزش کودکان مهاجر و پناهنده افغان، با فراز و نشیب‌های بسیاری روبه‌رو است.

وجود هر گونه محدودیت‌ در پذیرش دانش‌آموزان افغان در مدارس دولتی کشور در کنار فقر اقتصادی خانواده برای تامین هزینه‌های آموزش، و نیز کمبود آگاهی‌های عمومی و بهداشتی، در نهایت منجر به بروز چالش‌های فراوانی در میان جامعه افغان و میزبان خواهد شد. نیازهایی که عدم توجه مناسب به آنها می‌تواند به شدت در فرآیند دسترسی کودکان پناهنده به حقوق اولیه خود تاثیرگذار باشد. از این رو نگاهی مختصر به قوانین و مقررات داخلی مربوط به آموزش کودکان پناهنده و فراز و نشیب‌هایی که این موضوع در طول سال‌های گذشته گذرانده است به ما کمک خواهد کرد تا نسبت به یکی از موانع و چالش‌های آموزش برای کودکان مهاجر افغان آگاهی مناسب‌تری داشته باشیم.

▪ دهه اول بعد از انقلاب اسلامی در ایران را که همزمان با مهاجرت افغان‌ها به ایران در پی اشغال افغانستان توسط نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی بود، می‌توان دوران طلایی حضور پناهندگان افغان در ایران برشمرد. حاکمیت فضای سیاسی- ایدئولوژیک در کشور، تنظیم‌کننده روابط سیاسی و اجتماعی میان جامعه مهاجرین و پناهندگان با میزبانان ایرانی‌شان براساس برادری اسلامی شد؛ به گونه‌ای که پناهندگان افغان ساکن در ایران همچون سایر شهروندان ایرانی از امکان دسترسی به خدمات آموزشی، بهداشتی و اجتماعی بدون هرگونه محدودیتی برخوردار بودند.

▪ دهه دوم انقلاب مصادف با خاتمه جنگ ایران و عراق، حاکمیت پراگماتیسم سیاسی و اقتصادی در سیاست‌گذاری‌های کشور و خروج اشغالگران روسی از افغانستان بود که مجموعا شرایط جدیدی را مقابل پناهندگان افغان در ایران گشود. در این زمان سیاست‌های بازگشت به افغانستان از یک سو و مشارکت در هزینه‌های امکانات و خدمات مورد استفاده مطرح شد که نتیجه آن ایجاد برخی محدودیت‌ها برای دسترسی آموزش کودکان افغان به مدارس دولتی ایرانی بود.

▪ در سال‌های پایانی دهه ۱۳۷۰، تلاش‌های گسترده برخی شخصیت‌های فرهنگی و هنری و سازمان‌های غیردولتی ایرانی برای تغییر سیاست‌های محدودکننده دولت برای آموزش کودکان پناهنده افغان در ایران، نتایج ارزشمندی به همراه داشت. هیات وزیران در جلسه مورخ ۱۲/۱۰/۱۳۸۰ به پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش و به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسی تصویب کرد سوادآموزی مهاجرین افغان که فاقد مدارک اقامت هستند و همچنین ادامه تحصیل کودکان افغان دارای کارت اقامت که به دلیل ضرورت‌های شغلی پدران مجبور به جابه‌جایی از مکان اولیه ثبت نام شده‌اند، مجاز است.

▪ پس از تصویب نظر وزارت آموزش و پرورش در جلسه هیات وزیران، ماده ۱۲۹ برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، برای اولین بار موضوع پناهندگان و ایجاد یک ساز‌و‌کار اجرایی در برنامه‌های کلان توسعه کشور را در نظر گرفت و به ارائه تعریف پناهنده، مهاجر و آواره مطابق با کنوانسیون ۱۹۵۱ ملل متحد پرداخت. در بند۲ همین ماده شورای هماهنگی اجرایی اتباع بیگانه به ریاست وزیر کشور ایجاد شد. متعاقبا این شورا آیین‌نامه نحوه آموزش اتباع خارجی را در سال ۱۳۸۲ تصویب کرد که طبق این آیین‌نامه بحث آموزش کودکان پناهنده افغان به طور رسمی البته با پرداخت هزینه تحصیل قانونمند شد.

▪ همچنین تبصره ۳ ماده ۱ قانون ساختار نظام جامعه رفاه و تامین اجتماعی مصوب ۱۳۸۳ مجلس شورای اسلامی اظهار می‌دارد: شهروندان خارجی مقیم ایران از حمایت‌های مربوط به نظام جامع تامین اجتماعی برخوردار خواهند بود. در این قانون صریحا آموزش به عنوان یکی از اصول اولیه این حمایت‌ها مورد تصریح واقع شد.

