سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
ثروت, فقر, ترحم
زندگی در نهایت، تلخ، زمخت و کوتاه است. از این رو ممکن است انسانهای بیعاطفه و سنگدل گمان کنند که افراد متعلق به طبقات پایینتر اجتماعی در مقایسه با افراد عضو طبقات بالاتری که میتوانند اقتضای اشرافزادگی را رعایت کنند، خودخواهتر هستند و تمایل کمتری به توجه به رفاه دیگران دارند.
با این وجود، نتایج حاصل از یک تحقیق جدید، این عقیده را به چالش میکشد. آزمایشهای صورت گرفته توسط پاول پیف و همکاران او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که این هفته در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی گزارش شدهاند، دقیقا عکس این باورها را نشان میدهند. این فقرا هستند که به احسان و نیکوکاری گرایش دارند، نه اغنیا.
دکتر پیف و تیم او، ۱۱۵ نفر را در اولین آزمایش خود مورد بررسی قرار دادند. در آغاز از این افراد داوطلب خواسته شد که یک سری فعالیتهای بیارتباط با هدف تحقیق را انجام دهند تا بدین طریق، برداشت درستی از این هدف نداشته باشند. در نهایت به هر یک از آنها گفته شد که با یک فرد ناشناس که در اتاقی دیگر نشسته است، همگروه شدهاند. به هر یک از این شرکتکنندگان ۱۰ امتیاز داده شد و از آنها خواسته شد که مشخص کنند که میخواهند چه تعداد از این امتیازات را برای خود نگه دارند و چه تعداد از آنها را به فرد همگروه خود انتقال دهند. همچنین به آنها گفته شد که امتیاز آنها در پایان بازی، ارزشی معادل پول واقعی خواهد داشت و همگروهی آنها هیچ قدرتی برای دخالت در نتیجه به دست آمده ندارد.
یک هفته پیش از انجام این بازی، پیشینه قومیتی، جنسیتی، سنی، موقعیت اجتماعی - اقتصادی و تعداد حضور شرکتکنندگان در مراسم مذهبی از آنها پرسیده شد. در این مرحله از تحقیق، طرحی از یک نردبان با ده پله به این شرکتکنندگان نشان داده شد. هر یک از این پلهها، افرادی را با سطوح مختلف سواد، درآمد و موقعیت شغلی نشان میداد. از آنها خواسته شد که پلهای را که احساس میکنند در مقایسه با دیگر اعضای جامعه خود به آن تعلق دارند، علامت بزنند.
این افراد در طول بازی، به طور متوسط، ۱/۴ امتیاز به اعضای گروه خود دادند. با این حال، تحلیل نتایج به دست آمده نشان داد که با نزول ارزیابی افراد از جایگاه اجتماعی خود، میزان بخشندگی و گشادهدستی آنها افزایش پیدا میکند. حتی اگر اثرات جنسیت، سن، قومیت و باورهای مذهبی را مد نظر قرار دهیم، کسانی که جایگاه خود را در انتهای نردهبان مورد اشاره قلمداد میکردند، امتیازات خود را ۴۴ درصد بیشتر از کسانی که بالاترین پله نردبان را علامت زده بودند، واگذار میکردند.
● شاهزاده و گدا
این محققین در آزمایشهای بعدی از شرکتکنندگان خواستند که ارتباطی خیالی با فردی بسیار ثروتمند یا بسیار فقیر را تصور کرده و درباره آن بنویسند. زمانی که روانشناسان میخواهند تغییری موقتی را در دیدگاه افراد ایجاد کنند، به کرات از این نوع داستاننویسی استفاده میکنند.
