یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
قرآن کریم و سبک زندگی
پایه و اساس زندگی اجتماعی چیست؟ چگونه هندسه روابط اجتماعی و حیات جمعی بشر شکل میگیرد؟ حقوق اساسی و شهروندی بر چه پایه ای برای تک تک آحاد یک جامعه برقرار میشود؟ جایگاه حقوق اجتماعی در سبک زندگی قرآنی کجاست؟ قرآن کریم چه چارچوبی را برای حیات اجتماعی ترسیم میکند و چگونه به آن مینگرد؟ و... ما در پاسخ به این پرسشهای اساسی، به اصل وفای به عهد و پیمان در سبک زندگی قرآنی اشاره کردیم و گفتیم قرآن کریم میفرماید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَوفُوا بِالعُقُودِ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمانها وفا کنید.» (مائده/۱) در آن بخش گفتیم بنا به نظر بسیاری از مفسران «العقود» مفید عموم است و شامل همه پیمانهای الهی و بشری، فردی و جمعی میشود. به بیان دیگر عقود، شامل همه عهد و پیمانهایی میشود که درباره ارتباط انسان با خدا، انسان با انسان، انسان با هستی و انسان با خود است.
از این رو به تصریح علامه طباطبایی عقد، اعتقاد به تمام ارکان دین چون توحید و نبوت و معاد و دیگر اصول عقاید و نیز اجزای دین اعم از اعمال عبادی و معاملاتی و احکام تأسیسی و امضایی را در بر میگیرد. بر این مبنا، مراد از «عقد» و پیمان امری است که زندگی اجتماعی بر آن بنا میشود و هندسه روابط جمعی را سامان میدهد که در فلسفه سیاسی از آن به «قرارداد» تعبیر میکنند و در زبان شرع نیز به آن «جعل» و «تشریع» گفته میشود. به بیان دیگر، آنچه سبب هویتبخشی به افراد و آحاد جامعه بشری میشود، عقد یا قرارداد است که تار و پود جامعه بر آن استوار میشود. اهمیت عقد در جامعه انسانی از آنروست که هویت اجتماعی انسان، هویتی ارتباطی است و هر اندازه که مدنیت جامعه ارتقا یابد، عقود و قراردادها جایگاه و اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
● وفای به عهد امری فطری است
علامه طباطبایی در ذیل همین آیه شریفه، به وفای به عهد در قرآن کریم اشاره میکند و چنین نتیجه میگیرد که لحن آیات دلالت میکند «بر این که خوبی و حسن وفای به عهد و زشتی و قبح عهدشکنی از فطریات بشر است و واقعا هم همین است.»علامه سپس به تبیین علت فطری بودن وفای به عهد میپردازد و مبنای حقوق اجتماعی اعم از حقوق اساسی و حقوق شهروندی را عقد اجتماعی عمومی و دیگر عقود فرعیتر میداند. به نظر وی، بشر در زندگی اش هرگز بینیاز از عهد و وفای به عهد نیست، نه فرد از آن بینیاز است و نه جامعه. اگر در زندگی اجتماعی بشر - که خاص بشر است - دقت کنیم، خواهیم دید همه مزایایی که ما از آن بهرهمند میشویم و همه حقوق مربوط به زندگی اجتماعی که در پرتو تامین آن آرامش مییابیم، براساس یک عقد و قرارداد اجتماعی عمومی و عقد و عهدهای فرعی مترتب بر آن، استوار است. خلاصه کلام این که مبادله اساس اجتماع است و مبادله جز با عقد و قرارداد ولو عملی میسر نیست.
● وفای به عهد و عدالت اجتماعی
به دلیل اهمیت بنیادین عقد و قرارداد در هندسه اجتماع، خداوند شرایع را بر پیامبران نازل کرد تا با تشریع و جعل قوانین عادلانه و دستورهایی که بستر تقرب به خدا و معنویت را در جامعه فراهم میآورد و عدالت اجتماعی را در ابعاد مختلف تحقق میبخشد، جامعه بشری به سعادت در دنیا و آخرت رهنمون شود و فضای جامعه به فضایی متمدن، متعالی، امن و به دور از استثمار و استعمار تبدیل شود. این فضا در شرایطی تحقق مییابد که وفا و التزام به عهد و پایبندی به پیمانها اعم از پیمانهای الهی و بشری، فردی و جمعی، نوشته و نانوشته، در جامعه فراگیر بوده و جریان داشته باشد و کسی به خود اجازه نقض آنها را ندهد. حال اگر کسی به لحاظ این که قدرت و قوتی دارد یا با عذرتراشی پیمان شکنی کند، درحقیقت عدالت اجتماعی را نقض کرده است.
عدالتی که در اسلام رکن رکین جامعه و به تعبیر علامه، پناهگاهی است که هر انسانی برای در امان ماندن از خطر اسارت و استثمار به آن پناه میبرد. به همین دلیل در اسلام وفای به عهدهای اجتماعی مهمتر از وفای به عهدهای فردی است چون عدالت اجتماعی منوط به وفا به پیمانهای عمومی است. بنابراین برای تحقق و حفظ عدالت اجتماعی راهی جز قانون مداری و احترام به عهد و پیمانهای عمومی متصور نیست.
از این رو اسلام حتی آن هنگام که به مشرکان مکه مسلط شد و قدرتشان را از بین برد و خون آنان را مباح اعلام کرد، جمعی از مشرکان را که بین آنها و مسلمانان عهدی برقرار شده بود، استثنا کرد و فرمود کسی متعرض آنها نشود. (... و بشرالذین کفروا بعذاب الیم الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا ولم یظاهروا علیکم احدا فاتموا الیهم عهدهم الی مدتهم؛ و کسانی را که کفر ورزیده اند به عذابی دردناک نوید ده مگر آن مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید، سپس از (پیمان) شما چیزی نکاسته و از هیچ کس بر ضد شما پشتیبانی نکرده اند، پس پیمانشان را تا پایان مدتشان تمام کنید (توبه آیه ۳ و ۴)علامه طباطبایی در تبیین اهمیت وفای به عهد به تفاوت منطق قرآن در این زمینه با دیگر رویکردها اشاره میکند و مینویسد: اسلام حرمت داشتن عهد و وجوب وفای به آن را به طور مطلق رعایت کرده است چه، رعایت آن به نفع صاحب عهد باشد چه به ضرر او. برای اینکه رعایت عدالت اجتماعی مهمتر و واجبتر از منافع یا ضررهای فردی است. مگر اینکه طرف مقابل نقض عهد کند، در این صورت به او حق میدهد که به اندازه وی عهدش را زیرپا بگذارد. وی میافزاید: در دنیا بیش از دو منطق وجود ندارد. یک منطق میگوید، باید حق رعایت شود به هر قیمتی که باشد و منطق دیگر میگوید، منافع مردم باید رعایت شود به هر وسیله ای ولو با زیرپا گذاشتن حق. منطق اول منطق دین و منطق دوم منطق تمامی جوامع اعم از متمدن و غیرمتمدن است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست