سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آتش شیطان پرستی برافروخته از چشم شیطان بزرگ


آتش شیطان پرستی برافروخته از چشم شیطان بزرگ

واکاوی در اهداف پیدا و پنهان خرافه پرستان در ایران و جهان

همه چیز مثل یک کابوس و گاه مضحک به نظر می رسد. اما همه اش حقیقت دارد. در خانه ای زیرزمینی که بیشتر به یک سیاهچاله شبیه بود، یک گروه موسیقی به تمرین هر روزه مشغول بودند. گیتاریست گروه، dead که همیشه در هذیان گویی های نئشگی اش از قلعه ها و مخروبه های نروژ می گفت، در یک صبح از خود بی خودی مغز خود را با شات گان متلاشی می کند. اعضای گروه یک هفته تمام جسدش را در حیاط خانه رها کرده تا خوراک پرندگان شود! بعد از یک هفته دوست dead، euronymous مغز او را پخته و با سبزیجات می خورد!! Hell hammer یکی دیگر از اعضای این گروه موسیقی، پنتاگرامی که از استخوان جمجمه dead ساخته بود به گردن می اندازد و با چکمه های بلند، لباس جین، کت چرمی بلند و مشکی اولین تیپ و مد بلک متال را به روی صحنه می برد.

این گروه بعدها با حمایت سازمان های جاسوسی آمریکا، فرقه سازان یهودی و... شرکت موسیقی عظیمی دایر می کنند.

بلک متال ها کثیف ترین گروه های موسیقی دنیا هستند. وقتی به اجتماعی خارج از جمع شیطان پرستان وارد می شوند، زنان و بچه ها می گریزند. بلک متال فقط موسیقی نیست، نمایشی از اعمال خلاف اخلاق بر روی صحنه است. خوردن نجاست، خوردن گوشت مردار، خواندن اشعار ضدمسیح و خدا، نمایش رفتارهای جنسی توأم با خشونت و حتی خودزنی بر روی صحنه و... مواردی است از آن چه که آنها را از شیطان پرستی فلسفی آنتوان لاوی به شرپرستی نوین سوق می دهد. افرادی که وارد این سیاهچاله ها می شوند، عمر کوتاهی دارند. اکثرا در حالت نئشگی قوی موادمخدر به حذف خود از زندگی می رسند. البته موسیقی متال در ابتدای شکل گیری موسیقی ضدجنگ بوده و به سیاست های جنگ طلبانه آمریکا اعتراض داشته، که بعدها به زیر سبک های هوی متال، دث متال، تراش متال، بلک متال و... رسیده است. هوی متال از بقیه سبک ها آرام تر و بلک متال در دنیا بزرگترین پایگاه تبلیغ شیطان پرستی محسوب می شود. اگرچه انگشت شماری از گروه های متالیکا هم هستند که بر ضد استکبار و اسرائیل تولیداتی داشته اند.

● شیطان پرستی توطئه استکبار برای انحراف بشریت

در دنیای امروز برای شیطان پرستی چهار رویکرد تعریف شده: شیطان پرستی فلسفی، شیطان پرستی لاوی، شیطان پرستی دینی و شرپرستان.

دکتر ابراهیم فیاض استاد مردم شناسی دانشگاه تهران در مورد تاریخچه شیطان پرستی می گوید: «تقابل بین نیروی حق و اهریمن از زمان پیدایش آدم و حوا بوده، بنابراین شیطان پرستی یک رویکرد نوین نیست. در زمان تسلط کلیسای کاتولیک، تحریف مسیحیت و فشارهای طاقت فرسای کشیشان مادی گرا، عده ای طغیان کردند و مدعی شدند که ما برخلاف تعالیم کلیسا عمل می کنیم. در پی این اعتراض در دادگاه های تفتیش عقاید هزاران نفر به جادوگری متهم و سوزانده شدند. چند قرن بعد شخصی به اسم آنتوان شزاندر لاوی کلیسای شیطان را در آمریکا بنیاد نهاد. اولین اعتقاد شیطان پرستان این است که کلیسا سنگ پایبندی به خانواده را به سینه می زند، اما ما خواستار روابط آزاد جنسی هستیم. دنیا محل خوش گذرانی محض است و جهان بعدی وجود ندارد!»