اما به‌رغم تمام نگرش‌های مثبت ایجاد‌شده در سیاست‌گذاران کشور مبنی بر توجه به آموزش کودکان پناهنده افغان بدون اعمال هرگونه نگرش سیاسی، مرور زمان از یکسو و تشکیل دولت انتقالی در افغانستان از سوی دیگر که منجر به عقد قرارداد سه جانبه میان دولت ایران، افغانستان و کمیساریای عالی پناهندگان مبنی بر بازگشت داوطلبانه پناهندگان افغان به کشورشان شد؛ محدودیت‌هایی در مسیر ثبت‌نام کودکان افغان در مدارس دولتی به وجود آورد. عدم ثبت‌نام دانش‌‌آموزان در مدارس به ابزاری برای تسریع در روند بازگشت داوطلبانه مهاجرین افغان تبدیل شد و تعداد قابل‌توجهی از کودکان افغان که خانواده‌های آنها شرایط بازگشت به کشورشان را نداشتند، عملا از چرخه آموزش خارج شدند.

در این شرایط باز هم فعالیت سازمان‌های غیر دولتی اثر گذار بود که با برقراری ارتباط و چانه‌زنی با سیاست‌گذاران کشور اعم از دولت و مجلس و ارسال نامه‌های متعدد برای دست اندرکاران اجرایی از جمله ریاست‌جمهوری، وزیر کشور و وزیر امور خارجه ضمن تاکید بر حق آموزش همه کودکان از جمله کودکان پناهنده افغان، صراحتا نگرانی‌های خود را نسبت به محرومیت از تحصیل این کودکان اعلام کردند.

متعاقب این تلاش‌ها موضوع با دستور مستقیم رییس‌جمهور وقت در سال ۱۳۸۲ مورد بررسی قرار گرفت و دستور لغو هر‌گونه محدودیت آموزشی برای کودکان پناهنده صادر شد.

با این حال سیاست محدودیت آموزش کودکان افغان فاقد کارت اقامت همچنان در سال‌های بعد نیز ادامه پیدا کرد و حتی برای خانواده‌های پناهنده دارای کارت اقامت هم الزام در پرداخت شهریه ثبت‌نام با وجود مشکلات اقتصادی و تعداد بالای فرزندان عملا دستیابی به این حق بنیادین را با دشواری‌های فراوانی ایجاد کرد؛ به گونه‌ای که در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ باصدور بخشنامه‌ای از سوی آموزش و پرورش بخش قابل‌توجهی از دانش‌آموزان افغان که در مدارس ایران به طور رسمی مشغول به تحصیل بودند از چرخه آموزش رسمی خارج شدند یا از ثبت‌نام در مدارس ایرانی بازماندند.

در شهریور سال ۱۳۸۸، با تصویب آیین‌نامه‌ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارت آموزش و پرورش موظف شد نسبت به برگزاری دوره‌های کوتاه‌مدت آموزشی برای کودکان واجب‌التعلیم افغان و عراقی فاقد کارت اقامت، اقدامات لازم را انجام دهد که بنا به گفته مدیر کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور جمعیتی بالغ بر ۲۸۵ هزار دانش آموز افغان در همین سال در مدارس دولتی ایران ثبت‌نام کردند.

در سال ۱۳۸۹ نیز اگرچه در آغاز صدور این آیین‌نامه برای سازمان‌های غیردولتی فعال در امور پناهندگان یا کودکان نوید بخش بود و برخی از کودکان افغان فاقد کارت اقامت توانستند در مدارس دولتی ثبت‌نام کنند، اما شواهد به دست رسیده حاکی از آن بود که ثبت‌نام این کودکان در بسیاری از مراکز آموزشی به صورت مشروط و کوتاه‌مدت انجام پذیرفت و از سوی دیگر دانش‌آموزان متقاضی برای حضور در مدارس دولتی الزام در پرداخت شهریه داشتند.

از زمستان سال ۱۳۸۹که رسما سیاست هدفمندی یارانه‌ها به اجرا در آمد، بسیاری از خانواده‌های مهاجر افغان با چالش‌های اقتصادی سنگینی روبه‌رو شدند. به این ترتیب این نگرانی عمیقا وجود دارد که حتی بسیاری از کودکانی که در مدارس دولتی به تحصیل اشتغال دارند از مدارس خارج شده و به چرخه کار و اشتغال ورود پیدا کنند. به این ترتیب ضرورت بازنگری در رویه‌های کنونی نسبت به کودکان افغان بیش از پیش ضروری می‌نماید تا بار آموزش کودکان تنها بر دوش سازمان‌های مردم نهاد متولی این امر نباشد.

فاطمه اشرفی

مدیر انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده



همچنین مشاهده کنید