چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

سلطان فولاد دنیا


سلطان فولاد دنیا

هند در برخی رشته های اقتصادی و صنعتی در جهان جزء قدرت های برتر است در حالی كه درصد قابل توجهی از مردم این كشور دچار فقر مفرط هستند و حتی اخیراً آمار خودكشی كشاورزان هندی به دلیل ورشكستگی بحث برانگیز شده است, رشته هایی مثل بیوتكنولوژی و فناوری اطلاعات اوج شكوفایی خود را می گذراند

هند در برخی رشته های اقتصادی و صنعتی در جهان جزء قدرت های برتر است. در حالی كه درصد قابل توجهی از مردم این كشور دچار فقر مفرط هستند و حتی اخیراً آمار خودكشی كشاورزان هندی به دلیل ورشكستگی بحث برانگیز شده است، رشته هایی مثل بیوتكنولوژی و فناوری اطلاعات اوج شكوفایی خود را می گذراند. در این رشته ها هند قدرتی برتر حتی در مقایسه با اروپا و آمریكا است. اما اینكه هندی ها بتوانند به قدرت بزرگ صنعت فولاد بدل شوند، موضوع جدیدی است. رشد اقتصادی هند به مانند چین بالا است. جمعیت بیش از یك میلیاردی هند هم چشم انداز بازار هر رشته ای را مثبت می نمایاند. اما آنچه كه موجب تبدیل هندی ها به ابرقدرت فولاد شده نه رشد اقتصادی و نه جمعیت میلیاردی آنها است، بلكه علت فقط و فقط وجود مردی است به نام لاكشمی میتال كه با جسارت های خود اكنون ثروتش به حدی رسیده كه تنها می توان آن را با افسانه های سرزمین رویایی هفتاد و دو ملت و ثروت بی حد و حصر مهاراجه های هند در سال های دور مقایسه كرد. آقای میتال كه به نوشته مجله فوربس هم اكنون سومین مرد ثروتمند دنیا است، حتی بیش از شاهزاده ولیدبن طلال برادرزاده مشهور فهد- پادشاه سابق عربستان- كه ثروتش عمدتاً ناشی از دلارهای نفتی خاندان سعود است، سرمایه دارد. در این مقاله می كوشیم به معرفی آقای میتال و حضورش در صنعت فولاد و در كنار آن تحولات رشته استراتژیك فولاد بپردازیم.

● از پدر به پسر

آقای میتال كه نام كاملش لاكشمی نارایان میتال است، ۵۵ سال پیش یعنی چند سال پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در ایالت راجستان هندوستان به دنیا آمد. تا بیست سال پیش هیچ كس در اروپا یا آمریكا او را نمی شناخت. پدرش مدیر و مالك یك كارخانه فولاد در هندوستان بود. با پول پدر در سال ۱۹۷۶ میلادی یك كارخانه فولاد در اندونزی را خرید. از آن زمان تاكنون او توانست كارخانه هایش را به چهار قاره دنیا گسترش دهد. وی را اولین كسی می دانند كه یك شركت فولاد جهانی به مفهوم واقعی آن ایجاد كرد. از جمله نكات بارز در عملكردش می توان علاقه وی به استفاده از آهن قراضه و بازیافت آن به جای استفاده از آهن تازه استخراج شده و سنگ معدنی دانست. او معتقد بود با این كار می توان از قیمت های جهانی مواد اولیه فولاد استقلال پیدا كرد و تحت تاثیر نوسانات قیمت آنها قرار نگرفت. هنوز هم این اعتقاد را می توان در كارخانه های تحت اداره وی در كشورهای مختلف جهان دید. آنها سعی می كنند تا حدی كه امكان دارد از آهن قراضه به عنوان ماده اولیه استفاده كنند. این امر علاوه بر مزایای مالی موجب كاهش آلودگی محیط زیست نیز می شود. اساساً نخبگان هندی همان گونه كه در پیشرفت های عظیم خویش در رشته بیوتكنولوژی نشان داده اند استاد استفاده از زباله و مواد زاید دورریختنی هستند. شاید وجود فقر سنتی در جامعه هند به آنها عادت چنین كاری را داده باشد. به هر روی لاكشمی میتال به سرعت به خصوص طی یك دهه اخیر توانست رشد كند.