اما آنتوان لاوی معترض به چه بود؟ اصلا معترض بود و یا عروسکی هدایت شده توسط استکبار بود؟ وی در آوریل ۱۹۳۰ میلادی در شیکاگوی آمریکا متولد شد و بعدا با خانواده اش به سانفرانسیسکو عزیمت کرد. در نوجوانی در سیرک کار می کرد. بعدها عکاس جنایی شد. یک مدت با کارول لنسینگ زن اولش گذراند و بعد به معشوقه اش داین هگارتی پیوست و بدون ازدواج از او صاحب دختری شد! در این مدت با برخی عناصر CIA مثل مایکل آکینو حشر و نشر داشت. و بالاخره در ۳۰ آوریل ۱۹۶۶ درحالی که برای جمعی از اعضای حلقه های سری دایره اسرارآمیز با سری تراشیده سخن می گفت، افتتاح کلیسای شیطانی را اعلام کرد و کتاب انجیل شیطانی و آیین پرستش شیطان از او به چاپ رسید و روز به درک واصل شدنش، هالووین نام گرفت.

مجتبی بیگ پور یک محقق فرهنگی با استناد به تحقیق دانشجویی خود این چهار رویکرد را این گونه معرفی می کند: «در شیطان پرستی فلسفی هر فرد خدای خودش است! آنها به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارند. بنابراین زندگی را عقیم دانسته و تنها بر مبنای جهان واقعی روزگار می گذرانند. به معنای دیگر حتی شیطان را هم خدای خود نمی دانند. شیطان پرستی لاوی تحت تأثیر افکار نیچه و چارلز داروین و... شکل گرفته است. این ها معتقدند به ازای گرایشات جمعی باید گرایشات انفرادی داشت و طبعا باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می دانند و در بشردوستی خود، بدون تأمل عمل کنند!! آنها قوانین ۱۱ گانه و لیست گناهان شیطانی (۹ مورد) تدوین کردند. اما هیچ گاه خودشان پایبند به چیزی که نوشته اند نبوده و نیستند. این تناقض به ویژه در مواردی چون آزار جنسی کودکان و زنان و نیز قتل نفس ثابت شده است. تیم برتون جمله جالبی دارد:«شیطان پرستی آنارشی احمق هاست.»

این محقق ادامه می دهد: «در شیطان پرستی دینی- اگر بتوان لفظ دین را در کنار شیطان پرستی قرار داد، اما چون در دنیا این گونه تقسیم بندی شده ما هم عینا عنوان کرده ایم- الهه ها و غول های افسانه های یونانی و برخی آیین ابراهیمی اجرا می شود. اینها به چند خدایی معتقدند. و اما خطر بزرگ دنیای امروز شرپرستی است. خوردن نوزادان، کشتن حیوانات، قربانی کردن دختران باکره، نفرت از مسیحیت و هر دین موحدپرست- که البته کم کم به عناد مستقیم با اسلام رو آورده اند- تعدادی از لیست آیین ها و افکار این هاست. در کتاب مالیوس مالیفیکاروم تحت عنوان پتک جادوگران (تألیف ۱۹۴۰) برخی وردهای جن گیری آورده شده است. این کتاب هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، اما شرپرستان به آن معتقدند.»

● تفسیرهای غلط از داستان هبوط انسان

آغاز قصه شیطان پرستی به تفسیر نقش درختی برمی گردد که موجبات هبوط آدم و حوا را فراهم کرد.

محمدی کارشناس فرهنگی که سال هاست بر روی مسئله شیطان پرستی کار کرده و ده ها فیلم از فعالیت این گروه ها در داخل و خارج کشور جمع آوری کرده است، پیرامون تفسیرهای متفاوت درخت هبوط در اسلام و یهودیت توضیح می دهد: «در اسلام این درخت، درخت از خود بی خود شدن تعبیر می شود. خوردن میوه این درخت باعث شد که آدم از مرتبه حقیقی اش تنزل کند. در نتیجه شیطان که در انحراف انسان نقش داشت، نقش منفی پیدا می کند.

