پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
مجله ویستا

وقتی عراق می میرد


وقتی عراق می میرد

روزی كه آمریكاییها برای اولین بار وارد خاك عراق شدند تصور می كردند كه با وجود نارضایتی مردم از حكومت بعثی برای سالیان سال در این كشور بدون هیچ خطری اقامت خواهند داشت اما تاریخ یكبار دیگر ثابت كرد كه هنوز هم سران كاخ سفید درك درستی از فرهنگ و باورهای مردم دیگر كشورها و به ویژه مسلمانان ندارند

روزی كه آمریكاییها برای اولین بار وارد خاك عراق شدند تصور می‌كردند كه با وجود نارضایتی مردم از حكومت بعثی برای سالیان سال در این كشور بدون هیچ خطری اقامت خواهند داشت. اما تاریخ یكبار دیگر ثابت كرد كه هنوز هم سران كاخ سفید درك درستی از فرهنگ و باورهای مردم دیگر كشورها و به ویژه مسلمانان ندارند. مردم مسلمان عراق این روزها دست به یك قیام همه جانبه علیه اشغالگران زده‌اند تا ثابت كنند ننگ همكاری یا سكوت با تجاوزگران خارجی را هرگز نخواهند پذیرفت. از سوی دیگر ایالات متحده سعی دارد جهت سرپوش گذرادن بر نارضایتی و قیام عراقی‌ها، عوامل متعدد و بعضا عجیبی را به عنوان زمینه‌های ایجاد تحولات كنونی در عراق معرفی نماید. گفتار حاضر سعی دارد ضمن تشریح انواع مقاومت در برابر تجاوز خارجی علل عدم بروز مقاومت جدی مردم عراق در بدو هجوم اشغالگران را مشخص نماید. نویسنده در ادامه ضمن تبیین مقاومتهای ابتدایی در عراق، در یك بررسی دقیق علل واقعی وقوع نارضایتی مسلمانان عراق را ذكر كرده و به رد ادعاهای اشغالگران در این مورد می‌پردازد. مطالعه مقاله حاضر را به تمام كسانیكه به دنبال مطالعه دقیق، مستدل و منطقی اوضاع عراق می‌باشند توصیه می‌كنیم.

چندین دهه ظلم و ستم ‌حزب بعث عراق در دوره دیكتاتوری صدام حسین چنان بود كه بسیاری از كارشناسان مسایل سیاسی و خبرگزاریهای جهان در هنگام ورود اولین دسته‌ سربازان آمریكایی، انتظار استقبال گسترده و براه انداختن كارناوالهای شادی از سوی مردم عراق را می‌كشیدند. نیروهای ائتلاف كه برخلاف پیشبینی‌ها با هیچگونه خوش‌آمد گویی از سوی مردم عراق مواجه نشدند سعی كردند سردرگمی و بلا‌تكلیفی عراقی‌ها درآستانه سقوط صدام و حضور قوای خارجی را به نحوی به حساب استقبال از خودشان بگذارند. امپریالیسم خبری و غولهای رسانه‌ای دنیای غرب نیز در این بین كوچكترین رخداد موافق با اهداف و سیاستهایشان را چنان بزرگنمایی می‌كردند كه گویی مردم ساكن در سرزمین عراق سالهاست كه انتظار ورود آنان و نجات و رهایی توسط نیروهای آمریكایی را می‌كشند. ایالات متحده و معدود همپیمانانش در تجاوز به عراق سعی كرده‌اند با سانسور خبری هرگونه مقاومت و اعتراض عمومی چنین وانمود كنند كه نه تنها هیچ اعتراض مردمی علیه این نیروها در عراق وجود ندارد بلكه اصولا عراقی‌ها كمال رضایت و خوشنودی را از حضور قوای ائتلاف در سرزمینشان دارند. اما اخباری كه رسانه‌های مستقل و شاهدان بی واسطه از عراق به ویژه در ماههای اخیر ارائه می‌كنند بیانگر واقعیتی جز این است. سرزمین عراق امروز شاهد قیام و مقاومتی همه جانبه و یكپارچه علیه اشغالگری است و به سهولت می‌توان این اعتراض گسترده را در تمام ابعاد زندگی آنان مشاهده كرد. حال كه حتی قوای اشغالگر و موسسات تحقیقاتی وابسته به آنان نیز وجود مقاومت ملی در عراق را پذیرفته‌اند، سعی دارند با گمراه نمودن افكار عمومی جهانیان ریشه‌های این بیداری و نهضت را به اشتباه تبیین و تفسیر نمایند. اشغالگران چنین وانمود می‌كنند كه مقاومت كنونی مردم عراق امری دفعی، انفعالی، موقت و دارای ریشه‌های خارجی است. برهمین اساس در این گفتار سعی داریم ضمن بررسی علل شكل‌گیری قیام كنونی مردم عراق، برطبیعی و ریشه دار بودن این حركت تاكید نماییم.

