یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

ذهن زجر دیده یك نقاش


ذهن زجر دیده یك نقاش

در تمام نقاشی های وان گوگ توجه زیادی به جزئیات چیزهایی مانند رنگ و تركیب شده است و هنوز تعداد زیادی از تابلوهای پرتره آن به نظر نامتعادل می رسد مطالعه دقیق روی آثار ون گوگ نشان می دهد كه او دقت لازم برای رسیدن به شخصیت كامل مدل هایش انجام داده است و این موارد است كه سبك بی نظیر او را می سازند آثار وان گوگ نه تنها از نظر منتقدین هنرمند و دانش پژوهان بلكه از نظر عاشقان نیاموخته هنر نقاشی از ارزشمندترین آثار قابل درك در سراسر جهان است

● درباره زندگی و آثار ونسان وان گوگ۱۸۹۰- ۱۸۵۳

ونسان ویلیام وان گوگ در سی‌ام مارچ ۱۸۵۳ در شهر گروت زندرت واقع در جنوب هلند به دنیا آمد. او بزرگ‌ترین پسر تئودوراس وان گوگ (كشیش) و آناكرنلینا كاربنتس بود و چند سال بعد از تولد او یعنی در سال ۱۸۵۷ برادر مورد علاقه‌ی ونسان(تئو) به دنیا آمد.

ونسان در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۸۶۹ شروع به كارآموزی در جوپیل وسیا (Goupil and cia) دلالان بین المللی هنر در شعبه اصلی پاریس كرد. در سال ۱۸۷۳ ونسان به جوپیل واقع در لندن می‌رود. ارتباط روزانه او با آثار هنری قدرشناسی او را از نقاشی بیان می‌كند. ونسان نقاشی‌های واقع گرایانه حاكی از زندگی روستایی جین فرنكویس دیلف و جولس بر تون را تحسین می‌كند و بعد از كشیدن چند تابلو علاقه‌اش را نسبت به كارهای خود از دست می‌دهد. به پاریس باز می‌گردد، از جوپیل خارج می‌شود و تصمیم می‌گیرد كه كشیش شود.

او در سال ۱۸۷۶ به عنوان معلم و معاون یك مبلغ مذهبی در یك مدرسه شبانه روزی كار می‌كند. او به مذهب پروتستان علاقه پیدا می‌كند و خدمت به فقیران دغدغه فكری او می‌شود و بعد از این‌كه از كار در یك مدرسه الهیات منع می‌شود به یك منطقه حفاری معدن زغال سنگ به عنوان مبلغ غیر روحانی می‌رود و در این زمان است كه از دین تنفر شدید پیدا می‌كند. او می‌نویسد «باید سعی كنیم معنای واقعی كار هنرمندان بزرگ را بفهمیم استادان مسلم و چیره دست در شاهكارهایشان ما را به دو صورت به سوی خدا هدایت می‌كنند یكی آن را در كتابی می‌نویسد و می‌گوید و دیگری در تابلو نقاشی» او در سال ۱۸۸۰ برای فراگیری هنر نقاشی به بروكسل رفت و پس از چندی تصمیم‌می‌گیرد كه یك نقاش شود در حالی كه هیچ كس نمی‌توانست استعداد بی نظیرش را در این كار حدس بزند. ونسان هویت هنری خود را با رنگهای تاثیر گذار و ساده‌اش اما با تركیبات فراموش نشدنی خود شكل داد. او كارگاهی در لاهوگ اجاره كرد و اولین نقاشی آبرنگ خود را در سال ۱۸۸۲ خلق كرد و در سال ۱۸۸۴ بیشتر تابلوهایش تصویر گر زندگی روستایی بودند و در بیشتر نقاشی‌هایش رنگ‌های تیره به كار رفته بودند كه در سبك پاریس رایج نبود زیرا نقاشان احساس‌گرا در آن زمان بیشتر رنگ روشن در تابلوهایشان استفاده می‌كردند. در سال ۱۸۸۵ تابلو رنگ روغن «سیب زمینی خواران» به عنوان اولین تركیب هنری او در مقیاس بزرگ شكل گرفت كه اولین شاهكارش محسوب می‌شود. در اوایل سال ۱۸۸۶ به پاریس بر می‌گردد كه این سال دوره تعیین كننده شكل‌گیری سبك نقاشی اوست. حالا او خودش می‌داند كه نقاشان احساسی گرا چگونه نور و رنگ را با یكدیگر به كار می‌گیرند. آثار پاریسی ونسان متاثر از محیط اطراف اوست و بدین ترتیب رنگهای به كار رفته در نقاشی‌هایش روشن‌تر می‌شود و در این زمان موضوعات نقاشی خود را به بلوارها و فضاهای باز اطراف شهر و رودخانه‌ها برد و از روی آثار جرج سوآرت(George Seuart) و پل سیگناك (Paul Signac)با سبك سایه‌گذاری در نقاشی آشنا می‌شود. او می‌نویسد «آنچه كه بسیار روشن است در رنگ آموزی و تقویت مدل‌هایی برای كامل كردن مهارت‌هایم ناتوان هستم» او در پاریس پرتره‌های بسیار را كشیده است و حداقل ۲۰ پرتره از خودش نقاشی كرده است در اوایل كارش بیشتر از رنگ‌های خاكستری و قهوه‌ای استفاده می‌كرد و این رنگ‌های تیره به تدریج جای خود را به رنگ‌های زرد‍، قرمز، سبز و آبی دادند. او برای خواهرش می‌نویسد قصدم این است كه پرتره‌های گوناگون متعلق به یك نفر را نشان دهم یكی از آخرین پرتره‌های ونسان كه در پاریس كشیده پرتره خودش بود كه بیانگر تصویر دراماتیك شخصی و هویت هنری اوست.

ونسان پس از مدتی به دهكده‌ای نزدیك پاریس با عنوان آسنیرزAsniers (جایی كه اكثر نقاشان احساسی‌گرا اغلب سه پایه تابلوی نقاشی خود را در آنجا قرار می‌دادند) می‌رود. او به خواهرش می‌نویسد «وقتی كه من مناظر آسنیرز را در این تابستان می‌كشیدم، رنگ های بیش تری را از قبل در آنجا دیدم» در سال ۱۸۸۷ ,ونسان تصاویر چاپی ژاپنی را می‌خرد و به دقت روی آنها مطالعه می‌كند.

در این زمان است كه علاقه شدیدی به هنر مشرق زمین در او به وجود می‌آید به همین دلیل به شهر آرس در جنوب فرانسه رفت چون در آنجا می‌توان رنگهای گرم شرقی را به خوبی یافت و پس از مدت زمانی كوتاه نمایشگاهی از حفاریهای چوبی ژاپنی را در پاریس نمایش می‌دهد كه تعدادی از آثار خودش را با سبكی ویژه و رنگ آمیزی با معنایی عمیق از نمونه‌های ژاپنی در این نمایشگاه در معرض دید قرار می‌دهد.

او در مورد سبك نقاشی ژاپنی می‌گوید: «من به نظم و ترتیب عظیمی كه در آثارشان وجود دارد حسادت می‌كنم در آن آثار هرگز كسالت دیده نمی‌شود و به نظر نمی‌رسد كه با عجله كشیده شده باشند. كارهای‌شان به سادگی نفس كشیدن است . آن‌ها پرتره را با خط‌هایی كه به بهترین شكل ممكن انتخاب شده می‌كشند.» ون گوگ عكسهای چاپی ژاپنی را نه صرفاً به خاطر مطالعه سبك و تكنیك آنها كپی كرد بلكه چندین نقش آن‌ها را تركیب نمود به روشی ابداعی در نقاشی رسید كه سطح رنگ هموار با اختلاف جزئی تغییر داد و به این ترتیب با جسارت فوق العاده‌اش آثار اصیل و عالی را خلق كرد و كپی عكس‌های ژاپنی او را مجبور كرد تا از كشیدن تابلوهایی با عرف غرب فاصله بگیرد و دستور تركیبی خود را توسعه بدهد ون گوگ نه تنها خود به مطالعه این عكس‌های چاپی پرداخت بلكه دوستانش همچون امیل برنارد را نیز به مطالعه دقیق آنها تشویق می‌نمود و فرهنگ و هنر ژاپنی تاثیر همیشگی روی آثار وان‌گوگ گذاشت.