البته خدا باز هم این درخت را فرصت امتحان قرار داد تا انسان به هبوطش معترض نشود. اما از دین یهود فرقه ای جدا شد که این درخت را درخت آگاهی تفسیر کرد. آنها معتقدند انسان با خوردن میوه این درخت نعوذباالـ... مقام خدا گونگی به دست آورده و خدا چون نمی خواست این گونه شود، انسان را تنبیه کرد و به او رنج هجران داد!

در داستان اخیر نقش شیطان یک نقش مثبت خواهد شد که به انسان برای ارتقای جایگاهش لطف کرده است، لذا شایسته پرستش می شود!»

محمدی ادامه می دهد که برای یافتن معادل میوه این درخت بر روی زمین بسیار تفکر کرده و به این نتیجه رسیده که میوه این درخت باید چیزی شبیه انگور می بوده که وقتی به شراب تبدیل می شود خوردنش باعث بدبو شدن دهان و عریانی می شود. وی می گوید: «وقتی خدا انسان را از خوردن میوه این درخت منع کرد، اما انسان به وسوسه شیطان تن درداد، خدا هم ۴ رنج را بر روی زمین متوجه انسان ساخت: گرسنگی، سرما و گرما، مسکن و این که چطور با خودش کنار بیاید؟ وقتی خوب دقت کنیم، متوجه می شویم که انسان با سرپیچی از فرمان حق بر روی زمین دچار سرگشتگی و ازخود بی خودی است. چرااین همه مشکلات روحی و روانی بر بشر عارض شده؟ به خاطر این که نتوانسته با خودش کنار بیاید. رابطه ما با طبیعت هم رنگ و بوی جنون دارد.

بی رحمانه مصرف می کنیم و در فکر تجدید منابع نیستیم. رابطه ما با اجتماع و خانواده هم دستخوش پیچیدگی است. بدیهی است که رابطه انسان با خدا در میان این کلاف ها گره خورده و گم شده است. بنابراین هبوط بشر به روی زمین قصه مثبت و ارتقا موقعیت ها نیست. داستان رنج و هجران است. وقتی به این روابط دقت کنیم می توانیم به تفسیر درست نقش آن درخت و شیطان به عنوان اغواکننده بشر پی ببریم.»

این کارشناس فرهنگی از فرقه سازی یهودی تحت عنوان حربه ای برای ضربه زدن به ملت ها یاد می کند و می گوید: «در ده سال گذشته در دنیا ۲۰۰۰ فرقه توسط یهود خلق شده است. البته خوشبختانه در ایران فرقه های اینچنینی به مثل غرب رواج ندارند، شاید در اکثر قریب به اتفاق موارد فقط نمادهای شیطان پرستی توسط برخی جوانان به عنوان جزئی از تیپشان مورداستفاده قرار بگیرد که اغلب ریشه در ناآگاهی آنها دارد. چه بسیار از این جوانان ستاره شش پر کابالیسم را به گردن می آویزند، بی آن که از افکار حیوانی این گروه ها واقف باشند.»

● کابالیسم نسخه ای برابر اصل شیطان پرستی

کابالیسم را شاخه ای جداشده از یهود تعریف کرده اند که عمیقاً بر باورهای جادوگری استوار است. پایه دوم این فرقه سکس است. کابالیست ها از نیروهای جنسی نه به عنوان وسیله ای برای تولیدمثل و تشکیل خانواده بلکه به عنوان یک هدف در زندگی یاد می کنند. آنها شدیداً با تشکیل خانواده مشکل دارند، و معتقدند نیروهای جنسی هرجا و به هرشکلی باید ارضا شود تا انرژی لازم در طول روز برای فرد تأمین گردد!!! اما این که چرا با تشکیل خانواده مشکل دارند، کاملاً واضح است، شیطان پرستان هم اعتقادی به خانواده ندارند چون می خواهند نسل بشر به ویژه انسان های خداپرست نابود شود و جهان به سمت تیرگی سوق پیدا کند. از این رو کابالا را می توان نسخه برابر اصل شیطان پرستی نامید.

شاخه فرانکیست شاخه ای از کابالاست که توسط یاکوب فرانک یک تاجر یهودی (در سال ۱۷۵۵م) بنا نهاده شد. زمانی که فرانک و پیروانش در خانه ای دربسته مشغول اجرای مناسک جنسی گروهی بودند، به علت بازشدن تصادفی پنجره ها کارشان به رسوایی کشید (۱۷۵۶). هم اکنون بسیاری از خوانندگان غربی نظیر «مدونا» کابالیست هستند. کابالیست ها را می توان کثیف ترین عناصر شیطان پرستان نامید. آنها به مناسک جنسی خشن و گروهی حتی در منظر عمومی معتقدند.گویی جهنم مجسم را پدید می آورند.

● فعالیت های شیطان پرستی در ایران چگونه است؟

در مورد شیوه های ورود شیطان پرستی به کشورهای مختلف سه دروازه تعریف شده اند:

احداث کلیسای شیطان پرستی، جادوگری و موسیقی.

از آن جا که احداث کلیسای شیطانی در همه کشورها مقدور نیست و اسباب جادوگری هم نمی تواند وارد همه کشورها شود، موسیقی متال مهمترین دروازه تبلیغ شیطان پرستی در کشورهایی چون ایران است. اسباب جادوگری که در کتاب هری پاتر بارها به آن اشاره شده چوب جادوگری «بلک مجیک» و وسیله پیش گویی که در جلسات احضار ارواح استفاده می شود «ویجی برد» نمونه هایی از اسباب جادوگری هستند. خوشبختانه بلک مجیک نتوانسته وارد اسباب بازی فروشی های ایران شود. اما در زمانی که بلک مجیک وارد اسباب بازی فروشی های غربی شد، توانست به پرفروش ترین اسباب بازی تبدیل شود و این نشان می دهد انسان سرگشته تا چه حد راه را گم کرده و تمایل دارد ازطریق جادو به قدرت های فراتری دست پیدا کند.

ب.ش یک گیتاریست که قبلاً ورود به گروه های موسیقی زیرزمینی را تجربه کرده و از آنها بریده است، می گوید: «در دوران دبیرستان بسیار افسرده بودم، موسیقی متال چون هم نمایش حرکات را داشت و هم از ریتم اعتراض تندی برخوردار بود، مرا جذب کرد. متال از هوی متال (آرام) تا بلک متال (خشن و ریتم تند) دسته بندی دارد. خیلی از بچه ها با هوی متال شروع می کنند. در پارتی های شبانه وقتی دور هم جمع می شدیم هم بساط کراک و شیشه بود و هم با متال به خیال خودمان از زمین جدا می شدیم. من کلاس گیتار می رفتم و می خواستم در آن جمع جایگاه ویژه ای داشته باشم. یک سال که گذشت معتاد حرفه ای شدم و یک بار خودکشی کردم، زندگی ام سیاه شده بود، معجزه بود که خودم را از این سیاه چاله بیرون کشیدم.»

کافی است به چرندیاتی که خوانندگانی آن سوی آب در شوهای خود می خوانند نیم نگاهی بیندازید. احمقانه ترین اشعار را ردیف می کنند و پست ترین افکار را به خورد مخاطب می دهند. این موسیقی ها خیلی راحت از طریق امواج ماهواره وارد خانه ما می شود. در جدیدترین کنسرت یکی از این عناصر«m» که همیشه هم دم از عشق عمیق و دوست داشتن می زند، ناگهان یک گروه نمایشی با لباس های جادوگری به روی صحنه می آیند و شروع به رقص می کنند. شیطان پرستی موزیکال را شیطان پرستی تفننی می خوانند که اتفاقاً از بقیه مدل ها بسیار پررونق تر و گیراتر است.

محمدی کارشناس فرهنگی توضیح می دهد: «سی دی های موسیقی راحت و با کمترین هزینه می توانند دست به دست شوند. خانواده ها هم اغلب حساسیتی نشان نمی دهند. و یا نوجوان ها در اعتراض به ریتم تند متال می گویند: موسیقی است دیگر! خانواده هم اطلاع و آگاهی ندارد و نوجوان را به حال خود با مبتذل ترین CDهای موزیک در اتاقش رها می کند. بلک متال آمیزه ای از خشونت، سکس و اصوات ناهمگون است. به نظر من اسم آلودگی صوتی را موسیقی گذاشته اند. گروه های زیرزمینی که در ایران فعالیت داشته اند نظیر: «ت ت لو»، «کثافت» و... حتی از نامشان هم پیداست چه کاره اند! برخی گروه ها در دوره ای حتی از وزارت ارشاد مجوز گرفتند و اشعارشان در کتاب هایی منتشر شد! کسی هم آگاهی نداشت و حتی با برخی از گروه هایشان در رسانه های مکتوب مصاحبه کردند! به هرجهت شیطان پرستی در ایران به نمادهای شیطان پرستان (انواع و اقسام گردنبندها و تیپ ها)، موسیقی متال و پارتی های جمعی ختم می شود. شیطان پرستانی که خون می خورند و خودکشی می کنند، در ایران بسیار انگشت شمارند.»

همه حاضرین مثل کاهنین فلات تبت «هو» می کشند تا به خیال خودشان نیروهای بد را از مجلس ازدواج عرفانی زوجی که به انتظار نشسته اند، دور کنند!! آیین این مجلس ادغامی از همه آیین هاست!!

خانمی که خطبه خوان جلسه است، در یک تشت ابتدا پای چپ و بعد پای راست عروس و داماد را می شوید تا متبرک شوند و در هاله ای از نور به رابطه جدیدشان درآیند! ازدواج عرفانی نوع جدیدی از ازدواج است که فرد- چه زن، چه مرد- اگرچه متاهل باشد می تواند به این رابطه درآید.

در یکی از جلسات روی تکه های کاغذ مصرع های جدا شده را می نویسند و بین مردان و زنان پخش می کنند. به فرض مصرع «x» دست خانم و مصرع «y» دست یک آقاست، این دو برای ازدواج عرفانی روبروی هم قرار می گیرند و آن قدر چشم به هم می دوزند تا ناگهان یکی به دیگری بگوید: «دوستت دارم!!» آن وقت مجلس ازدواجی برایش تدارک می بینند!! شاید آن چه خواندید به یک طنز شبیه باشد، اما واقعیت دارد.

اقشار مرفه جامعه با پرداخت پول های کلان در کلاس های این خانم شرکت می کرده اند. همان جلسه اول کسی از شرک نمی گفته، همه اش از نور و انرژی و مدیتیشن صحبت بوده، اما کم کم راهبر جلسات می گوید: لزومی ندارد نماز بخوانید. اگر برای روزه ضعف دارید می توانید یک کشمش زیر زبانتان بگذارید!! چه کسی گفته ازدواج باید ثبت قانونی شود؟ شما می توانید با هم مزدوج باشید، اما رابطه جنسی برقرار نکنید! حالا اگر خواستید وام ازدواج بگیرید، بروید ثبتش کنید و قهقهه تمسخر!

از این خانم رساله ای لبریز پرندیات و جمعی لائیک خلق می شوند که از لباس های سفید صوفی گرایانه شان به شب های تاریک شیطان پرستی می رسند.

همین خانم سه بار خودکشی کرده و مطلقه است! حقیقتاً باید بر مظلومیت جمله «دوستت دارم» در دست شیاطین زمانه گریست.

● در مسئله اغراق نکنیم

همان طور که گفته شد در ایران اسلامی اگرچه مستکبرین و عوامل شیطان بسیار می کوشند که از شبیخون فرهنگی به شبیخون اعتقادی برسند، اما خوشبختانه مسئله شیطان پرستی در کشور ما نوعی ناشناخته است که برخی جوانان ناآگاه به صورت تفننی ورود پیدا می کنند. البته مغرضان نیز در فضای ایجاد شده اهداف سوء خود را دنبال می کنند. جالب است که بدانید چندی قبل انجمن سلطنت طلبان با انتشار اطلاعیه ای ارادت خود را به امپراطوری شیطان صراحتاً اعلام کرد و موجبات مضحکه قرار گرفتن خودشان را فراهم آوردند.