او هر رقیبی را كه از رقابت باز می ماند، می خرید و از تمامی ظرفیت های آن استفاده می كرد. به خصوص پس از فروپاشی بلوك شرق بسیاری از كارخانه های بزرگ فولاد در منطقه مذكور را كه دچار ورشكستگی بودند، خرید. ظرفیت های عظیم بلوك شرق كه قطب بزرگ تولید فولاد بود وی را بیش از پیش رشد داد.

او عملكردی فوق العاده در این كارخانه ها داشت. الگوی رفتارش در این زمینه را می توان در كارخانه فولاد «اوستراوا» در كشور جمهوری چك دید. وقتی این مدیر جسور هندی آن را در سال ۲۰۰۱ خرید سالانه معادل ۱۴ میلیون یورو ضرر می داد. تنها ۲۴ ماه پس از آن رئیس جدید كارخانه را به سوددهی ۱۴۰ میلیون یورو در سال رساند. امروز و در پی حضور مقتدرانه لاكشمی میتال در بسیاری از كارخانه های بزرگ فولاد دنیا می توان نام هایی هندی را در سطح مدیریت دید. بسیاری از كارخانه های خریداری شده توسط وی نیز هم اكنون توسط هندی ها مدیریت می شوند. از جمله آنها مدیر همین كارخانه اوستراوا در جمهوری چك است. كومار سینگ كه امروز اوستراوا را مدیریت می كند، در مورد گذشته این كارخانه و وضعیت امروز آن می گوید: «قبلاً مدیریت كارخانه فقط به تولید بیشتر فكر می كرد، اما امروز ما علایق دیگری هم داریم.» او ادامه می دهد: «مدیران جمهوری چك می دانستند كه چگونه باید فولاد تولید كرد. ما به آنها این را هم یاد دادیم كه چگونه باید پول و سود تولید كرد.» آقای لاكشمی میتال وقتی خواست كه این كارخانه را احیا كند به همراه پانزده نفر از هموطنان هندی خود مراحل تولید فولاد را به صدها بخش تقسیم كرد و برای هر كدام از آنها یك معیار عملكرد روزانه در نظر گرفت. آمار و ارقام روزانه در هر بخش به دقت مشخص شده و با عملكرد سایر كارخانه های میتال در بقیه نقاط دنیا مقایسه می شدند. اگر آمارها نزولی را نشان می دادند، مشكلات موجود مشخص شده و برای رفع آنها بلافاصله از بهترین كارشناسان گروه صنعتی عظیم آقای میتال چاره جویی می شد.

بدین ترتیب كارایی در كوتاه ترین زمان ممكن افزایش یافت. میتال كارخانه های فرسوده اروپای شرقی را با این روش به دستگاه های پولسازی تبدیل كرد. سودآوری بیشتر موجب افزایش سرمایه ها می شد و با این سرمایه های اضافی كارخانه های جدیدی در نقاط دیگر دنیا خریده می شدند. این وضعیت آن قدر ادامه یافت كه بالاخره در سال ۲۰۰۵ شركت آقای میتال با تولید ۶۳ میلیون تن فولاد به قدرت شماره یك دنیا و بزرگترین تولیدكننده فولاد جهان بدل شد. این شركت كه با الهام از نام وی میتال استیل نام دارد، اخیراً هم با خرید پرسروصدای شركت لوكزامبورگی آرسلور چنان فاصله خود را با رقبا زیاد كرده كه به سلطان بلامنازع این رشته مهم صنعتی بدل شده است. موفقیت آقای میتال تنها به دلیل تلاش ها و جسارتش نبود. او خوش شانس هم بود. رشد امپراتوری او به لحاظ زمانی به موازات رشد كم سابقه صنعت فولاد در جهان و افزایش شدید قیمت فولاد در بازارهای بین المللی صورت گرفت. چین، هندوستان و برزیل چنان اقتصاد در حال رشدی داشتند كه هر قدر آقای میتال در كارخانه های ساده خود فولاد تولید می كرد، می بلعیدند.