●انواع مقاومت

پیش از آغاز این بحث بهتر است به سراغ انواع مقاومت در برابر اشغالگری برویم. آگاهی از انواع مقاومت به سهولت می‌تواند ضمن تبیین موقعیت كنونی، علت عدم تقابل جدی مردم عراق با اشغالگران را هنگام ورود این نیروها به عراق تبیین نماید. ذكر این نكته نیز ضروری است كه معمولا مبارزه و مقاومت كشورها در برابر اشغال سرزمینشان تحت تاثیر عوامل منحصر به فردی همچون: دین، فرهنگ، تاریخ و موقعیت جغرافیایی آن مردم است. از سوی دیگر علاوه بر موارد فوق میزان مشروعیت حكومتها نزد مردم نیز یكی از اساسی‌ترین انگیزه‌های مقاومت و مبارزه علیه اشغالگری محسوب می‌گردد. بنابراین توضیحات می‌توان انواع مبارزه و استقامت در برابر اشغال خارجی را چنین برشمرد:

۱-پایداری همه جانبه مردمی: معمولا هنگامیكه نظام و حاكمیت سیاسی كشوری كاملا از سوی توده مردم پذیرفته شده و حاكمیت از میزان مشروعیت بالایی نزد آنان برخوردار باشد و مولفه‌های وحدت بخش نظیر؛ فرهنگ، تاریخ، زبان و مذهب گستردگی مناسبی داشته باشد، در هنگام بروز تجاوز خارجی چنین ملتی نهایت مقاومت و پایداری را از خود نشان خواهد داد. افراد ساكن در‌حیطه جغرافیایی چنین سرزمینی در هنگام مواجه شدن با اشغالگری خارجی بدون هیچ چشم داشتی نهایت تلاش و ایثار را جهت حفظ سرزمین و هویت ملی خویش مبذول می‌دارند. در این حالت مقاومت مردم معمولا در ابتدا با وجود شور و اشتیاق فراوان از نظم و سازمان مناسبی برخوردار نیست و بیشتر شكل خودجوش و توده‌ای دارد. تاریخ نشان داده است كه هرچند این نوع مقاومت در ابتدا با تلفات و صدمات بسیاری روبرو می شود اما در نهایت با افزوده شدن بر میزان مهارت، نظم و سازماندهی آن خواهد توانست بر هر نوع تهاجم خارجی پیروز گردد. نمونه بسیار ملموس این نوع مقاومت را می‌توان در كشورمان هنگام تجاوز قوای بعثی مشاهده كرد. ایرانیان با تكیه بر عوامل متعدد وحدت بخش، نیروی برگرفته از اسلام و با پذیرش نظام جمهوری اسلامی توانستند با حضور گسترده خود، ارتش كلاسیك و مجهز عراق را در مرزها زمین‌گیر كرده و اجازه تصرف سرزمینشان را به آنان ندهند. نمونه دیگر پایداری همه جانبه و توده‌ای مردم در قبال اشغال خارجی، مقاومت مردم روسیه در جنگ جهانی دوم در برابر نیروهای ارتش رایش سوم به رهبری آدولف هیتلر بود. بنابر شواهد متعدد، روسها در این جنگ با وجود تلفات بیست میلیونی مانع از اشغال سرزمینشان به دست ارتش آلمان شدند.