حجت الاسلام جواد محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان قم با اشاره به اظهارنظر برخی کارشناسان داخلی که گفته اند ۷۰، ۸۰ گروه شیطان پرستی در داخل کشور فعالند، می گوید: «احساس من بر این است که حتی خود آقایان هم نمی دانند یک فرقه چگونه است و چه تعریفی دارد؟ هر کسی را که در یک پارتی شبانه نوع خاصی گردنبند به گردن داشته به تنهایی یک فرقه فرض کرده اند. من به جد عرض می کنم چنین چیزی صحت ندارد. البته جوان هایی که تفننی وارد مسئله شده اند، داریم.»

وی در باب جوانان فریب خورده می گوید: «در اردوگاه تشیع وقتی یک سرباز (جوان) دچار گناه اخلاقی می شود، ولی اعتقادش را از دست نداده، سرباز ضعیف اردوگاه است. در مجلس امام حسین(ع) اگر برای خدمت و سینه زنی بیاید، کسی بیرونش نمی کند.

اما اگر خدای نکرده جوان ما دستخوش شبیخون اعتقادی شود، دو حالت پیش می آید: یا لائیک شده و خنثی می مانند، یعنی نه به جبهه دشمن می روند و نه در اردوگاه تشیع جایگاهی دارند. در حالت سوم نه تنها از اردوگاه تشیع خارج می شود، بلکه به یک دشمن تبدیل می شود. افراد دسته سوم بسیار خطرناکند و البته در کشور ما جوانان دسته سوم انگشت شمارند.»

وی ادامه می دهد: «دسته سوم که به دشمنی رسیده اند اولین نقطه ای را که نشانه می روند، مسئله ولایت فقیه است. عوامل استکبار می شود و شعله های نفرتشان را به خیابان می آورند. غرب امروز از اسلام هراسناک است. در یکی از کشورهای آفریقایی به تنهایی ۶ میلیون نفر شیعه شده اند. آنها می دانند برای از بین بردن قدرت اسلام ناگزیرند انسجام انقلاب اسلامی را با فرقه سازی درهم بشکنند.»

حجت الاسلام محرابی معتقد است ما در مسئله شیطان پرستی در داخل کشورمان دچار غلو شده ایم. بعضاً جوانی که تیپ آنچنانی دارد، اصلا نمی داند آنتوان لاوی چه کسی بوده؟ قریب به اتفاق آنها در فکرشان شیطان پرستی هم نیست. در ماهواره تیپ فلان خواننده را دیده، خوشش آمده کورکورانه تقلید کرده است.

وی در تکمیل صحبت هایش می گوید: «یک زمانی کفش های زردرنگ مد شده بود، ما فریاد زدیم: «وای چه شد!! مدل رپی ها فراگیری دارد. در حالی که بعداً جستجو کردیم، دیدیم اتفاقاً کفش زرد رنگ در اسلام توصیه شده است. به نظر بنده به جای برخوردهای سطحی به تقویت ریشه های اعتقادی بپردازیم. نمی خواهم بگویم با نمادهای ملحدان مبارزه نشود، ولی همه چیز را در برخوردهای سطحی خلاصه نکنیم.»

این کارشناس فرهنگی اهداف فرقه سازان یهود و آمریکایی را در دو مورد خلاصه کرده و می گوید: «آنها می خواهند با مذاهب و اعتقادات رسمی کشورها- بویژه اسلام- به مبارزه برخیزند و به هنجارها و قوانین موجود معترض باشند. تلاش آنها عمدتاً بر این پایه است که از آنتی کریست (ضدمسیح) به آنتی اسلام (ضداسلام) برسند. زمان آن رسیده که به جای متهم کردن جوانان با مسئله زیربنایی برخورد کرده و برای تقویت ریشه های انقلابی جوانان و آگاهی بخشی بسیج شویم.»