تازه با این همه تولید تقاضا بسیار بیشتر از عرضه بود. در پی چنین وضعیتی فقط طی چهار سال گذشته قیمت فولاد دو برابر شده است. اهمیت و توجه به قطعات فولادی هم چنان در صنایع مختلف افزایش یافته كه شاید در گذشته قابل تصور نبود. در این میان میزان تولید جهانی این محصول استراتژیك از سال ۲۰۰۰ میلادی تاكنون تنها یك سوم افزایش یافته است. پسر آقای میتال كه آدیتیا نام دارد و امروز با تنها ۳۰ سال سن مدیریت مالی شركت عظیم پدرش را برعهده دارد، مثل بسیاری دیگر معتقد است كه آنها شانس آورده اند. او در آینده و با خرید شركت آرسلور احتمالاً هدایت آن را شخصاً برعهده خواهد گرفت. آدیتیا میتال دو سال پیش طی مصاحبه ای گفته بود: «پدرم قبلاً فكر می كرد كه در آینده شركت های فولاد مجبورند با تولید مجموعاً تنها ۲۰ میلیون تن در سال به بقای خود ادامه بدهند. او می گفت با این وضعیت تنها ده، بیست شركت فولاد در جهان باقی خواهند ماند. اما همین حالا ما به تنهایی بیش از ۴۰ میلیون تن تولید می كنیم. من تخمین می زنم كه در ابعاد واقعی خویش بعدها به ۸۰ میلیون تن هم خواهیم رسید.»

● خرید حیثیتی

وقتی در روز ۲۷ ژانویه ۲۰۰۶ شركت میتال پیشنهاد خرید شركت لوكزامبورگی آرسلور را مطرح كرد، نوعی جنگ جهانی فولاد آغاز شد. نبرد قدرت اول و دوم بازار برای كارشناسان این رشته موضوعی جذاب بود كه دائماً خبرسازی می كرد. پیشنهاد قدرت اول بازار چنان «خصمانه و ناعادلانه» ارزیابی می شد كه آرسلور از هر وسیله ای برای محافظت خود در برابرش استفاده می كرد. دیگران هم به كمكش آمدند، اما این جدال پنج ماهه بالاخره به سود رقیب پایان یافت. مدیران آرسلور به سهامداران وعده پرداخت سودهای آنچنانی دادند تا رای به چنین ادغامی را صادر نكنند. حتی به آنها گفته شد كه اگر بخواهند در آینده می توانند سهام خویش را به خود شركت بفروشند. گای دول مدیر شركت از هیچ اقدامی مضایقه نمی كرد تا ناتوانی های مدیریتی نزد هندی ها و میتال را به دیگران بقبولاند. با چندین شركت بزرگ صحبت كرد تا آرسلور را بخرند و بدین ترتیب از دست حریف سرسخت نجات دهند. وی حتی دو سه ماه پیش تاكید كرد كه اگر شركت روسی «سورستال»، آرسلور را بخرد، شركتش سود هنگفتی به دست می آورد. او تا ایجاد شائبه های نژادپرستی هم پیش رفت: «آلكسی مورداشف مدیر روس سورستال بسیار قابل معاشرت تر از هندی ها است و همكاری با وی اصلاً قابل مقایسه با هندی ها نیست.» اما با تسلیم شركت آرسلور حالا باید تمام این دیدگا ه ها كنار برود. آقای گای دول نیز بركنار شد.

شركت میتال با پرداخت ۲۷ میلیارد یورو یا به عبارتی دیگر ۴۰ یورو به ازای هر سهم در بورس بخش عمده آرسلور را خرید. با خرید مذكور كنترل این شركت عملاً به صورت كامل در اختیار میتال قرار گرفت. البته مبلغ مذكور نصف پیشنهاد اولیه است. آقای میتال و همكارانش برای آنكه آرسلور را متقاعد به تسلیم و فروش كنند، از خرید اكثریت سهام آن منصرف شدند.

همچنین خانواده آقای میتال در آینده تنها ۴۳ درصد سهام شركت حاصل از ادغام را كه آرسلور - میتال نام خواهد داشت، در اختیار می گیرند. البته قدرت این غول بزرگ چنان خواهد بود كه این خانواده را همه كاره فولاد دنیا می سازد. ۱۰ درصد كل فولاد جهان توسط این شركت تامین می شود.

عباس فتاح زاده


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.