ونسان سبك‌های مختلفی را تجربه كرد مانند نقاشی سنتی، امپرسیونیسم و نئوامپرسیونیسم، رنگ كردن به شیوه نقطه‌گذاری، كپی از آثار هنرمندان دیگر، عكسهای چاپی ژاپنی ، پرتره‌های پر احساس و چشم‌انداز مناظر طبیعی. اما به طور كلی سبك نقاشی وان‌گوگ را می‌توان پست امپرسیونیسم نامید چون بیشتر آثارش دوره تناوبی زمان قدیم را برای رفتن به ماورای آن دنبال می‌كند. این سبك به غنیمت شمردن احساس‌های روزانه یا استفاده از كار با قلم موی رها شده روی صفحه و به كارگیری رنگ‌های روشن تاكید می‌كند و به همین خاطر به كار بردن رنگ‌های افراطی و كار با قلم‌مو به سبك امپرسیونیسم در آثار وان‌گوگ سبكی را به وجود آورد كه نقاشان احساسی‌گرای بعد از خود را بسیار تحت تاثر قرار داد.

در اوایل سال ۱۸۸۸ ونسان به طرف پرونس(Provence) می‌رود زیرا به گفته او كار در پاریس برایش غیر ممكن بود ونسان در این زمان وارد دوره فعالیت خلاقانه بسیار عالی می‌شود او شیفته تماشای بهار در پرونس بود ونسان در بهار شكوفه درختان میوه و در تابستان منظره زندگی روستایی را نقاشی می‌کرد. او در هوای آزاد و اغلب در یك نشست طولانی به تنهایی نقاشی می‌كشید. او می‌گوید «با كار كردن مدام روی یك مكان در تمام اوقات سعی كردم به آن چه كه لازم است برسم » او هر فصل یا موضوع را با رنگ‌های خاصی مشخص می‌كرد باغ‌ها را با رنگ های صورتی و سفید و مزارع گندم را با رنگ زرد نشان می‌داد و رنگ یك عنصر برای او وسیله‌ای برای ابراز احساسش بود.

در تمام نقاشی‌های وان‌گوگ توجه زیادی به جزئیات چیزهایی مانند رنگ و تركیب شده است و هنوز تعداد زیادی از تابلوهای پرتره آن به نظر نامتعادل می‌رسد مطالعه دقیق روی آثار ون‌گوگ نشان می‌دهد كه او دقت لازم برای رسیدن به شخصیت كامل مدل‌هایش انجام داده است و این موارد است كه سبك بی‌نظیر او را می‌سازند آثار وان ‌گوگ نه تنها از نظر منتقدین هنرمند و دانش پژوهان بلكه از نظر عاشقان نیاموخته هنر نقاشی از ارزشمندترین آثار قابل درك در سراسر جهان است.

اضافه بر این مدركی برای حمایت از این تئوری در نامه‌های ونسان به برادرش تئو وجود دارد كه در یكی از این نامه‌ها می‌نویسد: «من اكنون فقط غرق در مطالعه هستم. مطالعه، مطالعه، مطالعه و … و هیچ چیز مرا از داشتن یك مطالعه خوب باز نمی‌دارد و حدس می‌زنم كه تنها یك اثر از ۲۰ اثرم قابلیت فروش داشته باشد البته شاید بعدها ارزش فروش پیدا كنند»

منابع:

www.discoverflance.net

www.encyclopedia.com

www.glencoe.com

www.lessonplanet.com

www.tvcbc.ca

www.expo-vangogh.com

www.huntfor.com

www.rambles.net

www.vangogh.co.za

ترجمه‌ی یاسمن میرجلالی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.