● دلیل حمایت سرمایه داران یهود از شیطان پرستان

بساط های فساد، موسیقی شیطان پرستی و... در دنیای امروز منابع درآمدزایی برای اهالی شیطان هستند. وقتی ام الفساد خوانندگان شیطان پرست مرلین منسون (mm) بر روی صحنه می خواند، خیال می کنید اغفال شدگان پایین سکو آسیب می بینند یا سران شیطان پرست قرن؟! آنها پس از اتمام برنامه سوار لیموزین خود شده و به ویلایشان می روند، اما مسخ شدگان در آن پایین خودزنی می کنند، در لجن فرو می روند و دچار انواع بیماریهای جنسی می شوند. مریلن منسون با آن ماشین سیاه بالدارش امروز به عنوان خود شیطان پذیرفته شده و جالب است بدانید در ردیف ثروتمندترین خوانندگان جهان است.

وی مستقیماً از سوی سرمایه داران یهود حمایت می شود. در ایران نیز همان خانم ترتیب دهنده ازدواج های عرفانی طی پنج سال ۸۰۰ میلیون تومان عایدی داشته و استادش یک یهودی مقیم آمریکا بوده است.

دکتر ابراهیم فیاض استاد مردم شناس دانشگاه تهران با مقایسه طبقات اجتماعی شیطان پرستان در ایران و غرب توضیح می دهد: «در غرب طبقات ضدفرهنگ،طرد شده و هم جنس گرایان جزء شیطان پرستان هستند، اما در ایران اقشار مرفه و پولدار جامعه که از اعتیاد شروع کرده اند، به دام می افتند!

البته کم کم و با واسطه جوانان قشر ضعیف که توانایی مالی ازدواج را ندارند نیز در جلسات جنسی آنها گرفتار می آیند!

در دنیای غرب سیاهپوستان بی خانمان که در اطراف ایستگاه راه آهن زندگی می کنند، موسیقی متال را خلق و ترویج می کنند.این ها به مرکز شهر راهی ندارند، اما در ایران یک مرفه لائیک به موسیقی بلک متال فخر می فروشد!! گاهی هم می گویند از اعتراض متال خوشمان می آید. به آن رنگ و لعاب روشنفکرانه می بخشند!!»

وی دلیل حمایت یهود از شیطان پرستان را این گونه توضیح می دهد: «همجنس گرایی و بی اعتقادی به خانواده، باعث از بین رفتن نسل ها می شود. صهیونیست ها می خواهند نرخ رشد جمعیت جهانی پایین بیاید تا نسل یهود پررونق شود.

با فروش بلیط کنسرت ها و سی دی های موسیقی متال میلیون ها دلار به جیب زرسازان یهودی ریخته می شود. از طریق فروریختن اخلاقیات جوامع دین مدار دچار واپاشی اجتماعی شده و روزنه های رسوخ پدید می آید و در نهایت به این خیالند که به اسلام ضرباتی وارد کنند.»

این استاد دانشگاه تنها راهکار هدایت جوانان به مسیر اصلی را حل مسئله مسکن و اشتغال جوانان می داند. وی می گوید: «ازدواج که زمینه اش فراهم شود، دیگر جذبه های سکس فرو می نشیند و کمتر کسی به بی راهه می رود. دولت باید هرچه سریعتر با ساخت آپارتمان های کوچک به داد جوانان برسد.»

● گره های روحی زمینه ساز گرایش به ملحدان

پیرامون بررسی دلایل گرویدن برخی افراد به گروه های شیطان پرستی در داخل کشور می توان به تحلیل روانشناسی نیز دست پیدا کرد. همه چیز از آتش نفرت برمی خیزد. نفرت انکار عشقی ست که زمانی نور می بخشیده، اما امروز به سیاهی و پوچی ختم شده است. اکثر افرادی که دین گریز و ضداخلاق هستند، یک گره درونی، نوعی خشم توأم با نفرت احاطه شان کرده است. همه خیال می کنند قربانیان گروه های زیرزمینی صرفا با آموزش خاصی به دام می افتند، درحالی که قبل تر بی آن که آگاه باشند، زمینه گرایش به تاریکی را در خود فراهم کرده اند.

عباس اسماعیل گل روانشناس می گوید: «به احساس های خود و نگرشتان به دنیای پیرامون دقت داشته باشید. پوچ گرایی ها، افسردگی های حاد، خشم های مهار نشده، نفرت بعداز شکست های عاطفی قارچ های سمی کوچکی هستند که ممکن است به جام زهر مبدل شوند.

این خطر زمانی جدی تر می شود که فرد در خانواده ای متزلزل و بی اعتقاد تربیت شده و یا باورهای مذهبی اش درونی نشده اند. نوجوان هایی که در سه راهی تربیت خانه، مدرسه و جامعه گیر افتاده اند و نمی دانند چه کسی درست می گوید، خوراک های گروه های فکری مختلفی هستند. اغفال کنندگان این گروه ها با آموزش هایی که دیده اند و براساس تجربه می توانند حدس بزنند روزنه نفوذ به افکار هر فرد چیست؟»

وی ادامه می دهد: «زنی که وجودش سراسر نفرت از شوهر است، به دنبال طلسم و جادو می گردد.

نوجوانی که همدلی پدر و مادر را ندارد از طریق دوستان ناباب به گروه های زیرزمینی فساد و اعتیاد می پیوندد. مرفه بی دردی که همه چیز را امتحان کرده و حالا زندگی اش دستخوش یکنواختی عظیمی ست، به قدرت شیطان که تازگی دارد، وارد می شود! شاید خیلی ها که اصلا نمی دانند آنتوان لاوی و کلیسایش چه قصه ای داشته، فقط برای سرگرمی و احساس مهم بودن در بین اعضای گروه وارد این دالان تاریک شدند، اما یک صبح خاکستری جسد بی جان جوانی که تا خرخره کراک و شیشه مصرف کرده و یا خودش را دار زده است، پایان وحشتناک و به شدت تلخ و غیرقابل باور اکثر این نوع گرایشات پوچ گرایانه اند.»

این روانشناس بازهم به مهار خشم و نفرت ها تاکید کرده و می گوید: «کسی که اعتقادات محکمی ندارد برای برخاستن از چاله ها به راه پناه نمی برد، در دره های تاریکی طلسم می شود.

بهترین شیوه مقابله با چالش های زندگی توکل به خدا، آرامش یافتن از طریق دعا و نیایش و مراجعه به مشاورین مجرب است.

بعداز هر شکستی به شروعی تازه و قوی تر بیندیشید. جلب توجه اطرافیان از طریق غرق شدن در بدبختی ها و سیاهی برازنده یک انسان نیست. هیچ اتفاقی در دنیا آن قدر ارزش ندارد که شرافت و آدمیت خود را به حراج بگذارید. احساس بخشایش نسبت به اطرافیانتان را تقویت کنید و در هاله ای از ایمان و آرامش به روزهای بهتر برسید.»

● طلسمی وجود ندارد، باور کنید!

اسباب جادو و طلسم نیز امروزه یکی از کانال های جذب مخاطبین داخلی به جرگه شیطان پرستی است.

در محافل فالگیری و حتی مترو اخیرا کارت ویزیت هایی رد و بدل می شود که افراد را به سرکتابی ها و طلسم دهندگان رهنمون می کنند.

خانمی برایم می گوید: «به یکی از این افراد که ساکن شهرستان بود، زنگ زدم و او با پیشنهاد مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به من وعده دعا برای طلسم گشایی داد! مبلغ را که به شماره حسابش واریز کردم، غیبش زد. بعداز مدتها جستجو دوباره ردش را گرفتم، طلسم او نه تنها کار را درست نکرد، بلکه طلاق پایان قصه بود. بعدها فهمیدم خود فرد هم زندگی ای متلاشی دارد و مطلقه است!»

از این افراد اغفال شده که میلیون ها تومان باخته اند، زیاد هستند. هیچ می دانید برفرض اگر طلسم ها کارگشا بود، چرا امروز خود صهیونیست ها خوارترین و ذلیل ترین قوم دنیا هستند؟ و به تبع آن زندگی از هم پاشیده طلسم دهندگان گواه چیست؟

گالیا توانگر



همچنین مشاهده کنید