۲- مقاومت غیر مستقیم: این نوع مقاومت در نظامهای پایدار سیاسی كه در آنها اصل تفكیك قوا رعایت شده است مشاهده می‌شود. طبیعی است كه چنین ساختارهایی بیشتر بر اصول لیبرال دموكراسی و سوسیال دموكراسی مبتنی است. در چنین كشورهایی به دلیل وجود قوای مسلح كلاسیك، در هنگام بروز هرگونه تهاجم خارجی، ارتش به تنهایی وارد عمل خواهد شد اما مردم نیز نقش حمایتی و درجه دوم در جنگ دارند. در این حالت كه از آن با نام مقاومت غیرمستقیم نام بردیم به ندرت شاهد حضور داوطلبانه مردم در صحنه‌های اصلی نبرد خواهیم بود. با این وجود حمایت و پشتیبانی از ارتش و قوای مسلح در حد مطلوبی از سوی مردم به مورد اجرا گذارده می شود و حتی ممكن است در معدود مواردی شاهد حضور افراد غیر نظامی نیز در جبهه‌ها باشیم اما هرگز نمی توان حضوره توده‌ای، داوطلبانه و اختیاری مردم را در صحنه مبارزه با اشغال خارجی مشاهده كرد. نمونه‌هایی از این مقاومت در كشورهای اروپایی غربی و به ویژه انگلستان در جنگ جهانی دوم در برابر نیروهای آلمان وجود داشت.

۳- مقاومت اجباری: در این حالت، هنگام حمله قوای خارجی مردم نه از روی ایمان و باور حقیقی بلكه تنها به دلیل ترس و اجبار حكومتهایشان مجبور به مقاومت و جنگ می‌شوند. در این صورت نه تنها مردم بلكه بدنه اصلی ارتش یعنی سربازان و كادرهای پایین نیز میل و رغبتی به جنگ و مقاومت ندارند. دلایل مختلفی چون اختلافات قومی، مذهبی، شكاف‌های طبقاتی و …در ایجاد این امر دخالت دارند اما تمام پژوهشگران معتقدند دلیل اصلی عدم میل و رغبت به مقاومت علیه تجاوز خارجی، پایین بودن میزان مقبولیت و مشروعیت نظامهای سیاسی در این كشورهاست. در چنین وضعیتی، حكومت به وسیله اعمال خشونت، توده ها را مجبور به جنگ و مقاومت می‌كند و از سوی دیگر مردم نیز به این دلیل كه دفاع و مقاومت را عملا به نفع تداوم حاكمیت می‌دانند تمایلی به پایداری ندارند. پیوند مردم و ارتش در این صورت تنها یك اتصال مكانیكی بوده و هیچ نظم ارگانیك برهمكاری مردم وقوای مسلح حاكم نمی‌باشد. درچنین مقاومتی مردم در مقاطع اولیه به دلیل ترس و اجبار و همچنین اعمال سانسور و تبلیغ گسترده حاكمیت، از خود تحركات و تلاشهایی بروز می‌دهند اما در ادامه با مشخص شدن ضعف نیروهای نظامی و وقوع اولین شكستها به یكباره صحنه را خالی كرده و پراكنده می‌شوند. در این حالت فرارهای دسته جمعی نیروهای داوطلب و سربازان امری عادی و روزمره خواهد بود. در صورت عدم كنترل چنین وضعیتی، حتی ممكن است تمایلات ضد حكومتی نیز در مردم شكل بگیرد. همانگونه كه ذكر شد دلیل اصلی عدم تحرك و مقاومت این است كه مردم هر نوع پایداری را به مثابه كمك به تداوم حاكمیت می‌دانند. نمونه كاملا گویای چنین وضعیتی را باید عراق در نظر گرفت. مردم این كشور در هر دو جنگ سالهای ۱۹۹۱و۲۰۰۳ به دلیل تنفر از دیكتاتوری صدام حسین عملا هیچ مقاومتی از خود نشان ندادند و حتی در مقاطعی اقدام به شورشهایی جهت سرنگونی این رژیم كردند. استمرار ظلم و ستم حكومت بعثی و نفرت فوق‌العاده مردم از رژیم صدام حسین سرانجام منجر به عدم مقاومت جدی مردم در آستانه تهاجم اخیر آمریكا به این كشور شد. عراقی‌ها كه هرگونه مقاومت در برابر اشغال خارجی را به مثابه تداوم دیكتاتوری صدام می‌دانستند عملا هیچ اقدامی نكرده و تنها به ایستادن و نظاره كردن مشغول شدند. متعاقب این امر نیروهای ائتلاف توانستند با شكستن مقاومت ضعیف و محدود ارتش عراق این سرزمین را در كمترین زمان به اشغال خود درآورند.

اسماعیل سهامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.