در این مورد خاص، آن چه محققین در ذهن داشتند، تغییر جایگاه اجتماعی افراد شرکتکننده به موقعیتی بالاتر یا پایینتر از چیزی بود که خود تصور میکردند به آن تعلق دارند. سپس پیف و همکاران او از شرکتکنندگان خواستند که به اختصار بگویند که چه میزان از درآمد یک فرد باید در امور خیریه مصرف شود. آنها به این نتیجه رسیدند که هم شرکتکنندگانی که واقعا از طبقات پایین اجتماعی بودند و هم آنهایی که به طور موقتی ترغیب شده بودند که خود را در رده این افراد قرار دهند، حس میکردند که بخش بزرگتری از حقوق افراد باید به امور خیریه اختصاص پیدا کند.
شرکتکنندگان متعلق به طبقات بالاتر اجتماعی گفتند که ۱/۲ درصد از درآمد افراد باید به دیگران بخشیده شود. اعضای طبقات پایینتر اعتقاد داشتند که ۶/۵ درصد، سهم مناسبی از درآمد برای مصرف در کارهای خیریه است. افراد متعلق به طبقات بالا که این باور به آنها القا شده بود که به طبقه پایین تعلق دارند، رقم ۱/۳ درصد را بیان کردند و افراد عضو طبقات پایین اجتماعی که «به طور روانشناختی، ارتقا یافته بودند»، فکر میکردند که ۳/۳ درصد، رقم تقریبا مناسبی است.
محققین در آخرین آزمایش سعی در بررسی این مساله کردند که وقتی افراد متعلق به طبقات مختلف، واقعا با فردی نیازمند کمک مواجه میشوند، تا چه حد به او یاری میرسانند. این بار شرکتکنندگان نه با داستاننویسی، بلکه با استفاده از کلیپهای ویدئویی به درون حالات کموبیش عاطفی، برده شدند. سپس محققین، واکنش آنها به عمل یک شرکتکننده دیگر که به موقع حاضر نمیشد و بنابراین در روند آزمایش خود به کمک نیاز داشت (اما در حقیقت، عضو همین گروه تحقیقاتی بود) را مورد بررسی قرار دادند.
در این مورد، تغییر حاصل از این کلیپ ویدئویی، هیچ تفاوتی در عملکرد افراد متعلق به طبقات پایین به وجود نیاورد. آنها همواره رفتاری ترحمآمیز با این فرد داشتند. با این حال، امکان آن که اعضای طبقات بالای اجتماعی تحت تاثیر قرار گرفته و رفتار متفاوتی از خود نشان دهند، وجود داشت. در میان این افراد، کسانی که کلیپی ترحمانگیز را مشاهده کرده بودند، شفقتآمیزتر از افرادی رفتار میکردند که صحنهای فاقد جنبه عاطفی به آنها نشان داده شده بود. این امر حاکی از آن است که افراد ثروتمند - اگر کسی به آنها یادآوری کند - قادر به دلسوزی و ترحم هستند، اما این رفتار را به شکل خودانگیخته و طبیعی انجام نمیدهند.
یک تفسیر احتمالی از این نتایج آن است که افراد خودخواه، ثروتمند شدن را راحتتر میدانند. با این حال، دکتر پیف در برخی از آزمایشهای خود، افراد را بر حسب درآمد خانوادهای که در آن بزرگ شدهاند، دسته بندی کرد. این تفکیک نشان داد که چه منزلت اجتماعی به فردی به ارث رسیده باشد و چه خود او این موقعیت را کسب کرده باشد، تفاوتی در رفتار او به وجود نمیآید - بنابراین این عقیده که افراد خودساخته بسیار خودخواه هستند، صحت ندارد. خود دکتر پیف میگوید که حس ترحم و دلسوزی بیشتری که ظاهرا در میان فقرا وجود دارد، گشادهدستی و دستگیری از دیگران را در آنها افزایش میدهد و سطحی از اعتماد و همیاری را در میان این افراد به وجود میآورد که برای بقای آنها در دوران سخت زندگی ضروری خواهد بود.
منبع: اکونومیست
مترجم: محسن رنجب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست